آلفرد هیچکاک استاد معما در سینماست. مردی که فیلمهایش به سینمای تعلیق سمت و سوی دیگری دادند. کارگردانی که در کنار اورسن ولز در همهی نظرسنجیها در صدر انتخابهای منتقدان قرار دارد
آلفرد هیچکاک استاد معما در سینماست. مردی که فیلمهایش به سینمای تعلیق سمت و سوی دیگری دادند. کارگردانی که در کنار اورسن ولز در همهی نظرسنجیها در صدر انتخابهای منتقدان قرار دارد. کارنامهی پرباری هم داشته و تعداد فیلمهای آلفرد هیچکاک آنقدر زیاد است که حتی نوشتن نام همهشان هم در یک مطلب مقدور نیست.
حتی انتخاب بهترین فیلمهای آلفرد هیچکاک هم کار سادهای نیست. با مراجعه به لیستهای منتقدان و فهرستهای بهترینها در نهایت از میان نزدیک به هفتاد فیلمی که آلفرد هیچکاک کارگردانی کرده است بیست تا از آنها را به عنوان بهترین فیلمهای آلفرد هیچکاک که معرف کارنامه و سبک بصری او هستند انتخاب کردیم.
محصول: ۱۹۴۶
بازیگران: اینگرید برگمن، کری گرانت
امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰ از ۱۰۰
همهی فیلمهای هیچکاک از لحاظ روانی آثار پیچیدهای هستند و گاهی شوخطبعی نیشداری هم دارند. اما کمتر پیش میآید که آثار عمیقا رمانتیکی باشند. «بدنام» فیلمی است که هر سه ویژگی را در اوج دارد.
این تریلر جاسوسی مربوط به بعد از جنگ جهانی دوم را بن هکت نوشته است. داستان فیلم مربوط به یک مامور امنیتی است به نام دولین که مامور تعقیب زنی به نام آلیشیا هوبرمن شده است. آلیشیا زن سبکسری به نظر میرسد. او دختر آمریکایی یک جاسوس محکوم شدهی نازی است. دولین میخواهد از طریق آلیشیا به سازمان نازیهایی که بعد از جنگ جهانی دوم به برزیل رفتهاند نفوذ کند.
فیلم بدنام Notorious هیچکاک
آلیشیا و دولین عاشق یکدیگر میشوند، اما احساسات دولین به خاطر گذشتهی بی قید و بند آلیشیا دائم در حال تغییر است. وقتی دولین دستور میگیرد که آلیشیا را قانع کند تا الکس سباستین یکی از دوستان پدرش را اغوا کند، دولین اول سعی میکند روسایش را قانع کند که آلیشیا به درد این کار نمیخورد. دولین میداند که سباستین زمانی عاشق آلیشیا بوده است. دولین موقع ابلاغ ماموریت به آلیشیا قیافهی بیخیالی میگیرد جوری که آلیشیا خیال میکند تا به حال هم از روی نقشه خودش را عاشق او نشان میداده است.
آلیشیا موفق میشود به داخل گروه سباستین نفوذ کند، اما از این جا به بعد کار سختتر هم میشود. گرانت و برگمن این جا در اوج هستند و هیچکاک هم همینطور. به طرز عجیبی نه گرانت نامزد اسکار شد و نه برگمن و فقط کلود رینز نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر مرد نقش مکمل شد و بن هکت هم نامزد بهترین فیلمنامه که هیچکدام هم اسکار را به خانه نبردند.
محصول: ۱۹۵۸
بازیگران: کری گرانت، کیم نواک
امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰ از ۱۰۰
خورههای سینما یک قانون برای خودشان وضع کردند: اگر شما فیلم «سرگیجه» را دوست ندارید، پس به سینما علاقهای ندارید. در درام اسرارآمیز مسحورکنندهی هیچکاک، که هنوز هم مقتدرانه در صدر نظرسنجی سایت اند ساوند از پنجاه فیلم تاریخ سینما قرار دارد و فیلم «همشهری کین» را از صدر به ذیل کشاند، کیم نواک در دو نقش ظاهر میشود.
