به گزارش تجارت آنلاین، او بازیگری است که بهواسطه حضور در خانوادهای هنری، خیلی زود به سینما رسید و از بخت خوبی که داشت، نخستین کارهای خود را با آثاری شروع کرد که ارزشمند بودند؛ کارهایی که میشود در مورد آنهانقد و تحلیل نوشت. شقایق فراهانی بااین فیلمهادرخشید تااینکه با «چتری برای دو نفر» که در اواخر دهه هفتاد ساخته شد، علنا یک سر و گردن بالاتر از دیگر بازیگران فیلم نظیر رضا کیانیان و هدیه تهرانی که در آن زمان اعتبار فوقالعادهای به نسبت الان خود داشتند، ظاهر شد اما در ادامه، شرایطی برای او پیش آمد که وی نتوانستاین مسیر خوب را ارتقاء ببخشد. از آن زمان تا به امروز، شقایق فراهانی در سینما، تلویزیون و تئاتر حضور فراوانی داشته و تقریبا در هر زمان، در یکی ازاین شاخهها، به فعالیت پرداخته است. نا گفته نماند كه او، يكي از سه بازيگر پركار نوروز 94 است و چهار فيلم را روي پرده نقرهاي دارد. گرچه او از آن دست بازیگریست که چندان اهل گفتوگو نیست، اما ضمن پذيرفتن دعوت ما براي انجام گفتوگو، با درجه انتقادپذیری بالایی، به پرسشهايمان پاسخ داد.
خانم فراهانی به نظر خودتان، آن اتفاق خوبی که به لحاظ تکنیکی برای شما با «چتری برای دو نفر»، شاخصترین کار شما در سینما رخ داد، ميتواند قابل مقایسه با نقش «مه لقا» در سریال «کلاه پهلوی»، شاخصترین نقش شما در تلویزیون، باشد؟به نظر مناین دو رویداد، چندان قابل مقایسه با یکدیگر نیستند. چرا که «چتری برای دو نفر» یک کار سینمایی بود که در چند ماه ضبط شد و «کلاه پهلوی»، یک سریال تاریخی طولانی است و بهاین علت نمیتوانم بیناین دو کار شباهت خاصی ببینم.
منظور من، بازخورد مردم بهواسطه بازی تکنیکی شماست. بله به لحاظ حرفهای باید بگویم که صد در صد تجربه آن کار در ادامه کارهایم بی تاثیر نبوده است. خب آن فیلم مربوط به سال 78 بود واین سریال، متعلق به سه - چهار سال اخیر بوده است. اما با اين حال مطمئن هستم، تجربهای که از آن فیلم برای مناندوخته شد، طبیعتا در کارهای بعدیام و مخصوصا در «کلاه پهلوی» به کمکم آمد.
شما بازیگری هستید که با فیلمهای خوبی قدم در وادی سینما گذاشتید و به شهرت بسیاری نیز رسیدید. اما از یک زمان به بعد، با وجوداینکه همواره پرکار بودهاید، هرگز نتوانستید موفقیت آن سالهارا برای خود تکرار كنيد، به عنوان نمونه شما پس از موفقیتی که با «چتری برای دو نفر» به دست آوردید، در کمدیهایی بازی کردید که نتوانست چندان اقبال عمومیرا به خود جلب کند. در تحلیلاین اتفاق، خودتان به چه عواملی میرسید؟ببینید شرایط باعث میشود که هر انسانی و نه فقط هنرمندان در برههای از زندگیشان، کارهایی که دوست ندارند را انجام دهند. این حرف من دربردارنده نکته مهمیاست، از آنرو كه هر انسانی تجربه شخصي خود را دارد. دراین اتفاق، مسائل اقتصادی خیلی مهم است. شاید من در آن برهه مجبور به بازی در آن فیلمهاشدم؛ کارهایی که اتفاقا باب دلم هم نبوده است. البتهاین را هم بگویم که من بهاین اتفاق خرده نمیگیرم و آن کارهایم را هم خیلی دوست دارم. اما در دهه هشتاد که شما به آن اشاره کردید، طبعا دغدغه ذهنی و خانوادگیام کمتر شده بود، چرا که در آن زمان، پسرم بزرگتر شده بود و زمان بهتری بود برایاینکه به لحاظ دلی، بیشتر بتوانم حق انتخاب داشته باشم. البتهاین را هم باید بگویم که در برخی از موارد، بخاطر مسائل مالی، بازی در کارهایی را پذیرفتم چرا که هر هنرمندی بهويژه بازیگران، هیچ درآمد ماهیآنهای ندارند تا بتوانند با خیالی نسبتا راحت زندگی کنند. همچنین هیچ حقوق بازنشستگیای ندارند؛ بنابراین آن فیلمهایی که در آن زمان بازی کردم، بیشتر جنبه دلی یا مالی داشته و من ازاین مساله مطمئنم که مردم، این مسائل را تجربه کردهاند و اکنون میتوانند حرفهایم را درک کنند.
این اتفاق حتی در اواخر دهه هشتاد نیز برای شما به وجود آمد. به عنوان نمونه، شما طي دو سال به صورت متوالی در فیلمهای کارگردانان مطرحی چون بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی و احمدرضا درویش بهایفای نقش پرداختید که میتوانست شروع دوباره خوبی برایتان باشد، اما باز بازی در فیلمهای بی کیفیت را شروع کردید، علت اين انتخابهاچه بوده است؟ببینید وضعیت زمان به گونهای بود که من باید سر آن کارهاظاهر میشدم. مثلا شما فکر میکنید من سر کار آقای بیضایی یا آقای کیمیایی قرارداد داشتم؟ خب نه. بنابراين به طبع من باید برای گذران زندگی خود در کارهای دیگری نیز بازی ميكردم که آن فیلمهایی که شما اشاره کردید و من به مانند مابقی کارهایم، آنهارا نیز خیلی دوستشان دارم، جزو همان كارهاهستند.
شما که فیلمنامههاو متنهای قویاین کارگردانان را خوانده بودید، چطور شد که دراین سالها، مثلا بازی در فیلم ضعیفی چون «خنده در باران» را پذیرفتید؟ضمناینکه به نظر شما خیلی خیلی احترام میگذارم، باید بگویم که با حرفتان موافق نیستم. چون فیلم «خنده در باران» كاري بود که متاسفانه در مونتاژ ضربه خورد، به گونهای که آقای فرهنگ در اواسط مونتاژ، کار را ترک کرد. اما از نظر من «خنده در باران» در ژانر خودش، فیلم شریفی بود که اگر آن ضربات را در مونتاژ نمیخورد، در زمان اکرانش، شرایط دیگری پيدا ميكرد.
به نظر ميرسد علاقه خاصي به گونه كمدي داشته باشيد، در زندگی شخصیتان هم تاایناندازه وفادار به رگههاي کمیک هستید؟بله، ژانر كمدي را خیلی خيلي دوست دارم. شما اگر از دوستان قدیمیمن هم بپرسید به شما میگویند که من تا چهاندازهاین ژانر را دوست دارم. تا آنجا كه در زندگی شخصيام نيز موثر بوده است. البته در نظر داشته باشيد كه كمدي را دوست دارم، نه لودگي و هجو را.
پدر شما در گفت و گویی که در سال 86 با روزنامه اعتمادملی انجام داده بود، گفته بودند كه «شقایق در «چتری برای دو نفر» به اوج بازیگری خود رسید و تازه داشت به روزهای خوب خود در عرصه بازيگري نزدیک میشد كه در آن برهه، او را کنار گذاشتند که فقط اهالی سینما میدانند چه کسی یا کسانی مسبباین عمل هستند»؛ حالا بعد از هفت سال از انجام آن گفتوگو، ميخواهم برای ما رمزگشایی کنید که منظور پدرتان از آن شخص یا اشخاص سینمایی، چه کسانی بودند؟شما میتوانید ببینید کسانی که در آن روزگار در اوج بودند الان در کجا و چه نقطهاي حضور دارند، چه به لحاظ حرفهای، چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ اعتبار سینمایی. بالاخره هر هنرمندی در دوران فعالیتی خود، ضمن كسب موفقيتهايي، سقوط و افولی دارد و بالا و پائینهای بسياري را میبیند. همان طور که ما در سینمایمان هیچ کارگردانی را نداریم که سه فیلم پشت سر هم او، به فروشهای خوبی رسیده باشد، در مورد بازیگران هم، شاهد چنین اتفاقاتی نيستيم كه طبيعي هم به نظر ميرسد. نمیشود گفت چه کسانی یا چه اشخاصی دراین ماجرا حضور داشتند واین، به مسائل اجتماعی باز میگردد که چه هنرمندی حمایت شود و چه هنرمندی حمایت نشود. نکتهای که پدرم در آن زمان گفتند را چندان به یاد ندارم که بخواهم خیلی دقیق موشکافی کنم اما شرایطی در آن دوران برایم پیش آمد که طبعا من را از آن فضای حرفهای دور کرد. من در آن زمان سه سال ممنوعالفعالیت بودم که همین موضوع، خود میتواند یکی از نکتههای بسيار مهم در عرصه بازيگري من از آن فضای حرفهای باشد.
با توجه بهاینکه خواهر شما در سینمای فرانسه حضوری چندساله دارد و بالطبع با کارگردانان بسیاری نیز آشنا شده و مسیر برای فعالیت ايشان در آن کشور هموار شده، اگر از طرف یکی ازاین کارگردانان به شما پیشنهاد بازی در فیلمیداده شود، میپذیرید؟بله، چرا که نه، ميپذيرم. البته در صورتی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فعالیت من در آن کار را بلامانع بداند، حتما در آن کار بازی میکنم و در غیراین صورت تحت هیچ شرایطی حاضر به بازی در آن فیلم نیستم چرا که من کشورم را دوست دارم و میخواهم درایران زندگی کنم.
کدام یک از فیلمهای خواهرتان را بیشتر میپسندید؟میم مثل مادر.
از میان فیلمهای خارجی ايشان چطور؟خورشت آلو با مرغ.
و چه صحبت پایانیای با مردم دارید؟اینکه کارهای بد من را به خوبی خودشان ببخشند.
خبرنگار: مجتبی اردشیری