کد خبر: ۱۴۹۵۹۳
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۶
دستیار ویژه رئیس مجلس گفت: مقام‌های اروپایی باید دست سردار سلیمانی را ببوسند؛ چرا که وقتی داعش تنها در چند روستا بود و اعلام خلافت کردند ایستگاه‌های مترو شما در پاریس و بروکسل و لندن ناامن شد در حالی که هنوز داعش هیچ نبود.

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی روزنامه کیهان گفت‌وگویی با دکتر حسین امیرعبداللهیان، دستیار ویژه رئیس و مدیرکل بین‌الملل مجلس و سخنگوی ستاد مردمی گرامیداشت سالگرد شهادت سردار سلیمانی انجام داده است که بخش‌های مهم آن در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

اطمینان داعش و جبهه النصره به صداقت کلام حاج قاسم

سخن گفتن از فردی مثل حاج قاسم ابعاد مختلفی دارد و قدری دشوار است. فراتر از اینکه حاج قاسم در بین اهل سنت محبوبیت داشت حتی در بین فرماندهان داعش نیز مؤثر و مهم بود؛ داعشی که دشمن حاج قاسم بودند و اگر در صحنه سوریه و عراق به حاج قاسم می‌رسیدند وضعیتی خشونت‌بار‌تر از شهید حججی را در ارتباط با حاج قاسم پیاده می‌کردند. 

زمانی که گروه‌های ‌تروریستی مانند داعش، جبهه النصره، احرار الشام و یا دیگر گروه‌های  ‌تروریستی محاصره می‌شدند اول می‌آمدند یک سپر انسانی از زنان و کودکان در پیرامون خودشان تشکیل می‌دادند که محاصره را از این طریق بشکنند. اما در نهایت از طریق غربی‌ها یا رابط‌های سازمان ملل پیغام می‌دادند که ما آمادگی داریم که از این شهر خارج شویم و سلاح‌های سنگین را هم تسلیم کنیم. اما می‌خواستند اطمینان داشته باشند که وقتی که دارند خارج می‌شوند و سلاح‌های سنگین را هم تحویل می‌دهند و سوار اتوبوس‌ها می‌شدند کسی از پشت آنها را هدف قرار ندهد.

وقتی به این نقطه می‌رسیدند بحث تبادل مطرح می‌شد؛ تبادل با خروج سران و جریان‌های  ‌تروریستی. در این مقطع که آن زمان من معاون در وزارت خارجه بودم مقامات سازمان ملل نیمه شب با بنده تماس می‌گرفتند (که به وقت آمریکا آن موقع روز بود) و می‌گفتند که رهبران این گروه‌های  ‌تروریستی (که البته از دید سازمان ملل و آمریکا که حامی ‌آن  ‌تروریست‌ها بودند مسلحین مخالف نامیده می‌شدند) پیغام دادند و می‌خواهند از این مسئله مطمئن باشند که در مرحله تبادل هدف قرار نخواهند گرفت و می‌گفتند آیا ژنرال سلیمانی تضمین می‌کند که ما هدف قرار نخواهیم گرفت. ببینید داعش و جبهه النصره به‌عنوان دشمنان حاج قاسم شناختی از ایشان دارند که می‌گویند که اگر حاج قاسم تضمین کند که ما در مرحله تبادل هدف قرار نخواهیم گرفت ما سلاح‌های سنگین را تحویل می‌دهیم و تبادل انجام خواهد شد. البته در مراحل بعدی حزب‌الله لبنان و سپاه پاسداران نیز به دلیل رفتارهای خود در نزد ‌تروریست‌ها جایگاه خاص خود را داشتند. این حجم از اطمینان داعش و جبهه النصره به صداقت کلام حاج قاسم واقعاًً بی‌نظیر است.

حاج‌قاسم با همان قدرتی که از شیعیان حمایت می‌کرد از اهل سنت دفاع می‌کرد

شش ماه قبل از سقوط داعش هیئتی از سران عشایر اهل سنت عراق به نزد من آمدند و خبر این دیدار خیلی هم منتشر نشد. درخواست این‌ها جالب بود. من چون در عهد صدام ملعون در سفارت ایران در عراق بودم ویژگی‌های روانشناختی عشایر و سران عشایر عراق را تا حدودی می‌دانستم. عشایر به راحتی حاضر نمی‌شوند سفر کنند و یا درخواستی از کسی داشته باشند. سران عشایر عراق در بافت قبیله‌ای خود اگر نگوییم خود را از رئیس‌جمهور عراق حتی در عهد صدام بالاتر می‌دانستند خود را هم ردیف با رئیس‌جمهور می‌دانند.

سران عشایر اعلام کردند که در کردستان عراق، اربیل در حال سقوط بود و دیدیم که سردار سلیمانی در خطرناک‌ترین شرایط ممکن وارد اربیل شد و شروع به سازماندهی نیروها کرد و به ما کمک کرد و مانع سقوط اربیل توسط داعش شد. اما هرچه به جلوتر می‌رویم این ژنرال‌های آمریکایی و داعش می‌آیند با ما نشست برگزار می‌کنند و وعده می‌دهند. در نهایت ما به جایی رسیدیم که ارتباط خود را با داعش قطع کردیم و فهمیدیم این‌ها مدافع اهل سنت نیستند. 

همه اراضی ما را داعش تصرف کرد و هیچ چیزی نداریم. اهل سنتی که روزی در قدرت بودیم امروز نه اعتبار داریم نه قدرتی برای ما باقی مانده و نه جغرافیایی. می‌گفتند که آمریکایی‌ها می‌آیند و در خیمه‌های ما با ما قهوه می‌نوشند و فقط وعده می‌دهند اما ما همه چیز را از دست دادیم و از ایران درخواست کمک داریم. در نهایت ایران نیز کمک کرد و مستشاران ایران دست به کار شدند و سردار سلیمانی به کمک اهل سنت عراق رفت.

من به‌عنوان کسی که قدری الفبای جغرافیای عراق را می‌شناسم این را با صدای بلند می‌گویم: «تعداد شهدایی که شیعه و جمهوری اسلامی در عراق در مبارزه با داعش در مناطق سنی‌نشین برای آزادسازی اهل سنت عراق تقدیم کرد به مراتب بیشتر از تعداد شهدایی بود که شیعه در مبارزه با داعش در مناطق شیعه‌نشین تقدیم کرد.» بنابراین سردار سلیمانی یک محبوبیت ویژه‌ای داشتند.

ایزدی‌ها، مسیحیان، آشوری‌ها و کردها برای در امان ماندن از حملات داعش از سردار سلیمانی درخواست کمک می‌کردند و ایشان نیز کمک می‌کرد و خیلی با سعه صدر و دست و دلبازی هم کمک کرد. سردار سلیمانی با همان قدرتی که از اهل تشیع در عراق حمایت می‌کرد با همان قدرت نیز از اهل سنت و دیگر قومیت‌ها دفاع می‌کرد.

حاج‌قاسم گفت به آقای بارزانی اطلاع دهید که ما به سرعت به شما کمک خواهیم کرد

من فراموش نمی‌کنم روزی که داعش تصمیم گرفت به سمت اربیل حرکت کند و اربیل در معرض سقوط قرار گرفت حدود ساعت ۷- ۸ شب بود و من در دفتر کارم در وزارت خارجه نشسته بودم. سرکنسول ما در اربیل زنگ زد و گفت که تمام مقامات کرد در اربیل چمدان‌ها را بستند، یک سری فرار کرده و یک سری دیگر نیز در آستانه خروج از شهر هستند و توی شهر شایع شده که داعش در کمتر از چند ساعت دیگر وارد اربیل خواهد شد. سرکنسول ما در اربیل به من گفت که رهبران کرد یک پیام دارند مبنی بر اینکه طی چند روز گذشته با آمریکا تماس گرفتیم که داعش را بمباران کنید یا تجهیزات و هواپیما بدهید چرا که اربیل در حال سقوط است اما مقامات آمریکایی هربار اعلام کردند که در حال بررسی هستیم.