جریان از جایی شروع میشود که اسکاتی، کارآگاه پلیس وسط یک عملیات متوجه ترساش از ارتفاع میشود و همین باعث میشود که همکارش به تنهایی بالای پشت بام برود و کشته شود. بعد از آن جریان اسکاتی تلاش میکند به ترساش از ارتفاع غلبه کند، اما دوست و نامزد سابقش، میج به او میگوید که فقط یک شوک احساسی دیگر ممکن است باعث شود فوبیای او خوب شود.
بیشتر بدانید : نقد راجر ایبرت بر «سرگیجه» اثر آلفرد هیچکاک
فیلم سرگیجه Vertigo هیچکاک
در همین اثنا یکی از دوستان قدیمی اسکاتی از او میخواهد که زنش را تعقیب کند، چون به نظر میرسد زنش در خطر است. اسکاتی با بیمیلی قبول میکند و با مادلین روبهرو میشود. او که اول جریان مادلین را جدی نمیگرفته متوجه میشود که او در خطر است. آنها عاشق یکدیگر میشوند، اما بار دیگر ترس از ارتفاع اسکاتی باعث میشود که مادلین کشته شود.
اسکاتی به صورت اتفاقی بعد از این ماجرا با زن دیگری به نام جودی روبهرو میشود که دقیقا ظاهرش شبیه مادلین است. با اصرار به او نزدیک میشود و کمکم میفهمد که جودی و مادلین یک نفر هستند.
محصول: ۱۹۶۰
بازیگران: جنت لی، آنتونی پرکینز
امتیاز متاکریتیک: ۹۷ از ۱۰۰
فیلمی که در بین ۲۵۰ فیلم برتر imdb رتبهی چهلم را دارد. این فیلم وحشت روانشناسانه اقتباسی از رمانی به همین نام بود. هیچکاک بعد از فیلم «شمال از شمال غربی» تصمیم گرفت یک فیلم متفاوت با بودجهی کم بسازد. فیلم سیاه و سفید بود و از بازیگران تلویزیون در آن استفاده شده بود. زمان پخش نقدهای متفاوت مثبت و منفی دریافت کرد، اما در نهایت گیشهی سینماهای جهان را منفجر کرد. در حال حاضر به عنوان یکی از مهمترین فیلمهای ژانر وحشت که سکانس حمام آن به ژانر اسلشر هم نزدیک میشود، شناخته شده است.
بیشتر بدانید : نقد فیلم «روانی» هیچکاک از دیدگاه روان شناسی زیگموند فروید
فیلم روانی هیچکاک Psycho
فیلم با ماجرای سرقت یک زن از محل کارش شروع میشود، اما در ادامهی ماجرا سرقت اهمیت چندانی ندارد. زن در مسیر فرارش به یک متل میرود که توسط پسر جوانی اداره میشود که تحت سلطهی مادرش قرار دارد. زن صدای جر و بحث پسر با مادرش را گاهی میشنود. زن جوان به قتل میرسد و خواهرش به جستوجوی او به متل میآید.
«روانی» به عنوان یکی از بهترین و کاملترین فیلمهای هیچکاک این روزها شناخته میشود. فیلم در رویکردش نسبت به خشونت گام تازهای در سینما برداشت. این فیلم حالا چنان در فرهنگ عامه جا افتاده که ممکن است فراموش کنیم پنجاه و چند سال پیش تا چه حد فیلم رادیکال و تند و پیشرویی محسوب میشد.
محصول: ۱۹۵۴
بازیگران: گریس کلی، جیمز استوارت
امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰ از ۱۰۰
این فیلم هم در میان ۲۵۰ فیلم برتر imdb قرار گرفته و رتبهی چهل و نهم را دارد. یکی از بهترین فیلمهای کارنامهی گریس کلی، بازیگر محبوب هیچکاک که بعدها همسر پادشاه موناکو شد.
