رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از دانش‌آموزان و دانشجویان تاکید کردند

گروه سیاسی: در آستانه روز سیزده آبان، «روز دانش آموز و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار هزاران تن از دانش‌آموزان و دانشجویان و جمعی از خانواده‌های شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، سالروز تسخیر سفارت آمریکا به عنوان مرکز توطئه و نقشه‌پردازی بر ضد انقلاب اسلامی، در سیزدهم آبان  سال ۱۳۵۸را روز «افتخار و پیروزی» و روز «روشن شدن هویت حقیقی دولت  استکباری آمریکا» خواندند و با تأکید بر ضرورت ثبت این روز در حافظه ملی، با تبیین سابقه دشمنی آمریکا با ملت ایران که از کودتای ۲۸ مرداد آغاز شد و همچنان ادامه دارد، تأکید کردند: اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا، اختلافی ذاتی و تقابل منافع دو جریان آمریکا و جمهوری اسلامی است و تنها در صورتی که آمریکا پشتیبانی خود را از رژیم ملعون صهیونیستی به‌طور کامل قطع و پایگاه های نظامی خود را از منطقه جمع‌آوری کند و در امور آن نیز دخالت نکند، درخواست آمریکایی ها برای همکاری با ایران نه در آینده نزدیک بلکه برای بعدها، قابل بررسی خواهد بود. به گزارش «تجارت»، رهبر انقلاب همچنین تأکید کردند: علاج بسیاری از مشکلات و مصونیت بخشی به کشور فقط از راه قوی شدن و قوت مدیریتی، علمی، نظامی و انگیزه امکان‌پذیر است و دولت در بخش‌های مربوط به خود باید کارها را با قوت انجام دهد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، با تبیین سابقه دشمنی آمریکا با ملت ایران و همچنین ابعاد قضیه تاریخ‌ساز تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ گفتند: تسخیر سفارت آمریکا به دست جوانان از دو زاویه «تاریخی» و «هویتی» قابل بررسی است. ایشان از زاویه تاریخی، ۱۳ آبان ۵۸ و اقدام شجاعانه دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا را روز افتخار و پیروزی ملت ایران دانستند و خاطرنشان کردند: در تاریخ ایران، هم روزهای پیروزی و هم روزهای ضعف و اضمحلال وجود دارد که هر دو باید در حافظه ملی محفوظ بماند.

تسخیر سفارت هویت حقیقی آمریکا و انقلاب اسلامی را روشن کرد
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از ماجرای لغو قرارداد استعماری تنباکو به وسیله میرزای شیرازی و یا ابطال قرارداد وثوق‌الدوله و فائق آمدن بر انگلیس با تلاش مرحوم مدرس و یاران ایشان به‌عنوان مصادیقی از روزهای اوج و حوادث شیرین معاصر یاد کردند و با توصیه مؤکد به دانشجویان و دانش‌آموزان و اهل کتاب برای مطالعه و بحث در خصوص این حوادث، گفتند: در کنار ضبط و نگهداشت وقایع شیرین، باید مراقب باشیم وقایع تلخی همچون کودتای سال ۱۲۹۹ انگلیسی‌ها به وسیله رضاخان و سپس رسیدن او به پادشاهی و شکل‌گیری آن فجایع، سختی‌ها، استبداد و دیکتاتوری بی‌نظیر و تسلط خارجی بر کشور نیز فراموش نشود. ایشان ثبت ۱۳ آبان ۵۸ و تسخیر سفارت آمریکا در تاریخ و حافظه ملی و اطلاع‌یابی مردم از آن را ضروری برشمردند و در بیان جنبه هویتی این حادثه بزرگ گفتند: تسخیر سفارت، هویت حقیقی دولت ایالات متحده آمریکا و همچنین هویت واقعی و ذات انقلاب اسلامی را روشن کرد.

سفارت آمریکا مرکز توطئه و نقشه‌کشی برای نابودی انقلاب بود
رهبر انقلاب نخستین مواجهه آمریکا با انقلاب اسلامی را مصوبه خصمانه مجلس سنای آمریکا خواندند و با اشاره به برانگیخته شدن خشم عمومی از راه دادن محمدرضا به آمریکا، افزودند: ملت ایران احساس کرد که آمریکایی‌ها با ساکن کردن محمدرضا در آنجا، در پی تکرار کودتای ۲۸ مرداد و زمینه‌سازی برای بازگرداندن او به ایران هستند بنابراین خشمگین به خیابان‌ها آمدند که بخشی از تظاهرات و حرکت مردمی با حضور دانشجویان منجر به تسخیر سفارت آمریکا شد. ایشان قصد اولیه دانشجویان را حضور دو سه روزه در سفارت و صرفاً انعکاس خشم مردم ایران به دنیا خواندند و خاطرنشان کردند: اما دانشجویان اسنادی در سفارت یافتند که نشان داد عمق قضیه فراتر از تصورات و سفارت آمریکا مرکز توطئه و نقشه‌کشی برای نابودی انقلاب است.
رهبر انقلاب با اشاره به کار معمول سفارتخانه‌ها در دنیا یعنی جمع‌آوری اطلاعات و انتقال آن به کشورهای خود، گفتند: مسئله سفارت آمریکا جمع‌آوری اطلاعات نبود بلکه با تشکیل اتاق توطئه، در پی سازماندهی بازماندگان رژیم قبل، برخی افراد ارتش و دیگران برای اقدام علیه انقلاب بود که دانشجویان با فهم این مسئله، سفارت را در تصرف خود باقی نگه داشتند. ایشان تفسیر حادثه تسخیر سفارت به عنوان مبدأ مشکلات آمریکا و ایران را دقیق ندانستند و خاطرنشان کردند: مشکل ما با آمریکا از ۲۸ مرداد ۳۲ آغاز شد  و نه ۱۳ آبان ۵۸. بعلاوه، تسخیر سفارت باعث کشف توطئه و خطری بزرگ علیه انقلاب شد که دانشجویان با انجام این کار مهم و کنار هم گذاشتن اسناد توانستند ماهیت آن توطئه را فاش کنند.

علت اصلی دشمنی‌ها قطع تسلط آمریکا بر منابع ایران است
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای علت اصلی دشمنی‌ها و توطئه‌های گوناگون علیه انقلاب را خارج شدن طعمه‌ای شیرین از گلوی آمریکا و قطع تسلط آمریکا بر منابع ایران خواندند و گفتند: آنها حاضر نبودند به آسانی از ایران دست بکشند بنابراین از همان ابتدا تحریکات خود را نه فقط علیه جمهوری اسلامی بلکه علیه ملت ایران آغاز کردند. ایشان خصومت‌ورزی مستمر آمریکا علیه ملت ایران را در طول سالهای پس از انقلاب نشانه حقانیت فرمایش امام بزرگوار مبنی بر اینکه «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید» دانستند و افزودند: دشمنی آنها صرفاً زبانی نبود و هر چه توانستند از تحریم، توطئه، کمک به دشمنان ذاتی جمهوری اسلامی، تحریک صدام برای حمله  به ایران و کمک همه‌جانبه به او، ساقط کردن هواپیمای مسافری ایران با ۳۰۰ سرنشین، جنگ تبلیغاتی و حمله مستقیم نظامی برای ضربه زدن به منافع ملت ایران انجام دادند چرا که ذات استکباری آمریکا با ذات استقلال‌طلبانه انقلاب اسلامی سازگار نبود و اختلاف آمریکا و جمهوری اسلامی نه یک اختلاف تاکتیکی و موردی، بلکه اختلافی ذاتی است. رهبر انقلاب اظهارات افرادی که سردادن شعار «مرگ بر آمریکا» را علت خصومت آمریکا با ملت ایران می‌دانند، وارونه‌نویسی تاریخ خواندند و افزودند: این شعار مسئله‌ای نیست که آمریکا بخاطر آن اینگونه با ملت ما معارضه کند. مسئله آمریکا با جمهوری اسلامی، ناسازگاری ذاتی و تقابل منافع است. ایشان با اشاره به سؤال برخی افراد مبنی بر اینکه «ما در برابر آمریکا تسلیم نشدیم اما آیا تا ابد هم با آن رابطه نخواهیم داشت»، گفتند: اولاً ذات استکباری آمریکا چیزی جز تسلیم را قبول نمی‌کند که این را همه رؤسای جمهور آمریکا می‌خواستند اما به زبان نمی‌آوردند ولی رئیس‌جمهور فعلی آن را به زبان آورد و در واقع باطن آمریکا را لو داد.

