داور قاضی میدان است و هر تصمیمی بگیرد باید پذیرفت. این را هم قبول داریم که اشتباه داوری جزئی از فوتبال یا بهتر بگوییم ورزش است، اما میزان اشتباهات داوری در لیگ برتر فوتبال به قدری افزایش یافته که دیگر با هیچ توجیه، بهانه یا قانونی نمیتوان جلوی انتقادات را گرفت و در بسیاری از موارد باید به تیمهای معترض حق داد.
در شروع فصل بیستم انتظار میرفت با گذشت زمان مشکل سوتهای اشتباه کم و کمتر شود، اما هرچه زمان میگذرد و رقابتها حساستر میشود تعداد تصمیمات نادرست و تأثیرگذار داوران لیگ برتری نیز بیشتر میشود!
بحران داوری بلبشوی فوتبال را به اوج رسانده تا جایی که بعد از هر مسابقه، تیمها به سوتهای زده شده معترض هستند. مربیان باخت را به گردن داور میاندازند و مدیران باشگاهها نیز با انتشار بیانیه کمیته داوران و فدراسیون فوتبال را مقصر مینامند. اینکه چرا فدراسیون و کمیته داوران نسبت به این مسائل منفعلانه و سرسری برخورد میکند، علامت سؤال بزرگی در ذهن هواداران و اهالی فوتبال ایجاد کرده است. بدون شک ادامه این روند جز تخریب خرابههای فوتبال ایران نتیجه دیگری ندارد و باید خیلی فوری چارهای برای این مشکل اندیشید.
در عین حال که دود اشتباهات داوران به چشم تیمها و هوادارانشان میرود، عدهای با خیال راحت در فدراسیون نشستهاند و کوبل داوران هر مسابقه را تعیین میکنند. در روزهایی که تکاپوی انتخاباتی برای تصدی پست ریاست در خیابان سئول افزایش یافته، حرف و حدیثهای زیادی در مورد نوع چینش داوران برای هر بازی شنیده میشود. اینکه قضاوت فلان بازی چطور به یک داور و کمکهایش سپرده میشود، داستانهای عجیبی دارد و عجیبتر اینکه تعداد داوران و کمکداوران بیتجربه و کمتجربه در این فصل از لیگ برتر بیش از اندازه بالا رفته است. بسیاری معتقدند این ابهام بزرگ به فعالیتهای انتخاباتی برخی کاندیداها ربط دارد و اینکه آقایان برای گرفتن رأی رؤسای هیئتهای استانی به داوران کمتجربه اجازه قضاوت در لیگ برتر را میدهند. این از آن دست اتفاقاتی است که شاید نمونهاش را در سایر نقاط دنیا نتوان یافت، ولی آقایان امتحان پسداده برای تصاحب فدراسیون و پیروزی در انتخابات پیشرو، هیچ خط قرمزی ندارند و حاضرند تیمها و مربیانشان را قربانی جاهطلبیهایشان کنند.
با این حال این حرفها دردی را دوا نمیکند و برای به حداقل رساندن سوتهای اشتباه، نیازمند اقدامی جدی و فوری هستیم. هنوز لیگ بیستم به نیمه راه نرسیده، ولی به اندازه چند فصل کامل مشکلات داوری داشته است. فقط این نیست؛ بعد از هر تصمیم نادرست، دادن کارت اشتباه، گرفتن پنالتی نادرست، مردود یا صحیح اعلام کردن یک گل و مواردی از این دست، رسانهها و فضای مجازی با موجی از مصاحبههای آتشین، انتقادهای تند، افشاگریها، بیانیههای تهدیدآمیز و بیاخلاقیها روبهرو میشوند. واکنشهای مثبت و منفی به این موضوعات تا مدتها ادامه دارد و به تبع آن نوک انتقادها به سمت فدراسیون است. اما در این فدراسیون چند ستاره یک نفر هم نیست که به درد فوتبالیها رسیدگی کند. به نظر میرسد درگیری باشگاهها با یکدیگر و شاخ و شانه کشیدن برای هم به نفع آقایان است. هرچه شدت درگیریهای لفظی و مطبوعاتی تیمها، بهویژه تیمهای پرطرفدار بیشتر باشد اوضاع برای فعالیتهای پشت پرده برخی نامزدهای ریاست فدراسیون بهتر میشود. در واقع همه درگیر مشکلات خودساخته فدراسیون میشوند و دوستان نیز با خیال راحت به رایزنیهای انتخاباتیشان میرسند. اصلاً چه اهمیتی دارد که با این همه قضاوت اشتباه، حق تیمها و هوادارانشان خورده و در مجموع تیشه به ریشه فوتبال بیرمق ایران زده شود.