به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، هادی ساعی که با کسب دو طلا و یک برنز در المپیکها موفقترین چهره ورزشی ایران در این بازیهای پراعتبار محسوب میشود، حالا وظیفه دارد تحولی در تکواندو پدید بیاورد. او سالها در جایگاه منتقد فدراسیون تأکید بر اجرای مواردی داشت که حالا فرصت دارد خودش آنها را عملی کند. این در حالی است که بهخاطر شیوع ویروس «کووید19» مدتهاست که فعالیتها و برنامههای گروهی و به تبع آن مسابقات ورزشی تعطیل شده و بهتازگی مجوز آغاز تمرین ورزشکاران رشتههای انفرادی صادر شده است.
آقا هادی! از تکواندو و تصمیمهای جدید چه خبر؟
اخیراً جلسهای در فدراسیون تکواندو داشتیم و طی آن تصمیم گرفته شد که در صورت مساعد شدن اوضاع و اجازه وزارت ورزش، اردوهای تیم ملی تکواندو و تمرینات گروهی آن را از هفته دوم خردادماه شروع کنیم. این البته فقط یک تصمیم اولیه است و اجرای آن به عوامل مختلف و بخصوص اجازه مقامهای ذیربط بستگی دارد. مجاز شدن تمرینات در رشتههای انفرادی قطعاً باعث امیدواری بیشتر ما به اجرای برنامه مذکور است.
با این حال تکواندو ایران به دو سهمیه المپیک توکیو در بخش مردان دست یافته و بیش از آن برایش متصور نیست.
درست است که تمام مسابقات ورزشی در سطح جهان تعطیل شده ولی رقابتهای کسب سهمیه آسیا هنوز برگزار نشده و به سبب شیوع کرونا به آیندهای نامعلوم موکول شده است. این پیکارها به ما شانس کسب دو سهمیه تازه در قسمت زنان را میدهد و این امری نیست که خارج از توان تکواندوکاران شایسته زن ایران باشد. با احتساب جابهجا شدن زمان برگزاری مسابقههای قهرمانی جهان 2020 و نامشخص بودن شرایط بقیه دیدارها، فقط باید صبر کرد و دید که فدراسیون بینالمللی تکواندو چه برنامهای در این خصوص دارد.
در حال حاضر تکواندو ایران در کدام جایگاه و وضعیت قرار دارد؟
مشکل اصلی ملیپوشان تکواندو ما طی سال گذشته مسائل روحی-روانی بود. برگزاری دیدارهای متعدد و گرندپریهای پرشمار در طول سال و لزوم شرکتمان در این رقابتها، بچههای ملیپوش را واقعاً خسته و به لحاظ روحی مستأصل کرد و استرس و اضطراب فراوانی به آنها تحمیل شد. درست است که دو تکواندوکار مرد ما با کسب سهمیه المپیک از فشارهای روانی خارج شدند اما بقیه که همچنان درصدد کسب سهمیه بودند، بر اثر فشار این قضیه فرسوده شدند. هر ماه یک تورنمنت مهم تکواندو در یک کشور برگزار میشد و لزوم و اهمیت کسب مجوز المپیک سبب میشد حضوری کامل و قدرتمند در این رقابتها داشته باشیم.
چه راهکاری برای خروج از این وضعیت دارید؟
وقتی اردوها شروع شود و بچهها دوباره دور هم جمع شوند، با مشارکت فریبرز عسگری سرمربی تیم ملی و همکاران وی برنامههایی را برای کاهش فشارهای روحی از آنان به اجرا درمیآوریم. اضافه بر تستهای معمول آمادگی جسمانی و سنجش قدرت بدنی بچهها یک سری برنامههای ترمیمی روحی-روانی نیز خواهیم داشت تا با آرامش بیشتری در ادامه سال فعالیت کنند. البته همین حالا هم یک روانشناس در اختیار بچههای تیم ملی است اما این به تنهایی حلال مشکلات نیست و کارها بیشتر به خود بچهها بستگی دارد. اینکه چطور توصیههای موجود را بپذیرند و در این زمینه اقدام کنند و هر کار لازمی را برای بازیابی نشاط و سلامت روانی خویش انجام بدهند.
بهنظر شما تأخیر یک ساله در برگزاری المپیک توکیو بیشتر به سود ما است یا به ضررمان؟
فکر میکنم ضررهای آن بیشتر باشد زیرا ورزشکارانی که سهمیه کسب کردهاند در یک سال باقی مانده تا آن رقابتها در خطر افزایش وزن قرار میگیرند و گاهی مجبور بهکوچ اجباری به وزنی بالاتر میشوند و نمیتوان و نباید با کاستن چندباره از وزن آنها، این ورزشکاران را ناکارآمدتر کرد. اگر المپیک در موعد قبلی و اولیهاش (مرداد 1399) انجام میشد، احتمال و خطری که گفتم، بهخودی خود رنگ میباخت و «ورزشکاران سهمیه گرفته» با کمترین ضایعات و نزول به المپیک میرفتند و به بالاترین نتیجه متصور برای خود میرسیدند.
بالطبع شما باید برای سایر رویدادهای بینالمللی از جمله پیکارهای قهرمانی جهان و گرندپریها هم تدارک ببینید و آنهم در حالی که ته ذهنتان دغدغه شرکت در المپیک را هم دارید.
همینطور است. اگر المپیک در زمان اصلی خود برگزار میشد، فقط در دو سه ماه پیش رو به آن میاندیشیدیم و بعداً دفتر آن را بسته و به سراغ پروژههای بعدی میرفتیم اما حالا مجبوریم بهطور همزمان برای هر دو مورد یعنی هم المپیک و هم سایر فعالیتها برنامهریزی و اقدام کنیم و کارها چند پاره میشود و هر یک روی دیگریاثر منفی میگذارد. در واقع نتیجه و محصول رقابتهای 5، 6 ماه گذشته اگر قضیه کسب سهمیه المپیک را قلم بگیریم، عملاً دود شد و به هوا رفت و همه برنامهها به هم ریخت، ضمن اینکه بهخاطر کرونا هیچ برنامه تازهای هم برای ماههای پیشرو تنظیم و قطعی و اعلام نشده است. این وضعیت البته نه فقط مختص ما بلکه متعلق به تمامی دنیا است و همه ماندهاند که چه بکنند تا در زمان برگزاری المپیک و سایر تورنمنتها در شرایط ایدهال خود قرار داشته باشند. بسیاری از سهمیههای المپیک ما در رشتههای انفرادی و در ورزشهایی حاصل آمده که وزنی هستند و روی آنها نمیتوان یک برنامهریزی طولانی داشت.
جدای از اینها چه چیزهایی را برای آینده تکواندو مدنظر دارید؟
توجه بیش از حد به ملیپوشان تکواندو و همان 10 یا 11 نفری که در مسیر کسب سهمیه المپیک قرار داشتند، سبب شد مسئولان از پشتوانهسازی غافل بمانند و تا حدودی جوانان رها شوند و به اندازه کافی پرورش نیابند. این در حالی است که جوانترهای ما در این رشته بسیار خوباند و اگر بدرستی روی آنها کار شود، به ستارههای نسل جدید تکواندو ایران تبدیل خواهند شد.من در مقطعی تعدادی از این جوانان را به تمرینات تیم ملی اضافه کردم تا پختهتر و بهتدریج ملی پوش شوند اما ماجرای کرونا سبب شد در اواخر سال از آنها بخواهم دیگر به تمرینات نیایند و برای سال 1399 آنها را مدنظر قرار خواهم داد. اصولاً یکی از طرحهای جدی و مهم من تشکیل تیمهای ملی دوم و سوم برای کشورمان است تا در عین داشتن یک تیم ملی الف، حداقل یک تیم ب هم داشته باشیم تا در راستای تیم اصلی حرکت کند و هر موقع لازم شد افراد آن به ترکیب تیم ملی اصلی تزریق شوند.
آقا هادی، شما یک وجه ثانویه و هنری هم دارید و آن شرکت در سریالها و فیلمهای سینمایی است ولی تمام نقشهایتان رزمی و در آثار اکشن و پلیسی است و همیشه دستیار رئیس پلیس هستید که با تبحرهای رزمیتان دشمنان را تارومار میکنید. آیا وقت آن نرسیده است که نقشهای ملایمتر را هم تجربه و در فیلمهای خانوادگی و اجتماعی و سایر ژانرها هم بخت آزمایی کنید؟
بدم نمیآید چنین کاری بکنم اما به سبب شناختی که از من هست و شهرتی که دارم بدیهی است که از من برای کارهای اکشن و نقشهای رزمی دعوت کنند و چیزهای دیگری به من پیشنهاد نشود. با این حال در یکی دو سال اخیر در یکی دو فیلم غیر رزمی هم شرکت کردهام که یکی کاری اجتماعی بود که پخش هم شد و دیگری فیلمی مرتبط با اسب و سوارکاری است که به سبب تعطیلی سینماها پخش آن به تأخیر افتاده است. بههر حال من به سبب شهرتی که دارم و جایگاه فردی و اجتماعیام، باید تصمیمهایی را در این زمینه بگیرم که به ضررم نباشد و وجههام را خراب نکند.