گروه اقتصاد کلان: بهترین راه برای ثروتمند کردن کشور چیست؟ چرا سیاستهای خودکفایی و خودبسندگی اقتصادی در تاریخ شکست خوردهاند؟ آیا تجارت آزاد راه بهتری برای شکوفایی اقتصاد کشور است، یا خودبسندگی، خودکفایی و ملیگرایی اقتصادی؟
به گزارش «تجارت آنلاین»، جدال میان طرفداران خودبسندگی و تجارت آزاد، تاریخی دور و دراز دارد اما نقطه مهیج آن یا به مفهوم دیگر؛ نقطهای که این ایده را حداقل در بخش بزرگی از دنیا منهدم کرد، به نقدهای آدام اسمیت بر مکتب مرکانتیلیسم بازمیگردد. از نظر اسمیت، ثروت ملل ذخیره سیم و زر نیست بلکه ظرفیت تولید کالاها و خدماتی است که برای انسان معمولی مفید باشد. بنابراین، دلیل مخالفت اقتصاددان با خودکفایی، در اصل جنبه تئوریک آن است؛ البته معنای خودکفایی این نیست که یک یا چندسال قیمت خرید محصولی را بالا ببریم و تولید آن افزایش یابد و بعد اعلام کنیم که در تولید آن خودکفاییم؛ یکی از مفاهیم خودکفایی پایداری تولید است. در این میان کارشناسان معتقدند که وزارت جهاد کشاورزی در دورههای مختلف، برنامه دقیق و کارشناسی شده برای خودکفایی در کالاهای اساسی ندارد و تنها ابزار حمایتی این وزارتخانه برای افزایش تولید، بالا بردن بی رویه قیمتهای خرید تضمینی است. به اعتقاد این کارشناسان زیرساختهای بخش کشاورزی ایرادات و نواقص زیادی دارد ضمن اینکه مفهوم خودکفایی به این صورتی که مسئولان وزارت جهاد کشاورزی عنوان میکنند، نیست و در معنا و مفهوم واقعی کلمه کشور هیچگاه در هیچ محصول استراتژیکی خودکفا نبوده است. خودکفایی واژهای به ظاهر پرطمطراق است که بارها و بارها مسوولان کشوری از رسیدن به آن با افتخار یاد کردهاند. واژهای که رئیسجمهور ایران هم هنوز نرسیده به حیاط دولت، بار دیگر به این موضوع اشاره کرده است. ابراهیم رئیسی در ابتدای روی کار آمدنش به خودکفایی به عنوان یکی از اهداف جدی خود اشاره کرده و گفت: «ایجاد شفافیت حداکثری در اقتصاد، خشکاندن ریشههای فساد و رانتخواری، مقاومسازی اقتصاد در مقابل تَکانهها، مهار تورم و گرانی، تقویت ارزش پول ملی و بازگرداندن ثبات به اقتصاد کشور، حمایت از تولید ملی و تلاش برای خودکفایی در تامین نیازهای اساسی مردم، پیشرفت فناورانه و دانشبنیان، مدیریت بهینه معادن و منابع آب و گاز و نفت کشور، توجه به تغییرات اقلیمی و صیانت از محیط زیست را با قدرت دنبال خواهیم کرد. این خودکفایی اما در حوزه کشاورزی همواره با مناقشات جدی روبهرو بوده است. فعالان حوزه محیطزیست از یک طرف و اقتصاددانان از سوی دیگر. رویکرد کارشناسان محیطزیست بر این موضوع استوار است که خودکفایی در تولید محصولی همچون گندم شاید به ظاهر به عنوان کالایی استراتژیک اتفاقی خوشایند به نظر برسد اما در بلندمدت لزوماً نتایج مثبتی به همراه نخواهد داشت و اتفاقاً میتواند آثار مخربی برای منابع آبی کشور به همراه داشته باشد. به عقیده آنها خودکفایی در مقابل بهرهوری قرار دارد. در حالی که میتوان با تمرکز روی توسعه پایدار زمینهای کشاورزی هر منطقه را با توجه به ظرفیت آنها مورد کشت قرار داد، رویکرد حاکم تلاش دارد تا تنها با افزایش تولید به خودکفایی برسد. حال آنکه این هدف در آینده میتواند ظرفیت آب و خاک کشور را به شدت با مشکل مواجه کند. آن هم در شرایطی که ایران با معضل جدی خشکسالی و کمبود آب روبهرو است. واقعیت این است که خودکفایی به عنوان یک هدف، در زمان مرکانتالیستها در قرون ۱۷و ۱۸ مورد توجه بود و پس از پیدایش علم اقتصاد و ظهور اقتصاددانان کلاسیک، به انزوا کشیده شد. در واقع اقتصاددانانی از جمله ریکاردو نشان دادند که تجارت و مبادله کالا موجب افزایش رفاه برای هر دو طرف میشود. نکته بسیار جالب توجه این بود که آنها ثابت کردند که حتی در صورتی که یک کشور امکان تولید ارزانتر همه کالاها را نسبت به کشور دیگر داشته باشد، باز هم امکان انجام مبادله و حصول رفاه بالاتر برای آنها امکانپذیر است. ایده خودکفایی بار دیگر تحت لوای سیاست جایگزینی واردات در دهه ۶۰ در برخی محافل مطرح شد که با شکست این سیاست هدفی تحت عنوان خودکفایی از بعد علمی به تاریخ پیوست. از طرف دیگر در بحث مربوط به تجارت، نشان داده میشود که بهترین وضعیت از جهت سیاستهای تولیدی زمانی حاصل میشود که هر کشور به تولید کالاهایی بپردازد که در آنها مزیت نسبی دارد و کالاهای مابقی را از کشورهای دیگر تامین نماید. اگر به وضعیت کشور خودمان توجه کنیم مشاهده خواهیم کرد که ما نه تنها تخصصیسازی نکردهایم، بلکه از آنجا که در تکاپوی خودکفایی بودهایم به دنبال تولید کالاهایی رفته و هزینههای گزاف صرف کرده ایم که اگر اندکی تدبر و تعقل به خرج میدادیم متوجه میشدیم که به بیراهه میرویم. زعفرانی را که در آن مزیت داریم و میتوانیم با کیفیت خوب تولید و بستهبندی کنیم، رها کردهایم و از تولید اتومبیل حمایت میکنیم و نتیجه این شده که میبینیم. زعفران ما با قیمت بسیار ارزان به اسپانیا میرود و آنها هستند که با اندکی تغییر در این ماده، ارزش افزوده قابل توجهی به آن افزوده و سود گزافی را نصیب خود میکنند. از صنعت اتومبیل هم که در آن مزیت نسبی نداریم انتظاری بیشتر از این نمیتوان داشت. در دنیای امروز و در عصر جهانی شدن، کشوری مستقلتر است که در عرصه اقتصاد و سیاست جهانی حرف بیشتری برای گفتن داشته باشد. کشوری چون کرهجنوبی که اکنون برخوردار از یک اقتدار اقتصادی و به تبع آن یک اقتدار سیاسی شده، موقعیتی را در عرصه جهانی به دست آورده که بسیاری از محافل اقتصادی و سیاسی دنیا خواهان حضورش هستند. بنابراین میتوان گفت که هر چقدر یک کشور سهم بیشتری در اقتصاد و سیاست جهانی را به خود اختصاص دهد به این مفهوم است که قدرت نقش آفرینی و حضور بیشتری در عرصه جهانی داشته و از این بابت مقتدرتر خواهد بود. در حوزه غذایی اما نیز برهم زدن امنیت غذایی مهمترین هدفی است که از اعمال تحریمها دنبال میشود. در واقع یکی از اهداف جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران آن بود که بتوانند با ایجاد مشکل در تامین امنیت غذایی، ثبات اجتماعی ایران را ناپایدار و ایران را با تبعات ناشی از عدمپایداری اجتماعی مواجه سازند. امنیت غذایی در کشورهای مختلف دنیا دو ساحت دارد. نخست «سیری حجمی» و تامین امنیت غذایی با هدف گرسنه نماندن یک ملت است و ساحت دوم که مهمتر و کیفیتر از ساحت اول است، «سیری سلولی» است که به معنی تامین مواد مغذی موردنیاز بدن است. اهمیت این موضوع را میتوان در گزارش اخیر بانک جهانی دید که خبر از گستردگی پدیده چاقی در کشورهای فقیر میداد. خبری که به معنی دسترسی شهروندان این جوامع به غذاهای ارزان و سیرکننده با کالری بالا بهجای دسترسی به غذای مغذی است. بهرغم اینکه ایالاتمتحده مدعی عدم ممنوعیت واردات غذا و دارو به ایران است اما برنامه استراتژیک تحریمها برای تهدید امنیت غذایی ایران بر این هدف استوار بود که نهتنها واردات کالایهای موردنیاز به کشور بالاخص مواد غذایی و دارو را محدود کند بلکه شرایطی را ایجاد کند که خروج موادغذایی از ایران را رونق ببخشد. افزایش قاچاق شیرخشک صنعتی در سه سال اخیر یکی از مصادیق بارز در این موضوع است.