سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح بیرون رفته ابتدا تا هلاندپارک گردش رفته بعد به سفارت رفتم. وقت ناهار منزل آمده ناهار خوردم و ساعت سه و نیم باز به سفارت رفتم، به واسطه اینکه منشی انجمن مجمع ملل وعده کرده بود آنجا بیاید، تقاضای عضویت خود را در آنجا کردم. احتشام همایون [نایب اول سفارت ایران در لندن]اصرار داشت که «نایبرئیس افتخاری بشوید.» ضمنا میگفت: «خوب است در لندن یک سوکمیسون (sous - commission) [کمیته فرعی] از ایرانیها تشکیل شود که واسطه بین ما و ایرانیان باشد.» قرار شد در این باب فکری بشود.
عصر به اتفاق فریدالسلطنه و غفارخان و احتشام همایون بیرون رفته راه رفتیم و شام به منزل مراجعت کردم. غفارخان میخواست مرا به الحمرا ببرد، جا نبود و برای افراد شب جا گرفت.
محسن خان پسر ناصرالملک منزل من آمده بود نبودم. به سفارت آمد. دوای ناخوشی دریا آورده بود. از طرف ناصرالملک هم به ناهار دعوت کرد برای یکشنبه.
صبح در بین راه پسر حاجی معینالتجار و حاجی امینالضرب را دیدم. میگفتند «باید تغییر منزل بدهیم و عقب خانه میگردیم.» آنها هم مدتی است از طهران کاغذ ندارند.
اجزای این هوتل همه زن هستند و غیر از یک پسر بچه و یک پادو مرد ندارند.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، ص. ۲۲۶.