*دکتر ویلیام فیگوئروا فارغ التخصیل دکترای تاریخ از دانشگاه پنسیلوانیا و متخصص روابط ایران و چین در تاریخ معاصر است. پایان نامه ی او در مورد تاریخ روابط ایران و چین تحت عنوان «چپ گرایی ایرانی و چینی: شبکه های فراملی تبادلات اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک، 1905 تا 1979» است. مقالات فیگوئروا درباره روابط ایران و چین در نشریاتی از جمله جدلیه، دیپلمات و موندوویس منتشر شده است. او همچنین با رسانه های بین المللی از جمله نیوزویک و بی بی سی درمورد سند همکای 25 ساله ایران و چین مصاحبه داشته است.
دکتر ویلیام فیگوئروا در یادداشتی برای «انتخاب» آورده است:
توافق همکاری استراتژیک ۲۵ ساله ایران و چین باعث جلب توجهات و جنجالهای بسیاری در ایران و ایالات متحده شده است. در آمریکا این اتفاق با هیاهوی فراوانی از سوی تحلیلگران سیاست خارجی مواجه شده است، توافقی که از نگاه آنان نشان دهندهی تغییری بزرگ در سیاست چین در قبال ایران است که ارزش آن را ۴۰۰ میلیارد دلار میخوانند.
منتقدان، این موضوع را نتیجهی سیاست «اپیزمنت» (امتیاز دهی برای آرام کردن طرف مقابل) بایدن در قبال ایران میدانند. آنها مدعی اند که این سند، چالشی بنیادین برای سیاست خارجی آمریکا به حساب میآید. سایرین سیاست «فشار حداکثری» ترامپ را در سوق دادن ایران به آغوش چین مقصر میدانند. در ایران، حامیان توافق آن را جایگزینی در مقابل غرب و شکستی برای سیاست آمریکا توصیف کرده اند. در مقابل مخالفان نسبت به وابستگی بیش از حد و شایعه پخش شده درمورد فروش خاک ایران اظهار نگرانی کرده اند.
واقعیت، اما این است که این توافق خیلی کمتر از آنچه اتفاقی بزرگ تصویر شده، است. تعداد رو به افزایشی از کارشناسان حوزه ایران و چین اشاره کرده اند که این توافق غیر الزام اور است و شامل هیچگونه قرارداد یا پیشنهادی نمیشود. مهمتر از همه اینکه در این سند هیچ اشارهی به رقم خاصی نشده، چه برسد به رقم ۴۰۰ میلیارد دلار. با وجود انکه متن سند منتشر نشده، پیش نویسی در تابستان گذشته درز پیدا کرد و به نظر میرسد [سند فعلی]تغییرات اندکی نسبت به آن کرده است. وزارت خارجههای ایران و چین هر دو این توافق را «سندی غیرالزام اور» و «نقشه راهی» برای آینده همکاری دانسته اند. مقامات چینی تاکید کرده اند که این سند هیچ کشور خاصی را هدف نگرفته و اجرای آن وابسته به بهبود بیشتر روابط ایران و امریکاست.
روابط ایران-چین در سالهای اخیر
روابط ایران و چین به صورت مداوم در دهههای گذشته رو به رشد بوده است. از سال ۲۰۰۰، چین در جنوب ایران، چاههای گاز و نفت حفر کرده و میلیاردها دلار در قالب قراردادهای نفتی و گاز دریافت کرده است. این کشور همچنین چندین خط لوله در سراسر ایران احداث کرده است. بعلاوه، چین در توسعه منابع نفتی دریای خزر سرمایه گذاری کرده است و سطح تجارت با تهران را روز به روز افزایش داده است، سطحی که نقطهی اوجش، ۳۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ بود.
شرکتهای ساختمانی چینی در پروژههای متعددی در سراسر ایران از جمله مترو تهران مشارکت داشته اند. در دورهای که تحریمها فروش نفت ایران در بازار بین المللی را دشوار کرده، چین نقشی حیاتی در خرید آنها داشته است. برخی از پروژههای ابتکار «کمربند و جاده» ایران را بیش از پیش از طریق راه آهن و دریا به چین متصل میکنند. این دو حتی در سال ۲۰۱۷ نیز مانورهای دریایی مشترکی برگزار کردند. چین همچنین پیوندهای فرهنگی و آموزشی بی شماری را بین دانشگاهها و موزههای دو کشور برقرار کرده است.
با این حال، روابط چین و ایران نیز با لحظاتی از بی ثباتی و اختلاف مواجه بوده است. در سال ۱۹۹۷، چین همکاری هستهای خود با ایران را با تهدید تحریمهای آمریکا به حالت تعلیق درآورد. در طی چند دهه آینده، این کشور بارها و بارها تحت فشار ایالات متحده توافقهای خود با ایران را لغو کرد و حتی گاهی اوقات به نفع تحریمهای ایران رأی داد.
در سال ۲۰۱۹، شرکت دولتی نفت چین (CNPC) از قرارداد ۵ میلیارد دلاری برای توسعه میدان نفتی پارس جنوبی کنار کشید، امری که تکرار یک واقعه مشابه در سال ۲۰۱۲ بود. از نظر برخی، کالاهای چینی در ایران شهرت بدی دارند که نتیجه سیل ورود محصولات بی کیفیت چینی از اواسط دهه ۲۰۰۰ به ایران است. از سال ۲۰۱۶ و به ویژه پس از فروپاشی برجام، آمار فروش و تجارت نفت به طرز چشمگیری کاهش یافته و تقریباً به ۱۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ کاهش یافته است. این رقم نسبت به سال قبل ۳۵ ٪ کاهش یافته است. این علیرغم نشانههای واضحی بود که توافقنامه استراتژیک جامع چین و ایران در دست اجرا است و احتمالاً به زودی منعقد خواهد شد.
وقتی بحث جذب سرمایه گذاری بیشتر میشود، ممکن است موانعی پیش رو باشد. خبرگزاری رسمی فارس، این توافق نامه را «تا حدودی مبهم» توصیف کرده، و گفته «در برخی موارد، ایران تجارب تلخی در تعامل با کشورهای دیگر داشته.»
از سوی دیگر، سرمایه گذاران چینی «تشوق» میشوند که در ایران سرمایه گذاری کنند، اما چین هنوز متعهد به رعایت مورد خاصی نشده است. در گذشته نیز، پکن برای سرمایه گذاری در مناطق آزاد تجاری ایران تعجیلی به خرج نداده است.
بازرگانان چینی و ایرانی هر دو در خلوت در مورد مشکل دست و پنجه نرم کردن با بوروکراسی طرف مقابل و همچنین پیچیدگیهای ناشی از تحریمها گلایه میزنند. گرچه این موضوعات غیرقابل حل نیستند، اما این توافق نامه میزان عمده و قابل توجهی از سرمایه گذاری آینده توسط چین و همینطور رقم ۴۰۰ میلیارد دلار را تضمین نمیکند.
فروش به چین؟
پوشش رسانهای پیرامون توافق نامه با چین با نبود دقت، گزارش نادرست و شایعات رسانههای اجتماعی همراه بوده است. رقم ۴۰۰ میلیارد دلار از مقالهای در مجله Petroleum Economy متعلق به Gulf Energy Information بیرون آمده است. این مقاله که به منابع ناشناس استناد کرده بود، از روی سایت مذکور برداشته شده است. همین مقاله همچنین ادعا کرد که این توافق نامه «شامل ۵۰۰۰ کارمند امنیتی چینی در ایران برای محافظت از پروژههای چینی است.» وقتی پیش نویس توافق به بیرون درز کرد، چنین بحثی یا اشارهای به نیروهای چینی در آن وجود نداشت.
از آن زمان، شایعات به ویژه در شبکههای اجتماعی آمریکا شدت گرفته و ادعاهایی مبنی بر ریختن زبالههای هستهای چین در بیابانهای ایران، فروش جزایر به چین، ایجاد پایگاههای دائمی نظامی و همچنین احداف «محلههای سراسر تبهکاری چینی» در سراسر کشور منتشر شده است. این اتهامات، که در برخی از موارد به کلیشهها و بیگانه ستیزی برمی گردد، همگی بی اساس و بدون سند است.
ایران همچنین تنها کشور در منطقه نیست که چین با آن توافقنامه جامع استراتژیک منعقد کرده است. توافقهای مشابهی با مصر، عربستان سعودی، قطر و امارات منعقد شده است. در سطح جهانی، چین دهها «مشارکت جامع استراتژیک» از جمله با روسیه، پاکستان، آلمان، انگلیس، بلاروس، کامبوج، شیلی، لائوس، میانمار، جمهوری کنگو، تایلند، ویتنام، الجزایر، آرژانتین، استرالیا، برزیل دارد. اکوادور، فرانسه، یونان، اندونزی، ایتالیا، مالزی، مکزیک، نیوزیلند، پرو، لهستان، پرتغال، صربستان، آفریقای جنوبی، اسپانیا، ازبکستان و اتحادیه اروپا منعقد کرده است. همچنین «مشارکتهای استراتژیک» سطح پایین با دهها کشور دیگر امضا شده است. در حالی که این توافق نامهها همکاری اقتصادی و سیاسی را تسهیل میکنند، اما مشخصاً خود مشارکت قابل توجهی را تضمین نمیکنند. بعلاوه، چین مجبور است منافع و تعهدات خود در ایران را با تعهدات خود نسبت به سایر کشورها متوزان کند.
در حقیقت، روابط چین و ایران در سالهای اخیر از همسایگان تهران عقب مانده بود. عربستان سعودی، عراق و امارات از قبل با چین توافقنامه جامع استراتژیک دارند. روابط با عربستان سعودی از اهمیت ویژهای برای پکن برخوردار است، زیرا بیش از ۱۶ درصد از کل واردات نفت چین را تأمین میکند و بزرگترین تامین کننده نفت این کشور به حساب میآید. در مقایسه، ایران فقط بخشی از این مقدار را تأمین میکند و به دلیل تحریمها در معرض خطر مالی زیادی قرار دارد.
توافقنامههای دفاعی و نظامی که در این توافق مورد بحث قرار گرفته، از اشتراک اطلاعات مربوط به تروریسم و قاچاق گرفته تا مانور نظامی مشترک، در حال حاضر با بسیاری از کشورهای منطقه نیز انجام شده است. برخلاف پیش بینیهای هشدار دهنده تحلیلگران غربی، این توافق تلاشی است برای رساندن روابط چین و ایران به همان سطح سایر کشورهای خاورمیانه.
مسیر آینده
اکنون روشن شده که توافقنامه جامع استراتژیک ۲۵ ساله ایران و چین تغییر چشمگیری در استراتژی چین را نشان نمیدهد. همچنین خبری از سطح فوق العادهای از سرمایه گذاری که توسط برخی تحلیلگران پیش بینی شده، نیست. بهبود روابط با ایران در برابر روابط قابل توجه چین با سایر کشورهای منطقه و ایالات متحده و همچنین منابع محدود چین متوزان خواهد شد. تخمین زده میشود که طی پنج سال آینده، چین ۶۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد دلار در سطح جهان در طرح «کمربند و جاده» سرمایه گذاری کند. با وجود بسیاری از تعهدات و سابقه سرمایه گذاری قطع و وصل شده، سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری در ایران غیرواقعی به نظر میرسد.
این بدان معنا نیست که اخبار بهبود روابط چین و ایران «خبر جعلی» هستند یا هیچ اهمیتی ندارند. ایران و چین احتمالاً نزدیکتر میشوند، به ویژه اگر برجام از سر گرفته شود. مشکل واقعی تحلیلگران ستیزه جو [در امریکا]با بحث بهبود روابط چین و ایران یک راز نیست. این مخالفت آنها به خاطر مغایرت این اتفاق با سیاست فشار حداکثری است که از طریق آن، تحریمهای بی رحمانه گستردهای که عمدتاً به مردم ایران آسیب رسانده، اعمال شده است.
با این حال، ایران و چین هر دو اذعان کرده اند که تحریمها مانعی جدی در اجرای توافق نامه است و بهبود روابط منوط به بهبود روابط ایالات متحده آمریکا و ایران است. این احتمال وجود دارد که چین هر دو طرف را برای بازگشت به برجام تحت فشار قرار دهد. همه امضا کنندگان، از جمله ایران، ایالات متحده و چین، سه شنبه در وین دیدار میکنند تا در مورد رفع تحریمها و از سرگیری بازرسیها از تاسیسات اتمی گفتگو کنند. نتیجه، اما هنوز نامشخص است.