علاج بسیاری از مشکلات در قوی شدن است
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای توقع تسلیم ملت ایران با این سطح از توانایی، ثروت، سابقه فکری و معرفتی و جوانان هوشیار و پر انگیزه را امری بی‌معنی خواندند و گفتند: در خصوص آینده دور نمی‌توان حدس زد اما در حال حاضر همه بدانند که علاج بسیاری از مشکلات در قوی شدن است. ایشان با تأکید بر اینکه کشور را باید قوی کرد، افزودند: دولت در بخش‌های مختلف مربوط به خود، نیروهای مسلح در امور نظامی و جوانان در امر تحصیل و کار علمی کار را با قوت انجام دهند چرا که اگر کشور قوی شود و دشمن احساس کند که نه تنها سودی از برخورد با این ملت قوی نخواهد برد بلکه ضرر خواهد کرد، قطعاً کشور مصونیت خواهد یافت. بنابراین قوت نظامی، علمی، مدیریتی و انگیزه بخصوص قوت روحیه جوانان لازم است.

تنش‌زدایی مشروط ایران با آمریکا
رهبر انقلاب در خصوص برخی اظهارات آمریکایی‌ها مبنی بر تمایل به همکاری با ایران، تأکید کردند: همکاری با ایران با همکاری و کمک آمریکا به رژیم صهیونی ملعون سازگار نیست. ایشان استمرار کمک و پشتیبانی و حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی با وجود مفتضح و محکوم شدن این رژیم در افکار عمومی دنیا را با درخواست همکاری از ایران بی‌معنی و غیرقابل قبول خواندند و افزودند: اگر آمریکا به کلی پشتیبانی از رژیم صهیونیستی را کنار بگذارد، پایگاههای نظامی خود را از منطقه جمع کند و دخالت‌هایش را کنار بگذارد، این مسئله قابل بررسی است که البته این مربوط به اکنون و آینده نزدیک نیست.

بقائی: تبادل پیام میان ایران و آمریکا ادامه دارد اما به معنای آغاز فرآیند مذاکرات نیست

  گروه سیاسی: «اسماعیل بقائی» سخنگوی وزارت امور خارجه دیروز دوشنبه ۱۲ آبان در نشست خبری با حضور اصحاب رسانه به بیان تازه‌ترین مواضع دستگاه دیپلماسی درباره رویدادهای جهان پرداخت. سخنگوی دستگاه دیپلماسی ضمن تبریک روز مهم ۱۳ آبان که در خاطره ملت ایران به عنوان نماد تلاش عزت و هویت ماندگار شده است، گفت: هفته گذشته میزبان جمعی از دانشجویان نخبه از دانشگاه‌های مختلف بودیم و امیدواریم این تعامل، تجربه‌ای ارزشمند برای دانشجویان عزیز ما باشد.  در آستانه‌ی مناسبت مهمی قرار داریم؛ فردا، روز ۱۳ آبان، در خاطره ملت ایران به‌عنوان نماد تلاش برای حفظ استقلال، عزت و حریت خود ماندگار شده است. من پیشاپیش این روز را به تمامی دانش‌آموزان گرامی تبریک عرض می‌کنم.
به گزارش «تجارت»، وی ادامه داد: در منطقه و در سطح بین‌المللی، تحولات بسیار سیال و سریع است. منطقه‌ ما همچنان با معضلی بزرگ به نام اشغالگری و تداوم نسل‌کشی مواجه است. اگر تا دو یا سه هفته پیش از تداوم نسل‌کشی ابراز نگرانی می‌کردیم، از زمانی که تفاهم صلح به‌صورت اسمی آغاز شد و قرار بر برقراری آتش‌بس در غزه گذاشته شد، از آن پس از مفهوم «نقض آتش‌بس» استفاده می‌کنیم. اما واقعیت این است که ما همچنان با استمرار نسل‌کشی و نابودی جمعی فلسطینیان در غزه و کرانه‌ی باختری روبه‌رو هستیم.

سیاستمداران آمریکایی از تجربیات تلخ گذشته درس نگرفته‌اند
سخنگوی وزارت امور خارجه  در پاسخ به پرسشی درباره ادعاهای مطرح شده در اسناد اتهامات «جفری ابستین» علیه ایران گفت: ایمیل‌هایی که منتسب به وی است و در آن‌ها بر اقدام نظامی یا اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران تاکید شده، از یک جهت امر تازه‌ای محسوب نمی‌شود؛ چراکه اقدامات ضدایرانی در سامانه تصمیم‌گیری ایالات متحده آمریکا سابقه‌ای طولانی دارد. اما نکته قابل توجه در این ایمیل‌ها آن است که فردی با سابقه روشن در زمینه‌ فساد، قاچاق انسان و قاچاق زنان و کودکان، اموری که صحت آن‌ها اثبات شده از سوی خود آمریکاست و صرفاً ادعا نیست؛  در این موضوعات نقش و ارتباطاتی داشته است. 
سخنگوی وزارت خارجه خاطر نشان کرد: متأسفانه، به نظر می‌رسد برخی سیاستمداران آمریکایی از این تجربیات تلخ که برای جهان رقم زده‌اند، درس نگرفته‌اند. امیدواریم مسائلی که در منطقه‌ ما مطرح شده، از جمله جنایات، کشتارها و فجایع انسانی، هم در سطح بین‌المللی مورد بازخواست قرار گیرد و هم افکار عمومی در آمریکا و غرب به این واقعیت پی ببرد که بخشی از سیاستمدارانشان، با سیاست‌هایی که در قبال منطقه‌ی غرب آسیا در پیش گرفته‌اند، جز خشونت، تروریسم و نابودی نظام‌های مشروع کشورهای منطقه، دستاوردی نداشته‌اند. 

پیامی در جریان سفر معاون سیاسی وزیر خارجه به عمان به ایران منتقل نشد
اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در روزهای اخیر، اخبار ضدونقیضی درباره تلاش‌ها برای ازسرگیری مذاکرات با آمریکا مطرح شده است. در حالی‌ که برخی منابع این خبر را تکذیب کرده‌اند، روز گذشته سخنگوی دولت آن را تأیید کرد، این موضوع را به منظور شفاف سازی تشریح بفرمایید، گفت: در خصوص مباحث مرتبط با مذاکرات نیز باید گفت برخی اظهارنظرها در این زمینه دقیق نبوده است. پرسش اصلی این بود که آیا در جریان سفر آقای روانچی به عمان، پیامی رسمی از سوی طرف آمریکایی از طریق عمان به ایران منتقل شده است؟ خیر، هیچ پیام رسمی در این خصوص وجود نداشته است. وی تاکید کرد: البته همان‌طور که رایج و متعارف است، واسطه‌های مختلف همچنان تلاش‌هایی برای نزدیک کردن دیدگاه‌ها انجام می‌دهند و پیام‌هایی رد و بدل می‌شود، اما این موضوع به هیچ وجه به معنای آغاز فرایند مذاکره میان ایران و آمریکا نیست.

