باید بگوییم که «شکارچیان ارواح: زندگی پس از مرگ» به خوبی میداند که از کجا ریشه میگیرد. این فیلم، نه تنها ادای احترامی به شکارچیان ارواح ایوان ریتمن در سال ۱۹۸۴ است، بلکه از طریق اشاراتی پنهان به خوبی به افسانههای گستردهتر شکارچیان ارواح میپردازد.
هشدار: این متن حاوی اسپویلرهایی مهم از فیلم شکارچیان ارواح: افترلایف است
در زندگی پس از مرگ، کاراکترهای قدیمی شکارچیان ارواح نیز در کنار نسل جدیدی از شخصیتها حضور دارند. به عبارت دیگر، این شیوه، ترکیب مناسبی برای به دست آوردن رضایت طرفداران و در عین حال، پرداختن به میراث این فیلم است.
«شکارچیان ارواح: زندگی پس از مرگ» که بهخاطر اضافه کردن مواردی برای جلب رضایت طرفداران، بهطور عجیبی مورد انتقاد قرار گرفت، نقدهای متفاوتی دریافت کرد و بسیاری در ابتدا آن را ضعیفتر از شکارچیان ارواح (۲۰۱۶) دانستند اما این بدبینی، کوتهبینانه است. فیلم بازسازیشده پل فایگ شکست خورد، زیرا احترامی برای نسخه اصلی قائل نبود و تحقیر یک دنباله مستقیم به دلیل انجام همان کاری که طرفداران فرنچایز در وهله اول میخواستند، قابل درک نیست. این اتفاق، برداشت بد ذاتی از چیستی این فرنچایز را نشان میدهد. مهمتر از همه، «شکارچیان ارواح: زندگی پس از مرگ» حضور شکارچیان ارواح اصلی را کلا به چند دقیقه محدود میکند و در واقع مقدمات آیندهای را برای ساخت فیلمهای دیگر شکارچیان ارواح با یک تیم جدید فراهم میکند.
جدای از نقدهای مختلف «شکارچیان ارواح: زندگی پس از مرگ»، این فیلم برای طرفداران این فرنچایز لذت بخش است و اشاراتی ظریف و آشکار به فیلم اصلی و داستانهای گسترده جهان شکارچیان ارواح دارد. پس بد نیست با هم تمام این اشارات و ارجاعات را بررسی کنیم.
کل طرح داستان شکارچیان ارواح: زندگی پس از مرگ مبتنی بر این مسئله است که در گذشته، ایوو شاندور (معمار ساختمان شکارچیان ارواح که در واقع یک سیستم امنیتی برای کمک به پیشرفت گوزر بود)، به عنوان پیرو فرقه بدنام گوزر، از سامرویل به عنوان منبع نیرو استفاده کرد. این که چرا با وجود این که مقبره خود شاندور در محلی جهنمی قرار داشت، چنین امری صورت گرفت، کمی عجیب است اما به هر حال، سامرویل توسط شاندور ساخته شد و نام او را در بسیاری از ساختمانها، از جمله شرکت معدن، میبینیم. در یکی دیگر از ارجاعات به شخصیت شاندور که نشاندهنده ظهور دوباره این کاراکتر است، وقتی فیبی آگهی تبلیغاتی شکارچیان ارواح را باز میکند، میبینیم که یکی از ویدیوهای پیشنهادی کنار آن درباره یکی از فرقههای شاندوری است. جیکی سیمونز در یک حضور کوتاه (اما مشخص) در نقش شاندور نقش آفرینی میکند و اجرای او فقط چند ثانیه طول میکشد.
همانطور که در تریلر دیدیم، ری استانتز متونی از کتاب مقدس را روی بازوی خود خالکوبی کرده است که یک متن مقدس (مرقس ۶:۱۲) است که همچنین توسط اگون به عنوان هشدار در ورودی مزرعه خاکی استفاده میشود. همچنین شاهد خود کتاب مقدس در فیلم هستیم، زیرا وینستون و ری در طول فیلم درباره نشانههای آخرالزمان گفتگو میکنند.
ری: من نگاه میکردم، به محض این که او مهر ششم را باز کرد، زلزله بزرگی رخ داد و خورشید مانند قیر، سیاه و ماه مانند خون، قرمز شد.
وینستون: و دریاها به جوش آمدند و آسمانها سقوط کردند.
با بسط این نقل قول، به مرقس ۶:۱۲ کتاب مقدس درباره سیاه شدن آسمان و قرمز شدن ماه میرسیم.
وقتی فیبی برای اولین بار به خانه اگون میرود، مجسمه سنگی کوچکی از زوول را روی میز او میبیند. بدیهی است که این مجسمه، نشانگر حضور گوزر ویرانگر و همکاران او، زوول و وینز کلورتو (نگهبان و کلیددار) است. بازگشت گوزر، داستان پسزمینه شکارچیان ارواح را تایید میکند و نشان میدهد که این مسافر پیش از این فیلم نیز، روی زمین بوده است. داستان، گسترش پیدا میکند و وجود او با چندین فاجعه بزرگ زمینی مرتبط میشود. در یک اتفاق جالب، اولیویا وایلد (حداقل در قالب انسانی) نقش گوزر را بازی میکند.
سکانس افتتاحیه شکارچیان ارواح: زندگی پس از مرگ اشاره بزرگی به حضور روحانی اگون در خانه مزرعهاش دارد. وقتی فیبی، ترور و کالی وارد خانه میشوند، انبوهی از کتابها را در اتاق نشیمن میبینند. این کتب بهطور نامنظمی روی هم قرار گرفتهاند و به وضوح اشاره به کتبی دارند که شکارچیان ارواح در شکار ارواح کتابخانه عمومی نیویورک در سال ۱۹۸۴ پیدا کردند. همانطور که ری میگوید این کتب نشانهای از فعالیت ارواح در آن خانه هستند.
در تغییری عجیب، به نظر میرسد فیلم زندگی پس از مرگ به صراحت از قوانین شکارچیان ارواح ۲ در رابطه با جانین (آنی پاتس) و اگون پیروی نمیکند. جانین خود را دوست اگون میداند و تاکیدی فراوان بر این موضوع و رابطه عمیق بین خودشان دارد. در شکارچیان ارواح ۲، اگون و جانین بعد از این که فیلم اصلی، آنها را به یکدیگر نزدیک کرد، از هم جدا شدند و جانین وارد رابطهای با لوئیس با بازی ریک مورانیس شد که در این فیلم، اشارهای به او نشده است. این که لوئیس در فیلم جدید ظاهر نشود تا حدودی منطقی است اما به نظر میرسد رابطهای بین اگون و جانین وجود دارد که آنها از ابراز آن به یکدیگر خودداری میکنند.
آزمایشگاه مخفی زیرزمینی اگون، علاوه بر بسیاری از تجهیزات قدیمی شکارچیان ارواح (مانند سیستم امنیتی اگون و اولین بسته پروتون اصلی که فیبی پیدا کرد)، دارای شیشههای قارچ و تعداد زیادی ظروف پتری است. این صحنه به دیالوگ افسانهای اگون به جانین در شکارچیان ارواح اصلی اشاره دارد: «من هاگ، کپک و قارچ جمعآوری میکنم».
تصمیم اگون برای برقراری ارتباط با فیبی از طریق ست شطرنج، از دو جنبه جالب است: اول این که، در یکی از شمارههای کمیک شکارچیان ارواح، دث، اگون را در یک بازی شطرنج برای نجات روح فانیاش به چالش کشید. جالبتر اینجاست که در کمیک شکارچیان ارواح واقعی، اگون عاشق شطرنج است اما کسی را ندارد تا با او بازی کند. ارتباط او با نوه منزوی خود از طریق یک نقطه مشترک مانند بازی، تصمیمی هوشمندانه است.
سه فیلم ترسناک در طی فیلم شکارچیان ارواح: زندگی پس از مرگ نمایش داده میشوند یا مورد اشاره قرار میگیرند. دو فیلم اول را آقای گروبرسون به افراد کلاس خود نشان میدهد که کوجو اثر استفن کینگ و بازی کودک هستند. مورد سوم، ارجاعی شخصیتر است. دختران آدمخوار، دومین فیلم به کارگردانی ایوان رایتمن در سال ۱۹۷۳، یک دهه قبل از فیلم اصلی شکارچیان ارواح ساخته شد.
کتابی که فیبی برای درک افسانه گوزر و سگهای شیطان از آن استفاده میکند، راهنمای روح توبین است که به شدت در سرتاسر افسانههای توسعه یافتهی شکارچیان ارواح، از جمله سریالهای اسپینآف انیمیشنی و بازی ویدیویی، به چشم میخورد. همچنین در فیلم شکارچیان روح در سال ۱۹۸۴، ری استانتز، زمانی که دانای تسخیر شده در فیلم، نام گوزر را میگوید، از این کتاب کمک میگیرد. همین کتاب در فیلم بافی: قاتل خونآشام نیز وجود دارد.
