کد خبر: ۱۸۰۸۴
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۵
پرونده «تجارت» در خصوص وضعیت بحرانی نشریات بخش خصوصی در ایران
190 سال از روزی که میرزا صالح شیرازی کاغذ اخبار را به عنوان نخستین روزنامه چاپی ایران منتشر کرد می گذرد.
روزنامه تجارت-حسین خدنگ؛  بر اساس آمارهای رسمی اکنون و پس از حدود دو قرن از تولد نخستین روزنامه چاپی کشور بیش از شش هزار نشریه دارای مجوز در ایران فعال است که بسیاری از آنان بنا به اعتراف مدیران مسوول و نهادهای مرتبط با نشریات در کشور با مشکلات و مصایب بسیاری دست و پنجه نرم می کنند. سطح درآمد اندک این نشریات در برابر هزینه بالای انتشار سبب شده است برخی از این نشریات به ورطه ورشکستگی و باز ماندن از چرخه انتشار سقوط کنند. چالشهایی که در چند دوره با رشد روزافزون قیمت کاغذ و افزایش هزینه‌های انتشار هر بار چند نشریه را به کام خود فرو برد. فشار این مشکلات به گونه ای بود که سبب شد در واپسین سال از سکانداری دولت نهم مدیران مسوول نشریات با انتشار نامه ای سرگشاده خطاب به "دکتر محمود احمدی نژاد" زبان به اعتراض بگشایند:
«پس از اجراي طرح هدفمند‌شدن يارانه‌ها و به ويژه در يک سال اخير بنا به دلايلي که بر جنابعالي پوشيده نيست برخي از مشکلات و هزينه‌هاي مطبوعات و رسانه‌ها افزايش يافت. برخلاف انتظار، در وضعيت گراني سرسام آور و افزايش تورم و دستمزدها و خدمات چاپ به ناگاه پس از وعده‌هاي چند باره شاهد کاهش بيش از 50 درصدي يارانه‌هاي قانوني مطبوعات بوديم. متاسفانه مشکلات مطبوعات فقط به افزايش قيمت کاغذ و ليتو گرافي و کاهش يارانه منحصر نمي‌شود. مشکلات سراسر بخش‌ها و حاشيه‌هاي چاپ و نشر روزنامه‌ها و نشريات را فرا گرفته است و اگر براي اقتصاد مطبوعات چاره انديشي نشود به يک بحران تمام عيار و پر سرو صدا تبديل خواهد شد. در وهله اول هزاران تن از روزنامه نگاران و شاغلان حوزه مطبوعات و تمام حوزه‌هاي وابسته به لشگر بيکاران خواهند پيوست.»
هر چند در این نامه وضعيت و مشکلات روزنامه‌ها و نشریات بخش خصوصی بحرانی و خزان زده توصیف شده بود اما در این میان بودند نشریاتی که دوران بهاری و پر از نعمتی را سپری می کردند که تنها فرقشان با نشریات خصوصی در دولتی بودنشان بود یا اینکه به برخی از نهادها نظیر شهرداری تهران  وابستگی داشتند و بنا به روایت منتقدان "در حال بلعیدن یارانه نشریات و آگهی‌های دولتی" بودند.
اخیرا دولت یازدهم به منظور شفاف سازی در امور هزینه کردهای رسانه ای اقدام به انتشار فهرست 72 نشریه ای کرد که تاکنون از دستگاه‌های دولتی هزینه‌هایی را بابت تبلیغات دریافت داشته اند. بر اساس این فهرست روزنامه ایران با دریافت حدود یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان در صدر نشریات قرار داشت. روزنامه ایران به عنوان ارگان مطبوعاتی دولت بیشتر از سایرین از این تبلیغات بهره برده بود. بر اساس این گزارش‌ها روزنامه جام جم با 900 میلیون تومان دوم بود و روزنامه اطلاعات با دریافت 700 میلیون تومان در جایگاه بعدی قرار داشت. از سویی دیگر با وجود اینکه بیشتر نشریات کشور را نشریات بخش خصوصی تشکیل می دادند اما بیش از یک سوم کمکهای تبلیغاتی به روزنامه‌های دولتی اختصاص می یافت. این در حالی است که با وجود فعال بودن ۶۰۰۰ نشریه در کشور بر اساس آمارهای منتشر شده با وجود انجام اقدامات فراوان از سوی تیم جدید دولت یازدهم برای تقویت نشریات خصوصی هنوز هم نیمی از کاغذ مصرفی مطبوعات کشور را مجموعه نشریات وابسته به همشهری و شهرداری تهران مصرف می کنند! و همین شاید بهترین توصیف برای تعریف یک امپراطوری رسانه ای باشد که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان در حال ضربه زدن به نشریات خصوصی است.
یکی از این کارشناسان هوشنگ اعلم مدیرمسئول نشریه‌ «آزما»  است که می گوید: نشریات مستقل در برابر نشریات خوش آب و رنگ شهرداری،‌ روی دکه‌ها مغلوب می‌شوند.او می گوید: نشریاتی که با بودجه‌ی شهرداری منتشر می‌شوند از آنجایی که سرمایه‌ی کلانی در اختیار دارند،‌ نشریات خوش آب‌ و رنگ‌تری هستند و دکه‌داران نیز با توجه به ظاهر این نشریات، آن‌ها را روی دکه‌ها قرار می‌دهند. شهرداری نشریات خصوصی را بیچاره کرده است،‌ چراکه نشریات پررنگ و لعاب را با موضوعات متنوع و قیمت ارزان منتشر می‌کند و طبیعتا مخاطب بیشتری به‌سراغ نشریات آن‌ها می‌رود.
آنچه در این میان تعجب آور است ولع و حرص این امپراطوری‌های رسانه ای برای افزایش تعداد نشریات و حضور در عرصه‌های مختلف است که از سیاست و سینما تا آشپزی و ادبیات را در بر می گیرد و این سوال را پیش روی هر کس قرار می دهد که چرا باید نهادی خدماتی به نام شهرداری این گونه و به صورتی بی پایان در حال گسترش باشد. اتفاقی که جز در ایران در هیچ کجای دنیا اتفاق نمی افتد. حضور بخش دولتی و نیمه دولتی در عرصه ای که تلاش می کند به عنوان رکن چهارم دموکراسی ناظری بر فعالیتهای دولت باشد نه خود به عنوان ارگانی تبلیغاتی در پی اشاعه دیدگاه و نظرات خود از طریق بودجه و رانتهای ویژه برآید و فرصت رقابت را از بخش خصوصی دریغ کند.
این چالش گاه انقدر آسیب زا است که سبب می شود در برابر تحریریه‌های چند صد نفره و امکانات ویژه نظیر چاپخانه خصوصی و سازمان آگهی‌هایی با پشتوانه شرکتهای بزرگ اقتصادی نیمه دولتی جایی برای نفس کشیدن دیگر نشریات باقی نماند.
این روند را "خداداد ابراهیمی" مدیرمسوول روزنامه مهران و رییس اتحادیه مطبوعات محلی به زیبایی به "نبردی با شمشیر چوبین" تشبیه می کند که شکست مطبوعات بخش خصوصی را به همراه دارد.
رئیس اتحادبه مطبوعات محلی تاکید می کند: ما مطبوعات محلی داریم با شمشیر چوبین در جبهه فرهنگی می‌جنگیم آن هم با دست خالی، بدون چاپخانه، بدون خبرنگار حرفه‌ای و… دردهای پنهانی هم هست که ما دیده‌ایم اما مدیران نمی‌بینند. هیأت تحریریه یک نفره داریم! آیا باید این رسانه را تعطیل کرد یا دستش را گرفت، بلند کرد و به افتخارش ایستاد. ما باید اینها را ببینیم.
وی با بیان اینکه حکایت مطبوعات محلی و سراسری، حکایت دارا و ندار است افزود: نشریات سراسری در چاپخانه‌های مستقل و با تیراژ بالایی منتشر می شوند. این نشریات با ویژه‌نامه‌هایی که در  ۳۱ استان‌ کشور منتشر می‌کنند موجبات تضعیف مطبوعات محلی را فراهم می کنند.
 ابراهیمی افزود: اغلب مسئولان و سیاستمداران به دلیل لابی‌هایی که صورت می‌گیرد بیشترین توجه را به رسانه‌های سراسری دارند. به اعتقاد بنده اولین آسیب نشریات محلی عدم توجه به قابلیت‌هاست.
" حسن حیدری"مدیر عامل اتحادیه مطبوعات محلی نیز در این خصوص از تبعیضی آشکار بین نشریاتی نظیر همشهری و ایران و جام جم با مطبوعات بخش خصوصی سخن می گوید: مشکلات نشریات خصوصی به دلیل تبعیض‌هایی که صورت می‌گیرد بسیار زیاد است اول باید جلوی این تبعیض‌ها و الزام آگهی دادن به نشریاتی مانند همشهری، ‌جام جم نیز گرفته شود تا به بدنه نشریات به ویژه نشریات محلی پول تزریق شود آنگاه خود این نشریات می‌توانند محتوای با کیفیت تولید کنند.
 وی می گوید: نمایندگان مجلس و شهرداری‌ها اجازه دارند مجوز رسانه داشته باشند و بعد هم تمام آگهی‌ها را به سمت خود جذب کنند. این‌ها یعنی تبعیض. بحث ما این است که باید پول به استان‌ها وارد شود نه اینکه رسانه‌های سراسری آگهی‌های محلی را هم بگیرند و پول از استان خارج شود. ما حتی در بسیاری از استان‌ها کیوسک به تعداد کافی نداریم پس چگونه صحبت از لزوم بالا بردن کیفیت محتوای مطبوعات خصوصی می‌کنیم.
 حیدری می گوید: نشریات محلی نمی‌توانند هزینه بالای کاغذ یا چاپ در چاپخانه خارج از استان را پرداخت کنند. در حال حاضر از ۱۸۰۰ نشریه محلی کشور تنها حدود ۵۰۰ نشریه فعال هستند و مابقی به دلیل مشکلات مالی تعطیل شده است و این متاسفانه یعنی قربانی کردن نشریات محلی و خصوصی کشور به پای امپراطوری کاغذی و رسانه ای. در بحث هزینه‌ها ما اگر به یک نقطه سر به سری میان قیمت تمام شده و درآمد برسیم همچنان به حیات خود ادامه می‌دهیم اما مشکل اینجاست که رسیدن به همین نقطه سر به سر هم تقریبا نشدنی است.
 اگر در نقطه سر به سری هزینه و تولید باشیم در صحنه می‌مانیم اما وقتی رقابت میان بخش دولتی و بخش خصوصی لاغر مثل ما است نتیجه این معادله از قبل مشخص است.
پاشنه آشیل مطبوعات
ورای نتیجه از پیش تعیین شده که قربانی شدن نشریات بخش خصوصی به پای بنگاه‌های رسانه ای بزرگی همچون همشهری است این معادله یک نیمه پنهان دیگر دارد که کارشناسان از آن به عنوان پاشنه آشیل رسانه‌ها یاد می کنند.
"یاسر بابایی" دانش آموخته علوم اجتماعی و از پژوهشگران رسانه ای است که وابستگی نشریات به نهادهای دولتی و نیمه دولتی را آسیبی بزرگ برای رکن چهارم دموکراسی می داند که رسانه را از اجرای وظایف ذاتی خود باز می دارد.
بابایی می گوید: یکی از مهمترین وظایف نشریات بازتاب حقایق و نظارت بر اجرای قانون است و نشریاتی که وابسته به بودجه و یا آگهی‌های دولتی باشند بی شک نمی توانند به خوبی از پس این وظیفه برآیند.
این فعال رسانه ای معتقد است: دولتی بودن نشریات همواره شایبه چشم بستن بر وجه انتقادی نشریات را با خود دارد حتی اگر فلسفه وجودی این نشریات اطلاع رسانی و بیان عملکرد این دستگاه‌ها که البته در قانون به این منظور راهکارهایی نظیر انتشار بولتن و ویژه نامه برای این نهادها پیش بینی شده است.
یاسر بابایی تاکید می کند: هیچ گاه نمی توان انتشار نشریات را به عنوان عملی ناصحیح عنوان کرد اما اگر این کار به قیمت نابودی نشریات بخش خصوصی در رقابتی نابرابر با نشریات دولتی تمام شود باید با این روند مقابله کرد.
این جامعه شناس انتشار نشریه از سوی یک جریان سیاسی یا هر نهاد دیگر را یک روند آگاهانه به منظور تاثیر گذاری بر جامعه و اشاعه نوعی فرهنگ و دیدگاه خاص می داند و تاکید می کند: نشریات به عنوان یکی از راههای اشاعه دیدگاه و فرهنگ خاص همواره در دوران معاصر به عنوان ابزاری تاثیرگذار بکار گرفته شده اند و هر گاه نهادی دست به انتشار نشریه و توزیع آن در ابعاد گسترده زده است باید آن را به عنوان یک ابزار برای رسیدن به یک هدف یا تبلیغ یک نوع جریان فکری در جامعه رصد کرد.
