به گزارش برنا، به دنبال درگذشت آزاده نامداری، یکی از مجریان تلویزیون درباره علاقه آزاده نامداری به مصاحبه در روزهای آخر زندگیاش خبر داد.
شاهین صمدپور در صفحه اینستاگرامش نوشت: «چند روز قبل آزاده نامداری چندین بار زنگ زد. از اون جایی که مدت هاست علاقه به صحبت کردنِ تلفنی ندارم، گوشیم مثل همیشه سایلنت بود و متوجه نشدم، بعد دیدم واتس اپ پیغام گذاشته، مثل همیشه منو رفیق یا داداش خطاب میکرد.
گفتم آزاده جان جایی هستم اگه میشه تو همین واتس اپ صحبت کنیم گفت باشه.
گفت شاهین ازت یه درخواستی دارم؛ میخوام باهام مصاحبه کنی. گفتم آزاده جان اون روزهایی که اون مشکلات به وجود اومد من زمین و زمانو دوختم که بیا مصاحبه کنیم، بیا با مردم حرف بزن، بیا صادقانه همه چیو توضیح بده، درسته که مردم ما یک کم عصبانی شدن، درسته جامعه یک کم خشن شده، ولی مردم حرف صادقانه رو قبول میکنن، بیا حرف بزن.
گریه میکردی میگفتی نه، دیگه فایده نداره، مردم منو نمیبخشن، بهتره برم سکوت کنم، برم دنبال زندگی خودم تا همه چی فراموش بشه، یه روز میگفتی سجادم (همسرش) هی به من میگه با شاهین مصاحبه کن، میخوام بیام حرف بزنم، فرداش دوباره با گریه زنگ میزدی که فایدهای نداره، حرف نزنم بهتره. خب الان بعد این همه مدت چی میخوای بگی؟؟؟
گفت اصلن نمیخوام درباره گذشته حرف بزنم، میخوام حرفهای خوشگل بزنم، شاید برات خنده دار باشه میخوام خودمو یه گریم خوشگل بکنم، میخوام یه تصویر قشنگ از من تو ذهن مردم بمونه.
گفتم آزاده جان خب من چی باید ازت بپرسم؟ مصاحبه درباره چی باشه؟ خلاصه شونه خالی کردم، گفتم انرژی دادن به مردم خب میتونی خودت یه فیلم بگیری بذاری صفحهات، اما اگر فکر کردی موضوع خاصی برای صحبت داری بهم بگو.
احساس میکردم خودشم واقعن نمیدونست چی کار میخواد بکنه، اما به نظرم خیلی انگیزه داشت، خیلی روحیه داشت.
اون موقعها همیشه بهم میگفت راجع به اون اتفاقات، ماجرای آب جو خوردن، مصاحبه با فلان روزنامه و غیره تو با مردم صحبت کن، تو بگی مردم قبول میکنن، من بگم فایده نداره.
من گفتم والا بلا نمیشه آزاده جان، من تکی بشینم جلوی دوربین درباره تو صحبت کنم آخه؟؟؟ باید مصاحبه دو نفره باشه، باید من بپرسم خودت حرف بزنی، اما بخدا اگه صادقانه بیای حرف بزنی همه چی درست میشه، اما باز پشیمون میشد و میگفت من سکوت کنم بهتره.
این آخریها حالش بهتر بود، شوهرشو خیلی دوست داشت و عشقش گندم دخترش بود، میگفت مردم دیگه اون اتفاقات رو فراموش کردن، دیگه کسی بهم فوش نمیده، تو خیابون میرم تحویلم میگیرن، کلی باهام حرف میزنن.
من واقعن نمیدونم چه اتفاقی براش افتاده، اما آرزو میکنم مرگ طبیعی باشه و خودکشی نباشه، چون اگه خودکشی باشه خیلی دلم میسوزه.
یه زن تنها که مثل خیلیهای دیگه قربانی شد، وقتی اشتباه کرد وقتی زمین خورد همه مچشو گرفتن، هیچکس دستشو نگرفت…
روحش شاد.
ایشالا فردا یا پس فردا درباره حرفهایی که دوست داشت به گوش مردم برسه باهاتون حرف میزنم.»
وی در ادامه در پاسخ به سوال یکی از دنبالکنندگانش درباره صحت بارداری آزاده نامداری، نوشت: «والا به نظر من نه، یا حداقل من در جریان نبودم، امروز پیش خودم گفتم شاید این یه موضوع خصوصی بوده به هرحال به من که یه مرد بودم نگفته، اما با خانم دانشور خیلی صمیمی بود از ایشون پرسیدم گفت به من هم که همه چیو میگفت در اینباره حرفی نزده بود. اتفاقن تو یکی از ویس هاش وقتی ازش پرسیدم آزاده جان خب موضوع مصاحبه چی باشه به همین اشاره کرده بود (دارم صداشو) که مردم به من میگن چاق شدی، ازم میپرسن بچه داری؟ میخوام درباره این چیزا حرف بزنم بگم اینطور نیست. خلاصه اگه بوده هم من نمیدونستم.»
صمدپور همچنین در پاسخ به یکی دیگر از دنبال کنندگانش مبنی بر اینکه آیا از مصاحبه نکردن با نامداری پشیمان است یا خیر، بیان کرد: «نه عزیزم، من به زندگی واقعی نگاه میکنم، یه دوستی به من میگه مصاحبه کنیم بهش گفتم درباره چی؟ خودشم دقیق نمیدونست، بهش گفتم آزاده جان من باید چی ازت بپرسم؟ بعد قرار شد فکر کنه و یه موضوع مناسب برای گفتگو پیدا کنه بهم خبر بده، من که از آینده خبر ندارم، الان هم اگر هرکس دیگهای بگه مصاحبه کنیم اولین سوالم اینه خب درباره چی؟»
این مجری در پاسخ به دیگر مخاطبانش که نسبت به صحبتهای صمدپور درباره حق به جانب نامداری بوده است، پاسخ داد: «اتفاقن برعکس، تمام اون روزایی که صبح تا شب و شب تا صبح گریه میکرد بهش میگفتم آزاده جان شما اشتباه کردی، اون توضیح درباره وزیدن باد اشتباه بود، مردم ناراحت شدن بیا مصاحبه کنیم موضوع حل بشه، من تنهایی حرف بزنم اثری نداره رو مردم، مردم باید از زبون خودت بشنون. اما چی بگم، میترسید همه چی بدتر بشه.»