همیشه پای ناصرالدین قاجار در میان است؛ اجارهنشینی هم در طهران قدیم مثل خیلی دیگر از پدیدههای مدرن در زمان او رواج یافت. ناصرالدین قاجار طهران را از نو نقشهکشی و بازسازی کرد و با گسترش مساحت دارالخلافه، جمعیتش هم زیاد شد. ملاکانی هم بودند که خانههای اضافه داشتند و آنها را به کارگران مهاجر که از شهرهای اطراف میآمدند به قیمت کم اجاره میدادند. البته اغلب این خانههای اضافی محل سکونت خدمتکاران اعیان و اشراف بود و مستأجران نیز کنار همان خدمتکاران در اتاقی ساکن میشدند. در طهران قدیم خانههای بزرگتری هم بودند که دورتادور حیاط آنها اتاقهای بههمپیوسته یا مجزا وجود داشت و مالکان این خانهها هر اتاق را به یک خانواده اجاره میدادند. معمولاً خودشان هم ساکن همان خانه بودند. این خانهها در محلههای فقیرنشین تهران بیشتر بودند و اغلب ساکنانش را اجارهنشینها تشکیل میدادند. در همان دوره رونق اجارهنشینی به حدی بود که نخستین آگهیهای فروش و اجاره مسکن در ایران در روزنامهها چاپ شد؛ از سال ۱۲۶۰ شمسی.
در اولین سرشماری جمعیت در تهران در سال ۱۲۶۳ معلوم شد ۳۰ درصد تهرانیها اجارهنشین هستند و بیشتر در محله چالهمیدان. آن زمان در تهران حدود ۱۰ هزار ملک مسکونی وجود داشت و سرشماری نشان داد در هر خانه بهطور متوسط ۱۵ نفر زندگی میکردند. تا پایان سلطنت ناصرالدین قاجار در سال ۱۲۷۵ جمعیت طهران به ۱۶۰ هزار نفر رسیده بود؛ همان موقع هم خانه کم بود و اجارهنشینی برای بسیاری تنها روش سکونت.
«منصوره اتحادیه» در کتاب «اینجا طهران است» به همین موضوع اشارهکرده و نوشته است: «کمبود مسکن در تهران باعث میشد افراد مختلف، قسمتی از خانه خودشان را که احتمالاً فقط یک اتاق بود، اجاره بدهند.» وی درباره شرایط اجارهنشینی نیز بر اساس تحقیق در منابع مختلف چنین میگوید: «آنگونه که اجارهنامهها نشان میدهد شرایط اجاره بیشتر به سود موجر بود. اجاره باید آغاز هرماه پرداخت میشد. اگر ۵ روز به تأخیر میافتاد موجر حق فسخ اجاره را داشت. جابهجایی زباله، برفروبی، دستمزد میراب و نصب شیشه و نظافت منزل بر عهده مستأجر بود. بنایی و تعمیرات و نیز مالیات مستغلات، اما با مؤجر بود. در زمان انقضای اجاره، مستأجر حق هیچگونه ادعایی ازنظر حق آب و گل و سرقفلی و حق مسکن و ... نداشت و نمیتوانست اجاره را به غیر جابهجا کند؛ مگر با اجازه کتبی موجر. اجارهنامهها در محضر شرع به گونه رسمی یا در حضور یکی از علما به گونه غیررسمی نوشته و بهوسیله چند نفر شاهد مهر میشد.»
آن موقع هم تورم مشکل اجارهنشینی بوده و اتحادیه دربارهاش میگوید: «در برخی اجارهنامهها تورم هم در نظر گرفته میشد. برای مثال بنا به سندی باقیمانده از اجارهنامه یک مغازه و یک حیاط در لالهزار به مدت ۴ سال، قرار بر این بود که سال نخست ماهی ۸۰، سال دوم ماهی ۸۵ و سال سوم ماهی ۹۰ تومان بپردازد. بیشتر اجارهها یکساله بودند و در بیشتر زمانها همان مستأجر پیشین اجارهنامه را تمدید میکرد.»
خانههای بزرگ با اتاقهای زیاد در اطراف حیاط در میان ایرانیان امروزی به «خانه قمرخانم» معروف است. این خانهها از دوره قاجار باقی ماندند و بعدها که قدیمی و کهنه شدند نمادی بودند از فقر و دشواری زندگی مهاجران و کارگران و اجارهنشینان بیپول. یک گروه از اعضای «انجمن جغرافیای ملی» آمریکا یا همان «نشنال جئوگرافیک» امروزی پس از بازدید از طهران در سال ۱۲۹۸ شمسی در گزارشی خانه قمرخانم را چنین توصیف کردهاند: «خانهها یک حیاط بزرگ دارند که در اطراف آن ۲۰ اتاق وجود دارد و هر اتاق در اختیار یک خانواده است. همه از یک دستشویی مشترک استفاده میکنند و حوض هم مشترک است.»
وضعیت اجاره خانه برای مستأجران چطور بود؟ «جعفر شهری» راوی طهران قدیم در کتاب «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم» به آسان بودن اجاره خانه در دوره قاجار اشاره میکند و مینویسد: «هرکسی به هر مبلغ و اجاره، خانه یا اتاق موردنظر خود را در هرکجای شهر که میخواست، میتوانست به دست آورد، بدون آنکه مانعی سر راهش باشد. نه ودیعه و وثیقهای باید بپردازد و نه ضامن و سندی در میان آید و نه از جهت کثرت جمعیت و زیادی فرزند منع و ممانعتی دیده با مشکلی روبرو باشد و کافی بود خانهای یافته یا دلالی به آن راهنماییش نماید و با صاحبخانه روبرو شده با توافق اجاره و قرار مدت آن را در اختیار آورد».
برخی از دشواریهای اجارهنشینی نیز در این کتاب چنین ثبتشده است: «آداب اجارهنشینی خود علمالاجتماع کاملی بهحساب میآمد و هیچ مستأجری بدون اطلاع از آن زندگی در خانههای مردم برایش امکانپذیر نمیگردید. جاروی حیاط و شستن پاشویه حوض و چاهک و... وظیفه همسایهها بوده که در روز نوبت قبل از هر کار باید به انجام برسانند و ایضاً کشیدن و انداختن آب حوض و آبانبار و گرفتن آشغال و چربی و کثافت از روی حوض و خرج لجنکشی آبانبار و حوض و حوضچه راهآب و پول میراب و کار برفروبی زمستان و آبپاشی تابستان به عهده آنها است که باید خرج و زحمت آنها را تقسیم کرده با هم کنار بیایند.»
و این هم توصیف جایگاه و اختیارات صاحبخانههای قاجاری در میان مستأجران: «صاحبخانه علاوه بر حق مالکیت که در جهت جزء و کل رفتار خود در خانه مختار است، بزرگتر خانه نیز محسوب میگردد که امرونهی مداخله در کارهای مستاجرین از حقوق مسلمه او بهحساب میآید که هیچکس بر روی دخالتهای او حق لاونعم نمیتواند داشته باشد.»
معلوم میشود نخستین اجارهنشینان تهران نیز مشکل کم نداشتهاند و آنطور که گمان میشود سرخوش و خوشحال نبودهاند! خانه را راحت و احتمالاً ارزان گیر میآوردند، ولی اجارهنشینی آداب و الزامات و هزینههای جانبی هم زیاد داشته و بیدردسر نبوده است.
منبع:فارس