وقتی فیبی یونیفرمهای شکارچیان ارواح را که در زیرزمین مخفی اگون پنهان شدهاند، پیدا میکند، جیب بالایی لباسهای اگون را میگردد و یک تکه شکلات پیدا میکند. این صحنه اشارهای عمیق به فیلم شکارچیان ارواح دارد. در آن فیلم، ونکمن بلافاصله پس از اخراج تیم اصلی از دانشگاه، به اگون میگوید: «تو… تو تونستی اینو به دست بیاری» و سپس یک بسته شکلات به او میدهد. این مسئله هرگز در فیلمها توضیح داده نشده بود و تصور میشد که هدف خاصی نداشته باشد اما ایوان رایتمن در مصاحبهای درباره فیلم اول، ادعا کرد که این کاکائو یک ایده آگاهانه بود و نشان از این داشت که اگون دائما تنقلات میخورد.
در یک اشاره شیرین دیگر به شکارچیان ارواح (۱۹۸۴)، هنگامی که ترور، اکتووان را به شرایط مبهم و مناسب سفر خود برمیگرداند، بچههای اسپنگلر درون جعبه را نگاه میکنند و یک کیک توئینکی پیدا میکنند که یادآور یکی از لحظات اگون در فیلم اصلی است. در آن فیلم، اگون از یک کیک توئینکی به عنوان یک قیاس برای توضیح سطوح شدید انرژی روان جنبشی در نتیجه حضور گوزر در نیویورک استفاده میکند.
نیازی به گفتن نیست اما بوکیم وودبین، رئیس پلیس سامرویل (و پدر لاکی) بود که دیالوگ معروف شکارچیان ارواح، «میخواهی به چه کسی زنگ بزنی؟» را به زبان آورد. فیبی از او میپرسد که آیا آنها (خودش، ترور و پادکست) که به خاطر شلوغکاری با اکتووان دستگیر شدهاند، حق زنگ زدن به دیگران را دارند یا خیر و وودبین با این جمله به یادماندنی، مکالمه را ادامه میدهد. در قسمتی دیگری از فیلم، وقتی کالی با بازی کری کانز توسط زول تسخیر میشود، بچههایش احوال او را میپرسند و او تقریبا همان جمله تکراری سیگورنی ویور، «دانایی وجود ندارد… من زوول هستم» را کپی میکند و فقط کلمه مامان را جایگزین دانا میکند. در سومین دیالوگ تکراری فیلم، فیبی وقتی میخواهد بسته پروتون را برای اولین بار آزمایش کند، به پادکست میگوید «آن را روشن کن» و این همان جملهای است که ری در سال ۱۹۸۴ و زمانی که میخواست برای اولین بار بستهاش را آزمایش کند، بیان کرد.
در شکارچیان ارواح ۲، زمانی که تیم از کار بیکار میشود (مردم نیویورک به طرز عجیبی و فقط چند ماه پس از این که آنها همه را از دست گوزر نجات دادند علاقه خود را به خدماتشان از دست دادند)، ری صورت حسابهای خود را با کتاب فروشی پرداخت میکرد. در فیلم جدید او کتاب اسرارآمیز ری را برمیدارد و در حالی که به نظر میرسد این فیلم چندان به سنتهای شکارچیان ارواح ۲ پایبند نیست، استانتز پس از این که اگون، گروه شکارچیان ارواح را منحل کرد، به همان کتابفروشی باز میگردد.
جاش گد یکی از سه فردی است که به صورتی اسرارآمیز در فیلم شکارچیان ارواح: زندگی پس از مرگ، در کنار اولیویا وایلد در نقش گوزر و جیکی سیمونز در نقش ایوو شاندور ظاهر میشود. او صداپیشگی روح جونده جدید تیم شکارچیان ارواح را بر عهده دارد.
آقای گروبرسون با بازی پل راد به والمارت میرود و زوول به او حمله میکند (پس از کشف مالوهای مینیپافت تسخیر شده). او در ادامه، یک بسته بستنی باسکین رابینز میخرد. این صحنه یک اشاره کوچک و عجیب به نقش پل راد در دنیای سینمایی مارول به عنوان مرد مورچهای دارد، زیرا کار در باسکین رابینز همان حرفهای بود که او پس از آزادی از زندان، در آن مشغول شد. در یک ارجاع عجیب دیگر، آقای گروبرسون، سس بستنی را با طعمی خاص انتخاب میکند و خودش نیز خندهاش میگیرد، چرا که احتمالا به یاد فیلم کلاسیک بحث برانگیز دیوید لینچ، مخمل آبی میافتد.