اگر چه در سالهای اخیر همواره از خصوصی سازی به عنوان یک سیاست مصوب یاد شده است اما به نظر می رسد در عرصه فرهنگ و رسانه این رویکرد هیچگاه نتوانسته است حتی به صورتی ناقص هم پیگیر شود و در دنیای رسانه ای نشریات بخش خصوصی در رقابت با نشریات دولتی همواره شکست خورده و محکوم به پا پس کشیدن بوده اند.
یکی از مهمترین علتهای این شکست را کارشناسان و فعالان رسانه ای سیستم توزیع بیمار و نامناسب نشریات ذکر می کنند که در بسیاری از موارد به قربانی شدن نشریات خوب و دیده نشدن آنها از سوی مخاطبان منجر شده است.

تذکرات شهرداری به دکه داران
بر اساس آمارهای رسمی در تهران حدود 1300 دکه‌ی روزنامه‌فروشی وجود دارد که این تعداد برای کلان‌شهری مانند تهران بسیار کم است. به علاوه، همین کیوسک‌های مطبوعاتی برای عرضه‌ی نشریات فضای کافی ندارند. با وجود این مشکلات، شهرداری مدام به‌دلیل سد معبر به دکه‌ها تذکر می‌دهد تا نتوانند نشریات را در فضایی گسترده عرضه کنند. این در شرایط است که دست‌فروشان، موتورسواران و بسیاری از عوامل دیگر در پیاده‌روها سد معبر می‌کنند و کسی آن‌قدر سخت‌گیرانه با آن‌ها برخورد نمی‌کند.
این در حالی است که دکه‌داران به گفته‌ی خودشان، برای تأمین معاش اقدام به فروش محصولات دیگر نیز می‌کنند، و  با فروش دیگر محصولات در دکه‌ها، فضایی که به مطبوعات تعلق می‌گیرد، محدودتر می‌شود.
این در حالی است که بخشی از فروش نشریات به دیده شدن آن‌ها بستگی دارد، نبودن فضای کافی برای عرضه، این امکان را از نشریات می‌گیرد و یکی از مشکلات جدی توزیع است.
به گفته بسیاری از صاحبان رسانه و فعالان رسانه ای اکنون هیچ‌گونه نظارتی بر نحوه‌ توزیع نشریات وجود ندارد. خود توزیع‌کنندگان با توجه به پیش‌فرض‌هایی که دارند، اگر ببینند عکس یا تیتر روی جلد یک نشریه مخاطب ندارد، آن را توزیع نمی‌کنند. البته موضوع فقط جلد نیست، برخی نشریات به دلایلی مورد استقبال مخاطبان قرار می‌گیرند و طبیعتا توزیع‌کنندگان نیز آن‌ها را به‌راحتی توزیع می‌کنند.
در این شبکه نیز با توجه به اینکه دکه‌های روزنامه فروشی با شهرداری ارتباطی مستقیم دارند بر اساس نوعی قانون نانوشته همواره نشریات موسسه‌هایی نظیر همشهری را به چشم دیگری نگاه می کنند . علاوه بر این بسیاری از آنان اعتراف می کنند چون نشریاتی که با بودجه‌ی شهرداری منتشر می‌شوند نشریات خوش آب‌ و رنگ‌تری هستند  دکه‌داران نیز با توجه به ظاهر این نشریات، آن‌ها را در بهترین محل مشاهده در دکه‌ها قرار می‌دهند. این در حالی است که در مورد دیگر نشریات اتفاقهای اینگونه روی نمی دهد.
یک ماهنامه در بهترین حالت، بیش از شش روز روی دکه‌ نمی‌ماند، چون دکه‌داران می‌گویند فضا نداریم. بنابراین برخی نشریات داخل دکه‌ها می‌مانند و اگر به کسی به‌جز گیرنده‌ی نشریه مراجعه شود، از وجود آن اطلاعی نخواهد داشت. در این میان حتی برخی ادعا می کنند دکه داران به نوعی رانتهایی ویژه برای نشریات شهرداری در نظر می گیرند و اگر به دروغ بروید و بگویید این مجله مال شهرداری است، مجله در جای خوبی گذاشته می‌شود تا مخاطب بتواند راحت‌تر آن را ببیند.
علاوه بر این روند بیمار توزیع سید علی میرفتاح از روزنامه نگاران و فعالان رسانه انتشار نشریات از سوی شهرداری را یک معضل می داند که به کوچ نویسندگان خوب و با استعداد از نشریات قدیمی و معتبر بخش خصوصی به این نشریات شده است که با استفاده از منابع کلان خود دستمزدهای بیشتری به آنان پرداخت می کنند.
میرفتاح می گوید: با این اوصاف بخش خصوصی چگونه می‌تواند در این عرصه باقی بماند؟ به‌عنوان مثال مجلات شهرداری برای هر صفحه 100هزار تومان به نویسنده حق‌التحریر می‌دهند،‌ اما وقتی من می‌خواهم مجله منتشر کنم 30هزار تومان هم به‌زور می‌توانم بدهم. با این شرایط، نویسنده طبیعتا با من کار نمی‌کند. از سوی دیگر، اگر برود و با مجلات شهرداری کار کند، مجبور است در قواعد و چارچوب آن‌ها حرکت کند.
این روزنامه نگار معتقد است: میوه‌ی بد این سیاست به این اتفاق منجر می‌شود که نویسندگان خوب یا منزوی می‌شوند یا با انگیزه‌های مالی، کار خود را ادامه می‌دهند. در این میان، یک گروه جوان هم وجود دارد که سواد و دانش ندارد و همه‌ی این‌ها دست به دست هم می‌دهد که شما روی دکه، مجله‌ی خوب کم ببینید.
این روزها و با قدرتمندتر شدن موسساتی نظیر همشهری که به پشتوانه شهرداری و امکانات آن به چاپ و انتشار نشریات در همه زمینه‌ها دست زده است راه برای ادامه فعالیت دیگر نشریات خصوصی که فاقد حمایتهای پولی و معنوی نظیر حمایت شهرداری از این موسسه هستند دارد سخت تر می شود و شاید در آینده نزدیک با ادامه این روند جز نشریاتی که از سوی شهرداری در زمینه‌های مختلف منتشر می شوند نشریه دیگری روی دکه‌های روزنامه فروشی پیدا نشود.
نخستین گامهای یک امپراطوری رسانه ای!
موسسه همشهری که بسیاری از آن به عنوان امپراطوری کاغذی شهرداری یاد می کنند با انتشار روزنامه همشهری در روز ۲۴ آذر سال ۱۳۷۱ همزمان با ولادت حضرت زهرا(س) پا به عرصه مطبوعات گذاشت.
این روزنامه پس از چند سال تبدیل به یک نهاد مطبوعاتی عظیم و چندرسانه‌ای شد که قرار بود توجه به فرهنگ شهرنشینی، مسائل جوانان، مشکلات محلات شهر، محیط زیست، ترافیک، آداب شهروندی، مدیریت شهری، شهر سالم، اوقات‌فراغت و ... را سرلوحه فعالیت خود قرار دهد اما اکنون با انتشار مجلاتی مختلف در زمینه‌های متفاوتی از آشپزی گرفته تا توریسم و دیپلماتیک خیلی وقت است دیگر در جغرافیای تهران و محدوده فعالیتهای تعیین شده برای شهرداری تهران نمی گنجد.
گسترش روزافزون این بنگاه رسانه ای که به واسطه انتشار ده‌ها نشریه در بخشها و حوزه‌های مختلف با قیمتی کمتر از نصف نشریات خصوصی این حوزه‌ها که به واسطه امکانات دولتی این مجلات حاصل شده است سبب شده تا معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد از نشریات بخش خصوصی به ویژه محلی بخواهد آنان نیز با تشکیل بنگاه‌هایی رسانه ای از شرایط نامطلوب فعلی خارج شوند.
حسین انتظامی، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این رابطه در نشست تخصصی آسیب شناسی نشریات خطاب به مدیر مسئولان تاکید کند: همواره به دوستانی که در نشریات محلی فعالیت می کنند تشکیل بنگاه‌های رسانه ای را توصیه می کنم.
این مسوول با اشاره به اینکه در حال حاضر ۶۰۰۰ نشریه در کشور وجود دارد که از این تعداد ۵۸۰۰ نشریه دارای صاحب امتیار است معتقد است: اگر این نشریات تجمیع شده و یک بنگاه رسانه ای را تشکیل دهند هم در هزینه‌ها صرفه جویی می شود هم اینکه قدرت هم افزایی پیدا می کنند و در صورت واحد بودن صاحب امتیاز چند نشریه، یارانه آن‌ها ۲۵درصد افزایش پیدا خواهد کرد.
بر همین اساس شاید باید اعتراف کرد توصیه معاون مطبوعاتی به تشکیل بنگاه رسانه ای در شرایطی که امپراطوری‌های رسانه ای نظیر همشهری به پشتوانه حمایتهای مالی شهرداری تهران و نهادهای مشابه در حال انتشار نشریات گوناگون و قرق کردن فضای رسانه ای کشور هستند تنها راه حل ممکن است تا این جنگ نابرابر به جنگیدن دون کیشوت وار با آسیابهای بادی آن هم با شمشیر چوبی شبیه نباشد و نشریات خصوصی تنها به دلیل اینکه شهرداری تهران از طریق موسسه همشهری در حال خیز برداشتن برای فتح فضای رسانه ای کشور است در این رقابت نابرابر نبرد را نبازند و جامعه رسانه ای به جامعه ای تک صدایی با حضور نشریات این بنگاه رسانه ای تبدیل نشود.

مستعمرات امپراطوری همشهری!
گروه مجلات همشهری، موسسه‌ای رسانه‌ای وابسته به شرکت همشهری متعلق به شهرداری تهران است. این موسسه رسانه‌ای ناشر ۱۹ مجله و یک وبگاه اینترنتی است. تا قبل از سال ۱۳۸۷ موسسه همشهری غیر از روزنامه همشهری هفته‌نامه‌هایی چون همشهری جوان و همشهری خانواده را به عنوان مجلات مستقل منتشر می‌کرد. از‌اين سال، موسسه تصمیم گرفت انتشار بیش از ده مجله جدید را در دستور کار خود قرار دهد و به این وسیله گروه مجلات همشهری پایه‌گذاری شد. از جمله این مجلات می‌توان به همشهری سرزمین من، سرنخ، همشهری علمی، همشهری داستان، همشهری قرآنی، همشهری ورزشی، همشهری پایداری، همشهری کودک و همشهری سینما و تلویزیون اشاره کرد.
 سرعت آماده‌سازی این مجلات و گرفتن مجوزها با هم متفاوت بود و به همین دلیل شروع به کار آنها با یکدیگر تفاوت داشت. سرنخ، سرزمین من، همشهری داستان و همشهری آیه از اولین مجلاتی بودند که منتشر شدند. پس از این نشریات همشهری علمی با خرید امتیاز مجله دانستنی‌ها و با این نام کار خود را آغاز کرد. همچنین همشهری تماشاگر (ورزشی)، همشهری ۲۴ (سینما تلویزیون) و همشهری بچه‌ها در دور بعدی منتشر شدند. از این دوره با عنوان دوره رشد کمّی گروه مجلات نام برده می‌شود که منجر به ورود این موسسه به حوزه‌هایی شد که هیچ سنخیتی با حوزه وظایف شهرداری تهران نداشتند و تنها فضا را برای نفس کشیدن نشریات بخش خصوصی که فاقد حمایتهای دولتی بودند تنگ تر کردند. بر اساس همین سیاست در قیمت گذاری این موسسه روندی را در نظر گرفت تا تمام نشریات منتشر شده بر اساس فرمولی نانوشته با قیمتی معدل نصف قیمت نشریات بخش خصوصی اما با همان کیفیت و تعداد صفحات منتشر شده انتشار یابند تا با سو استفاده از وضعیت اقتصادی مخاطبان به سمت خرید این مجلات که با رانت دولتی و پشتوانه سازمان آگی‌ها و امپراطوری رسانه ای همشهری با قیمتی نصف قیمت نشریات خصوصی منتشر می شوند سوق داده شوند.اکنون در این موسسه نشریات زیر منتشر می شوند که مروری بر قیمت و تعداد صفحات آنها و مقایسه آنها با نشریات بخش خصوصی نشاندهنده یک رقابت نابرابر است. قیمت روی جلد اغلب این نشریات تفاوت چتندانی با قیمت تمام شده ندارد و گاه کمتر از هزینه تمام شده هر نشریه است.
هفته نامه همشهری جوان: همشهری جوان هر هفته در 90 صفحه با قیمت دو هزار تومان به مسائل اجتماعی روز و جوانان می پردازد و رخدادهای فرهنگی کشور را پوشش می‌دهد و در شیوه و نگارش خود تلاش می کند نسل جوان را جذب کند.
هفته نامه همشهری سرنخ: این هفته نامه با قیمت دو هزار تومان در یکصد صفحه هر هفته مهترین اتفاقات اجتماعی و حوادث کشور را منتشر می کند و به پرونده‌های جنایی و اتفاقهای جنجالی می پردازد.
 همشهری تماشاگر: تماشاگر، ویژه نامه ورزشی همشهری است که هر 2 هفته یک بار در یکصد صفحه به قیمت سه هزار تومان روی کیوسک‌های مطبوعاتی می‌آید.
همشهری تندرستی: این مجله به صورت ماهنامه در بیش از 150 صفحه با  قیمت شش هزار تومان منتشر می شود و به مسایل تغذیه و رژیم درمانی می پردازد.
دانستنیها: همشهری با خرید امتیاز این مجله هر 2 هفته یک بار با قیمت سه هزار و پانصد تومان در 136 صفحه منتشر می کند.
 همشهری بچه‌ها: این نشریه که مخاطبانش کودکان و نوجوانان هستند در 52 صفحه با قیمت سه هزار تومان به صورت دو هفته نامه منتشر می شود.
همشهری ماه: همشهری ماه درباره مهمترین رخدادهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی روز کشور در بیش از 130 صفحه با قیمت پنج هزار تومان منتشر می شود.
همشهری دیپلماتیک: این نشریه با مشی سیاسی و روابط بین الملل در 200 صفحه با قیمت هفت هزار تومان هر ماه روی دکه‌های مطبوعاتی می آید.
همشهری سرزمین من: این نشریه که نشریه ای تخصصی در حوزه گردشگری و میراث فرهنگی است در 116 صفحه و با قیمت هفت هزار تومان همچون مجلات دیگر به صورتی تمام رنگی و با کاغذهایی با کیفیت عرضه می شود در حالی که نشریات مشابه آن قیمتی بیش از 15 هزار تومان دارند.
همشهری آیه: بنا به گفته‌های وب سایت موسسه همشهری آیه نشریه‌ای است که در تلاش است تا چارچوب‌های نوعی از سبک زندگی که در آن دین حرف اول و آخر را می زند را پیدا کند. این نشریه مذهبی در 100 صفحه و یا قیمت دو هزار و پانصد تومان منتشر می شود.
 همشهری داستان: این نشریه مجموعه‌ای از داستان‌های ایرانی و خارجی است که جامعه ادبی را به عنوان گروه هدف مد نظر قرار داده و در 260 صفحه با قیمت هفت هزار تومان عرضه می شود.
همشهری پایداری: ماه نامه پایداری به بازخوانی عملیات‌های افتخار آفرین دوران دفاع مقدس و ابتکارات نظامی جبهه اسلام، پرداختن به شهدای گرانقدر این دوران، جمع آوری اطلاعات و تحلیل‌های تازه در 84 صفحه می پردازد.
همشهری دیجیتال: این نشریه به فضای مجازی و تکنولوژِیهای جدید رایانه ای و تلفن همراه می پردازد.
همشهری ۲۴: ویژه نامه سینمایی 24 برای مخاطبان علاقه‌مند به سینما و رسانه‌های تصویری به شکل ماه نامه منتشر می‌شود.خوانندگان این نشریه در 148 صفحه با قیمت پنج هزار تومان با جدیدترین خبرهای سینمایی و تلویزیونی و نقدها و یادداشت‌های روز مواجه می‌شوند.
علاوه بر این‌ها همشهری آشپزی مثبت، همشهری معماری، همشهری اقتصاد، همشهری الف و خردنامه همشهری از دیگر نشریات این موسسه هستند و البته هر چند مدت یکبار چند نشریه جدید به این لیست افزوده می شود. حالا شما مقایسه کنید قیمت نشریات همشهری را در هر حوزه با نشریات مشابه آن حوزه که توسط بخش خصوصی با زحمات فراوان و هزینه بالا منتشر می شود اما به دلیل عدم برخورداری از رانت‌های اقتصادی، با قیمت بالاتری عرضه می شود...

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار