روزنامه تجارت- حسین خدنگ؛ وجه مشترک نسلی که بعد از شور و هیجان پیروزی انقلاب اسلامی
در بحبوحه جنگ و دلواپسیهای آن یکرنگ بود و یک شکل می پوشید و یکسان
روزگار می گذارند. نسلی بدون تقسیم بندی جغرافیایی شمال و جنوب شهر با
رویای جامعه ای در رفاه و بدون اختلاف طبقاتی. نسلی بدون خط کشی، بی
رانت و خط ویژه! نسلی که با انتشار خبر فروش خودنویسهای 60 میلیون تومانی
به بالا به خودکارهای بیک فکر می کند. به نشانههای اختلاف فاحش طبقاتی
که دیگر تنها در شمال و جنوب شهر خلاصه نمی شود و کم کم دارد به
خودنویس و ساعت و عینک آدمها می رسد. خودنویسهایی 60 میلیون تومانی،
ساعتهایی 170 میلیون تومانی و عینکهایی 18 میلیون تومانی. کالاهایی که
این روزها در مناطق خاصی از تهران به فروش می رسند و نمادهایی کوچک از
تبی وحشتناک به نام تجمل گرایی و اشرافی گری در جامعه هستند. تبی که چند
سال است به جان ایرانیها افتاده است و تهران را به پایتخت تجمل تبدیل
کرده است. تجملی که این روزها در خودنویسها و ساعتها و عینکهای مارک
دار موج می زند و برای رمزگشایی از آن باید همپای این سطرها خیابانها و
مراکز خرید تهران را زیر پا گذاشت.
در جستجویی خودنویسهایی ویژهحکایت
رسیدن از خودکار بیک به خودنویسهای الماس نشان 60 میلیون تومانی در
تهران قدمتی دارد تنها به اندازه نیم قرن. در ایران کمتر دانش آموز،
دانشجو یا کارمندی است که یک بار خودکار بیک دستش نگرفته باشد. اهالی
قلم حداقل یک بار هم که شده بیک را امتحان کرده اند. بیک اصالتا یک
برند انگلیسی است. در سال 1945 بعد از جنگ جهانی دوم "مارسل بیچ" و
"ادوارد بافارد" در "سلیچی" در حومه شهر پاریس یک موسسه تجاری خودکار
و مداد به نام PPA برپا کردند.
در سال 1949 گروه طراحان «رکولتاج
پلاستیک» در موسسه تجاری PPA طرح اولیه خودکار بیک را ارائه دادند.
بیچ نیز نام خانوادگی خود را که Bich بود کوتاه کرد و از آن Bic را
برگرفت و بر کارخانه خود گذاشت.
همچنین نام موسسه PPA را نیز به بیک
تغییر داد و به این ترتیب از سال 1950 تولید خودکار بیک آغاز شد و به
دلیل دوران جنگ، ابتدا این خودکار را خودکار اتمی نامیدند. در سال
1959 خودکار بیک توسط آقای بیچ به آمریکا صادر شد.
قیمت پایین و روان
بودن این خودکارها برای نوشتن مورد توجه عامه مردم قرار گرفت.
بنابراین در سال 1965 وزارت آموزش فرانسه اجازه داد تا دانش آموزان که
تا آن زمان با خودنویس تکالیف شان را می نوشتند با خودکار بیک تکالیف
خود را بنویسند. به این ترتیب خودکار بیک میان دانش آموزان به عنوان یک
وسیله نوشتاری اصلی شناخته و به سراسر جهان صادر شد.
در ایران
خانواده رفوگران که سالها در تجارت نوشت افزار و خودكار مشغول بودند
به تاسيس كارخانه توليد خودكار بيك در سال 1342 اقدام نمودند.
آن
روزها خودكار بيك حرف اول را درايران ميزد؛ اما بعدها خودكار خارجي
جاي توليد ملي را گرفته و كارخانه بيك با توليد كميمشغول فعاليت بود.
اما دوام نیاورد و از روزهای اوجش فاصله گرفت. حالا اما در سایتهای
فروش اقلام لوکس خودکار و خودنویسهای خاصی با برندهای معتبر دنیا
مانند: پارکر، واترمن، تونینو لامبورگینی و... پیدا می شود. این شرکتها
سالهاست در عرصه تولید نوشت ابزار مشغول به فعالیت هستند و برخی
نمونههای بسیار لوکس نیز در میان خودکارهای آنها دیده می شود.
شرکت
واترمن در فرانسه واقع شده است و نزدیک به 130 سال قدمت دارد. در
تاریخچه این شرکت آمده است که آنها ابداع کننده گیره برای خودکار و
خودنویس بوده اند و در طول سالها دستاوردهای مختلف داشته اند اما
از سال 2000 به طور جدی وارد تولید خودکارهای لوکس شده است و شیک ترین
خودکار خود را که چند میلیون دلار قیمت دارد به نام "الگانس" در
سال 2009 تولید کرده است. تعداد خودکارهایی که از این شرکت در ایران
فروخته می شود و به عنوان یک برند لوکس شناخته می شود، بیشتر از دیگر
برندهاست. خودکارهای واترمن بیش از 1.5 میلیون تومان قیمت دارند و گاهی
حتی به 7 میلیون تومان هم می رسند اما دلیل اصلی این قیمت بالا،
استفاده از موادی مانند طلا، نقره و پلاتین در ساخت بدنه نوشت افزار
است.
به گفته یکی از فروشندگان، این خودنویسهای میلیونی را خریداران
به نیت هدیه دادن و کادو می خرند و در این بازار برندهایی مثل پارکر
و واترمن از پرفروش ترین برندهای بازار است اما خرید یک خودکار مشکی
گیرهطلا یکمیلیون و 200هزار تومان برای شما هزینه در بر خواهد داشت.
اگر
خواهان گرانترینها هم که باشید در این بازار و پشت همین ویترینها
خودنویس اکسپشن تمام طلا را میتوانید به قیمت هشتمیلیون تومان خریداری
کنید. اکسپشن تایم طلا ششمیلیون تومانی هم برای خود جایگاهی دارد بین
این نوشتافزارها. ادسون مشکی گیره پلاتین چهارمیلیونی، الگانس مشکی
گیره طلا دومیلیون تومانی در کنار پریمر دولوکس یکمیلیون و 500هزار
تومانی و سرنیت آبی گیره طلا دومیلیون تومانی تنها بخشی از نوشتافزارهای
لوکس و نشانداری هستند که در ویترین جا خوش کردهاند.اینها تنها
خودنویسهای میلیونی عادی بازار هستند و اگر در بند هزینه و دخل و
خرج نباشید می رسید به خودنویسهای جواهرنشان، خودنویسهایی که
شناسنامه دارند، شماره سریال دارند، سند دارند، شماره بدنه
دارند، تشریفات نمایش دارند و از همه مهمتر خریدار دارند،
خریدارهای خاص. خریدارهایی که بنا به شایعات برخی رسانهها یا ادعای
برخی از فروشندگان جزو هیات مدیره شرکتها یا مدیرانی هستند که این
خودنویسها را به عنوان تقدیر و پاداش و هدیه دریافت می کنند. شاید
برای شما هم جالب باشد که بدانید طلای 24عیار، پلاتین، زمرد، یاقوت و
برلیان هر کدام سهمی در شناسنامه این خودنویسها دارند. به قول معروف
بالاخره اینجا تهران است، پایتخت تجملگرایی ایران و در این پایتخت خرید و
فروش خودنویسهای 60میلیون تومانی چندان هم دور از ذهن نیست.
ساعت به وقت برندهای سوییسیدر
پایتخت پهناور ایران مراکز خریدی وجود دارند که فقط قشر خاصی از جامعه
می توانند از آنها خرید کنند. از جمله آنها باید به مرکز خرید مریم
در خیابان فرشته اشاره کرد. اصولا مردم از این پاساژ به عنوان آخر دنیا
یاد می کنند زیرا همه قیمتهای این مرکز خرید به طور باورنکردنی بالا
هستند. به طور مثال تنها کالای ارزان قیمتی که می توان در این پاساژ
پیدا کرد، شالهای مردانه است که حدود 200 هزار تومان قیمت دارند.
پاساژ گران قیمت دیگر شهر تهران، مرکز خرید جام جم است. این مرکز در
خیابان ولی عصر روبه روی صدا و سیما واقع شده است و در آن انواع پوشاک،
کیف و کفش و زیورآلات با قیمتهای گران به فروش می رسند. در همین ردیف
نیز باید به مرکز خرید محمودیه اشاره کنیم که به قطب ساعتهای لوکس
پایتخت مشهور است. در این پاساژ ساعتی زیر دو میلیون تومان نمی توانید
پیدا کنید.
پاساژ محمودیه مرکز خرید لوکس و گران قیمت و قطب
ساعتهای لوکس شهر تهران است. این پاساژ همان طور که از نامش پیداست در
محله محمودیه تهران بالاتر از پارک وی واقع شده است. شاید جالب باشد
بگوییم در این پاساژ زمان روی قیمتها ایستاده است. مرکز خرید محمودیه
فقط بورس ساعتهای لوکس است اما برندهایی همچون تگ هویر و رولکس هم که
قیمتهایشان بیداد می کنند. ساعتهای این برندها از 40 تا 170 میلیون
تومان قیمت دارند.
مشتریان این ساعتها نیز در زمره همان مشتریان
خودنویسهای میلیونی هستند و از سیاستمداران تا بازیگران و فوتبالیستها
و جوانان بالای شهر را شامل می شوند.
این در حالی است که تا چند سال
قبل در نبود نمایندگیهای معتبر بسیاری برای خرید ساعت یا به کشورهای
حاشیه خلیج فارس سفر می کردند یا به صورت موردی نسبت به خرید کالاهایی
که به صورت مسافرتی وارد کشور شده بود اقدام می کردند.
در این
میان گاه حتی جنسهایی بدل و کپی شده به عنوان جنس اصلی به خریداران
قالب می شد اما این روزها شرایط به کلی با چند سال قبل متفاوت است.
در
چند سال اخیر شرکتهای ساعت سازی دنیا به ویژه شرکتهای سوئیسی که
صاحبنام در دنیا به لحاظ تولید ساعت هستند، سعی می کنند تا با سرمایه
گذاری جدی در ایران از فروش بدل ساعتهای خود جلوگیری کرده و ارزش و
اعتبار برند خود را در بازار ایران حفظ کنند. این ساعتها که نام واقعی
برند را به یدک می کشند در بازار ایران با قیمتهای گزاف و بسیار
بالایی به خود برندبازان ایرانی داده می شوند. قیمت برخی از ساعتهای
به اصطلاح دست ساز بسیار نجومی است و تنها طیف بسیار محدودی را در
ایران شامل می شود. یکی از برندهای مطرح سوئیسی، در مهرماه سال 90 با
احتساب دلار 1226 تومانی قیمت پایه ای نزدیک به 500 میلیون تومانی داشت و
حتی برخی از انواع آن تا یک میلیارد تومان نیز قیمت گذاری می شد.
واردکنندگان
این برندهای لوکس با ادعای دست ساز بودن ساعتها، کلکسیونرهای ایرانی و
افرادی که از اعتماد به نفس قابل توجهی برخوردار هستند را به عنوان
گروه مخاطبان این محصول معرفی می کنند. این محصولات در زمان ورود به
بازار کشورمان در رنج قیمت پنج هزار تا یک میلیون دلار عرضه شد. رقمی که
با احتساب دلار امروز سر به میلیاردها تومان می زند.
براساس
گزارشهای رسانهها «رنو پرته» مدیر منطقه خلیج فارس برند ژژلوکولتر که
یکی از 12 برند معتبر و دارای نمایندگی در ایران است در زمان رونمایی
از این محصول گفته بود: بازار ایران بازاری جوان و قابل اتکاست و بسیاری
از کلکسیونرهای ایرانی به راحتی می توانند مخاطبان این ساعتهای گرانقیمت و
لوکس باشند.مخاطبانی که به گفته سعید لیلاز کارشناس اقتصادی، طبقه ای
نوظهور هستند که در فضای غبارآلود اقتصادی کشور این طبقه نوظهور
فرصتهای مناسبی برای بهره مندی از رانت دارند. برای مثال ایجاد فاصله
نرخ رسمی بهره با نرخ تورم کشور باعث شد تا کسانی که وامهای کلان بانکی
دریافت کرده اند به سودهای کلانی هم دست یابند. در رابطه با واردات
کالاهای لوکس نرخهای تعرفه واردات افزایش نداشته و دولت با ارائه ارز
مرجع، واردکنندگان را در امر واردات حمایت کرده است.
لیلاز معتقد
است: نوکیسهها یا همان طبقه نوظهور جامعه در چند سال اخیر از طریق
رانتهای دولتی به سودهای کلانی رسیده اند. خود این امر هم باعث
افزایش کالاهای لوکس در کشور شده است. زمانی که ثروت از یک حدی فراتر
برود تشخص و تفاخر افراد هم به نسبت بالاتر می رود. وقتی کسی ماهانه
درآمدی نزدیک به 10 میلیارد تومان داشته باشد، به صورت عادی توان
خرید یک ساعت یک میلیاردی را هم خواهد داشت. بر اساس علم اقتصادی هدف
انسان از خرید کالا مطلوبیتی است که پس از خرید به وجود می آید.
افراد برای به رخ کشیدن وجه تمایز خودشان هزینههای کلانی می پردازند
که خرید یک ساعت گرانقیمت و لوکس امری عادی در این زمینه است.برای پاسخ
به این سوال که چرا گرانقیمت ترین برندهای دنیا در بازار ایران وجود
دارند و به فروش می رسند باید نقبی به شرایط اقتصادی کشور و سخنان
کارشناسان اقتصادی زد. لیلاز معتقد است: برای هر پدیده ای باید به
دنبال علت اقتصادی باشیم. ورود کالاهای لوکس و گرانقیمت به بازار کشور
در سالهای اخیر تقریبا چند برابر شده است. علت آن هم در درجه اول این
است که در اثر نوسانات اقتصادی و اجتماعی عظیم کشورمان در چند سال
اخیر، طبقه ای نوکیسه ظهور کرده اند که مخاطبان اصلی این محصولات را
تشکیل می دهند. این گروه که عمدتا بر اثر تصمیم گیریهای اقتصادی و
اجتماعی دولت شکل می گیرند، از نظر اقتصادی بسیار پر قدرت بوده و
منابع عظیم مالی را در اختیار دارند و به تبع بخش قابل توجهی از این
منابع را به خرید کالاهای لوکس اختصاص می دهند.این در حالی است که به
دستور وزارت صنعت، معدن و تجارت ورود کالاهای لوکس شامل لوازم خانگی،
خودرو، لوستر، مبلمان، انواع وسایل آشپزخانه، ظروف آشپزخانه، لوازم آرایشی
صورت و مو، لوازم لباس، چرم و پوست دباغی شده، ساعت مچی، لوازم موسیقی
و... ممنوع اعلام شده است، اما تمامی نمایندگیهای برندهای مطرح و ممنوع
در سطح شهر تهران فعال هستند و خدمات و محصولات را به مشتریان خود
ارائه می دهند.
بورس اصلی معاملات ساعتهای مچی در پاساژ قیطریه،
واقع در بازار بزرگ تهران است که اولین و قدیمی ترین بورس شناخته شده
ساعت در ایران است. بازارهای دیگری نیز همچون سرای چیت ساز و پاساژ طلا
در حوالی بازار بزرگ، چند سالی است که به بورس فروش ساعتهای مچی تبدیل
شده است. در حال حاضر بیش از 200مارک مختلف از ساعتهای مچی در ایران
وجود دارد که در این نقاط به فروش می رسد، اما مشتریان این مراکز
بیشتر طبقه متوسط جامعه هستند که سود کمتری را از آن فروشندگان می
کنند. مراکز خرید شمال تهران که در چند سال اخیر رشد قارچ گونه ای
کاشته بیشتر پذیرای برندهای مطرح خارجی به خصوص سوئیسی بوده است. مهم
ترین برندهای ساعت در گالریهای تهران و مراکز شمال تهران خرید و فروش
می شوند. در روزهایی که تب خرید اجناس مارک دار در میان جوانان بالا
گرفته، جنسهایی که از نظر شکل و ظاهر هم چنگی به دل نمی زنند و تنها نام
برند را به یدک می کشند، خواستنی تر و پرطرفدارتر از محصولات دیگر
هستند. بسیاری از اجناسی که در دست دستفروشان و خریداران درحال
چرخیدن است با کپی برداری از نام و نشان تجاری یک کمپانی بزرگ ساخته شده
و با اختلاف قیمت بسیاری در بازارهای کاذب به فروش می رسد. روایتی وجود
دارد که می گوید یک جمله مشهور ورد زبان ساعتسازان سوئيسی است:
«سوئيسيها ميگويند ما براي نيم درصد از مردم كشورهاي مختلف ساعت
توليد ميكنيم. يعني جامعه هدف آنها درايران تنها نيمدرصد مردم
كشور است. چون افرادي كه به دنبالاين ساعتها ميآيند اولاً جيبهای
پرپولي و ثانیا سليقههاي خاصي دارند. ساعتهاي گرانقيمت همگی دستساز
هستند و تعداد محدودي از آنها توليد ميشود. حتي بعضي از ساعتها
پيشفروش ميشوند. دليل اصلي گرانياين ساعتها، برند آنهاست. درست است
كه طلا و سنگهاي قيمتي هم در آنها به كار رفته و همگي دستساز هستند
اما برندها دراين ميان نقش تعيينكنندهاي بازي ميكنند.»
به نظر
می رسد این روزها اگر اهل معامله باشید باید ساعت گرانقیمت و مارک دار
به دست ببندید اما اگر از پس قیمتش چند میلیونی آن بر بیایید. هر چند
بستن یک ساعت مارکدار همه شرط مورد نیاز برای جزو از ما بهتران شدن شما
نیست و عینکتان هم این روزها باید به ساعت و خودنویس میلیونی تان
بیاید!!!
تهران از پشت شیشه عینکهای 18 میلیونی! بسیاری از افرادی
که از روی اجبار یا برای محافظت از چشمان خود از عینک استفاده میکنند
شاید هیچگاه باور نکنند که این وسیله میتواند با قیمتی حدود 18
میلیون تومان هم فروخته شود. در حالی که بخش عمدهای از عینکها از چین
وارد میشوند و در مقابل دیگر عینکها با قیمت بسیار پایینی فروخته
میشوند.
استفاده از عینک، چه طبی و چه آفتابی در مرحله اول برای
محافظت از چشم و بهبود بینایی مورد توجه قرار میگیرد اما همین کالا
میتواند جنبه کالای لوکس پیدا کند بعضا با قیمتهای نجومی به فروش
برسد. تفاوت در قیمت عینکهای موجود در بازار به ویژگیهای مختلفی از
جمله جنس بدنه، زیبایی ظاهری و در مورد عینکهای آفتابی به ویژگیهای
شیشه استفاده شده در آن برمیگردد اما نکته مهم اینجاست که این
تفاوتها چگونه میتواند سبب اختلاف 18 میلیون تومانی در انواع آنها
شود؟ گزارش ایسنا از یکی از بازارهای عینک در تهران نشان میدهد که هر
کدام از مغازههای عینکفروشی شیوه کاری خود را دارند؛ برای مثال برخی
از این مغازهها فروش عینک را از 70 هزار تومان آغاز میکنند و در نهایت
قیمتهایی در بازه یک میلیون تومان در ویترین آنها به چشم میخورد. از
سوی دیگر برخی مغازهها عینکهایی با قیمتهای بالاتر و تا نرخ 10 میلیون
تومان نیز در همان محل عرضه میکنند.
یکی از فروشندهها در این
زمینه میگوید کسی که به دنبال خرید عینک باشد، میتواند با 100 هزار
تومان نیز یک عینک قابل استفاده بخرد اما برخی از مشتریان به دنبال
خرید عینک با برندهای خارجی هستند که همین امر قیمت عینک را بالا
میبرد.در این بازار برخی عینکهای خاص با قیمتهای 17 تا 18 میلیون
تومان نیز میفروشند که البته این عینکها مشتریان خاص خود را دارد.
به
گفته فروشندگان اغلب مردم عینکهایی را در بازه 300 تا 600 هزار تومان
برای خرید انتخاب میکنند که کیفیت و طراحی خوبی دارد.
نگاهی به
آمار واردات عینک آفتابی در اولین ماه سال جاری نشان میدهد که 1646
کیلوگرم از این نوع عینک به ارزش 38 هزار و 31 دلار به کشور وارد شده که
بخش عمده این واردات از کشور چین بوده است.
در همین میان اختلاف
قیمت عینکهای وارد شده از چین با کشورهای دیگر نیز بسیار محسوس است؛ به
طوریکه 1248 کیلوگرم عینک از چین به ارزش 12 هزار و 32 دلار وارد کشور
شده، در حالی که واردات تنها 200 کیلوگرم عینک در این مدت از ایتالیا
ارزشی برابر 16 هزار و 309 دلار داشته است.
همین امر در زمینه
عینکهای طبی نیز صدق میکند؛ به گونهای که از مجموع 3647 کیلوگرم عینک
طبی وارد شده به کشور به ارزش 61 هزار و 873 دلار معادل 3255 کیلوگرم
آن از چین وارد شده که تنها حدود 16 هزار دلار از کل واردات را شامل
میشود و 392 کیلوگرم از عینکهای وارد شده از جمهوری کره سهم 46 هزار
دلاری از واردات دارد.
به این ترتیب به نظر میرسد که عینکهای
وارد شده از کشور چین قیمت بسیار پایینتری نسبت به عینکهای وارد شده
از دیگر کشورها دارند. این در حالی است که در بسیاری از مغازههای
تهران این عینکها که به صورت کیلویی وارد کشور شده اند با کمی تغییر
در نوع بسته بندی با قیمتهای نجومی به فروش می رسند.
این در حالی
است که فروشندگان عینک مدعی هستند عینکها از نمایندگی برندهای مختلف
تهیه میشود که البته هیچکدام نمایندگی رسمی نیستند.
نیم نگاهی به
بازار آشفته عینک در تهران نشان می دهد که عینکهای آفتابی و طبی بازه
قیمتی در حدود 70 هزار تومان تا 18 میلیون تومان دارند که البته عمده
مردم عینکهایی با قیمت 300 تا 600 هزار تومان میخرند اما برخی از
مشتریان جوان همچون مشتریان خودنویسها و ساعتها به دنبال برندهایی خاص
در بازار می گردند و صد البته همچون آنها در ازای این برندها حاضرند
حسابی جیبها را خالی کنند این در حالی است که در این بازار به اعتراف
رییس اتحادیه سازندگان و فروشندگان عینک هیچگاه نمی توان با یک نظر و بر
اساس سخنان فروشندگانی که بیشترشان بدون مجوز کسب و خارج از این
اتحادیه هستند اصل و بدل بودن یک عینک را به سادگی تشخیص داد.
حمید
ثابت می گوید: قاچاق در این حوزه زیاد است و عینکهای غیراستاندارد
چینی به نام اصل به بازار عرضه میشوند و سودجویان نیز عینکهای
غیراستاندارد را با عنوان مارکهای اصلی میفروشند.عینکهای برند
اروپایی معمولا از ایتالیا، آلمان و فرانسه وارد میشوند اما متاسفانه
قاچاق عینکهای آفتابی و طبی زیاد است، چون تعرفه آن بالاست.البته ثابت
قدم درباره مشتریان عینکهای چند ده میلیون تومانی تاکید می کند
عینکهای تزیینی که معمولا بنا به درخواست مشتری از سنگهای قیمتی یا طلا و
جواهر در آنها استفاده میشود، قیمت مشخصی ندارد و بر اساس میزان
مواد استفاده شده قیمتگذاری میشود.ثابت قدم با بیان اینکه در حال
حاضر حدود 700 واحد صنفی مجاز و 300 واحد در حال اقدام داریم، می
افزاید: عینکهایی که در گوشه خیابانها به فروش میرسند 100 درصد
غیراستاندارد هستند و تماما به صورت قاچاق وارد میشوند. حتی مارکهای
معتبر نیز از پنج تا 30 هزار تومان به فروش میرسند و در برخی مواقع
شاهدیم که در یکسری از بوتیکها نیز عینکهای غیراستاندارد به فروش
میرسددر حال حاضر حرف اول را در زمینه تولید و عرضه عینکهای آفتابی،
کشور ایتالیا و در عینکهای طبی کشور آلمان میزند اما هیچ کدام از این
برندها به صورت رسمی در ایران نمایندگی ندارند و به نظر می رسد در
این بازار تنها باید با اعتماد به سخنان فروشندگان و تجربه شخصی به
خرید دست زد اما بی شک برای کسانی که حاضرند 18 میلیون تومان برای
خرید یک عینک هزینه کنند این ضرر و زیانهای احتمالی در روند زندگی شان
بی تاثیرند. اما اگر شما جز این دسته از افراد نیستید بدانید که
متاسفانه یا خوشبختانه به خاطر این که اکثر برندهای بزرگ کالاهای لوکس چون
ساعت، ظرف و ظروف، ادکلن، کفش و لباس و ... در ایران نمایندگی رسمی
ندارند، نمونههای تقلب و جابه جافروشی در فروشگاههای گرانقیمت زیاد
به چشم آمده است و حواستان باید حسابی جمع باشد جنس اصل بخرید که آن هم
از دو حال بیرون نیست! حالت اول این است که این اجناس در همین تهران
خودمان و در کارگاههای تولیدی وطنی دوخته یا ساخته شده است؛
کارگاههایی که البته آنقدر ماهر و تمیزکارند که تفاوت اصل یا غیراصل
بودن کالا بجز از سوی افراد خبره، برای دیگران بسختی امکان پذیر است.
این روزها با مراجعه ای به برخی نقاط بازار تهران یا میادین جنوبی براحتی
می توان مراکزی را یافت که مارک و برند برای نصب روی برخی کالاها تولید
می کند، اما حالت دوم زمانی است که جنس تولید ایران نیست، اما تولید
خود کشور صاحب برند هم نیست و گاه حتی تولید اجناس آن برند در خود
کشور اصلی متوقف و لیسانس استفاده از نام آن به کشورهای دیگر فروخته یا
اجاره داده شده است.به این ترتیب شما برند آلمانی را می خرید، اما این
جنس واقعا دارای کیفیت آلمان نیست پس این بار که برای خرید وارد مغازه
ای شدید این گزارش را حتمن به یاد داشته باشید!
وقتي قيمت ها چند برابر مي شود...وقتی
قیمت خرید یک جفت کفش معمولی قابل قبول ایرانی در فروشگاههای میدان
فردوسی، به نزدیک 150 هزار تومان می رسد، تصور این که یک جفت کفش مرغوب
ایتالیایی دارای برند معتبر ده برابر این قیمت و مثلا حدود 1.5 میلیون
تومان باشد انتظار بیجایی نیست ولی اگر همین عدد را قرینه ببینید و با
قیمت 5.1 میلیون تومان برای خرید یک جفت کفش روبه رو شوید، به احتمال
زیاد متحیر خواهید شد.حتی اگر فروشنده مدعی شود خود به آفریقا رفته و
چند سوسمار، تمساح و افعی را با دستانش شکار کرده تا با پوستشان چنین
کفشی بدوزد! البته بی شک اگر چند روزی به او فرصت بدهید می تواند یک
جفت کفش اعلای لویی ویتون هم برایتان تهیه کند، ولی قیمت آن حدود 14
میلیون تومان است!در مراکز خرید شمال شهر یک ست کراوات و گیره و دکمه
سردستهای جواهرنشان مارک به 19 میلیون تومان قیمت فروش می روند. قطعا
کسی که کفش، کراوات و گیره و دکمه سردستی به این قیمت تهیه می کند از
خرید کت و شلوار 52 میلیون تومانی همان مارک هم صرف نظر نمی
کند.پیراهنهایی با قیمت سه میلیون و 300 هزار تومان، لباس زیرهایی به
قیمت 380 هزار تومان و جورابهایی به قیمت 180 هزار تومان از دیگر کالاهای
موجود بود. البته برخی فروشندهها می گفتند در یکی از خیابانهای
فرعی بزرگراه آفریقا، بوتیک خانگی وسیعی وجود دارد که به عرضه لباسهای
فوق العاده لوکس تر مردانه هم می پردازد، اما ورود به این بوتیک محتاج
هماهنگی و تائید مشتری ثابت بودن است.و سرانجام لباس بانوان را از یاد
نبریم! در یک مرکز خرید واقع در بین خیابانهای جردن و ولیعصر، قیمت یک
پالتو زنانه مارک کالابریا حدود 28 میلیون تومان است و لباس شب حریر روی
شانه ایتالیایی به قیمتی حدود 25میلیون تومان فروش می رود. یک جفت کفش
پاشنه بلند پردا هم به قیمت 7.5 میلیون تومان و کیف آن حدود 10.5
میلیون تومان به فروش می رسند. البته فراموش نکنم قیمت شلوار جین زنانه
ویکتوریا در این فروشگاه سه میلیون و700 هزار تومان و روسری آماچیو به
قیمت هفت میلیون و 700 هزار تومان ارائه می شود.