مالوهای مینیپافت در شکارچیان ارواح: افترلایف به عنوان جذابترین عناصر جدید داستان ظاهر میشوند اما طرفداران قدیمی دنیای گسترده شکارچیان، از قبل آنها را میشناسند. مالوهای مازوخیست در ابتدا در کمیک شکارچیان ارواح واقعی در سال ۱۹۸۹ معرفی شدند و سپس در سال ۲۰۱۶ در کمیک شکارچیان ارواح: انحرافات، به این دنیا بازگشتند و به عنوان محصولات مرد مارشمالویی اصلی استیپافت شناخته شدند. حالا که صحبت از استیپافت شد، بهتر است بدانیم که یک بیلبورد تبلیغاتی متعلق به این شرکت در فیلم وجود دارد که با طلسم عظیم سامرویل ساخته شده است و نشان میدهد که روابط عمومی پشت پرده آنها به قدری ماهر است که کل ماجرای آخرالزمان را از خاطرات همه پاک کرده است.
متاسفانه ریک مورانیس در این فیلم حضور ندارد اما شخصیت او، به طور مختصر، در زیرزمین مخفی اگون مورد اشاره قرار میگیرد. کلاه محافظتی خانگی او که آن را در سال ۱۹۸۴ و در فیلم شکارچیان ارواح اصلی بر سر داشت، در میان خرت و پرتهایی که فیبی در میان داراییهای پدربزرگش پیدا میکند دیده میشود.
کالی توسط زول تسخیر میشود و سعی میکند تا وینز کلورتو را اغوا کند و در ادامه، لباسهایش را پاره میکند تا نشان دهد که در زیر آنها همان لباس طلایی-نارنجی را پوشیده است که سیگورنی ویور در فیلم شکارچیان ارواح و زمانی که تحت کنترل نگهبان کوزر بود، بر تن داشت.
گروه اصلی شکارچیان ارواح حداقل چندین چیز از نبرد اولیه خود با گوزر در نیویورک یاد گرفتند. در یکی دیگر از ارجاعات فیلم اصلی، موجود اهریمنی میخواهد بداند که آیا ری خداست یا نه. ری به جای این که دست و پای خود را گم کند، یک توصیه معروف را به یاد میآورد: «وقتی کسی از تو پرسید که آیا خدا هستی یا نه، فقط پاسخ مثبت بده»
در سال ۲۰۱۰ از بیل مورای درباره حضور در فیلم شکارچیان ارواح ۳ سوال پرسیده شد و او که پیش از آن، هر گونه شایعه حضور خود در این فیلم را رد کرده بود، گفت که فقط به عنوان یک روح به این مجموعه بازخواهد گشت. اگون در فیلم جدید به عنوان یک روح بازمیگردد و بلافاصله آن طرح منسوخ شده و تکراری را به یاد مخاطبان میآورد. او در یکی از قسمتهای کمیک شکارچیان ارواح واقعی که روح اگون نام داشت، با یکی از اختراعات خودش، کشته و به یک روح تبدیل شد.
بخشی از جذابیت فیلم شکارچیان ارواح به این است که ری پارکر جونیور در آن فریاد بزند و بخواند: «باستین احساس خوبی به من میدهد!» و خوشبختانه افترلایف از نسخه اصلی این آهنگ در تیتراژ پایانی استفاده میکند و نه یک نسخه مدرن و به روز شده.
در صحنهای در میانه تیراژ پایانی، یک صحنه معروف از شکارچیان ارواح بازسازی میشود و ونکمن با بازی بیل مورای را میبینیم که دوباره در حال اجرای تست ایاسپی از طریق کارت با دانا برت با بازی سیگورنی ویور است. او این بار خودش سوژه آزمون است و در نهایت نشان میدهد که نه تنها با کارتهای علامتگذاریشده تقلب میکند، بلکه همچنین معلوم میشود که در دهه ۸۰ میلادی، همه را با این بازی فریب داده است.
در سکانس پایانی شکارچیان ارواح: زندگی پس از مرگ، وینستون زدمور، اکتووان را به ایستگاه آتشنشانی نیویورک بازمیگرداند و آن را به خانه میآورد (انگار نه انگار که ری، آن را خریده بود). او همچنین درباره اهمیت شکارچی روح بودن برای خودش، با جانین صحبت میکند و ظاهرا در فکر راهاندازی یک تیم جدید در آینده است. سپس در آخرین تصویر از واحد مهار ایستگاه آتشنشانی، یک نور چشمکزن شوم را میبینیم که قبلا نیز در شکارچیان ارواح اصلی و زمانی که والتر، پک واحد را خاموش کرد و ارواح به نیویورک هجوم آوردند، دیده بودیم. این نور چشمکزن شاید هشداری شوم برای ساخت دنباله شکارچیان ارواح: زندگی پس از مرگ باشد.
منبع: screenrant