در آن موقع که تماس گرفتند به من گفتند که درخواست مقامات عالی‌رتبه کردستان عراق این است که جمهوری اسلامی ایران به داد ما برسد. من یادم هست که بلافاصله به دفتر سردار سلیمانی زنگ زدم ایشان هم گفتند که من هم این خبر را از یک کانال دیگر مطلع شده‌ام شما هم از طریق کانال خودتان به آقای بارزانی اطلاع دهید که ما به سرعت به شما کمک خواهیم کرد و واقعاًً سردار سلیمانی ظرف چند ساعت در خطرناک‌ترین شرایط وارد اربیل شد، پیشمرگه را سازمان‌دهی کرد و روحیه بخش بود و شرایط برای سردار سلیمانی به شدت خطرناک بود.

سردار سلیمانی مستقیماً با یک هواپیما به اربیل وارد شد. مقامات کرد بعداً اعلام کردند که از شدت گرد و غباری که بر صورت سردار سلیمانی نشسته بود ما ایشان را نمی‌شناختیم. سردار سلیمانی مستقیماً در جریان دفاع از کردها در حمله داعش بود. مقامات کردی که من با آنها صحبت می‌کردم می‌گفتند اصلاً باورمان نمی‌شد که او مستقیماً وارد صحنه شده باشد در حالی که بقیه مسئولان کرد یا فرار کرده بودند یا مشغول بستن چمدان‌های خود بودند.

اروپایی‌ها باید دست سردار سلیمانی را ببوسند

من همیشه در ملاقات خود با مقام‌های اروپایی به آنان می‌گویم که شما باید دست سلیمانی را ببوسید و باید از او تمجید کنید؛ چرا که وقتی داعش تنها در چند روستا مثل رقه، تکریت و فلوجه بود و اعلام خلافت ادعایی اسلامی را کردند ایستگاه‌های مترو شما در پاریس و بروکسل و لندن ناامن شد در حالی که هنوز داعش هیچ نبود. فرض کنید داعش می‌توانست در حلب [کامل مستقر شود و] حکومت خودخوانده خود را برقرار کند و یا می‌توانست در موصل حکومتش را ادامه و توسعه دهد و مقداری جای پای این‌ها سفت می‌شد آن وقت شما [غربی‌ها] در نیویورک هم امنیت نداشتید. اقدامات علیه داعش نقش مؤثری در امنیت جهانی داشت.

اعلام پایان حکومت داعش؛ اوج اقتدار جمهوری اسلامی ایران

داعشی که به اسم اسلام، با در دست گرفتن قرآن و با بیرقی که نام خدا و رسول خدا(ص) بر آن نوشته شده این جنایات فجیع را مرتکب می‌شد، چه بر سر امت اسلام می‌آورد، با ادامه آن وضع چه چیزی را به جای اسلامِ رحمانی پیامبر(ص) این‌ها ارائه می‌کردند؟! این نابود کردن امت اسلامی و اندیشه‌های اسلامی بود و مبارزه در این حوزه ارزشش به مراتب بیشتر از مبارزه در حوزه‌های جغرافیایی بود.

زمانی که شهید سلیمانی اعلام کرد که تا کمتر سه ماه دیگر داعش نابود خواهد شد، آن موقع اوج اقتدار جمهوری اسلامی ایران و به‌نظرم اوج اقتدار نظام ولایی ما و اوج اقتدار محور مقاومت، یعنی ایران و متحدانش، به‌عنوان‌ترکیبات سیاسی- امنیتی جدید منطقه بود که به لطف خدا محقق شد.

شهید سلیمانی کاری کرد که رژیم صهیونیستی دور خودش دیوارهای بتونی کشید

سردار سلیمانی در دوره زندگی‌شان منشأ خدمات فراوانی شد که اگر بخواهم تنها دو نمونه مهم را بگویم و از خدمات او در جنگ تحمیلی عبور کنم و از مبارزه او با‌اشرار و قاچاقچیان در مرزهای شرقی کشور و ده‌ها خدمت او در سیلاب خوزستان به مردم این منطقه کرد و از کمک‌هایش به مردم افغانستان، عراق و... بگذرم، باید‌ اشاره کنم به اینکه شهید سلیمانی در سطح امنیت ملی و منطقه‌ای کاری کرد، رژیم صهیونیستی که خواب حکومت از نیل تا فرات را می‌دید، حالا با همت مقاومت و شهدا و به برکت خون شهدا دیوارهای بتونی چند کیلومتری دور خودشان کشیدند و یک زندان کوچک برای صهیونیست‌ها ساخته‌اند.

انتهای پیام/

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار