همشهری آنلاین-مریم ورشوئی: شیوع ویروس کرونا در ایران مشکلات زیادی را برای بخشهای مختلف بهوجود آورد. کلیه کسب و کارها و مشاغل با بحران شدید روبهرو شدند. وزارتخانهها، سازمانهای دولتی، شرکتهای دولتی و خصوصی، موسسات مالی، کارخانهها و دیگر موسسات خدماترسان کشور مانند سیستم حمل و نقل نیز در این میان بهناچار ساعات و برنامههای کاری خود را در مواردی تعطیل و در مواردی تعدیل کردند.
وزارت آموزش و پرورش، اما در این میان زودتر از دیگر ارگانها، طرح قرنطینه را برای محافظت از دانشآموزان اجرا کرد. پس از این تصمیمگیری، همه برنامهها و مراکز آموزشی استانهای درگیر با بیماری کرونا مانند قم، گیلان و تهران تعطیل شدند. این تصمیمگیری بعدا شامل همه استانهای کشور شد. گفتنی است که وزارت آموزش علوم، تحقیقات و فناوری هم در مواردی حتی زودتر از آموزش و پرورش کلیه برنامههای آموزشی خود را تعطیل کرده بود.
اگرچه تصمیم وزارت آموزش و پرورش بجا و اثرگذار بود و توانست نقش مهمی در کاهش انتقال ویروس کرونا بین خانوادهها داشته باشد، اما پس از پیشآمدن شرایط ویژه برای کشور، در آموزش پرورش تصمیمات دیگری گرفته شده که اغلب آنها جنبه علمی و عملی ندارند و به تعبیری میتوان گفت که شتابزده بودهاند.
وزیر آموزش و پرورش برای اینکه بتواند مشکل پیش آمده را جبران و مدیریت کند، سعی کرد با اجرای جلساتی، دستورالعمل تدوین و منتشر کند تا دانشآموزان بتوانند به تحصیل خود، اما اینبار از خانه ادامه بدهند.
وزیر آموزش و پرورش در این رابطه اعلام کرد که «بستر فضای مجازی برای ارتباط بین دانشآموزان و معلمان آماده شده است. اگر تعطیلات مدارس اضافه شود، دورههای آموزشی بعد از بازگشایی مدارس فشردهتر شده و پنجشنبه و جمعه هم کلاس تشکیل میشود. ما تا ۶ هفته موافقت گرفتیم که دوره آموزشی را افزایش دهیم. در شبکهای که در حال طراحی داریم، اینترنت رایگان در اختیار معلمان و دانش آموزان قرار میگیرد».
ظاهر امر نشان میهد که وزارت آموزش و پرورش در ارائه برنامههای آموزشی مصمم است، اما در حرفهای شخص وزیر نکاتی بیان شده که به نظر میرسد بیشتر جنبه شعاری دارند تا عملی.
یکی از تصمیمات تقریبا غیرعملی این وزارتخانه مربوط به آموزش آنلاین است که وزیرآموزش و پرورش وعده آن را دادهاست. «محسن حاجی میرزایی» چنان از طراحی شبکهای سخن به میان آورد که «جهرمی»، وزیرارتباطات و فناوری هنوز چنین طرح فراگیری را به عنوان متولی امر مدعی نشدهاست.
مساله دیگر این است که این تصمیمگیری نشان میدهد، حاجیمیرزایی هیچ تصوری از مناطق محروم ندارد و همه جا را به چشم بخشهای برخوردار تهران و مراکز استانها میبیند. از سوی دیگر هیچ دانشآموزی براساس نظام آموزشی کشور حق بردن تلفن همراه را به مدرسه ندارد و نظام آموزشی داشتن چنین وسیلهای را حق دانشآموزان نمیداند. برهمین اساس هم خیلی از خانوادهها سعی میکنند تا فرزندانشان به سن قانونی برسند و برایشان موبایل هوشمند بخرند. از طرفی خرید رایانه و لپتاپ هم برای اکثر خانوادهها ممکن نیست.
حال باید پرسید آقای حاجیمیرزایی هنگام این تصمیمگیری کدام دست از دانشآموزان کشور مدنظرش بودهاند؟ بیشک جناب وزیرمحترم حتما این را هم نمیدانند که بیشتر مشترکان شبکه تلفن همراه کشور امکان بهرهمندی از تلفن همراه اول را ندارند و مجبورند از سرویسهای دیگری مانند ایرانسل و رایتل استفاده کنند که این سرویسها هم همهجا آنتندهی مناسبی ندارند.
از همه اینها بگذریم باید به مواردی اشاره کنیم که وزارت آموزش و پروش هنوز نتوانسته آن کاستیها را جبران کند. در همین پاییز و زمستان امسال روزهای قابل توجهی از سال تحصیلی به دلیل آلودگی هوا، بارش برف و وقوع سیل در نقاط مختلف کشور تعطیل بودهاند و وزیر هنوز برای این کسریها برنامهای ارائه ندادهاست و سریعا سراغ تعطیلات پیشآمده براثر کرونا رفتهاست. تعطیلاتی که مصادف با تعطیلات نوروزی شده است.