در یک جنگ واقعی منطقه‌ای با رژیم صهیونیستی قرار داریم
سخنگوی وزارت امور خارجه در ادامه این نشست خبری با اشاره به اینکه امروز هیچ تردیدی در میان کشورهای منطقه وجود ندارد که تهدید اصلی از ناحیه رژیم صهیونیستی است، گفت: البته حتی به‌کار بردن واژه «تهدید» در این زمینه چندان دقیق نیست، چراکه ما در یک جنگ واقعی منطقه‌ای با رژیم صهیونیستی قرار داریم. تهدید زمانی معنا دارد که هنوز عملی نشده باشد، در حالی‌ که بیش از دو سال است که حداقل شاهد کشتار بی‌رحمانه مردم در فلسطین اشغالی هستیم؛ حمله به چند کشور منطقه، ادامه اشغالگری در لبنان و سوریه و نیز اقدامات تجاوزکارانه علیه باقی کشورها از جمله قطر همگی گواه آن‌اند.
 شرایط برای یک گفت‌وگوی معنادار فراهم نیست
اسماعیل بقائی در پاسخ به پرسش دیگری درباره از سرگیری مذاکرات میان ایران و آمریکا گفت: هر زمان به مرحله مذاکرات برسیم، قاعدتاً در خصوص مسائل مرتبط با گروه مذاکره‌کننده و دیگر جزئیات تصمیم‌گیری خواهد شد. اما اکنون، شرایط و موضوعات مرتبط با مذاکرات روشن است و نیازی به تکرار آن نیست. وی با تاکید بر اینکه حقوق و منافع ملت ایران باید محترم شمرده شود، خاطرنشان کرد: طرف‌های مقابل باید بپذیرند که جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول مسلم حقوق بین‌الملل و معاهده منع اشاعه دارای حقوق غیرقابل سلب است. بدون تردید، در هیچ مذاکره‌ای قرار نیست یک‌طرفه از حقوق مسلم خود گذشت کنیم. اگر این درک واقع‌گرایانه و احترام به حقوق ایران در طرف مقابل ایجاد شود، می‌توان گفت شرایط برای یک گفتگوی معنادار فراهم است؛ اما در شرایط فعلی، فکر نمی‌کنم که ما به آن مرحله رسیده باشیم.

برای آغاز مذاکره طرفین باید منافع و نگرانی‌های مشروع و منطقی یکدیگر را بپذیرند
سخنگوی وزارت امور خارجه درباره اینکه وزیر امور خارجه اعلام کرده، عجله‌ای برای مذاکره نداریم و این موضع تا چه اندازه به نفع کشور است، گفت: وقتی طرف مقابل به دنبال زیاده‌خواهی است و به هیچ حد و مرزی قانع نمی‌شود، آیا شما به‌عنوان بخشی از ملت ایران مجوز می‌دهید که مذاکره‌کنندگان‌تان وارد چنین مذاکره‌ای شوند؟  هم آقای وزیر اعلام کرده‌اند و هم یک اصل منطقی وجود دارد که برای رسیدن به نتیجه‌ای معقول و منطقی در هر فرایند مذاکره‌ای، طرفین باید منافع و نگرانی‌های مشروع و منطقی یکدیگر را بپذیرند. 

«تجارت» از تحقق 30 درصدی اهداف برنامه هفتم توسعه گزارش می‌دهد؛

  گروه اقتصاد کلان: اخیراً محسن زنگنه، سخنگوی کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی از تحقق ۳۰ تا ۳۵ درصدی اهداف برنامه هفتم توسعه در سال نخست آن خبر داد که در نوع خود  اتفاق نسبتا مثبتی برای ایران آن هم در شرایط تحریمی است. به گزارش تجارت، در تاریخ 18 تیر سال 1403  محمد مخبر سرپرست ریاست جمهوری قانون برنامه ۵ ساله هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران را برای اجرا به سازمان برنامه و بودجه کشور ابلاغ کرد. اکنون بیش از یک سال از زمان ابلاغ و اجرای این قانون گذشته است. برنامه‌‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی، به عنوان ابزارهای اساسی برنامه‌ریزی کلان در هر کشور، نقش مهمی در تعیین مسیر رشد، ارتقای رفاه عمومی و اصلاح ساختارهای اقتصادی و اجتماعی دارند. در ایران، تدوین برنامه‌های پنج‌ساله از سال‌های ابتدایی انقلاب تاکنون، تجربه‌ای مستمر و مداوم بوده است. در این میان، برنامه هفتم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، که از سال گذشته اجرایی شده، چارچوب سیاست‌گذاری کلان کشور در پنج سال آینده را ترسیم می‌کند و با اهداف بلندپروازانه‌ای در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و فناوری طراحی شده است. این برنامه نه تنها به دنبال رشد اقتصادی است، بلکه ارتقای عدالت اجتماعی، توسعه زیرساخت‌های فناورانه، حفاظت از محیط زیست و افزایش بهره‌وری نهادی را نیز در دستور کار خود دارد تحقق حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد از اهداف برنامه هفتم توسعه  نشان‌دهنده شروع حرکت در مسیر برنامه‌ریزی شده است، بیانگر فاصله قابل توجه میان اهداف بلندمدت برنامه و نتایج واقعی اجرای آن در سال نخست است. یکی از نکات قابل توجه در برنامه هفتم، جامعیت اهداف آن است. اهداف اقتصادی شامل افزایش تولید ناخالص داخلی، رشد صادرات غیرنفتی، ارتقای بهره‌وری و ایجاد فرصت‌های شغلی پایدار برای جوانان و کاهش نرخ بیکاری است. در حوزه اجتماعی، توسعه عدالت، کاهش شکاف‌های درآمدی و منطقه‌ای و ارتقای دسترسی به خدمات آموزشی، بهداشتی و رفاهی در دستور کار قرار دارد. همچنین برنامه هفتم، با تمرکز ویژه بر توسعه زیرساخت‌های فناوری و دیجیتال، هوشمندسازی خدمات و ارتقای بهره‌وری نهادی، سعی دارد کشور را به سمت توسعه پایدار و مبتنی بر فناوری سوق دهد. علاوه بر این، حفاظت از محیط زیست و مدیریت منابع طبیعی، از دیگر محورهای مهم برنامه محسوب می‌شود که با توجه به چالش‌های اقلیمی و زیست‌محیطی ایران، اهمیت ویژه‌ای دارد. با این حال، تحقق حدود یک سوم اهداف در سال نخست نشان می‌دهد که موانع متعددی در مسیر اجرای برنامه وجود داشته است. دلایل این تحقق نسبی را می‌توان در چهار دسته کلی تحلیل کرد.
علت عدم تحقق دیگر اهداف برنامه هفتم توسعه چیست؟
عدم تحقق دیگر اهداف برنامه هفتم توسعه می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی است. اول، عوامل اقتصادی و مالی نقش تعیین‌کننده‌ای در محدودیت اجرای برنامه داشته‌اند. نوسانات شدید نرخ ارز، تورم بالا و کاهش قدرت خرید مردم باعث شده بسیاری از سیاست‌های اقتصادی با اثرگذاری کمتر از حد انتظار روبه‌رو شوند. محدودیت منابع مالی و کسری بودجه نیز مانع از اجرای کامل پروژه‌های توسعه‌ای شده است. سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیرساختی و فناوری، که نیازمند منابع کلان است، به دلیل فشارهای مالی با تاخیر مواجه شده و این موضوع به کاهش سرعت تحقق اهداف منجر شده است. دوم، مسائل نهادی و مدیریتی، از جمله ضعف هماهنگی میان دستگاه‌های اجرایی و پیچیدگی بوروکراسی، اجرای برنامه را کند کرده است. بسیاری از پروژه‌ها و سیاست‌ها نیازمند همکاری چند نهاد هستند و تاخیر یا تعارض میان آن‌ها باعث می‌شود اهداف به موقع محقق نشوند. این موضوع در کنار کمبود شفافیت و نظام پایش کارآمد، موجب شده که ارزیابی دقیق میزان پیشرفت برنامه در برخی بخش‌ها دشوار باشد. سوم، تأثیرات بین‌المللی و شرایط سیاسی نیز محدودیت‌هایی را ایجاد کرده‌اند. تحریم‌های اقتصادی، فشارهای سیاسی و محدودیت‌های در دسترسی به بازارهای بین‌المللی، توسعه صادرات غیرنفتی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی را با چالش مواجه کرده و تحقق برخی اهداف کلان اقتصادی را کند کرده است. در حالی که برنامه هفتم به دنبال تقویت توان داخلی و خوداتکایی است، تاثیر محدودیت‌های خارجی بر روند توسعه اقتصادی قابل چشم‌پوشی نیست. چهارم، محدودیت‌های فناوری و زیرساختی نیز بر سرعت اجرای برنامه تاثیرگذار بوده‌اند. بسیاری از اهداف برنامه، به ویژه در حوزه هوشمندسازی خدمات، توسعه فناوری اطلاعات و ارتقای بهره‌وری نهادی، نیازمند سرمایه‌گذاری و آموزش نیروی انسانی ماهر هستند. کمبود زیرساخت‌ها و نیروی انسانی متخصص باعث شده که برخی پروژه‌ها با تأخیر اجرا شوند و میزان تحقق اهداف کمتر از پیش‌بینی باشد. عدم تحقق کامل اهداف، پیامدهای مهمی برای اقتصاد و جامعه دارد. از نظر اقتصادی، رشد کمتر از انتظار، افزایش بیکاری و محدود شدن فرصت‌های سرمایه‌گذاری را به دنبال دارد. از نظر اجتماعی، تحقق ناقص اهداف عدالت اجتماعی و کاهش دسترسی به خدمات عمومی، می‌تواند شکاف‌های منطقه‌ای و درآمدی را تشدید کند و اعتماد عمومی به دولت را کاهش دهد. در نهایت، پیامدهای سیاسی و نهادی نیز نباید نادیده گرفته شود؛ زیرا تحقق ناکامل برنامه‌های توسعه، ظرفیت تصمیم‌گیری و اعتبار سیاست‌گذاری کلان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با این حال، تجربه سال نخست اجرای برنامه هفتم نشان می‌دهد که با اصلاح رویکردها و اتخاذ راهکارهای عملیاتی، امکان افزایش میزان تحقق اهداف وجود دارد. نخست، تقویت هماهنگی میان دستگاه‌های اجرایی و ایجاد سامانه‌های مدیریتی و نظارتی کارآمد، می‌تواند اجرای برنامه را تسریع کند. دوم، تخصیص منابع مالی به پروژه‌های اولویت‌دار و بهینه‌سازی هزینه‌ها، نقش مهمی در افزایش اثرگذاری برنامه‌ها دارد. سوم، توسعه فناوری و ارتقای مهارت نیروی انسانی در حوزه‌های کلیدی، سرعت تحقق اهداف فناورانه و نهادی را افزایش خواهد داد. چهارم، انعطاف‌پذیری سیاست‌ها و پیش‌بینی سناریوهای مختلف اقتصادی و اجتماعی، ظرفیت اصلاح و تعدیل برنامه‌ها در مواجهه با چالش‌ها را فراهم می‌کند. در نهایت آنچه که می‌توان به عنوان جمع بندی بیان کرد این است که  برنامه هفتم توسعه با اهداف بلندپروازانه خود، مسیر روشنی برای رشد و توسعه کشور ترسیم کرده است، اما تحقق محدود اهداف در سال نخست، نشان‌دهنده ضرورت بازنگری در روش‌های اجرایی و مدیریت منابع است. با اتخاذ راهکارهای عملیاتی و نظارت مستمر، می‌توان شتاب اجرای برنامه را افزایش داد و زمینه تحقق اهداف بلندمدت را فراهم کرد. موفقیت برنامه‌های توسعه‌ای نه تنها به طراحی دقیق، بلکه به اجرای هوشمندانه، انعطاف‌پذیر و مستمر نیاز دارد و تجربه سال نخست برنامه هفتم، درس‌های ارزشمندی برای سیاست‌گذاران و مدیران اجرایی ارائه می‌دهد.

سرمقاله

امین دلیری
کارشناس اقتصادی

 تورم مزمن در اقتصاد کشور، پدیده‌ای نیست که بتوان آن را به یک سال یا دو سال محدود کرد؛ بلکه بیش از دو دهه است که سایه‌اش بر زندگی روزمره مردم سنگینی می‌کند و از سال ۱۳۹۹ به بعد، شدت آن چنان افزایش یافته که به یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های اقتصادی و اجتماعی کشور تبدیل شده است. این پدیده، تعادل میان مزد پرداختی به نیروی کار و هزینه واقعی زندگی را به شدت به هم ریخته و باعث شده تصمیم‌گیری درباره تعیین دستمزد به معضلی پیچیده تبدیل شود، معضلی که هر طرف ماجرا با چشم‌انداز خود آن را تحلیل می‌کند و هیچ راه حل ساده‌ای برای آن وجود ندارد. ماندگاری تورم بالای ۴۰ درصد در سال‌های اخیر، هم‌زمان با فشار مداوم اتحادیه‌های کارگری برای افزایش مزد متناسب با نرخ تورم و مقاومت صاحبان واحدهای تولیدی برای پرداخت مزد همسان با این نرخ، محیطی خاکستری و مبهم برای تصمیم‌گیری دولتمردان ایجاد کرده است. این وضعیت، نه تنها اقتصاد کشور را با بن‌بست مواجه کرده، بلکه پیامدهای اجتماعی گسترده‌ای به همراه داشته و بخش بزرگی از جامعه را با تهدیدی مستقیم نسبت به معیشت روزمره روبه‌رو کرده است. در این فضای مه‌آلود، پرسش اساسی این است که چگونه می‌توان رفتار کرد تا همه ذی‌نفعان، از کارگران و بازنشستگان گرفته تا صاحبان واحدهای تولیدی و دولت، بتوانند به نتایجی رضایت‌بخش دست یابند. کارگران باید بتوانند بدون دغدغه معیشت روزمره خود را تأمین کنند و از حداقل رفاه برخوردار شوند؛ صاحبان واحدهای تولیدی نباید با افزایش مزد دچار مشکلات جدی شوند و سلامت سرمایه در گردش آنان تهدید شود؛ و دولت نیز باید نقش خود به عنوان تنظیم‌گر و تسهیل‌گر بازار را به درستی ایفا کند تا چرخه تورم و فشار بر مزد به پیچیدگی بیشتری دچار نشود. موضوع چانه‌زنی مستمر میان تعیین دستمزد و نرخ تورم در واقع یک مثلث سه‌جانبه ایجاد کرده است؛ مثلثی که اضلاع آن را اتحادیه‌های کارگری، صاحبان واحدهای تولیدی و دولت تشکیل می‌دهند. این تصور شکل گرفته که پیروزی هر ضلع، به ضرر ضلع دیگر تمام خواهد شد و همین باعث شده تصمیم‌گیری در این زمینه به یک جبهه مصاف جدی تبدیل شود. هر یک از سه گروه نقش تعیین‌کننده‌ای در ایجاد وضعیت فعلی دارند و نمی‌توان هیچ یک را به تنهایی مسئول دانست، هرچند سهم دولت در این میان بسیار برجسته و غیرقابل انکار است. دولت‌ها در ایجاد تعادل در گردش اقتصادی، رونق بازار و توسعه تولید نقش بزرگی دارند و به عنوان تنظیم‌گر و سیاست‌گذار کلان، مسئولیت سنگینی بر دوش دارند. اگر دولت‌ها این نقش خطیر را به درستی ایفا نکنند، وضعیت رابطه مزد و تورم بیش از پیش بغرنج خواهد شد و تصمیم‌گیری برای رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی دشوارتر می‌شود. در دو دهه اخیر، سیاست‌های ناپایدار مالی و پولی، کسری‌های بودجه، وابستگی به درآمدهای نفتی و افزایش نقدینگی، زمینه‌ساز تورم مزمن بوده و شکاف میان مزد و هزینه واقعی زندگی را عمیق‌تر کرده است. از سوی دیگر، صاحبان و مدیران واحدهای تولیدی وظیفه دارند سرمایه در گردش واحدهای خود را حفظ کنند، تولید را رونق دهند و بازار رقابتی برای فروش محصولات خود فراهم کنند. در عین حال باید پذیرفت که نقش دولت‌ها در ایجاد تورم و بهم‌ریختگی میان مزد و تورم بسیار پررنگ و تعیین‌کننده بوده است. نمی‌توان انکار کرد که سیاست‌های دولت‌ها در سال‌های اخیر، خود عامل اصلی کاهش قدرت خرید کارگران و فشار بر بنگاه‌های تولیدی بوده است. واقعیت تلخ این است که در این وضعیت اقتصادی، بیشترین فشار و زیان متوجه کارگران، کارمندان و بازنشستگان است، زیرا آنان نمی‌توانند تورم را به بخش‌های دیگر منتقل کنند. در مقابل، صاحبان واحدهای تولیدی با افزایش قیمت کالاها، اغلب می‌توانند بار تورمی خود را جبران کنند و حتی سودهای کلانی کسب کنند. این سودها کمتر تحت تاثیر مالیات قرار می‌گیرد و بخش عمده‌ای از زیان تورمی به نیروی کار منتقل می‌شود. دولت نیز طبق تعبیر میلتون فریدمن، از تورم 

یادداشت

حسن هانی‌زاده
کارشناس مسائل منطقه

 سفر آتی ابومحمد الجولانی به ایالات متحده و دیدار او با دونالد ترامپ، نخستین دیدار میان این دو چهره نیست. پیش‌تر نیز ملاقات‌هایی میان احمد الشرع و ترامپ در کشورهای مختلف از جمله عربستان انجام شده بود اما به هر ترتیب هدف اصلی این سفر و دیدارها، تحکیم جایگاه احمد الشرع در صحنه سیاسی سوریه و کسب مشروعیت بین‌المللی برای او عنوان می‌شود. با وجود آنکه احمد الشرع اکنون به‌عنوان رهبر سیاسی دمشق معرفی شده، همچنان تردیدها و پرسش‌های جدی درباره گذشته و چگونگی ظهور ناگهانی او در رأس قدرت وجود دارد.
در فضای سیاسی و اجتماعی سوریه و جهان عرب، هنوز این پرسش مطرح است که چگونه فردی که پنج سال در زندان‌های آمریکا به سر برده و واشنگتن زمانی برای دستگیری او در عراق جایزه‌ای ۱۰ ‌میلیون ‌دلاری تعیین کرده بود، ناگهان از سوی همان ایالات متحده و قدرت‌های غربی به‌عنوان رئیس‌جمهوری سوریه معرفی می‌شود. این تناقض آشکار، موجب تردید در میان طوایف مختلف سوری از جمله کردها و علوی‌ها شده و جایگاه احمد الشرع را در داخل کشور متزلزل کرده است. به همین دلیل، بسیاری از ناظران، سفر آتی او به آمریکا را تلاشی برای تحکیم جایگاه داخلی و تثبیت چهره بین‌المللی‌ وی می‌دانند که به‌ویژه از طریق گفت‌وگو با مقام‌های آمریکایی و رفع بخشی از فشارهای سیاسی و اقتصادی بر دمشق صورت می‌گیرد. از محورهای اصلی سفر احمد الشرع به واشنگتن، موضوع لغو تمامی تحریم‌های اعمال‌شده علیه سوریه است. بر اساس گزارش‌ها، این مساله یکی از مهم‌ترین اهداف گفت‌وگوهای او با دولت آمریکا خواهد بود.
در همین راستا، کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی نیز تلاش‌هایی را برای ترمیم جایگاه احمد الشرع در جهان عرب آغاز کرده‌اند. این کشورها می‌کوشند تا او را به‌عنوان «حاکم مشروع جدید سوریه» در میان دولت‌های منطقه تثبیت کنند و از طریق ایجاد کانال‌های ارتباطی میان دمشق و واشنگتن، نوعی مشروعیت عربی ـ بین‌المللی برای حکومت وی فراهم آورند. یکی از موضوعات بسیار حساس در دستور کار سفر احمد الشرع، مساله ارتفاعات جولان است و احتمال دارد در جریان گفت‌وگوها میان دمشق و واشنگتن، سوریه به‌طور رسمی از ادعای مالکیت خود بر این منطقه چشم‌پوشی کند.   بر اساس برخی تحلیل‌ها، در ازای این عقب‌نشینی احتمالی، دولت احمد الشرع ممکن است امتیازات مالی و سیاسی از آمریکا و متحدانش دریافت کند.

«تجارت» بررسی کرد

 گروه صنعت و تجارت: صنعت فولاد ایران، به‌عنوان یکی از ستون‌های اصلی اقتصاد صنعتی کشور، در دهه‌های اخیر مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده است. از یک‌سو، ظرفیت تولید فولاد کشور به بیش از ۳۰ میلیون تن در سال رسیده و ایران را در جمع ۱۰ تولیدکننده بزرگ جهان قرار داده است؛ از سوی دیگر، چالش‌هایی چون تحریم‌های بین‌المللی، نوسانات نرخ ارز، کمبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل و ضعف در سیاست‌گذاری کلان، این صنعت را با بحران‌های متعددی مواجه کرده‌اند. سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ که هدف‌گذاری تولید ۵۵ میلیون تن فولاد را دنبال می‌کرد، هنوز به تحقق کامل نرسیده و بسیاری از فعالان صنعت از «فاصله بین شعار و واقعیت» گلایه دارند. به گزارش «تجارت»، در سال‌های اخیر، فولادسازان ایرانی بارها از مشکلات نقدینگی، قیمت‌گذاری دستوری، محدودیت‌های صادراتی، و نبود حمایت‌های مؤثر دولتی انتقاد کرده‌اند. در نشست‌های تخصصی، فعالان این صنعت از «بی‌ثباتی در سیاست‌های ارزی»، «عدم دسترسی به فناوری‌های نوین»، و «فرسودگی تجهیزات تولید» به‌عنوان موانع اصلی توسعه یاد کرده‌اند. با این حال، برخی ظرفیت‌های مغفول مانند موقعیت ژئوپلیتیکی ایران، دسترسی به منابع معدنی غنی، و بازارهای منطقه‌ای، همچنان امیدهایی برای بازآرایی راهبردی صنعت فولاد در افق ۱۴۰۵ ایجاد کرده‌اند.

افت صادرات و تشدید بحران‌ها در صنعت فولاد
طی یک سال گذشته صادرات فولاد ایران با افتی چشم‌گیر مواجه شده است. بر اساس آمار انجمن تولیدکنندگان فولاد، صادرات محصولات فولادی کشور در نیمه نخست سال نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود ۲۵ درصد کاهش یافت. این افت عمدتاً ناشی از محدودیت‌های تحریمی، افزایش هزینه‌های حمل‌ونقل، و نوسانات شدید نرخ ارز بود. در حالی که بازارهای هدفی مانند چین، هند، عراق و افغانستان پیش‌تر سهم قابل توجهی از صادرات ایران را جذب می‌کردند، در سال جاری بسیاری از این بازارها به‌دلیل رقابت شدید و مشکلات بانکی، از دست رفته‌اند یا محدود شده‌اند. از سوی دیگر، تولیدکنندگان فولاد با بحران نقدینگی، کمبود برق و گاز، و قیمت‌گذاری دستوری در بورس کالا دست‌وپنجه نرم می‌کنند. در تابستان ۱۴۰۳، قطعی‌های مکرر برق باعث توقف موقت تولید در چند واحد بزرگ فولادی شد که به کاهش عرضه داخلی و افزایش قیمت‌ها انجامید. همچنین، قیمت‌گذاری دستوری شمش فولاد در بورس کالا، حاشیه سود تولیدکنندگان را به‌شدت کاهش داده و بسیاری از واحدهای کوچک را در آستانه تعطیلی قرار داده است. در همین حال، برخی فعالان صنعت فولاد هشدار داده‌اند که اگر روند فعلی ادامه یابد، نه‌تنها صادرات کاهش بیشتری خواهد داشت، بلکه تولید داخلی نیز با افت مواجه خواهد شد. به گفته دبیر انجمن فولاد، «تولیدکنندگان در حال از دست دادن انگیزه برای ادامه فعالیت هستند، زیرا نه بازار داخلی سودآور است و نه صادرات قابل اتکا». این وضعیت، صنعت فولاد ایران را در آستانه یک بازنگری راهبردی قرار داده که نیازمند اصلاحات فوری در سیاست‌گذاری، زیرساخت، و تعاملات بین‌المللی است.  صنعت فولاد ایران در سال‌های اخیر با مجموعه‌ای از چالش‌های ساختاری، مدیریتی و بین‌المللی مواجه بوده که مانع از تحقق ظرفیت‌های بالقوه آن شده‌اند. نخستین و شاید مهم‌ترین آسیب، شکاف عمیق میان ظرفیت اسمی و تولید واقعی است. اگرچه ظرفیت نصب‌شده تولید فولاد کشور به بیش از ۳۰ میلیون تن در سال رسیده، اما تولید واقعی به‌دلیل کمبود زیرساخت‌های انرژی، محدودیت‌های حمل‌ونقل و فرسودگی تجهیزات، به‌مراتب کمتر از این رقم است. بسیاری از واحدهای کوچک و متوسط یا با ظرفیت پایین فعالیت می‌کنند یا به‌طور کامل تعطیل شده‌اند، و بار اصلی تولید بر دوش چند شرکت بزرگ مانند فولاد مبارکه، فولاد خوزستان و ذوب‌آهن اصفهان قرار دارد. تحریم‌های بین‌المللی نیز ضربه‌ای جدی به صادرات فولاد وارد کرده‌اند. محدودیت‌های بانکی، بیمه‌ای و حمل‌ونقل باعث شده‌اند که تولیدکنندگان ایرانی نتوانند به‌راحتی به بازارهای جهانی دسترسی داشته باشند. در نتیجه، صادرات به بازارهای سنتی مانند چین، هند، عراق و افغانستان با افت قابل توجهی مواجه شده و بسیاری از تولیدکنندگان ناچار به فروش داخلی با قیمت‌های پایین‌تر شده‌اند. این موضوع در کنار نوسانات شدید نرخ ارز، برنامه‌ریزی بلندمدت را برای فعالان صنعت دشوار کرده و حاشیه سود آن‌ها را کاهش داده است. قیمت‌گذاری دستوری در بورس کالا یکی دیگر از آسیب‌های جدی این صنعت است. دولت با هدف کنترل بازار داخلی، قیمت شمش و محصولات فولادی را به‌صورت دستوری تعیین می‌کند که این امر نه‌تنها موجب کاهش سودآوری تولیدکنندگان شده، بلکه انگیزه سرمایه‌گذاری در این حوزه را نیز تضعیف کرده است. در بسیاری از موارد، قیمت تمام‌شده تولید از قیمت فروش در بورس کالا بیشتر بوده و تولیدکنندگان با زیان مواجه شده‌اند. کمبود نقدینگی و دسترسی محدود به منابع مالی نیز از دیگر مشکلات ساختاری صنعت فولاد ایران است. بانک‌ها به‌دلیل ریسک بالا و نبود ضمانت‌های کافی، تمایل چندانی به تأمین مالی پروژه‌های فولادی ندارند. صندوق توسعه ملی نیز نتوانسته نقش مؤثری در حمایت از پروژه‌های توسعه‌ای ایفا کند. در نتیجه، بسیاری از طرح‌های توسعه‌ای یا متوقف شده‌اند یا با تأخیرهای طولانی مواجه‌اند.
از منظر فناوری، صنعت فولاد ایران با عقب‌ماندگی قابل توجهی نسبت به استانداردهای جهانی مواجه است. بخش قابل توجهی از تجهیزات تولید فرسوده‌اند و فناوری‌های نوین مانند تولید فولاد سبز، استفاده از هیدروژن، و بهره‌گیری از انرژی‌های تجدیدپذیر هنوز وارد چرخه تولید نشده‌اند. بهره‌وری انرژی و مواد اولیه نیز پایین‌تر از میانگین جهانی است و این موضوع باعث افزایش هزینه‌های تولید و کاهش رقابت‌پذیری محصولات ایرانی در بازارهای بین‌المللی شده است. در نهایت، ضعف در حکمرانی صنعتی و نبود سیاست‌گذاری منسجم، آسیب‌های این صنعت را تشدید کرده است. تصمیم‌گیری‌های پراکنده، نبود نهادهای تخصصی، و عدم مشارکت مؤثر بخش خصوصی در تدوین سیاست‌ها، موجب شده‌اند که صنعت فولاد ایران نتواند از ظرفیت‌های خود بهره‌برداری کامل کند. این مجموعه آسیب‌ها، صنعت فولاد کشور را در وضعیتی شکننده قرار داده که نیازمند اصلاحات فوری و راهبردی در سطوح مختلف مدیریتی، زیرساختی و فناورانه است.   چشم‌انداز صنعت فولاد ایران در آستانه سال ۱۴۰۵، با وجود چالش‌های ساختاری و فشارهای خارجی، همچنان حاوی فرصت‌هایی است که در صورت بهره‌برداری صحیح، می‌تواند مسیر بازآرایی این صنعت را هموار کند. نخستین ظرفیت مهم، موقعیت ژئوپلیتیکی ایران است. قرار گرفتن در مرکز اتصال آسیای میانه، خلیج فارس و جنوب غرب آسیا، امکان ایفای نقش ترانزیتی و تأمین‌کننده فولاد منطقه‌ای را فراهم کرده است. 

