کد خبر: ۱۶۱۸۹
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۸
نگاه «تجارت» به دلايل افزايش نرخ بيكاري دانش آموختگان ايراني
اقتصاد بخش جدايي ناپذير زيست انساني است و كار، بنيادي‌ترين، شخصي‌ترين و در عين حال انساني ترين جنبه فعاليت اقتصادي است.
به گزارش روزنامه تجارت، ديروز خبرگزاري مهر گزارش داد 4.5 ميليون دانش‌آموخته‌ايراني وقتي فارغ‌التحصيل شوند احتمالا كاري متناسب با آن‌چه آموخته‌اند نخواهند يافت.  فعاليت اقتصادي همواره در سطح كلان به عنوان شاخص توانمدي يك ملت در نظر گرفته مي‌شود. از‌اين‌روست كه مباحث اقتصادي همواره در صدر اخبار ملي قرار دارند و به نظر مي‌رسد تا زماني كه حيات بشري ادامه داشته باشد مبحث اقتصاد هم با انسان ادامه يابد. با‌اين وجود اهميت ملي و جهاني فعاليت اقتصادي تنها جنبه حياتي آن نيست. فعاليت اقتصادي همچنان‌كه شاخص پويايي اقتصاد يك جامعه است علامت سرزندگي و اراده به حيات فرد فرد جامعه نيز به شمار مي‌رود. عيان‌ترين و مردمي‌ترين توصيف فعاليت اقتصادي «كار» است. بي‌جهت نگفته‌اند كه كار جوهر انسان است. اشتغال و فعاليت بشري تقريبا در تمام فرهنگ‌ها و تمدن‌هاي بشري امري محترم و مقدس شمرده شده است.‌اين مسئله در چارچوبي سنتي از دو بعد قابل تبيين است. نخستين اهميت ماجراي كار تامين معيشت و ارتزاق جوامع آن هم در كوچك‌ترين واحدهاي انساني است. براي همين كار، بنيادي‌ترين، شخصي‌ترين و در عين حال انساني ترين جنبه اشتغال است. انسان‌ها در كم‌تر حالتي از عمل هدفمند عقلاني‌اينگونه در راه بقا مي‌كوشند. در واقع اهميت كار و اشتغال از‌اين مسئله ناشي مي‌شود كه ارتباط مستقيم با مسئله بقا دارد. امروزه هم  در جوامع مدرن شده خودمان كه شامل روابط پيچيده، آموزش‌هاي طولاني‌مدت و تقسيم‌كار چند بعدي است، اشتغال و كار مسائلي حياتي تلقي مي‌شوند. از زمان سوادآموزي جديد و طي چند مرحله نظام آموزشي كشور بر‌اين اساس بنا نهاده شد كه هر‌ايراني قادر باشد پس از طي آموزش‌هاي گوناگون به عنوان مهره‌اي موثر، چرخ‌هاي پيشرفت‌اين كشور را براي حركت به‌اينده بچرخاند. البته كه‌اين تنها هدف دولت‌ها نبوده و خصوصا هدف اصلي دانش آموختگان محسوب نشده است.  اكنون مدت‌ها است كه اشتغال و يافتن محل درآمدي مطمئن به يكي از اهداف اصلي فراگيري دانش بدل شده است. وضعيت اما بغرنج‌تر از رقابت ميان علم‌‌آموزي و حرفه‌آموزي است. نتایج یک تحقیق ارائه شده از سوی وزارت کار نشان می دهد تعداد دانشجویان کشور از ۲ میلیون نفر در دوره زمانی سال‌های ۸۲ و ۸۳ به بیش از ۴ میلیون و ۴۳۵ هزارنفر در سال‌های ۹۱ و ۹۲ رسیده و در واقع ورود به دانشگاه‌ها و میل به تحصیل در فاصله کمتر از ۱۰ سال، بیش از ۲ برابر شده است.‌اين گزارش ادامه مي‌دهد بيشترين جواناني كه مشغول تحصيل در دانشگاه‌ها هستند در مقطع كارشناسي (ليسانس) تحصيل مي‌كنند و در رده بعد دانشجويان كارداني قرار دارند. آمار بالا براي جامعه و اقتصادي همچون‌ايران تكان‌دهنده است. براي جامعه‌اي جوان با توقعات فزاينده كه همچنين در معرض صادرات گسترده فرهنگي از كشورهاي ديگر قرار گرفته، بيكاري مي‌تواند به سادگي در حكم كاتاليزور بحران‌هاي اجتماعي عمل كند. کورش پرند معاون وزیر تعاون، کار و رفاه به خبرگزاري مهر گفته است نرخ بیکاری فارغ التحصیلان در کشور هم اکنون ۱۸.۹ درصد است که ۱۲ درصد به مردان و ۳۳ درصد به زنان اختصاص‌ دارد و دولت به شدت نگران اتمام تحصيل 5/4 ميليون دانشجويي است كه به زودي متقاضي كار خواهند شد. در واقع‌اين مسئله كه دانشگاه‌ها قادر نيستند ارتباط درست و كارآمدي با نيازهاي بازار و صنعت‌ايجاد كنند بحث تازه‌اي نيست. علي‌رغم تاكيد مديران رده‌بالاي كشور بر لزوم ارتباط موثر ميان بنگاه‌هاي اقتصادي و صنعتي با دانشگاه‌ها؛ به نظر مي‌رسد همچنان راه درازي براي تحقق‌اين مسئله درپيش داشته باشيم. آمارهاي بالا همچنين از عدم تناسب عميق ميان نيازهاي اقتصادي كشور و توزيع دانشجويان در رشته‌هاي دانشگاهي حكايت دارند. معاون وزير رفاه ادامه مي‌دهد بيش از 30درصد كل دانشجويان تنها در 21 رشته تحصيلي مشغول آموزش هستند. پرند ادامه مي‌دهد:برای اشتغال زایی در حوزه مشاغل خُرد و خانگی به‌ طور متوسط حدود ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان هزینه می‌ شود و افراد به اشتغال پایدار می‌ رسند. در حال حاضر، بیشترین نرخ بیکاری در رشته‌ های علوم کامپیوتر با ۲۷.۲ درصد و رشته کشاورزی، محیط‌ زیست و شیلات با ۲۷ درصد است.نكته جالب توجه در‌اين مسئله نهفته است كه هر چهار رشته و دستكم كشاورزي و محيط زيست از اهم مسائل امروز كشور هستند با‌اين وجود‌اين حجم بيكاري فارغ‌التحصيلان مشاهده مي‌شود. دغدغه اصلي در‌اين ميان همواره نسبت ضعيف ميان بخش صنعت و دانشگاه‌ها بوده است.‌اين اتهام همواره متوجه دانشگاه‌ها شده كه به علت عدم توانايي در آموزش صحيح و روزآمد به دانشجويان آن‌ها از توان كافي براي فعاليت در عرصه اقتصادي برخوردار نيستند. مقامات آموزش و پرورش و وزارت علوم خبر از طرح هايي براي افزايش توان عملي دانشجويان در بخش‌هاي فني و صنعتي داده اند. به گفته پرند یکی از نکات مهم که باید به آن توجه شود بحث کارورزی است .‌اين مسئله كه فارغ‌ التحصیلان بتوانند به صنعت و خدمات کشاورزی کشور وصل شوند. مسولان دولتي وعده داده‌اندآيين‌نامه‌اي اجرايي خواهد شد كه 60 درصد از فارغ‌التحصيلان به حوزه‌ كشاورزي و صنعت متصل شوند. به نظر مي‌رسد‌اين مسئله كه مشكل بيكاري فارغ‌التحصيلان ناشي از ناكارآمدي آموخته‌ها و نداشتن تجربيات عملي است تنها بخشي از واقعيت مشكل مذكور باشد. منصفانه است كه سويه ديگر بيكاري را هم بگيريم. ركود و عقب‌ماندگي واحدهاي صنعتي و افول شديد در كشاورزي ملي. مسئله‌اينجاست كه در شرايط رونق اقتصادي و ظرفيت‌هاي توليد بالاي صنعتي احتمالا فارغ‌التحصيلان فراموش شده امروز وضعيتي متفاوت پيش‌روي خود خواهند ديد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار