کد خبر: ۱۵۳۸۷
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۱
ماجراي برداشت 5 هزار توماني بانك ملي از برخي حسابها كه با توجيه تامين هزينه ارسال پيامك به مشتريان صورت گرفت در روزهاي پاياني هفته گذشته، موج عظيمي‌در شبكه‌هاي اجتماعي و شبكه‌هاي موبايلي‌ايجاد كرد؛ موجي كه شايد در تصور مديران بانك ملي و دست اندركاران اجراي‌اين طرح هم نمي‌گنجيد.‌اين موج عظيم علاوه بر آنكه نشاندهنده توان تاثيرگذاري بسيار بالاي شبكه‌هاي اجتماعي در قياس با رسانه‌هاي رسمي‌بود، از پيشينه ذهني منفي مردم از رسوايي قبلي‌ايجاد شده در بانك ملي كه فرار محمود خاوري مديرعامل گذشته‌اين بانك به كانادا پس از تخلف مالي بود نشات مي‌گرفت. مردم كه يك بار ديده بودند بانك ملي به عنوان بانكي قديمي‌كه به دليل ماهيت كار خود، بيشترين مشتري را دارد،‌اينچنين اعتماد آنها را به بازي گرفته است،‌اين بار صبر خود را از كف دادند و در شبكه‌هاي اجتماعي و موبايلي، هر آنچه توانستند بر ضد‌اين بانك انجام دادند. تاسف آور آن است كه شعار بانك ملي، از اعتماد نشات مي‌گيرد :"هرجا سخن از اعتماد است نام بانك ملي‌ايران مي‌درخشد". 
اما در شرايطي كه پس از ماجراي خاوري، اندك اندك شاهد بازگشت اعتماد مردم به نام‌اين بانك بوديم، بار ديگر يك اقدام نسنجيده، اعتماد مردم را به‌اين بانك قديمي‌خدشه دار كرد. قطعا من كه هم اكنون‌اين متن را مي‌نويسم، از‌اين موضوع خشنود نيستم چرا كه قدمت بانك ملي را مي‌دانم و اعتباري كه‌اين قدمت به بانك ملي داده، به راحتي دست يافتني نيست و به همين دليل از خدشه دار شدن نام‌اين بانك، ناراحتم. اما‌اين پرسش ذهن مرا به خود مشغول كرده كه به راستي دست اندركاران و تصميم گيران‌اين بانك، ذره‌اي به عواقب و پيامدهاي‌اين كار غيركارشناسي خود فكر كرده بودند؟ درست است كه مسوولان بانك ملي از‌اين موضوع تا حدي عقب نشيني كردند و اعلام كردند هر فردي رضايت نداشته باشد 5 هزار تومان را به حسابشان بر مي‌گردانند، اما پاسخ اعتمادي كه خدشه دار شده را چه كسي مي‌تواند بدهد؟‌آيا براي بانكي با‌اين گستره وسيع فعاليت كه تا دورافتاده ترين شهرها را هم در بر ميگيرد نبايد يك اطلاع رساني راديو تلويزيوني در‌اين مورد انجام مي‌شد؟ مديريت نادرست بر امري كه مي‌شد بسيار حساب شده تر به آن پرداخت، نه تنها براي دومين بار در سالهاي اخير، نام بانك ملي را خدشه دار كرد، بلكه موج عظيمي‌از تبليغاتي منفي، آن هم نه هدايت شده، بلكه مردمي‌عليه‌اين بانك‌ايجاد كرد كه ذهنيت منفي‌ايجاد شده از آن تا سالها در ذهن مردم باقي مي‌ماند. جالب‌اينجاست كه مديران بانك ملي به جاي عذرخواهي به خاطر كوتاهي در اطلاع رساني كه مي‌توانست درايت آنها را در شرايط بحران نشان دهد و البته حداقل انتظار مردم از آنها بود، در فراري رو به جلو، به توجيه روي آوردند درحاليكه حتي يك عذرخواهي ساده هم مي‌توانست تا حدي‌اين خشم مردم را كاهش دهد. 5 هزار تومان مبلغ بالايي نيست اما عدم احترام به مردم و به رسميت نشناختن حق آنان در جامعه‌اي اسلامي، نكته‌اي نيست كه بتوان با بي تفاوتي از كنار آن عبور كرد. ماجراي خاوري و حالا ماجراي جديد موجب شده كه ديگر هر جا سخن از اعتماد باشد نام بانك ملي‌ايران ندرخشد.‌اي كاش در مورد‌اين موضوع  با تدبير بيشتري عمل مي‌شد تا نامي‌همچون بانك ملي كه پسوند ملي بودن را يدك مي‌كشد و در بين بانكهاي‌ايراني قدمتي طولاني دارد،‌اينچنين دستخوش سوءتدبيرهاي مديريتي نشود.


نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار