سلامت نیوز: پدیده خودکشی سریالی دانشجویان رزیدنت و دستیاری در هفتههای اخیر به یکی از مباحث تامل برانگیز فضای رسانهای کشور تبدیل شده است. دانشجویانی که برای رسیدن به دوره تخصص فرسنگها مسیر سخت و دشوار را طی میکنند و درست در زمانی که چیزی نمانده نتیجه سالها تلاش و زحمت شبانهروزی خود را بگیرند به مرحلهای میرسند که عطای پزشک شدن را به لقای آن میبخشند و کولهبار خود را با مرگ خود خواسته میبندند و برای همیشه کوچ میکنند!
به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا، بر اساس اعلام مسئولان تنها در کمتر از دو هفته گذشته چهار دانشجوی دستیاری پزشکی در بیمارستان خودکشی کردند که سه نفر آنها دانشآموخته دانشگاه علوم پزشکی ایران بودند. پس از این بود که دانشجویان و فعالین دانشجویی بار دیگر دست به دامان فضای مجازی شدند و با استفاده از هشتگهای "خودکشی در دوران رزیدنتی"، "خودکشی دستیاران پزشکی" و "خودکشی رزیدنت پزشکی" در توئیترخواستار توجه مسئولان بهداشت و درمان برای رسیدگی به وضعیت نابسامان روحی، روانی، صنفی و معیشتی خود شدند.
در این رابطه شوراهای صنفی دانشجویان بیش از ۹ دانشگاه علوم پزشکی کشور نیز با ارسال نامهای به وزیر بهداشت در واکنش به خودکشی چهار تن از دستیاران پزشکی شهر تهران در هفتههای اخیر، خواستار رسیدگی به وضعیت آنها شدند و تاکید کردند: « از دست دادن نخبگان کشور که سالها وقت و سرمایه، صرف تربیت هر کدام از آنان میشود فاجعهای دردناک است که طی دو سال گذشته علی رغم هشدارهای شورای صنفی هرگز حتی ترمیم قوانین استثماری و دستورالعملهای زورگویانه علیه دستیاران پزشکی با وجود سادگی آن؛ در اولویتهای وزارت بهداشت قرار نگرفت.
خودکشی سریالی دستیاران پزشکی، انصراف دسته جمعی و یا کوچ ناخواسته آنان به کشورهای بیگانه ناشی از عوامل متعددی چون حقوق تضییع شده آنها در بیمارستانها، بدرفتاری و بیتوجهی برخی اساتید به اصطلاح ممتاز، کشیکهای پُر تعداد، فشار کاری و روحی بالا و حقوق ناچیز است و آنها زیر یوغ طرحهای اجباری و تعهدهای بیپایان، با حقوق تحقیرآمیز ماهیانه دو میلیون تومان و دهها شب کشیک سنگین و طاقتفرسا مچاله شدهاند. بر این اساس وزیر بهداشت، روسای دانشگاهها، روسای بیمارستانها و بخشهای تابعه، پیش از معاونت در قتل پزشکان جوان بعدی، انصراف و یا کوچ اجباری ایشان از کشور به قید فوریت با تشکیل جلسه در حضور نمایندگان ایشان جهت رفع این قوانین و احیای حقوق انسانی ایشان گام بردارند.»
در بیمارستانهای آموزشی چه خبر است؟
در این شرایط خانوادهای که فرزندش را به امید پسگرفتن "پزشک متخصص" به سیستم آموزش پزشکی کشور سپرده است، پسگرفتن یک جنازه اوور دُز کرده، یا خودکشیکرده از بیمارستانی که قرار بوده دانشگاه باشد یا روبهرو شدن با جسد بیجانی که قرار بوده صبح از خواب بیدار شود اما نشده، ضربهای چنان شدید است که نمیتوان از تحملنشدنش گلایه کرد. حالا باید پرسید مگر در بیمارستانها و سیستم آموزش پزشکی کشور چه میگذرد که بسیاری از متخصصان آینده ما به مرحلهای میرسند که بین پزشک شدن و مرگ، دومی را انتخاب میکنند؟!
در این زمینه یک دانشجوی دوره رزیدنتی مشغول کار در یکی از بیمارستانهای آموزشی تهران در خصوص چالشها و مشکلات زندگی تحصیلی و کاری دانشجویان دستیاری به ایسنا گفت: فکر کن که سنت از سی سال گذشته باشد و با همسرت از شهر و کاشانه خودت مهاجرت کرده و در یک شهر غریب و دور که حتی با فرهنگ و زبان مردمش آشنا نیستی مجبور باشی چند روز پشت سر هم کشیک بمانی، با آدمهایی که هیچ احترامی برایت قائل نیستند اما انتظار بالایی دارند سر و کله بزنی. غذای بیمارستان را بخوری که اصلاً معلوم نیست چی در آن میریزند!؟ پولی که درمیآوری کفاف یکبار رفت و برگشت به شهر خودت را ندهد. بیرون از بیمارستان همه بهت طوری نگاه کنند که انگار حقشان را خوردهای یا به آنها بدهکاری. همه بخواهند همه چیز را دولا پهنا بهت بیندازند و تازه هنوز ده سال دیگر باید این طوری کار کنی تا شاید بتوانی یک روزی نان بخور و نمیری از کنار دو شیفت کار در بیاوری! وقتی همه آدمهای هم سن و سالت زندگیشان را ساختهاند و در میانسالی به سفرهای خارجیشان فکر میکنند، تو باید با درد و مرضهای بیمارستانیات و بیپولی و نداری و خستگی دائمیات تازه به دنبال بچهدار شدن باشی. همه نمیتوانند این فشارها را تحمل کنند. بعضیها که زمینهاش را دارند ترجیح میدهند خودشان را از بازی بکشند بیرون؛ در نتیجه هر کس به طریقی به این بُنبست پایان میدهد!
وی ادامه می دهد: دانشجویان پزشکی از روزی که وارد دانشگاه میشوند با قضاوت اساتید، ردهبندی نمرهای، کشیکهای پرفشار، عدم استراحت مناسب، آزار سال بالاییها و اساتیدی مواجه میشوند که به هر علتی میخواهند زمان تحصیل ما را طولانیتر کنند. در واقع فشار کشیکهایی که بچههای دستیاری تحمل میکنند در ماههای اولیه قبولی، آنقدر زیاد است که برخی دستیاران تا دو ماه در بیمارستان هستند، در پاویون میخوابند و حق خروج از آنجا را ندارند، آن هم در شرایطی که ۹ ماه به صورت مداوم برای آزمون دستیاری درس خواندند و به یکباره با چنین وضعیتی مواجه میشوند.
محدودیتهای قابل تامل
این دانشجو میگوید: شما در دوران رزیدنتی ممکن است به علت اینکه زودتر از سال بالایی خود غذا خوردید، تحقیر شوید!! و در برخی موارد محدودیتهایی مانند اینکه دستیاران حق بارداری ندارند و یا اینکه در سال اول نمیتوانند ازدواج کنند، از سوی اساتید اعمال میشود!! با این شرایط اغلب دانشجویان روزی نیست که به خودکشی فکر نکرده باشد! چراکه با توجه به شرایط موجود اَنترنها و رزیدنتها؛ حس ناامیدی در برخی موارد قویتر است و فرد به زندگی خود پایان میدهد.
گلایه از سیاه نماییها
همچنین مهدی تیزرو دبیر شورای صنفی دانشکده پزشکی شهید بهشتی نیز در خصوص دلایل خودکشیهای اخیر دانشجویان دستیاری میگوید: متاسفانه وظایفی که از نظر قانون در شرح وظایف دستیار و کارورز نیست از سمت سایرین حتی سوپروایزر بیمارستان به این دانشجویان تحمیل میشود. از سوی دیگر وقتی دستیار ما یا کارورز ما با این حجم کاری بالا با بیمار یا همراه بیماری مواجه میشود که بدون در نظر گرفتن شرایط بیمارستان صرفاً به دنبال سریعتر راه افتادن کار خود است طبعاً در برخی موارد موجب نزاع میگردد و اتفاقی که در بین سیاه نماییهای رسانهها هرگز دیده نمیشود که دستیار و کارورز ما مورد خشونت جانی و کلامی قرار میگیرد، و حتی سلبریتیهایی که نام مردمی بودن را با خود میکشند نیز به دستیاران و کارورزان رحم نمیکنند و با سیاه نماییهای رسانه ای خود سعی در اهریمنسازی از دانشجویان پزشکی دارند.
وی در ادامه میگوید: مشکل دیگری که وجود دارد سیکل معیوب دستیاری است که دستیار سال بالا ، دستیار سال پایین خود را به شکل فردی تحتالامر خود میداند! و این امر مورد فشار کاری زیاد برای دستیاران سال پایینتر میشود که البته در همگان این موضوع صدق نکرده اما همین تعداد اندک باعث فشارهای روانی و جسمی بالا بر دانشجویان میشود. البته پرسنلهای دیگر مثل سوپروایزرها و … نیز کارهای غیر معمولی را بر دستیاران و کارورزان اعمال میکنند که این کارها نیز باری اضافه و فشار بیشتری بر آنها است.
حقوق زیر دو میلیون تومان!
این دانشجوی رشته پزشکی میافزاید: مسئله بعدی و از همه مهمتر مسئله حقوق کارورزان و دستیاران میباشد. وقتی حقوق یک کارورز یک میلیون و دویست هزارتومان و حقوق یک دستیار یک میلیون و هفتصد هزار تومان بوده چگونه این فرد زندگی خود را اداره کند؟ آیا حجم کاری که بر دوش آنهاست با این حقوق همسان است؟ این حقوق حتی از حقوق پایه کارگری نیز پایینتر بوده و دانشجویان انگیزه و هدفی برای کار و همکاری نمیبینند. در واقع بیشترین خدمات درمانی در بیمارستانهای آموزشی از طرف دانشجویان کارورز و دستیار ارایه میشود و هم حقوق بسیار پایین و هم به حساب نیامدن این دوره برای سابقه کار، خاطر همه دانشجویان را مکدر کرده. بنابراین همه این عوامل روانی-اقتصادی باعث فشارهایی بر کارورزان و دستیاران شده است که بعضاً به فکر مهاجرت و بعضاً به فکر خودکشی میافتند! البته امیدواریم با نگاه مساعدتآمیز وزارت بهداشت، آئیننامه این دانشجویان اصلاح شود تا از حداقل حقوق روانی و مالی خود بهرهمند شوند.
کسانی که با ضرب و زور وارد پزشکی شدند
در ادامه یکی دیگر از رزیدنتهای داخلی یکی از بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران در خصوص وضعیت آموزش دانشجویان دستیاری و برخورد اساتید با آنها به ایسنا گفت: نمیتوانم بگویم آموزش پزشکی کار راحتی است. کسانی که انصراف میدهند یا خودکشی میکنند یا معتاد میشوند، احتمالا همان کسانی هستند که با سهمیه و به ضرب و زور وارد رشته پزشکی شدهاند و توان این کار را نداشتهاند. نباید در این مورد نگران بود چون این مسائل عمومیت ندارد. باید در نظر گرفت که بچهها سال به سال نسبت به گذشته کمسوادتر و مدعیتر میشوند. به همین دلیل اساتید چارهای جز برخوردهای تند و تنبیهکردن ندارند. تازه با این همه سختگیری همه از آموزش پزشکی نالان هستند و مدام از بیسوادی پزشکان گلایه میکنند. اگر این سختگیریها و تندیها نباشد دیگر همان دو صفحه درسی که میخوانند را هم نمیخوانند.
او میگوید: یکی از مشکلاتی که دانشجویان با آن مواجه هستند این است که از لحاظ قانونی رزیدنتها مجاز نیستند در محیط بیرون کار کنند ولی مشکلات مالی آنقدر زیاد است که بعید نیست بیشتر آنها با غیبت در کلاسها و کشیکهای شبانه خود، در بیرون از محیطهای آموزشی به کار مشغول شوند.
مسئولیتهای یک رزیدنت
این دانشجو با تاکید بر اینکه باید درآمد و امکانات رزیدنتها در بیمارستانها مناسب باشد، ادامه میدهد: از یک طرف اساتید میگویند باید در بیمارستان حضور داشته باشید تا درس را یاد بگیرید و از طرف دیگر بیمارستان و گروه آموزشی به دنبال درآمدزایی هستند. با این وجود عملا به نتیجهای میرسیم که رزیدنتها در امور پزشکی آموزش لازم را کسب نمیکنند. در واقع رزیدنتها باید قدم به قدم و تحت نظر استاد مربوطه مراحل آموزشی را طی کنند، این در حالی است که اگر برای بیمار اتفاقی بیفتد استاد به هیچ عنوان خود را مسئول نمیداند!
وی میگوید: از یک رزیدنت انتظار میرود هم درس بخواند و هم همگام با مقالههای روز دنیا اطلاعات خود را بهروز کند، این در حالی است که به علت شرایط سیاسی و اقتصادی موجود، دسترسی رزیدنتها و حتی اعضای هیات علمی به بسیاری از ژورنالهای خارجی محدود است و گاهی پیش میآید که برای دسترسی به چند مقاله ضروری، رزیدنت یا استاد مجبور میشوند مسیرهایی را طی کنند که به طور معمول در سایر کشورها، با دو کلیک و بدون هزینه به دست می آید.
یکی دیگر از دانشجویان رزیدنتی دانشگاه علوم پزشکی ایران به ایسنا می گوید: علی رغم پیگیریها و وعدهها متاسفانه گویا ارادهای جهت حل مشکلات این بخش از جامعه پزشکی وجود ندارد. مسئولین دوران دستیاری و طرح ضریب K را صرفاً دورانگذار میدانند و این دسته از پزشکان عملاً فاقد متولی صنفی هستند. از سوی دیگر ساعات کاری طولانی که گاه به ۴۰ ساعت مداوم میرسد، علاوه بر آسیبهای جسمی و روحی به پزشک، بیمار را در معرض خطای تصمیم گیری کادر درمان قرار میدهد. با وجودی که بنابر قانون ارتقای بهرهوری کارکنان بالینی، پزشکان نباید بیش از ۱۲ ساعت مدوام فعالیت کنند، این موضوع در مورد پزشکان دستیار تخصصی اجرا نمیشود و وزارت بهداشت باید در این مورد پاسخگو باشد.
سیستمی برای ثبت شکایت رزیدنتها وجود ندارد
وی با اشاره به اینکه حیطه وظایف محوله به دستیاران از فعالیتهای علمی و آموزشی تا بعضاً خدمات بهیاری و ایفای نقش منشی گسترده است، میگوید: با توجه به کمبودهای مالی، از دستیار تخصصی به عنوان یک نیروی کار رایگان، به جا و نابجا استفاده میشود. ضمن اینکه هیچ گونه سیستم نظارتی بر عملکرد مدیران گروه های آموزشی نیست گاهی این موضوع منجر به سوء استفاده عضو هیئت علمی از دستیار میشود. همچنین پزشک دستیار تخصصی علاوه بر این که مسئولیت حقوقی درمان بیماران را به عهده دارد و خود ملزم به پرداخت بیمه مسئولیت حرفهای است.
الزام دستیاران به تعهد غیرمنصفانه
این دانشجو می گوید: بنا به شرایط، این قشر گاهی دانشجو، گاهی پزشک و گاهی کارگرند و تعهد غیر منصفانهای که در ابتدای دوره دستیاری از پزشک اخذ میشود، وی را از هر گونه احقاق حقی بینصیب میکند. در حالی که این گروه از هرگونه فعالیت درآمدزا خارج از بیمارستان محرومند و ناچاراً باید به کمک هزینه حدود یک میلیون تومانی وزارت بهداشت برای گذران معیشت و اسکان خانواده خود اکتفا کنند. البته این دوران سخت به چهار سال محدود نمیشود و نظر به اعتقاد وزارت بهداشت مبنی بر تحصیل رایگان پزشک و لزوم اجرای تعهد و خدمت در مناطق محروم، پزشکان جهت گذران طرح ضریب K حدود دو سال در مناطق مورد نیاز وزارت بهداشت مشغول به خدمت میشوند.
این دستیار تخصصی پزشکی ورزشی با بیان این مطلب که پزشکی که به اجبار به شهری دورافتاده کوچانده شده، حتی اختیار فعالیت خصوصی و داشتن مطب را ندارد و باید صرفاً در بیمارستان دولتی خدمت درمانی ارایه دهد، میافزاید: متاسفانه دریافت کارانه بابت این خدمت نیز با تاخیر فراوان روبروست و بیش از یکسال دریافتی پزشکان طرح ضریب K به تاخیر افتاده است. کدام قشری حاضر است با چنین دیرکردی حقوق خود را دریافت کند و زبان به اعتراض نگشاید؟ این پزشک ملزم به ارائه خدمت در هر ساعتی از شبانه روز در بیمارستان دولتی میشود و بابت این خدمت تعرفههای بسیار ناچیزی گاه بیش از یک سال بعد دریافت میکند و بابت آن گاهی مورد هجمههای گوناگون قرار میگیرد.
لازم به ذکر است، اگر چه پدیده مرگ و میر و خودکشی تنها مختص دانشجویان پزشکی نیست، اما دانشجویان این رشته به دلیل شرایط کاریای که دارند اعتقاد پیدا کردهاند که بیش از دیگران قربانی مرگهای ناگهانی در جوانی هستند. تحقیقات هم نشان داده است که شرایط کاری دانشجویان "رزیدنتی" احتمال بیمارشدن، افسردگی و پیری زودرس آنها را نسبت به کسانی که شیفتهای کاری ۳۶ ساعته و یا بیشتر را ندارند و استرس سیستم درمان را تحمل نمیکنند، بیشتر میکند.
به همین جهت بعضاً شاهد خودکشی این دانشجویان در بیمارستانهای دانشگاههای مختلف هستیم. بر این اساس با توجه به شرایط فعلی کشور که با بحران کرونا ویروس مواجه است و دانشجویان دستیاری نیز در خط مقدم مقابله با این بحران قرار دارند، به نظر میرسد با شرایط موجود لازم است مسئولان امر آموزش و درمان وزارت بهداشت با اعمال سیاستها و برنامههایی نظیر افزایش حقالزحمه رزیدنتها و کاهش فشار و ساعتهای کاری آنها، اضافهکردن واحدهای مدیریت و سلامت روان به برنامه درسی پزشکان و اضافهکردن مراقبتهای سلامت روان به برنامه آموزش پزشکی جلوی رایج شدن ناهنجاری خودکشی بین این گروه از نخبگان دانشگاهی را بگیرند.