ورود به ششمین سال پیاپی خشکسالی در کشور

وزیر نیرو ضمن درخواست از هموطنان مبنی بر ادامه همکاری در مصرف بهینه آب تا پایان وضعیت کم بارشی، گفت: این موضوع به حدی حیاتی است که به پر مصرف‌ها اخطار داده‌ایم درصورت عدم همکاری آب آنها را قطع خواهیم کرد.عباس علی‌آبادی - وزیر نیرو در مراسم بهره‌برداری و افتتاح پروژه‌های آب و برق ۱۴۰۴، گفت: پروژه‌های امروز از مهترین طرح‌های صنعت آب و برق بوده و هزینه‌هایی بالایی حدود ۲۴ و نیم همت برای آنها صرف شده است.وی ادامه داد: اولین طرح واحد گاز نیروگاه سیکل‌ترکیبی کلاس F سهند استان آذربایجان‌شرقی به ظرفیت ۳۰۷ مگاوات با حجم سرمایه‌گذاری ۳۴۷ میلیارد تومان و ۱۰۹ میلیون یورو (ارزی) است. همچنین پروژه دوم افتتاح شده امروز، تصفیه‌خانه فاضلاب شهر رباط کریم است که با ایجاد شبکه خطوط و جمع آوری فاضلاب در جنوب تهران وضعیت مردم تهران در بخش آب و فاضلاب را بهبود می‌دهد.وزیر نیرو با اشاره به ورود به ششمین سال پیاپی خشکسالی در کشور، ضمن اخطار قطع آب به مشترکان پرمصرف، تاکید کرد: از هموطنان و مشترکان تقاضا داریم که تا زمانی که وضعیت کم بارشی ادامه دارد همکاری خود را در مصرف بهینه آب ادامه دهند.

 

تحول دیجیتال در صنعت گاز یک ضرورت است

مدیر عامل شرکت ملی گاز گفت: تحول دیجیتال یک انتخاب نیست بلکه یک ضرورت است و اتفاقی است که در دنیا در حال رخ دادن بوده و اگر به موقع مدیریت نکنیم طبیعتاً آسیب می‌بینیم.به گزارش ایسنا، سعید توکلی  - مدیرعامل شرکت ملی گاز  - در رویداد توسعه همکاری‌های دانش بنیان با هدف تحول دیجیتال در صنعت گاز، اظهار کرد: تحول دیجیتال یک انتخاب نیست بلکه یک ضرورت است.  وی افزود: اتفاقی که در دنیا در حال رخ دادن و اگر به موقع مدیریت نکنیم طبیعتاً آسیب می‌بینیم. توجه به این نکته ضروری است که تحول دیجیتال در یک زیست بوم تعریف می شود. در بحث تحویل دیجیتال رشد آن باعث ایجاد فرصت و تهدید هایی می شود.  وی با اشاره به اینکه فشارها و تأثیرات داخلی و بین‌المللی بر صنعت گاز، ضرورت متعادل‌سازی فرصت‌ها و تهدیدها در این زیست‌بوم را بیش از پیش روشن می‌کند، افزود: تجربه جنگ ۱۲ روزه و حملات سایبری در سال‌های گذشته نشان دادند که تهدیدها واقعی هستند و باید مدیریت شوند.مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، بیان کرد: پارسال، به‌طور میانگین ۳۹ درصد از گاز کشور به صنایع، ۳۸ درصد به نیروگاه‌ها و کمتر از ۲۰ درصد به بخش خانگی اختصاص یافته است.

میزان کم‌بارشی پاییز در تهران بی‌سابقه است

 گروه زیربنایی:معاون حفاظت و بهره‌برداری شرکت آب منطقه‌ای تهران گفت: طی 60 سال گذشته چنین وضعیتی را در میزان کم‌بارشی پاییز در تهران را تجربه نکرده‌ بودیم و وضعیت فعلی، یک رخداد بی‌سابقه است؛ این میزان افت ذخایر آبی سدها در تهران نیز کم‌سابقه است.حبیبی، معاون حفاظت و بهره‌برداری شرکت آب منطقه‌ای تهران در گفت‌وگو با تسنیم، اظهار داشت: ما در سال آبی که گذشت، پنجمین سال خشکسالی متوالی را پشت‌سر گذاشتیم.وی افزود: ما در 60 سال گذشته آمار را که بررسی می‌کنیم می‌بینیم خشکسالی در سال‌هایی داشتیم اما این‌طور نبوده است که به‌طور متوالی و پیوسته، 5 سال خشک پیاپی را داشته باشیم و این رخداد، بی‌سابقه بوده است.معاون حفاظت و بهره‌برداری شرکت آب منطقه‌ای تهران تصریح کرد: از سال آبی جاری که از یک مهرماه شروع شده است، تا امروز بارندگی در تهران نداشتیم و این باعث شده است در حجم مجموع سدهای تهران کاهش قابل‌توجهی داشته باشیم.وی ادامه داد: مجموع سدهای تهران که دو سد ما در استان البرز است، در زمان حاضر 205 میلیون مترمکعب ذخیره دارند، این درحالی است که در سال گذشته در چنین روزی 426 میلیون مترمکعب ذخیره آبی این 5 سد بوده؛ یعنی نزدیک به دوبرابر بوده است.حبیبی با بیان اینکه "در آمار میانگین بلندمدت مجموع ذخایر آبی 5 سد تأمین‌کننده آب تهران در زمان مشابه 51 میلیون مترمکعب بوده است"، گفت: امسال نسبت به میانگین بلندمدت وضعیت نامطلوبی را در ذخایر سدهای تهران که تأمین‌کننده آب شرب تهران هستند داریم.وی اضافه کرد: طی 60 سال گذشته چنین وضعیتی را در میزان ذخایر آبی سدها و میزان کم‌بارشی در پاییز را در تهران تجربه نکرده‌ بودیم و وضعیت فعلی، یک رخداد بی‌سابقه است.

کشور با خشکسالی بسیار شدید مواجه است
مقام مسئول سازمان هواشناسی با تاکید بر اینکه امسال کشور وارد فاز ال‌نینو نمی‌شود، گفت:بر اساس داده‌ها بدترین پاییز دوره بلندمدت (57 سال) ایران و خاورمیانه را خواهیم داشت.احد وظیفه رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی در رابطه به احتمال ورود کشور به فاز ال‌نینو، اظهار کرد: ممکن است سال آینده وارد فاز ال‌نینو شویم، اما امسال قطعا وارد این فاز نخواهیم شد. گرچه پیش‌بینی فصلی قطعی وجود ندارد، اما کشور بین خنثی تا لانینا ضعیف قرار خواهد گرفت.وی ادامه داد: دمای کشور امسال نه گرم و نه سرد خواهد بود و فیزیک مسئله به‌طور کامل روشن نیست. لانینا به خصوص در فصل پاییز کم‌بارشی است، در حالی که در ال‌نینو گرایش به بارش بیشتر وجود دارد. این پدیده‌ها یک چرخه دو تا هفت ساله دارد؛ ممکن است دو تا سه سال لانینا، یکی دو سال خنثی و سپس ال‌نینو رخ دهد و بیشترین بازه مشاهده شده هفت ساله است.وی با تاکید بر این‌که پیش‌بینی‌ها در این زمینه بر اساس قرائن، شواهد و به ویژه پایش ماهواره‌ای دمای سطح و زیرسطح اقیانوس‌ها و شوری آب انجام می‌شود، افزود: بر این اساس  میانگین دمای سه ماهه به عنوان شاخص ال‌نینو و لانینا تعیین‌کننده است. شدت باد در سطح اقیانوس، شیب فشار بین سواحل غربی آمریکا و شرق استرالیا، گرادیان فشار، دما و باد نیز در این سنجش مورد محاسبه قرار می‌گیرد.رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی درباره روند پیش‌بینی شده برای کشور گفت: با توجه به اطلاعات امسال، به احتمال بسیار قوی وارد فاز لانینا خواهیم شد و اوج آن در دی‌ماه خواهد بود. لانینا ضعیف خواهد بود و تغییرات دمایی شدید ایجاد نمی‌کند. این روند طی پنج دهه گذشته با بارش کمتر از نرمال در خاورمیانه، شرق آفریقا و ایران مرتبط بوده است.وظیفه ادامه داد: امسال پدیده نوسان فشار و دما روی اقیانوس هند نیز مشاهده می‌شود که با شرایط آرام اقیانوس آرام ترکیب شده است. تنها تفاوت با سال گذشته این است که لانینا مشابه پارسال است و منطقه اقیانوس آرام با فاز سرد در سواحل غربی مواجه می‌شود و شرق آفریقا تحت تاثیر قرار می‌گیرد. وقتی این دو پدیده با هم ترکیب شوند، بدترین نتیجه را در خاورمیانه و شرق آفریقا ایجاد می‌کند.وی با یادآوری این‌که اوایل مهرماه در وزارت جهاد کشاورزی اعلام کردم منتظر بارش‌های خوب در پاییز نباید باشیم، گفت: داده‌های ثبت شده نشان می‌دهد بدترین پاییز دوره بلندمدت (57 سال) ایران و خاورمیانه را خواهیم داشت؛ در این فصل با دمای گرم‌تر از نرمال روبرو هستیم و این دو عامل شدت خشکسالی را تشدید می‌کند.وی بیان کرد: مشاهدات سدها و جریان رودخانه‌ها نشان می‌دهد که کشور با خشکسالی بسیار شدید مواجه است. مسئله‌ای که باعث شده تا تأمین آب شرب کلانشهرهایی مانند تهران، تبریز و مشهد تحت تاثیر قرار گرفته و اغلب سدها کم‌آب شده‌اند. رودخانه‌های دائمی نیز بسیار کم‌آب شده‌اند و این وضعیت مسلماً در کشاورزی، امنیت غذایی و دامداری اثرگذار خواهد بود.وی درباره پیش‌بینی بارش‌ها در زمستان 1404 اظهار کرد: پیش‌بینی فصلی نشان می‌دهد بارش‌ها در زمستان نسبت به آذرماه بهبود می‌یابد، اما باز هم بعید است سال پربارشی داشته باشیم.رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی اضافه کرد: پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که نیمه شرقی کشور در زمستان به کم‌بارشی گرایش دارد و انتظار می‌رود با احتمال 30 تا 40 درصد رخداد کم‌بارشی در این مناطق مواجه شویم. البته نیمه غربی بارندگی‌ها به نرمال خواهد بود و مناطق شمال شرق، تهران، سواحل شمالی و مرکز کشور گرایش به شرایط نرمال دارند.وظیفه با تاکید بر این‌که انتظار نداریم بارش‌های زمستان تا ماه اول بهار، کم‌بارشی‌های پاییز را جبران کند، افزود: بر این اساس سال آبی خشکی را پیش رو داریم و نیمه دوم سال کمبودهای بارشی نیمه اول را جبران نخواهد کرد. این خشکسالی طولانی و شدید است و در کشاورزی، تأمین آب شرب و سایر فعالیت‌هایی که به آب وابسته‌اند اثرگذار خواهد بود.وی به کشاورزان و مردم توصیه کرد: باید حداکثر تمهیدات مقابله با خشکسالی، مدیریت منابع آب و تاب‌آوری در برابر کم‌آبی انجام شود. جامعه کشاورزی بیشترین آسیب را از این وضعیت خواهد دید و کشت‌های آبی بیشترین اثر را متحمل خواهند شد. بر این اساس لازم است سختگیری‌ها و عدم اجازه کشت برنج خارج از مازندران و گیلان رعایت شود.وی همچنین یادآور شد: طی دو هفته آینده بارش موثری در اکثر مناطق کشور نخواهیم داشت و این وضعیت با توجه به نزدیک شدن به "روز صفر آبی" فشار برداشت و کاهش منابع زیرزمینی را تشدید کرده و فرونشست را افزایش خواهد داد.وظیفه خاطرنشان کرد: خیلی از کشورهای خاورمیانه تحت فشار هستند و ترکیه نیز از خشکسالی متأثر شده است. سطح بارندگی آنها با ایران متفاوت است و اثر آن بر ایران، امارات و عربستان نیز متفاوت خواهد بود.

وضعیت نگران‌کننده سدها
درحال حاضر مجموع ذخایر 5 سد تأمین کننده آب تهران 205 میلیون مترمکعب است؛ در حالی که این رقم در زمان مشابه سال قبل، 426 میلیون مترمکعب بوده و در میانگین آمار بلندمدت در زمان مشابه، 551 میلیون مترمکعب بوده است.اگر ذخایر سد طالقان که تأمین کننده همزمان آب استان‌های قزوین، البرز و تهران است را در نظر نگیریم، در 4 سد دیگر یعنی سد کرج، سد لتیان، سد لار و سد ماملو، در مجموع تنها 54 میلیون مترممکعب آب ذخیره‌شده داریم که بخشی از آن مربوط به حجم مرده و غیرقابل برداشت است.میزان ذخایر این 4 سد تأمین کننده آب تهران در روز مشابه سال قبل، 179 میلیون مترمکعب بوده است که مقایسه این رقم با ذخایر 54 میلیون مترمکعبی فعلی، از کاهش 125 میلیون مترمکعبی این ذخایر حکایت دارد.در حال حاضر، مجموع ذخایر 5 سد تأمین کننده آب تهران (طالقان، لار، لتیان، امیرکبیر و ماملو) 205 میلیون مترمکعب است؛ در حالی که این رقم در زمان مشابه سال قبل، 426 میلیون مترمکعب بوده و در میانگین آمار بلندمدت در زمان مشابه، 551 میلیون مترمکعب بوده است.درواقع ذخایر سدهای تهران نسبت به یک سال نرمال آبی (میانگین بلندمدت) به میزان 346 میلیون مترمکعب یا 63 درصد کاهش داشته است. مقایسه ذخایر آبی سدهای پنج‌گانه تهران نسبت به زمان مشابه سال قبل کاهش 52 درصدی را نشان می‌دهد.