به گزارش برنا، دهه نود شمسی قطعا برای اصلاح طلبان جزو شیرین ترین دهه های پس از انقلاب است. جریان چپ سپهر سیاسی ایران دهه نود را زیر سایه سنگین انتخابات سال 88 آغاز کرد. اصلاح طلبان که تحت تاثیر نتیجه انتخابات سال 88 روزهای دشواری را سپری می کردند، دراولین آزمون انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی را پیش رو داشتند. انتخاباتی که اگر خوشبین باشیم باید اذعان داشت، اصلاح طلبان به آن اقبالی نشان ندادند اما حضور سید محمد خاتمی در ساعات پایانی انتخابات پای صندوق رای نشان داد، رهبر جریان اصلاحات برخلاف بسیاری از احزاب و هواداران جریان اصلاحات قصد قهر با صندوق رای را ندارد.
هرچند محمد خاتمی تا مدت ها زیر فشار سنگین جهت شرکت در آن انتخابات قرار داشت اما تصمیم مهم او زمینه ساز پیروزی های پی در پی سیاسی بود. تقویم به بهار 92 رسید و نفس های دولت دهم به شماره افتاده بود. اصولگرایان که متصور بودند اتفاقات سال 88 جریان اصلاحات را برای همیشه خانه نشین کرده، سرمست از پیروزی از پیش تعیین شده مشغول دعوای درون خانوادگی بودند که ثبت نام مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی خونی تازه در رگ های خشکیده این جریان جاری کرد.
اصلاح طلبان که در محافل خصوصی خود به این نتیجه رسیده بودند که قهر با صندوق رای فایده ندارد تصمیم گرفتند با حمایت از آیت الله هاشمی بار دیگر در فضای سیاسی ارز اندام کنند اما رد صلاحیت آیت الله هاشمی بار دیگر آب سردی بر پیکره فضای سیاسی کشور ریخت. برخی از اصلاح طلبان با حمایت از محمدرضا عارف تصمیم گرفتند تحت هر شرایطی شده در انتخابات حاضر باشند. در این میان حضور حسن روحانی و حضور پر قدرت او در مناظره ها سبب شدتا اصلاح طلبان نیز از رخوت درآمده و به حمایت از او بپردازند تا جایی که محمدرضا عارف تا آخر در صحنه نماند و کناره گیری کرد.
بهار اصلاحات
این اتحاد بهار اصلاحات را به همراه داشت. زمستان سیاسی جریان چپ به سر رسید و حالا فضا برای فعالیت آنها فراهم شده بود. اصلاح طلبان در این مدت فعالیت سیاسی خود را از سر گرفتند. پس از انحلال سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت ایران اسلامی تحزب در جریان چپ از بین رفته بود اما آنها با اخذ مجوز حزب اتحاد ملت و ندای ایرانیان را تاسیس کردند. موفقیت های دولت یکی پس از دیگری از راه می رسید و اصلاح طلبان مشغول ریبرندینگ خود بودند تا تقویم به انتخابات 94 رسید. نتیجه باورنکردنی بود؛ اصلاح طلبان 30 بر صفر در تهران پیروز شدند و توانستند کرسی های زیادی نیز در شهرستان بدست بیاورند. جریان چپ در سپهر سیاسی یکه تازی می کرد اما نسبت به سرمایه اجتماعی خود کم توجه بود با این حال در 96 هم اصلاح طلبان توانستند شورای شهر را تصاحب کنند و حسن روحانی نیز در رقابتی سخت و نفس گیر در پاستور ماندنی شد.
انتخابات آمریکا معادلات را به هم ریخت. حضور ترامپ در کاخ سفید و به تبع آن برهم خوردن برجام از یک سو و عدم موفقیت در شورای شهر تهران چالش های جدی زیادی پیش روی چپ ها قرار داد. شورای شهر تهران هر 6 ماه یک شهردار عوض می کرد و اختلافات درون حزبی نمایان می شد. ازطرف دیگر حضور نه چندان موفق برخی نمایندگان اصلاح طلب در مجلس شورای اسلامی نیز رفته رفته نارضایتی زیادی از این جریان ایجاد کرد. اصلاح طلبان در صندلی های مختلف به خودزنی افتادند. اتحاد ملت، اعتماد ملی، کارگزاران سازندگی و ندای ایرانیان هریک ساز خود را کوک کردند و در این حین برخی احزاب با استراتژِی اشتباه سعی کردند راه خود را از دولت جدا کنند.
انشقاقی که نتیجه آن در انتخابات مجلس مشخص شد. اصولگرایان در بازی برگشت انتخابات مجلس، در انتخاباتی کم فروغ انتقام شکست دور رفت را گرفته و 30 بر 0 پیروز شدند. اصلاح طلبان به قالیباف و یارانش باختند؛ شهرداری که علیرغم همه انتقادات اصلاح طلبان توانست رای بخشی از مردم تهران را بدست آورده و بر کرسی ریاست مجلس تکیه بزند. حضور قالیباف در راس قوه مقننه شرایط را تغییر داد. یکی از این تغییرات انحلال شورای عالی سیاست گذاری بود. هرچند این انحلال رسما اعلام نشد اما ظاهرا بزرگان اصلاحات نیز متوجه شدند که این شورا کارآیی خود را از دست داده و تصمیم گرفتند با ترکیبی جدید در 1400 حضور پیدا کنند.
دوراهی سخت چپ ها
یکی از احزاب سرشناس اصلاح طلب و برخی از چهره های سرشناس این جریان با این تحلیل که اصلاح طلبان شانسی برای پیروزی در انتخابات 1400 ندارند، قصد مشارکت در انتتخابات را ندارند اما این تصمیم گروهی خاص است. چندی پیش خبر آمد کمیتهای ۹ نفره برای انتخاب اعضای حقیقی شورای اجماع ساز اصلاح طلبان تشکیل شده است؛ ۵ نفر از اعضای این کمیته را دبیران کل احزاب همچون «حسین کمالی» دبیرکل حزب اسلامی کار، «محمودصادقی» دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، «زهرا شجاعی» دبیرکل مجمع زنان اصلاح طلب، «فرج کمیجانی» رئیس فعلی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و «جواد امام» دبیرکل مجمع ایثارگران اصلاح طلب تشکیل میدهند.
در این کمیته ۹ نفره، ۴ نفر از نمایندگان سید «محمد خاتمی» رئیس دولت اصلاحات حضور دارند که شامل افرادی همچون «بهزاد نبوی، حسین مرعشی، محسن امین زاده و سیدعبدالواحد موسوی لاری» میشوند و در مورد اعضای حقیقی شورای اجماع ساز اصلاح طلبان تصمیم گیری خواهند کرد. اما سوال این است که برنامه اصلاح طلبان برای انتخابات چیست؟
باز انتخابات، باز اختلاف نظر
شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان همواره از سوی برخی احزاب مورد فشار قرار داشت. منتقدان شورای عالی اعتقاد داشتند لیست ها و افراد مورد حمایت این شورا از طرف برخی افراد خاص تحت حمایت بوده و شایسته سالاری وجود ندارد. اکنون با آغاز به کار شورای اجماع ساز اصلاح طلبان بار دیگر زمزمه های مخالفت با این طرح درفضای رسانهای و سیاسی پیچیده است.
محسن رهامی از چهره های سرشناس جریان اصلاحات که اخیرا اعلام کرده قصد کاندیداتوری در انتخابات 1400 را نیز دارد با انتقاد از افراد حاضر در این شورا به برنا گفت: «نمی توان در مورد انتخابات ریاست جمهوری کشور که امری ملی و سراسری است، فقط به فعالین سیاسی تهران نشین بسنده کرد و حضور و مشورت فعالین سیاسی تأثیرگذار مناطق مختلف کشور مانند سیستان و بلوچستان، آذربایجان، کردستان، کرمان، کرمانشاه، خراسان، فارس، خوزستان، مناطق ساحلی، گیلان و مازندران و امثال آن ها را نادیده گرفت. همچنین افراد صاحب نظر از اقوام و مذاهب مختلف مانند اهل سنت و کردها و ترکمن ها و بلوچ ها و مانند آنها به شکلی سازمان یافته در نهاد یا شورای اجماع ساز باید حضور مؤثر داشته باشند، به عبارت دیگر، ما در مسائل کلان ملی به اجماع ملی و مشاوره و تصمیم گیری بر اساس خرد جمعی ملی نیاز داریم نه فقط اجماع سیاسیون تهران نشین!»
هرچند غیر از رهامی افراد سرشناس دیگری از جریان اصلاحات هستند که نسبت به این سازوکار انتقاد دارند اما بنا به دلایل خودشان قصد رسانه ای کردن این انتقادات را ندارند. باید منتظر ماند و به نظاره نشست که در نهایت سازوکار جدید اصلاح طلبان به کجا می رسد و آیا اصلاح طلبان در میان موج اختلاف نظر در سنگر اصولگرایی میتوانند بار دیگر پاستور را فتح کنند یا خیر. چرا که به نظر می رسد اصولگرایان بار دیگر مانند سال 92 سرمست از پیروزی در انتخابات پیش رو قصد کنار آمدن با یکدیگر را نداشته و قصد دارند با یک جین کاندیدای رنگارنگ در انتخابات حاضر شوند؛ موضوعی که اصلاح طلبان به آن دلخوش بوده و در سکوت سعی دارند با تدوین یک استراتژِی دقیق بار دیگر اصولگرایان را خانه نشین کنند. 6