فیلم داستان جف، یک عکاس حرفهای است که پایش شکسته و مجبور است در خانه روی ویلچر استراحت کند. پنجرهی عقبی خانهی او رو به حیاط یک آپارتمان دیگر است. هوا که گرم شده او پنجرهاش را باز میکند و از آن جایی که پنجرهی همسایههایش هم باز است متوجه آنها میشود. جف دو ملاقاتکنندهی همیشگی دارد. دوست دخترش لیزا که زنی از طبقهی اجتماعی بالاست و استلا خدمتکارش هر روز به او سر میزنند.
فیلم پنجرهی عقبی Rear Window هیچکاک
یک شب جف صدای فریاد یک زن و بعد صدای شکستن شیشه میشنود. کمی بعد جف با صدای رعد و برق بیدار میشود و میبیند آن همسایهای که تاجر جواهر است طبق معمول با کیف سادهاش نیمهشب میخواهد به سفر برود.
صبح روز بعد جف متوجه غیبت همسر تاجر میشود و به این نتیجه میرسد که مرد، همسرش را به قتل رسانده است. او از رفیقش که در نیروی پلیس است خواهش میکند که در این زمینه تحقیقاتی انجام بدهد.
هیچکاک موفق میشود تمام پتانسیلهای تعلیق را در این فیلم بیرون بکشد. فیلم در فضایی بسته موفق میشود تنش فوقالعادهای ایجاد کند. در کتاب «آلفرد هیچکاک» تحلیل «چشمچرانی» در فیلم «پنجرهی عقبی» مورد توجه قرار گرفته است و منتقدان میگویند هیچکاک سیاهترین و تلخترین جنبهی این ماجرا را به تصویر کشیده است.
محصول: ۱۹۶۳
بازیگران: تیپی هدرن، راد تیلور
امتیاز متاکریتیک: ۸۷ از ۱۰۰
هیچکس هرگز نخواهد فهمید که هیچکاک تا چه حد نسبت به تیپی هدرن، بازیگر نقش اول «پرندگان» ظالم بوده است. هیچکاک این مدلی را که تبدیل به بازیگر شده بود مجبور کرد که سکانس حملهی پرندگان را به صورت کاملا زنده بازی کند و اتفاقی که افتاد این بود که تا یک هفته بعد از آن هدرن تحت مراقبت پزشک قرار گرفت! بگذریم که هدرن بعدها هیچکاک را به سوءاستفاده جنسی هم متهم کرد و گفت که او کارنامهی کاریاش را بعد از این که درخواستش پذیرفته نشده خراب کرده است. به هر حال همین یک بازی کارنامهی تیپی هدرن کافی بود تا نامش در تاریخ سینما ثبت شود.
بیشتر بدانید : ناگفتههایی از «آلفرد هیچکاک» و فیلم «پرندگان»
فیلم پرندگان The Birds هیچکاک
اقتباس هیچکاک از «داستان دافنه دوموریه» که پیش از این «ربهکا» را از روی دست او اقتباس کرده بود، با اقتباس رومانتیک قبلیاش کاملا متفاوت بود.
ملانی دختری از طبقهی بالای جامعه است که در یک مغازه پرندهفروشی با وکیل مدافع جوانی آشنا میشود. ملانی میخواهد برای خواهرش یک جفت مرغ عشق بخرد. او از وکیل جوان خوشش میآید و تصمیم میگیرد یک قایق موتوری اجاره کند و به بهانهی دادن هدیهی خواهرش به جزیرهای برود که وکیل در آنجا ساکن است. ملانی سر راه مورد حملهی یک پرنده قرار میگیرد و به خانهی معلم جزیره میرود که او هم عاشق وکیل جوان است. فردای آن روز پرندگان به طرز وحشیانهای به جزیره و ساکنانش حمله میکنند.
فیلم نامزد جایزهی اسکار بهترین جلوههای ویژه شد، چون هر چند اکثر پرندگان واقعی بودند، اما بیش از ۲۰۰ هزار دلار هزینهی تولید پرندههای مکانیکی شد.
محصول: ۱۹۵۱
بازیگران: فرلی گرنگر، روث رومن
امتیاز متاکریتیک: ۸۸ از ۱۰۰
پاتریشیاهای اسمیت سال ۱۹۵۰ یک تریلر روانشناسانه به نام «بیگانگان در قطار» نوشت که هیچکاک سال بعد تصمیم به اقتباس از روی آن گرفت.
گای هینس یک بازیکن آماتور تنیس است که میخواهد از همسرش جدا شود و با آن مورتون دختر یکی از سناتورهای آمریکا ازدواج کند. هینس در قطار به یک روانی به نام برونو برمیخورد که برایش از نقشهی قتلی که در ذهن دارد تعریف میکند. دو بیگانه در قطار تصمیم میگیرند که هر کدام برای دیگری یک قتل انجام بدهد. برونو، میریام همسر هینس را بکشد و هینس پدر برونو را که از او نفرت دارد. اینطوری هیچ انگیزهای برای هیچکدام وجود ندارد و پلیس نمیتواند ردشان را بگیرد.
غریبهها در قطار Strangers on a Train اثر هیچکاک
یکی از سریعترین فیلمهای هیچکاک از لحاظ ریتم و پر از اتفاقات گوناگون که تبدیل به یکی از موفقترین فیلمهای او شد. به خصوص با در نظر گرفتن این نکته که او حقوق رمان پاتریشیاهای اسمیت را فقط به قیمت ۷۵۰۰ دلار خریده بود، چون این رمان اول نویسنده به شمار میرفت.
از لحاظ بصری فیلم پر از استعاره است. موتیفهای بصری دارد که دائما تکرار میشوند. هیچکاک در گفتگو با تروفو گفته بود که این یکی از فیلمهایش است که از طراحیاش بسیار راضی است. هیچکاک نمیخواست در این فیلم قطب خیر و شر داستان خیلی مشخص باشند در نتیجه به جای قرار دادن نور و سایه برای دو شخصیت از یک طیف خاکستری برای هر دویشان استفاده کرد.
محصول: ۱۹۴۳
بازیگران: ترزا رایت، جوزف کاتن
امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
چارلی نیوتن دختری است که از زندگی یکنواختش خسته شده است. یک روز خبر فوقالعادهای دریافت میکند که دایی جوانش قرار است به ملاقات آنها بیاید. همه از آمدن چارلز اوکلی خوشحالند. پدر چارلی در بانک کار میکند و چارلز میگوید که میخواهد حسابی در بانک او باز کند و ۴۰ هزار دلارش را در حساب بانکی بگذارد. دو مرد که پیشتر هم دیدهایم در تعقیب چارلز هستند به شهر میآیند و شروع به پرسیدن سوالاتی میکنند. چارلز از خواهرش میخواهد که در را روی غریبهها باز نکند.
سایهی یک شک Shadow of a Doub هیچکاک
دو نفر که در حقیقت کارآگاه هستند به چارلی میگویند که داییاش مظنون به قتل چند زن بیوه در سرتاسر کشور است. چارلی کمکم به ماهیت واقعی داییاش پی میبرد، اما به دلیل کمبود مدرک در همین حین پروندهی قتل بسته میشود، اما چارلز که متوجه شده خواهرزادهاش از جریان خبر دارد میخواهد او را به قتل برساند.
همهی منتقدان بعد از اکران فیلم چیرهدستی هیچکاک را ستایش کردند و همهی نقدهای نوشته شده روی فیلم مثبت بود. «سایهی یک شک» جزو آثار مورد علاقهی خود هیچکاک هم بود. منتقدان آن حس محصور بودن در شهر کوچک را که هیچکاک در فیلم توانسته به نمایش بگذارد دوست داشتند.
محصول: ۱۹۴۰
بازیگران: جوآن فونتین، لارنس الیویه
امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰ از ۱۰۰
یکی از شاهکارهای تاریخ ادبیات کلاسیک «ربکا» اثر دافنه دوموریه است. داستانی رومانتیک با مایههای یک تریلر پرتعلیق و جذاب که احتمالا این قسمت دومش برای هیچکاک اهمیت داشته که سراغ اقتباس از آن رفته است.
البته این که فیلم اولین پروژهی آمریکایی هیچکاک هم محسوب میشد در انتخاب داستان قطعا بیتاثیر نبوده است. به هر حال تماشاگر هالیوود به تم عاشقانه علاقه دارد. اولین فیلم هیچکاک به تهیهکنندگی دیوید او. سلزنیک که تهیهکنندهی فیلمهایی، چون «بربادرفته» بود و رگ خواب مخاطب را در دست داشت.
ربکا Rebecca هیچکاک
«ربکا» داستان زن جوان و فقیری است که در تعطیلات با مرد ثروتمندی به نام ماکسیم آشنا میشود. ماکسیم صاحب عمارت ماندرلی است. عمارتی که شهرتش در همهی انگلستان فراگیر است. زن که در کتاب و فیلم نام خودش ذکر نمیشود با ماکسیم ازدواج میکند و به عمارت ماندرلی میرود. آنجا خانم دانورس تقریبا همه کارهی عمارت است. زنی که ندیمهی مخصوص ربکا، همسر قبلی ماکسیم بوده. خانم دووینتر جدید همچنان سایهی حضور ربکا را در ماندرلی حس میکند.
انگار شبحی مزاحم زندگی آنها باشد سایهی ربکا دائم سنگینتر میشود و رازهایی از ماکسیم، ربکا و عمارت ماندرلی برای خانم دووینتر جدید آشکار میشود. فیلم موفقیت زیادی در آمریکا به همراه داشت. برندهی اسکار بهترین فیلم و بهترین فیلمبرداری سیاه و سفید شد. بازیگران اصلی و مکمل فیلم و خود آلفرد هیچکاک هم نامزد دریافت اسکار شدند.
منتقدان هم عاشق فیلم شدند. منتقد نیویورک تایمز نوشت: «این فیلمی درخشان، مسحورکننده و پر از تعلیق و در عین حال از لحاظ بصری شیک است که بازیگرانش هم بازی هنرمندانهای دارند.» ورایتی هم فیلم را یک اثر هنری خواند، اما هشدار داد که بسیار تراژیک است.»
محصول: ۱۹۳۵
بازیگران: رابرت دونات، مادلین کارول
امتیاز متاکریتیک: ۹۶ از ۱۰۰
فیلم اقتباسی آزاد از رمانی به همین نام نوشتهی جان بوکان بود. فیلم نوآر هیچکاک جزو آثار برجستهای است که او پیش از عزیمت به هالیوود در انگلستان ساخته بود. داستان مردی در لندن که تلاش میکند به یک جاسوس کمک کند، اما وقتی جاسوس کشته میشود، مرد را به کشتن او متهم میکنند. او مجبور است فرار کند تا زندگی خودش را نجات بدهد و از طرف دیگر از اطلاعات مهمی محافظت کند.
39 پله The 39 Steps هیچکاک
«۳۹ پله» در زمان خودش جزو فیلمهای جریان اصلی انگلستان محسوب میشد. این دومین فیلم هیچکاک بعد از «مستاجر» بود که تمش بر مبنای مرد بیگناهی بود که مجبور به فرار میشد تا زمانی که بیگناهیاش را اثبات کند. تمی که بعدها در فیلمهای دیگر هیچکاک از جمله «شمال از شمال غربی» تکرار شد. این جا نقشهی مربوط به هواپیما مکگافین قصهی هیچکاک محسوب میشد.فیلم در زمان خودش هم نقدهای مثبتی دریافت کرد. آنها طرفدار تعلیق فیلم، وحشت سرد آن و حرکت دوربینش شدند.
محصول: ۱۹۵۹
بازیگران: کری گرانت، اوا ماری سنت
امتیاز متاکریتیک: ۹۸ از ۱۰۰
تریلر هیچکاک که فیلمنامهاش را ارنست لیمان نوشته بود. فیلمنامهنویسی که میخواست تا آخرین فیلمنامهی هیچکاک را خودش بنویسد.
«شمال از شمال غربی» داستان مردی است که اشتباهی به جای شخص دیگری گرفته میشود. این جزو آن دسته از فیلمهای هیچکاک است که حتی اسمش هم میان سینمادوستان مناقشهبرانگیز شد. بعضیها میگویند اشاره به نقطهی جغرافیایی دارد که نقطه عطف فیلم در آن رخ میدهد و برخی دیگر معتقدند به بخشی از نمایشنامهی «هملت» ویلیام شکسپیر اشاره دارد که میگوید: «به هنگام وزش باد جنوبی، خوب و بد را از هم بازمیشناسم، جنون من تنها در هنگامی است که باد از شمال-شمال غربی میوزد.» به همهی اینها نکتهی دیگری را هم اضافه کنید که «شمال غربی» نام یک شرکت هواپیمایی مشهور آمریکایی هم بود که در صحنهی فرودگاه شخصیت کری گرانت با آن به شمال آمریکا سفر میکند.
شمال از شمال غربی North by Northwest هیچکاک
فیلم داستان چند نفر است که از ابتدا دنبال مردی به نام جورج کاپلان میگردند. یک خدمتکار جورج کاپلان را صدا میزند. همزمان راجر تورنیل یک مدیر تبلیغاتی است که توسط همان خدمتکار صدا زده میشود و گویا همین اشتباه کوچک باعث میشود که مردان خطرناکی که دنبال کاپلان هستند به اشتباه تورنیل را به جای او بگیرند. تورنیل را به جای کاپلان میدزدند و در حین تلاش او برای فرار مردی به قتل میرسد. حالا تورنیل هم باید از دست آدمهایی فرار کند که او را به جای کاپلان گرفتهاند و هم به پلیس ثابت کند که قاتل نیست.
فیلم در گیشه فروش فوقالعادهای داشت و منتقدان هم آن را اثری نفسگیر توصیف کردند.
محصول: ۱۹۶۴
بازیگران: تیپی هدرن، شان کانری
یک تریلر روانشناسانه از آلفرد هیچکاک که اقتباسی از رمانی به همین نام نوشتهی وینستون گراهام بود که سال ۱۹۶۱ منتشر شد. این فیلم از لحاظ موسیقی هم اهمیت زیادی دارد، چون آخرین همکاری بین برنارد هرمان و آلفرد هیچکاک بود. آنها در هفت فیلم تحسینشدهی هیچکاک همکاری کرده بودند.
فیلم مارنی Marnie هیچکاک
فیلم داستان زنی به نام مارنی است که نزدیک به ده هزار دلار از گاو صندوق شرکتی که در آن کار میکند میدزدد و بعد هم فرار میکند. مارنی هویت و ظاهرش را تغییر میدهد و به ویرجینیا میرود. مارنی برای استخدام به شرکت دیگری میرود و در آنجا با مارک روبهرو میشود. مرد ثروتمندی که میداند دزدی کار مارنی است و با این وجود به او کمک میکند که در محل کار جدید استخدام شود.
مارنی دوباره از گاو صندوق پول میدزدد، اما اینبار مارک او را زیر نظر داشته است. او متوجه اتفاقاتی در زندگی شخصی مارنی میشود که به نظر میرسد هنوز تاثیرشان روی او باقی است.
فیلم در زمان خودش نقدهای مثبت و منفی دریافت کرد. منتقد نیویورکتایمز نوشته بود که این فیلم مطالعهای مجذوبکننده روی رابطهی میان زن و مرد است، اما در طی سالهای اخیر ناامیدکنندهترین فیلم استاد بزرگ به شمار میرود.
محصول: ۱۹۵۵
بازیگران: گریس کلی، کری گرانت
هیچکاک در آمریکا تریلرهایی با مایههای رومانتیک ساخت که یکی از مشهورترینهایشان «گرفتن یک دزد» است. فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام بود که سال ۱۹۵۲ منتشر شد. الگوی یک سری دزدی جواهرات در ریویرا باعث میشود که پلیس به جان رابی، دزد سابق جواهرات که خودش را بازنشسته کرده بود مشکوک شود که احتمالا از بازنشستگیاش دست کشیده است!
گرفتن یک دزد To Catch a Thief هیچکاک
رابی به رستورانی میرود که اعضایش از سارقان سابقی هستند که با او همکاری میکنند. پلیس دنبالش میآید، اما او موفق میشود به مکانی امن برود. رابی میخواهد به پلیس ثابت کند که دزدیهای اخیر کار او نیست و این وسط با زنی آشنا میشود که به همراه پدرش به سفر تفریحی آمدهاند و احتمالا او به همراه جواهراتش در صدر فهرست دزدان قرار دارد.
فیلم نقدهای متفاوتی از سوی منتقدان دریافت کرد. البته اکثرشان از بازی گرانت و کلی لذت برده بودند. گریس کلی با هیچکاک همکاریهای درخشانی داشت و شیمی گرانت و کلی پیش از این در «پنجرهی عقبی» هم خودش را نشان داده بود.
محصول: ۱۹۴۰
بازیگران: جوئل مککرا، لارن دی، هربرت مارشال
امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
هیچکاک بعد از ورود به آمریکا چند تریلر جاسوسی هم ساخت که یکی از بهترینهایشان «خبرنگار خارجی» است. فیلم داستان یک گزارشگر آمریکایی است که تلاش میکند جاسوسان دشمن را که در انگلستان در آستانهی جنگ جهانی دوم مشغول دسیسهچینی برای یک توطئه و خیانت بزرگ هستند، افشا کند.
این دومین فیلمی بود که هیچکاک در آمریکا ساخت و نکتهی جالبش تعداد زیاد فیلمنامهنویسانش بود: رابرت بنچلی، چارلز بنت، هارولد کلرمن، جوآن هریسون، بن هکت، جیمز هیلتون، جان هاوارد لاوسون، جان لی ماهین، ریچارد میبام و باد شولبرگ. فیلم براساس خاطرات سیاسی ویسنت شیان ساخته شده بود که خودش روزنامهنگار و رماننویس بود.
فیلم خبرنگار خارجی Foreign Correspondent هیچکاک
فیلم درست یک هفته قبل از بمباران لندن توسط آلمان اکران شد. فیلم در گیشهی سینماها خوب فروخت، اما واقعیت این است که هزینهی تولیدش آنقدر بالا بود که تهیهکنندگانش ضرر کردند. فیلم توسط منتقدان تحسین شد، اما برخی از آنها هم گفتند که این یک بیمووی است.
نکتهی جالب دربارهی فیلم این که جوزف گوبلر، مسئول پروپاگاندای نازیها فیلم را دید و آن را «شاهکار پروپاگاندا» نامید. گوبلز پروداکشن فیلم را تحسین کرد و معتقد بود روی مردم در کشورهای دشمن آلمان تاثیر زیادی خواهد گذاشت.
فیلم نامزد شش جایزهی اسکار از جمله اسکار بهترین فیلم شد، اما همان سال فیلم دیگری از هیچکاک یعنی «ربکا» هم نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم بود که «ربکا» اسکار را به خانه برد و «خبرنگار خارجی» کلا دست خالی از اسکار رفت.
بیشتر بدانید : نگاهی مختصر به زندگی خصوصی و حرفهای «آلفرد هیچکاک» +عکس
بیشتر بدانید : جملات به یادماندنی از آلفرد هیچکاک!
بیشتر بدانید : فیلم آلفرد هیچکاک، ترسناکترین فیلم تاریخ سینما
بیشتر بدانید : هیچکاک و فیلمی در باره 'روانی'
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: مجله دیجیکالا