فریبا بداغی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، درباره عملکرد کاراته ایران در المپیک توکیو اظهار داشت: چند سال است درهای تیم ملی را به روی همه بستند و هیچکس را راه نمیدهند. متأسفانه همه کاراتهکاها را در یک محدودیت قرار دادند تا المپیک برگزار شود. المپیکی که یک بار مصرف بود و نتیجه آن را هم همه تقریباً از قبل میدانستیم. تمام سرمایهها و آیندههای کاراته را کنار گذاشتیم تا فقط به المپیک برویم. برای حضور در المپیک چه اشکهایی که ریخته نشد، چه مربیانی که کنار نرفتند و چه بازیکنانی که سر خورده نشدند. نمیگویم اگر مربی دیگری اعزام شده بود این تیم نتیجه میگرفت، چرا که چوب ضعف مدیریتی خود را خوردیم.
وی در ادامه یادآور شد: در زمان حضورم در تیم ملی برای مسابقات 2012 ازبکستان یک سرمایه ملی جمع و کلی بازیکن نوجوان، جوان، امید و بزرگسال با انتخابیهای بسیار جمع و از تمام مربیان کاربلد در تمامی ردهها استفاده شده بود. این همه وقت برای این کار صرف شد، اما طی این سالها همه آنها یکی پس از دیگری حذف شدند تا ما دیگر هیچ چیزی نداشته باشیم. قرار است بعد از المپیک با کدام بازیکنان به مسابقات برویم؟ برای حضور در المپیک سرمایهسوزی کردیم و حتی حق بازیکنانمان را که خورده شد نتوانستیم بگیریم. مدیر تیمهای ملی بانوان چرا بعد از این نتایج صحبت و یک عذرخواهی نمیکند؟!
سرمربی پیشین تیم ملی کاراته بانوان خاطر نشان کرد: مسئولان فدراسیون کاراته اگر کار و نتیجه گرفتن بلد نبودند، عذرخواهی هم بلد نیستند؟ این کمترین حق جامعه کاراته است، اما آنقدر خودشان را بالا میدانند که حتی یک عذرخواهی نمیکنند و نمیگویند اشتباه کردیم. مسئولان فدراسیون میدانستند که یکی از بازیکنان ما مصدوم است و بازیکن دیگر روحیه ندارد، اما پشت نتایج کاراته وان پنهان شدند. کاراته وانی که با لطف جواد سلیمی خیلی از بچهها نتیجه میگرفتند.
بداغی با اشاره به مصدومیت عباسعلی گفت: به هر حال او مصدومیت داشت و به نظر میرسید از جامعه کاراته پنهان شده بود. فکر میکنم مصدومیت عباسعلی کاملاً خوب نشده بود. هیچ بازیکنی دوست ندارد در المپیک ببازد، هر چند که سطح المپیک را در تمامی رشتهها پایین دیدم. عباسعلی و بهمنیار بازیکنان توانمندی هستند، اما چه اتفاقی میافتد که این نفرات در دور اول بازیکنان رنک یک دنیا را شکست میدهند، اما در دورهای بعدی میبازند؟! اتفاقی که نشان میدهد تقسیمبندی انرژی و ذهنی انجام نشده است و با اولین پیروزی فکر کردند همه چیز تمام شده است.
وی در مورد ضعف سمانه خوشقدم در استفاده از کارتهای خود تصریح کرد: برخلاف شهرام هروی که هر جا کارت کشید، تبدیل به امتیاز شد، در بخش بانوان همه کارتهای ما سوخت. این ضعف فنی یک مربی است و او باید بداند چگونه کارت بکشد. در مسابقه عباسعلی اگر کارت مربیمان نسوخته بود، میتوانستیم در یک صحنه کارت بکشیم و امتیاز بگیریم. نمیگویم اگر من یا مربی دیگری بود این تیم نتیجه میگرفت، اما روش ما برای حضور در این المپیک اخلاقی، درست و فنی نبود.
سرمربی پیشین تیم ملی کاراته بانوان با انتقاد از عملکرد بخش بانوان فدراسیون کاراته اظهار داشت: دیگر بس است. دَرهای تیم ملی را باز کنید. آنها هفت دَر را قفل زده بودند و فقط میخواستند همین بازیکن در اردوها باشند. چه دلیلی دارد که در کنار نفرات المپیکی بازیکنسازی نکردیم؟ چرا نایب رئیس بانوان فدراسیون کاراته از حق و حقوق بازیکنان دیگر دفاع نکرد؟ امینی نایب رئیس بانوان، مدیر تیمهای ملی و عضو کمیته فنی فدراسیون جهانی است، اما در حال حاضر کجاست که جوابگو باشد؟ ایشان نه تنها هیچ عذرخواهی نکرد، بلکه حتی توضیحی نیز نداد تا بدانیم چه اتفاقی افتاده است.
بداغی در پاسخ به این پرسش که نقش چه کسانی در ناکامی بانوان در المپیک برجستهتر بود، گفت: طباطبایی فنی نیست، اما در کار مدیریتی قوی است. او با قبول این موضوع به امینی اعتماد و مسئولیت فنی را به ایشان واگذار کرد، اما این اعتماد جواب نداد. تصمیمات اشتباه نایب رئیس بانوان و سرمربی باعث ناکامی شد. این دوستان هیچ وقت حاضر نشدند از هیچ مربی دیگری کمک بگیرند و کادر فنی تیم ملی بانوان ضعف فنی و رفتاری داشت. هیچکس خواستار حذف حمیده عباسعلی نیست، اما آیا نباید در کنار حمیده دو بازیکن دیگر برای آینده حضور داشتند تا به حمیده نیز کمک کنند و او با آمادگی در المپیک حاضر شود؟
وی در مورد بازیکنسالاری در تیم ملی کاراته بانوان و انتخاب مربی توسط بازیکنان یادآور شد: همیشه بازیکنسالاری در ورزش ایران وجود داشته و در کاراته وحشتناکتر بوده است. بازیکنان فعلی با این تعداد حضور در مسابقات کاراته وان و اعزام باید در المپیک موفقتر بودند. در گذشته برای حضور در یک مسابقه آسیایی ما یک سال در اردو بودیم و به یک مسابقه تدارکاتی نیز اعزام نمیشدیم. در زمان ریاست سمندر و فرجی بازیکنان و مربیان زیادی در رده بانوان ساخته شدند. سیاست آشوری و شاهمحمدی نیز استفاده از مربیان سازنده در رده پایه بود.
سرمربی پیشین تیم ملی کاراته بانوان در پاسخ به این سؤال که در گذشته نیز انتقاداتی به نقشآفرینی و تأثیر دبیر فدراسیون در انتخاب بازیکن وجود داشت، تأکید کرد: درباره آشوری خیلی صحبت میکردند و حداقل در چند سالی که من کار کردم تعداد انتخابیها به قدری زیاد بود تا دیگر حرف و حدیثی نباشد. پگاه زنگنه را در تیم ملی داشتیم که فشار روانی زیادی روی او بود، اما در تمام مسابقات مدال میگرفت. چرا باید فاطمه چالاکی بعد از یک مصدومیت به راحتی کنار گذاشته شود؟ چرا الهه رضازاده که همه حریفان خود را شکست داده بود، الان در کراس فیت فعال است؟ البته برای او خوشحالم که در این رشته نیز موفق است. طراوت خاکسار بازیکنی است که از رده جوانان بالا آمد. او چرا باید حذف شود؟! ما مدتی روی شیما آلسعدی کار کردیم، اما به راحتی خطش زدیم.
بداغی در پایان خاطر نشان کرد: دیگر جاهطلبی و بخور بخور المپیک تمام شده است و بهتر است مسئولان فکری کنند. تمامی سفرهای تیم ملی در دو سال گذشته جنبه توریستی داشت تا ساختن بازیکن. حالا که تورهای دور دنیا تمام شد، وقت کار کردن است و باید مربیای دلسوز و سازنده وارد میدان شوند. امیدوارم موقع اعزامها و مسابقات مهم مربیای نورچشمی اعزام نشوند. در زمان مربیگریام بسیاری من را وابسته به آشوری و شامحمدی میدانستند، اما اعتقاد دارم خوب است حداقل مربی به یک نفر یا جایگاه وفادار و اصالت داشته باشد. باید از کسانی که با هر سیستمی کار میکنند و خودشان را وفق میدهند، دوری کرد.
انتهای پیام/