علی سعدوندی
کارشناس بانکداری
یکی از مهمترین عواملی که سبب شده که اقتصاد ایران در تله تورم گرفتار شود، کسری بودجه مزمن است؛ موضوعی که در سالهای اخیر تبدیل به یک روال عادی شده و در ادبیات اقتصادی ایران به یک واژه تکراری بدل شده است. نوسانات شدید نرخ ارز و تورمهای افسارگسیخته در ماههای اخیر باعث شد که شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوا مصوبهای را تصویب کند که به بانک مرکزی برای حفظ ارزش پول ملی و کنترل تورم اختیار تام دهد؛ در واقع شناورسازی نرخ ارز، سیاستگذاری پولی، هدفگذاری برای نرخ بهره، تعیین هدف برای نرخ تورم، نظارت بر بانکهای تجاری و انتصاب مدیران بانکی لایق، اقداماتی است که بانک مرکزی باید انجام میداد اما هیچ اقدامی در این جهت انجام نداده است. اصلا معلوم نیست که در حال حاضر بانک مرکزی چه میکند. این بانک، بانک مرکزی نیست و تنها مربوط به اعانه دولتی است. یعنی هرگاه دولت دست گدایی دراز میکند، بانک مرکزی پول را از جیب مردم برمیدارد و در اختیار دولت قرار میدهد. سالهاست که این وضعیت ادامه دارد و نه تنها وضعیت تورم و نوسانات آن بهبودی نیافته بلکه هر روز بدتر میشود. اقتصاد ایران طولانیترین تورم تاریخ بشر را داشته و هیچکس هم از این موضوع عذرخواهی نمیکند. عملکرد بانک مرکزی یک فاجعه به تمام معناست و همه مدیران آن مثل یکدیگر هستند و تفاوتی ندارند. سیاستهایی که فرزین در حال حاضر اجرا میکند، همان سیاستهای صالح آبادی، همتی و سیف است و این سیاستهای یکسان، به طور منظم تکرار میشوند. تا وقتی که همه مردم اطلاع داشته باشند که کسری بودجه وجود دارد، ادعاهای بانک مرکزی را قبول نمیکنند. بنابراین انتظارات تورمی نیز کاهش پیدا نمیکند. میتوان با اقداماتی مثل ارزپاشی و تثبیت نرخ ارز، وضعیت را درکوتاهمدت کنترل کرد اما در بلندمدت اتفاقی نمیافتد.