مجیدرضا حریری
رئیس اتاق مشترک ایران و چین
نوسانات نرخ ارز بیماری مزمن اقتصاد ایران است که باعث بروز زمینههای غلط در اقتصاد و دلارریزه شدن آن میشود. نبض اقتصاد در ایران با فروش نفت زده میشود، فروش آزادانه نفت برای ما ثبات نسبی در نرخ ارز را بههمراه میآورد؛ چراکه دولت ناچار است درآمدهای ارزی را به بازار عرضه و تبدیل به ریال کند تا مخارج ریالیاش تامین شود. کشوری را نمیتوان در . دنیا پیدا کرد که در 2 تا 3 دهه متوالی تورم دو رقمی را تجربه کند؛ شاید در یک کشور تورم 3 تا 5 سال حاکم شود اما بعد از مدتی آن را سامان میدهد اما در ایران تورم دو رقمی به یک روال تبدیل شده است و ما به آن عادت کردیم. تورم باعث عدم هماهنگی بین نرخ رشد اقتصادی و ارزش پول میشود؛ تورم باعث شده است که معضل نرخ ارز همواره پیش روی ما قرار بگیرد و این بیماری زمینهای با یک ویروس جدید میتواند به شکل حادی نمود و بروز عینی پیدا کند، گاهی این ویروس تحریم و گاهی بیثباتیهای اجتماعی است. دولت به عنوان بزرگترین عرضه کننده ارز در کشور است؛ تزریق درآمدهای ارزی دولت به بازار کافی نیست همچنین بهراحتی نیز منتقل نمیشود. نباید فراموش کرد که سرمایه «ترسو» است و زمانی که کشور به بیثباتی میرسد بازار میل به خرید ارز پیدا میکند از اینرو این تنشها نخست درخیابان فردوسی و استانبول خود را نشان میدهد. در همه دولتها این رویه تکرار شد و دولتها اعلام میکنند که ارز نیمایی یا همان ارز حاصل از صادرات موجود است اما متقاضی برای خرید آن وجود ندارد. همچنین دارندگان پساندازهای خرد میخواهند پول خود را تبدیل به کالایی که ارزش آن کمتر افت میکند یعنی مسکن، خودرو، طلا و سکه کنند تا اینگونه ارزش پول خود حفظ شود. در شرایط بیثباتی اجتماعی میل به خروج سرمایه افزایش پیدا میکند و تقاضا اضافی به بازار تحمیل میشود؛ از سوی دیگر ما همواره در موسم ماههای آذر و دی افزایش نرخ ارز داریم چراکه همزمان با آغاز سال جدید میلادی میشود. همه این عوامل دست به دست هم میدهد که روزانه نرخ ارز در ایران بالا برود. در سنوات گذشته بانک مرکزی برای کنترل نرخ ارز اقدام به ارزپاشی در بازار میکرد، در حال حاضر بانک مرکزی در شرایط آچمز است و توان ارزپاشی هم ندارد و با دنبال کردن سیاست تعیین نرخ پایینتر از نرخ آزاد، نمیتواند این بازار را کنترل کند. اگر بانک مرکزی در شرایط عادی و بحرانهای حاد بخواهد وارد بازار شود باید با نرخ بالاتر اقدام به خرید ارز کند که بتواند ارزهای دست مردم را جمعآوری کند. بحران ارز در شرایط فعلی حاصل یک معادله چند مجهولی است و یک شخص نمیتواند آن را مدیریت کند. برای عبور از این بحران نیاز به یک سیاستگذار ارزی مقتدر با اختیارات کامل هستیم که علم کافی در زمینه بازار پولی و مالی داشته باشد و بتواند در این شرایط بهترین تصمیم را بگیرد. بازار ارز به جای میرسد که خود به خود کنترل میشود چراکه امروز ارز کالا شده است و هر کالای در بازار به نقطهای میرسد که دیگر کشش قیمتی ندارد و خریداری برای آن وجود ندارد.