کد خبر: ۳۳۱۰۷
تاریخ انتشار: ۱۸ تير ۱۳۹۵ - ۱۷:۰۴
نایب رییس اتاق اصناف شهر ری:
اصناف در کشورما چالشهای بسیاری دارند و البته هر صنفی دغدغه های خاص خودش را دارد. اما در برخی موارد مشکلات اصناف شباهت هایی دارد که اگر نمایندگان تمامی اصناف در قالب یک تشکل هماهنگ عمل کنند، می توانند بر مشکلاتشان غلبه کنند.

کورش شرفشاهی - اصناف در کشورما چالشهای بسیاری دارند و البته هر صنفی دغدغه های خاص خودش را دارد. اما در برخی موارد مشکلات اصناف شباهت هایی دارد که اگر نمایندگان تمامی اصناف در قالب یک تشکل هماهنگ عمل کنند، می توانند بر مشکلاتشان غلبه کنند. امروزه صندوق مکانیزه، مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر مشاغل مشکل اصلی تمامی صنوف است و اگر با هر صنفی همکلام شویم، معتقد هستند این سه موضوع صنف را با چالش رو به رو کرده است. در حالی که این اظهارات با آنچه در جامعه اتفاق می افتد، فاصله بسیاری دارد. یکی از این افراد سید کاظم خرمدره، مسوول اتحادیه آهنگران و کمک فنرسازان شهر ری و نایب رییس اول اتاق اصناف شهر ری است. این فعال صنفی اعتقاد دارد که علاوه بر تمامی این مشکلات، رکود نیز باعث مشکل در فعالیت اصناف شده است. آنچه در ادامه آمده، نتیجه گفت و گوی ما با سید کاظم خرمدره است.

= صنف آهنگر و کمک فنرساز یک صنف تعمیر کار است و نباید رکود داشته باشد. وضعیت صنف شما در این شرایط چگونه است؟

می خواهم ابتدای سخن را با نامگذاری سال از سوی مقام معظم رهبری تحت عنوان اقتصاد مقاومتی، اقتصاد و عمل شروع کنم. زیرا همه این حرفها به اقتصاد مقاومتی باز می گردد. وقتی می خواهیم بگوییم رکود گریبانگیر یک صنف نیست، باید به این سوال پاسخ دهیم که آیا همه ما این فرمان رهبری را رعایت می کنیم؟ اگر به درستی بررسی کنیم، متوجه می شویم که اقدام و عملی در بحث اقتصاد مقاومتی نداریم چرا که اگر در قالب این فرمایش رهبری به تولید داخل توجه می کردیم و از وابستگی به کالای خارجی فاصله می گرفتیم، این همه مشکلات در سطح کشور نداشتیم. من نمی خواهم فقط در مورد مشکلات صنف خودم صحبت کنم، بلکه به عنوان یک مسوول در اتاق اصناف، می خواهم از مشکلات کلان تمامی صنوف بگویم. وقتی به مردم مراجعه می کنیم و در مورد مشکلاتشان حساسیت به خرج می دهیم، متوجه می شویم که بیشتر این مشکلات را خودمان ایجاد می کنیم. هر کدام به نوعی برای دیگری مشکل آفرینی می کند. مشکل اصلی ما نبود اعتماد است. مسوولان باید به مردم اعتماد داشته باشند تا مردم هم به مسوولان اعتماد کنند. زمانی که مسوولان دارایی و دیگر مسوولان به کسبه و نمایندگان آنان اعتماد نمی کنند، چه انتظاری داریم که مشکلات حل شود.

= نتیجه این بی اعتمادی چیست و چرا انتظار دارید به شما اعتماد کنند؟ به هر حال شما نماینده صنف هستید و منافع صنف را به خواسته های دارایی نمی دهید؟

همین مشکل اصلی ماست که همه گمان می کنند نماینده صنف حقایق را نمی گوید. چرا بیشتر کسبه و به ویژه تولید کنندگان به سوی ورشکستگی و تعطیلی می روند؟ کسانی را می شناسم که واحد صنفی خودشان را فروخته اند و پولش را در بانک گذاشته اند و سودش را می گیرند و زندگی خوبی را می گذرانند. این افراد می گویند نه با دارایی، نه با بیمه نه با اتاق اصناف و نه با هیچ یک از دستگاههای دیگر کار داریم. سر ماه هم به بانک می روند و سود پولشان را می گیرند. سوال این است که آیا این روال درستی در اقتصاد است؟ آیا این معنای بانکداری است که به اندازه ای سود بدهد که مردم تمایلی به تولید نداشته باشند و پولشان را در بانک بگذارند؟ امروزه بانکها عامل اصلی ورشکستگی تولید کننده داخلی هستند. ما در مملکتی زندگی می کنیم که کارخانه های آن بهترین محصولات را تولید می کنند و مردم این تولیدات را باور ندارند و عشقشان کالای خارجی است. اکنون معضل کارخانه های در حال بحران در منطقه شهرری گسترده است و کارگاههای بزرگ ما در معرض بحران قرار دارند. مساله مهم این است که باید زمانی به فریاد تولید برسیم که مشکل دارد نه اینکه صبر کنیم و هنگامی که کارخانه تعطیل شدف به دنبال پیدا کردن مشکالتش باشیم.

= همه این افرادی که شما می گویید، سال به سال وضعیتشان بهتر می شود. خانه هایشان را بزرگ می کنند، ماشینهای بهتر می خرند و بهتر زندگی می کنند. چرا دایم از بحران این کارخانه ها می گویید؟

من این حرفها را باور نمی کنم. من آنچیزی را باور می کنم که می بینم. من کارخانه های بحران زده ای را می بینم که در معرض ورشکستگی قرار دارند و از مالیات مشاغل، مالیات بر ارزش افزوده و صندوق مکانیزه ضربه خورده اند. ما منکر صندوق مکانیزه نیستیم و به شخصه استقبال می کنم. اما وقتی یک واحد صنفی توان استفاده از این صندوق را ندارد، چرا باید سه میلیون تومان جریمه شود. در بسیاری از موارد به ما می گویند که این مغازه داران کارمند بگیرند. اما برای آنکه یک نفر بخواهد پای صندوق بنشیند، حداقل باید یک میلیون تومان در ماه بگیرد. این مغازه دار توان دادن این حقوق را ندارد و نمی داند چه کار باید بکند. اگر این مغازه بتواند به کارگر حقوق بدهد، کارگری فنی میگیرد که مشتری هایش را راه بیندازد. این در حالی است که بسیاری از این افراد توان پرکردن اظهار نامه مالیاتی را ندارند، چه رسد به اینکه صندوق مکانیزه بگذارند و بابت این ناتوانی جریمه هم می شوند. فساد از اینجا به وجود می آید. البته ما قبول داریم که عده ای از صنوف، خانه و مغازه هایشان را بزرگ می کنند و ماشین های آنچنانی می خرند، اما اینها 10 درصد جامعه تولید و اصناف هستند. بررسی کنید اینهایی که وارد کارهای خلاف می شوند، چه کسانی هستند؟ اینها اشخاصی هستند که از کارشان درآمد ندارند. مغازه داری که درآمدش هزینه های زندگی اش را تامین نمی کند، دست به فروش کالای قاچاق می زند یا تخلف صنفی می کند. کافی است مطالع کنید و ببینید چند درصد افرادی که بزهکار شده اند، تجربه و توان انجام کار را داشته اند و به دلیل نداشتن امکان انجام کار، به مسیرهای خلاف کشیده شده اند.

= منظور شما این است که قاچاقچیان مواد مخدر، سارقان و بسیاری از متخلفان، توان انجام کار ندارند که به این راه کشیده شده اند؟

من صحبت از قاچاق مواد مخدر نمی کنم. من صحبت از کسانی می کنم که لباس و اجناس قاچاق وارد می کنند. البته این قبیل متخلفان هم توان کار و تجربه دارند و چون از این راه به جایی نرسیده اند، به مسیر خلاف رفته اند. این حرکتها در اثر ناتوانی و فشارهای اقتصادی است. چرا یک کاسب با سابقه مغازه اش را می فروشد و پولش را در بانک می گذارد؟ این کار هرگز نشان از ترقی ندارد. این فرد زیان کرده که این روال را در پیش گرفته است. چرا این همه دلال زیاد شده است؟ برای اینکه در همه زمینه ها مشکل داریم. ما از مالیات استقبال می کنیم اما مالیات بر درآمد باشد و این را انکار نمی کنیم. امروزه بسیاری از ممیزین می دانند که چه گروهی درآمد دارند و به خوبی می دانند که بسیاری از پردرآمدها که دلالان را هم شامل می شود، فرار مالیاتی بالایی دارند. یک واحد صنفی که همه چیزش مشخص است، نمی تواند فرار مالیاتی داشته باشد. ما می گوییم از سرمایه داران کلان مالیات بگیرند اما کسبه ضعیف می شکنند و نابود می شوند و به مسایل دیگر روی می آورند.

= اگر مشکل شما با دارایی حل شود، ریشه فساد از مملکت کنده می شود؟

ما نباید کاری کنیم که مردم دست به کارهای خلاف بزنند. چرا در بازار کالای قاچاق فروخته می شود؟ چرا به مردم مواد غذایی فاسد فروخته می شود؟ برای اینکه کاسب توان تامین هزینه های مغازه، خرج خانه و مالیات را ندارد و دست به کارهای خلاف می زند. این مواردی است که دایم با آنها رو به رو هستیم. ما از مسوولان می خواهیم مارا درک کنند و به ما کمک کنند.

= وضعیت صنف شما چطور است و اگر یک نفر می خواهد امروز این کار را انجام دهد چقدر نیاز دارد؟

برای هیچ کاری نمی توان کف و سقف تعیین کرد. همه چیز به اقتصاد و سرمایه ربط دارد. در شغل خودمان تولید کننده لوازم یدکی داریم و کارخانه هایی داریم که لوازم یدکی تولید می کنند. امروزه کارخانه هایی در داخل کشور تریلی و بونکر تولید می کنند. اما بسیاری از این تولید کنندگان ورشکست شده اند و جمع کرده اند. کارخانه ای داشتیم که با مشارکت چهار مهندس تولید داشتند که سال گذشته در اثر رکود اقتصادی تعطیل کردند، در حالی که هم خودشان افراد باسوادی بودند و هم تعداد زیادی کارگر و کارمند استخدام کرده بودند. یک زمانی تولید کننده با افزایش تولید جبران هزینه ها را می کند و به فعالیتش ادامه می دهد و گاهی هم که با مشکلی رو به رو می شود، وام با درصد پایین تر دریافت میکند و تعدادی کارگر را شاغل می کند. همین امر باعث می شود که بیمه پردازی شود، مالیات بدهد و گردش مالی آن باعث رونق همه دستگاهها و کشور بشود. نتیجه همه این موارد این است که خلاف کمتر می شود. ما باید به این تولید کنندگان کمک کنیم. باید به تولید کننده اعتماد کرد.

= اکنون بسیاری از جوانان می خواهند شغل جدیدی انتخاب کنند. شما به عنوان نماینده صنف پیشنهاد می کنید که وارد این صنف بشوند؟

در بحث تعمیرگاهی دهها رسته وجود دارد که بسیاری از آنها به سرمایه های کلان نیاز دارد. اما در صنف جلوبندی سازی سرمایه زیادی نیاز نداریم. فرد می تواند یک مغازه اجاره کند، اطلاعات و توان انجام کار فنی هم داشته باشد، در ازمون اتحادیه موفق بشود و تاییده دریافت کند، ما نیز با آنها همکاری می کنیم. اکنون هم خیلی ها شروع به کار کرده اند. اما مساله اصلی تاسیس واحد صنفی نیست، بلکه رکود در کلان کشور است که صنف را به مشکل رو به رو کرده است.

= امروزه میزان ترافیک بیشتر شده و خودروها دایم در خیابانها رفت و آمد می کنند و بی شک خودروی آنها خراب می شود و نیاز به تعمیر دارد. بنابر این صنف شما دایم باید کار داشته باشد. این چه ربطی به رکود دارد؟

این حرف درستی است. اما اصل مساله این است که یک نفر باید درآمد داشته باشد تا ماشینش را تعمیر کند. اکنون راننده یک ماشین برای تعمیر جلوبندی یا بخشهای دیگر مراجعه می کند و هنگامی که ایرادهای ماشین را برایش لیست می کنیم، راننده می گوید فعلا بماند، زیرا خرج خانه برای من اولویت دارد و بایست اول هزینه زندگی اش را تامین کند یا کرایه خانه اش را بدهد. به همین دلیل است که در خیابانها ماشین هایی را می بینید که نمی توان نام ماشین به آنها داد. این ماشینها تا جایی که راه می روند، راننده با همان شرایط اسف بار رانندگی می کند و هر وقت ماشین دیگر از راه رفتن باز ماند، راننده برای تعمیر مراجعه می کند که آن هم از سرناچاری است و تاکید می کند که یک جوری سرهم بندی کنید تا چند روز دیگر راه برود. در همین ماه مبارک رمضان دیدیم که مواد مصرفی گران شد. در این شرایط آیا راننده به فکر درست کردن ماشین است یا آنکه بیشتر ماشین را بدواند تا هزینه گرانی ماه رمضان را تامین کند.

= یکی از گرانی ها، هزینه تعمیرات است. شما به عنوان اتاق اصناف، با تعمیرکارانی که دستمزد گران می گیرند، چه می کنید؟

ما به اندازه خودمان نظارت می کند و با گران فروشان نیز برخوردهای لازم را داریم. اما چرا باید این گرانی باشد. هر کسی باید به وظیفه خودش عمل کند تا بدین وضعیت نرسیم. ما تاجایی که می توانیم با دارایی در تماس هستیم و مشکلات صنف را منتقل می کنیم. اما وضعیت خوب نیست و اگر این رویه ادامه داشته باشد، کارگاهها یکی پس از دیگری تعطیل خواهد شد. اگر دارایی با اتحادیه تعامل داشته باشد. ما حاضر هستیم آن مغازه یا کارخانه ای که درآمد مناسبی دارد را معرفی کنیم تا مالیات را از او بگیرند. از آن واحدهای صنفی ضعیف هم مطابق توانشان مالیات بگیرند یا حتی اگر درآمد مناسبی ندارند، انها را ببخشند. صندوق مکانیزه هم همین را می گوید که هر کس به اندازه درآمدش مالیات بدهد و ما حاضر هستیم این همکاری را داشته باشیم. اکنون جرایم تاخیر مالیات زیاد شده و ما فقط این ها را منعکس می کنیم و کار دیگری از دستمان بر نمی آید.

= بنا بر اظهارات شما، مالیات باعث تعطیلی کارخانه ها و مغازه ها شده است. آیا اداره دارایی اکنون مقابل اقتصاد مقاومتی گام بر می دارد و باعث تعطیلی بنگاههای داخل می شود؟

منظور من این نیست. من می گویم اگر تعامل بیشتری داشته باشیم به نفع مردم است. اگر تخلف کمتر باشد، ما در امنیت بیشتری هستیم و زمینه کاهش تخلف، ایجاد اشتغال است. اما قبل از آن باید به فکر حفظ اشتغال موجود باشیم.

نام:
ایمیل:
* نظر: