به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، هشتم آذر ایران و ۱+۴ برای ازسرگیری مذاکرات احیای برجام به وین برمیگردند؛ جایی که هیأت ایران به ریاست معاون وزیر خارجه قرار است برای لغو همه تحریمها رایزنی کند و طرفهای مقابل نیز خواستار بازگشت ایران به محدودیتهای هستهای در چارچوب برجام هستند. اینکه در ۳هفته آینده چه پیامهای رسمی و غیررسمی میان طرفها ردوبدل میشود، مشخص نیست، اما موضعگیریها و اظهارنظرها در این بین همچنان ادامه دارد.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مصاحبهای با سیانان گفته که بازرسیهای آژانس از ایران تضعیف شده است. او گفته که اگر میخواهید کسی تأیید کند که کار شما درست بوده و انحرافی رخ نداده است، ما باید توانایی انجام آنچه لازم است را داشته باشیم و در این لحظه ما چنین تواناییای نداریم.
از سوی دیگر سخنگوی وزارت خارجه فرانسه نیز در نشست خبری اعلام کرد که ما به همراه شرکایمان به دقت مراقب این خواهیم ماند که ایران به تعهداتش احترام بگذارد و به رایزنیهای نزدیک برای ارائه پاسخ ادامه خواهیم داد. این موضع در حالی مطرح میشود که فرانسویها در مذاکرات هستهای نیز تلاش داشتند نقش پلیس بد را ایفا کنند و حتی پس از توافق نیز خبرها و خاطراتی با عنوان کارشکنی آنها در مسیر دیپلماسی منتشر شد. بهطور مثال، جان کری در کتاب خاطرات خود نوشته: «وقتی که به وین برگشتیم؛ درحالیکه آماده نهاییکردن اسناد برجام میشدیم، فدریکا موگرینی پیامی دریافت کرد مبنیبر اینکه برای لوران فابیوس سؤالهای جدیدی ایجاد شده که میخواهد قبل از آنکه موگرینی سند را به نیابت از اتحادیه اروپا امضا کند، پاسخ داده شوند.»
براساس خاطرات کری پس از این اتفاق تلاش زیادی برای رایزنی با وزیر خارجه فرانسه و تغییر موضع او انجام شده است. فرانسویها حتی توافق اولیه در لوزان را هم با بهانه ضرورت بررسیهای بیشتر چند روزی به تأخیر انداختند و حالا مواضع آنها در مسیر بازگشت به روند وین نیز چندان کمککننده نیست؛ موضوعی که سفیر سابق ایران در فرانسه به آن اشاره میکند. ابوالقاسم دلفی در گفتوگو با همشهری فضای مذاکرات پیشرو را تشریح میکند و در این بین از نقش اروپاییها و بهویژه فرانسه میگوید. هرچند که معتقد است مواضع اروپایی نمیتواند در مسیر وین کارشکنی جدی ایجاد کند و تفاهم نهایی باید میان تهران و واشنگتن شکل بگیرد. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
بعد از مدتها کشوقوس و بررسیهای وزارت خارجه، تاریخ شروع دوباره مذاکرات وین مشخص شد. آنچه در اعلام موضع آقای باقری دیده میشود، این است که هدف اصلی از این مذاکرات لغو تحریمها علیه ایران است. اما همانطور که از قبل نیز از سوی رئیسجمهوری و وزیر خارجه گفته شده، مذاکرات از نقطه پایان دور ششم آغاز نمیشود بلکه ایران شروطی دارد که ۲ شرط اصلی لغو تمامی تحریمها و تضمین آمریکا برای عدمتکرار خروج از برجام است. این شرایط عمومی مذاکرات از سوی ایران است.
بله، در طرف دیگر آمریکاییها که غیرمستقیم در مذاکرات حضور دارند، انتظار دارند که ما به تعهدات خود در چارچوب توافق هستهای برگردیم تا مذاکرات بتواند در این چارچوب ازسرگرفته شود. در بحث لغو تحریمها نیز اختلافهایی وجود دارد اما بحث تضمین آمریکا برای عدمخروج را باید جزو معضلات گفتوگو محسوب کرد؛ چراکه اگر دو طرف بخواهند وارد این بحث شوند، جادهای طولانی در انتظار آنهاست. علت آن هم این است که در آمریکا هر تعهدی که دولت انجام دهد باید به کنگره برود و تعهدی که از طرف آقای بایدن به کنگره برسد، مشخص نیست که چه سرنوشتی پیدا کند. البته این درصورتی است که آمریکا بپذیرد تعهدی مبنی بر عدمخروج دوباره از برجام به ایران بدهد. به این ترتیب بحث تضمین پیچیده است و باید درباره آن به تفاهمی رسید. به هر حال مذاکره بدهبستان است و دو طرف باید خواستههای خود را در این فضا پیش ببرند.
بله، مواضع ۴ کشور در آن بیانیه اعلام شد. آنها انتقادات و اتهاماتی را به ایران وارد کردند اما فحوای کلام آنها این است که پذیرفتند ایران و آمریکا باید به تعهدات برجامی خود بازگردند. نکته دوم این است که برجام بحث هستهای است و موردی فراتر از موضوعات هستهای در آن وجود ندارد. اگر چه در انتهای بیانیه نکاتی را در این زمینه مطرح کردند که اگر برجام اجرا شود، منجر به صلح و ثبات و دوستی در منطقه میشود. منظور اینکه اروپاییها هر دو کشور را ملزم به بازگشت به تعهدات کردند و نخواستند موضوعی غیر از بحث هستهای به مذاکرات اضافه کنند. اگر به تحولات منطقهای نیز نگاه کنیم نماینده اتحادیه اروپا و نماینده آمریکا در امور ایران نیز به منطقه آمدند و در ظاهر اینطور نمایش میدهند که بحث هستهای را با کشورهای منطقه نیز هماهنگ میکنند. البته من فکر میکنم این نمایشی سیاسی است تا مانع از خرابکاری سعودیها شوند. ما نیز بهعنوان یکی از مذاکرهکنندگان و کشوری که مدعی صلح و ثبات در منطقه هستیم، باید کشورهای منطقه را هم توجیه کنیم و آنها را به طرفهای غربی و حتی روسیه و چین واگذار نکنیم. بنابراین کشورها باید رویکردهای مثبت ما در منطقه را از زبان خودمان بشنوند.
ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که حتی در مذاکرات ۱+۵ نیز گفتوگوها بین ایران و آمریکا بود. در نهایت نیز این دو کشور به توافق رسیدند و برجام شکل گرفت. اما اروپاییها در کنار آمریکا و ایران نقش تسهیلکننده را بازی میکردند و امروز نیز نماینده اتحادیه اروپا نقش هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام را عهدهدار شده است. بنابراین اروپاییها همواره در جهتی حرکت کردند که ایران و آمریکا را در زمانهای مختلف به سمت حل مسائل و مذاکره هدایت کنند. اگر از این منظر نگاه کنیم، به هر حال همه اروپاییها خواستار و حامی مذاکره هستند. اما این ظاهر ماجراست و آلمان، انگلیس و فرانسه هر کدام بسته به منافع خود از زاویهای خاص به این موضوع نگاه میکنند. فرانسویها از ابتدای مذاکرات هستهای همواره مدعی بودند و دنیا نیز شاهد بوده که مواضع سختتری در این زمینه داشتند. به هر حال، فرانسویها خود را از منادیان خلع سلاح هستهای میدانند و در این زمینه ادعاهای بسیاری دارند. اینکه این ادعاها درست است یا نه، بحث دیگری است اما آنها معتقد هستند که بیش از سایرین در این زمینه حساسیت دارند. بهطور مثال، زمان توافق هستهای نیز وزیر خارجه فرانسه توافق اولیه در لوزان را چند روز به تأخیر انداخت؛ چراکه در جریان توافق ایران و آمریکا نبود و در نهایت نیز توافق لوزان بدون هیچ تغییری اعلام شد. صحبتهای اخیر سخنگوی وزارت خارجه فرانسه درباره حساسیت این کشور نسبت به روابط ایران و آژانس نیز نمود و بیانی از موضع فرانسویهاست که تلاش میکنند جلوه بیشتری در این بحثها داشته باشند. اگر وزارت خارجه فرانسه این موضعگیری را انجام نمیداد، قطعا بهتر بود؛ چراکه همه طرفها باید تلاش کنند تا مذاکرات در آرامش انجام شود و از موضعگیریهای تحریکآمیز اجتناب شود. البته این اظهارنظرها تأثیر مستقیمی ندارد چراکه مذاکره اصلی میان ایران و آمریکاست اما کمکی به روند وین نمیکند. با این همه، آنها حداقل در مواضع رسمی حامی برجام و توافق هستهای بودند. آقای مکرون نیز در دوران ترامپ و بایدن بیشترین تلاشها را انجام داد تا گفتوگوها میان ایران و آمریکا شکل بگیرد. بهطور مثال، در اجلاس جی۷ و حضور ترامپ در این اجلاس، فرانسویها مقدماتی فراهم کردند که وزیر خارجه ایران نیز در حاشیه اجلاس حضور پیدا کند و بحثهای خود را با وزیر خارجه فرانسه مطرح کند. بنابراین فرانسویها در بحث هستهای خود را صاحب عله میدانند و چنین ادعایی در این زمینه دارند.
هیچ کشوری حتی روسیه و چین اقدامی در این زمینه انجام نداد. روابط با چین نیز با دورزدن تحریمها انجام شده است. بنابراین اروپاییها بازار ایران را از دست دادند و اگر میخواستند کاری انجام دهند نیز برای آنها امکانپذیر نبود و هیچ کشور و شرکتی در چارچوب برجام شرایط ارتباط با ایران را بهدلیل تحریمهای گسترده آمریکا نداشت. البته اینها دفاع از فرانسه نیست اما بهدلیل تحریمهای شدید هیچ کشور و شرکتی بهدلیل مشکلات آتی امکان همکاری با ایران را نداشت و آخرین شرکتی که ارتباط خود را قطع کرد نیز توتال بود. بنابراین اگر مجموعه بد و بدتری را درنظر بگیریم، فرانسویها بد بودند.
ما نباید به شرایطی دامن بزنیم که اروپا و آمریکا به مواضع مشترکی برسند. نکتهای که راجع به بیانیه ۴ کشور وجود دارد نیز مواضع مشترک آنهاست که در چند سال اخیر وجود نداشت و حتی در اواخر دوران ترامپ مواضع دو طرف از یکدیگر جدا شده بود. لذا باید طوری حرکت کرد که اتحاد اروپا میان آنها اتفاق نیفتد و یکدستشدن غربیها کار را برای ما سختتر میکند. البته ما مدعی هستیم که چین و روسیه نیز آمادگی حمایت کامل از ایران را دارند اما بهنظر نمیرسد این دو کشور چنین ظرفیتی داشته باشند. حتی ممکن است غربیها این دو کشور را هم به سمت خود بکشانند. هر چند امروز روسها و چینیها تا حدودی از ایران و لغو تحریمها حمایت میکنند اما این اعلام مواضع فعلا هزینهای برای آنها ندارد و مشخص نیست که اگر به وضعیت حساس برسیم، ادامه پیدا کند و آنها مواضع فعلی را حفظ کنند.
مذاکرات امروز در بنبست نیست. مواضع ایران و آمریکا روشن است و هیچ مذاکرهای هم به رسیدن هر دو طرف به همه خواستههای خود به توافق نمیرسد. بلکه هر طرفی باید براساس منافع خود و آنچه فکر میکند قابل دسترستر است بهگونهای حرکت کند که به حداکثر خواستههای خود برسد.
طبق اعلام وزارت خارجه، مسئولان مشغول بررسی پرونده بودند. امروز مواضع مشخص و روشن شده و ما باید در چارچوبی حرکت کنیم که آمریکاییها را وادار به اجابت خواستههای خود کنیم. آمریکاییها نیز اعلام کردند که بازگشت ایران به برجام به معنی لغو تحریمهایی است که بر اقتصاد کلان ایران تأثیر گذاشته است. بنابراین، ایران و آمریکا باید در این بین به تفاهمی برسند. امروز آمریکا در مذاکرات نیست و اروپاییها بین تهران و واشنگتن میانجی و انتقالدهنده پیام هستند. بنابراین جمعبندی مواضع ۲ کشور به یکدیگر منتقل میشود. اگر شرایطی فراهم شود که مذاکرات میان ۱+۵ انجام شود و به شکل مستقیم مسائل میان دو طرف طرح شود، امیدواری برای رسیدن به راهحل بیشتر است؛ چراکه آمریکاییها نیز مشکلاتی در منطقه دارند که میدانند با رسیدن توافق با ایران کمتر میشود. بنابراین آمریکاییها ظرفیت جلوآمدن در برجام و تعدیل مواضع خود به شرط تعدیل متقابل و رسیدن به تفاهم مختصر و مفید را دارند تا از مرحله فعلی عبور کنیم. البته این مشروط به این است که ما مذاکرات وین و برجام را در چارچوب منافع کلی خود ببینیم و اعلامشده که ایران مذاکره برای مذاکره انجام نمیدهد و به شرط هدفمند و سودمندبودن پای میز مذاکره مینشیند.