گروه سیاسی: پس از پذیرش عضویت جمهوری اسلامی ایران در گروه «بریکس» در پنجشنبه هفته گذشته (دوم شهریور)، طی چند روز گذشته بررسی ابعاد و تاثیرات این رخداد یکی از مباحث گرم در محافل رسانهای بوده است. سران گروه بریکس شامل برزیل، روسیه، چین، هند و آفریقای جنوبی در در پانزدهمین نشست سران خود، در منطقه مالی «سندتون» ژوهانسبورگ با عضویت ایران و پنج کشور دیگر در بریکس شامل عربستان، امارات، مصر، اتیوپی و آرژانتین به عنوان اعضای کامل موافقت کردند.
به گزارش «تجارت آنلاین»، بعد از پذیرش عضویت کشورمان در گروه بریکس، این مساله جدی مطرح شده که پیوستن ایران به جرگه قدرتهای نوظهور، میتواند چه تاثیراتی را در پی داشته باشد؟ آیا عضویت در بریکس به معنای افزایش توانایی ایران در مقابله با تحریمها است؟ با پیوستن تهران به بریکس، آیا مشکلات اقتصادی کشور بهبود خواهند یافت؟ و در نهایت پرسش جدیتر میتواند این باشد که آیا پس از عضویت ایران در بریکس، دیگر ضرورتی برای عامل و توافق ایران با غرب و احیای توافق برجام وجود ندارد؟ «تجارت» در راستای پرداختن به این پرسشهای جدی با قاسم محبعلی، کارشناس مسائل سیاست خارجی و مدیرکل سابق خاورمیانه وزارت امور خارجه گفتوگو داشته است.
عضویت در بریکس موجب افزایش نقشآفرینی ایران در نظام جهانی خواهد بود
قاسم محبعلی، در ارزیابی ابتدایی خود از تاثیرات عضویت ایران در گروه بریکس اظهار داشت: «همین که ایران عضو یک سازمان بینالمللی با هر ائتلاف جدید شود، پدیده مثبت و اقدامی ایجابی است. همه کشورها عضو سازمانهای بسیاری هستند و هر یک از بازیگران در ائتلافهای بینالمللی برای خود وزن و جایگاهی ویژه دارند و بر اساس آن مورد ارزیابی قرار میگیرند. با این تفاسیر صرف عضویت ایران در گروه بریکس از دو جهت مثبت است. اول اینکه گستره ارتباطات ایران در سطح بینالملل افزوده خواهد شد و این به معنای افزایش نقشآفرینی تهران است. دوم اینکه به خروج از انزوای سیاست خارجی ایران عرفی و عادی خواهد شد. یعنی دستگاه دیپلماسی ایران زا موضوع دوگانه بازی کردن بیرون میآید. زمانی که در یک ائتلاف یا گروه کشوری عضو خواهد شد، بدین معنا است که میبایست یک سری قواعد و الزامات را رعایت کند. رعایت همین آییننامهها میتواند کشورها را به سمت عادیشدن سوق دهد. بنابراین عضویت بریکس بُعد انقلابیگری را در سیاست خارجی کشورمان تضعیف میکند که این خود میتواند مثبت باشد.»
عضویت در بریکس در مقطع کنونی وضعیت اقتصادی ایران را چندان متاثر نخواهد کرد
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در بخشی دیگر از گفتههای خود در ارتباط با تاثیر عضویت در بریکس و دور زدن تحریمها اظهار داشت: «باید توجه داشت که بریکس، باشگاهی برای عضویت اقتصادهای نوظهور است. اما باید توجه داشت که اقتصاد ایران در جرگه اقتصادهای نوظهور قرار نمیگیرد. بر خلاف چین یا هند، اقتصاد ایران در چند دهه گذشته به شدت افول کرده است. باید توجه داشت که ترکیب اعضا و توانمندی اقتصادی آنها تا حدودی متناقض است. لذا نمیتوان انتظار داشت که عضویت در این سازمان قواعد و نقشهراه مشخصی را برای پیشرفت اقتصادی کشورهای عضو، از جمله ایران تعیین کند. طبیعتا در شرایط کنونی با توجه به تحریمهای آمریکا و وابستگی اقتصادی کشورهای عضو بریکس به همکاری با غرب، امکان همیاری اقتصادی با ایران در بریکس وجود ندارد. حتی تحریمها مانعی برای گسترش همکاریهای اقتصادی ایران با دیگر اعضای بریکس نیز خواهد بود.»
چرایی حمایت اعضای بریکس از احیای برجام
محبعلی در ادامه گفتههای خود در پاسخ به چرایی و اهمیت اشاره بیانیه پایانی گروه بریکس بر ضرورت حمایت از احیای برجام، اظهار داشت: «تمامی سازمانها در منشور خود تاکید میکنند که منشور سازمان ملل مرجع آنها خواهد بود و قواعد سازمان ملل را رعایت خواهند کرد. برجام نیز به عنوان توافقی که از درون بازی بزرگان متولد شد و تحت حمایت قطعنامه 2231 شورای امنیت اجرایی میشود، به طور عادی مورد حمایت اعضای بریکس خواهد بود. این کشورها مناسبات با ایران و هر کشور دیگر را تحت قواعد سازمان ملل و در چارچوب منافع ملی خود تعریف میکنند. برای نمونه کشور چین 600 میلیارد دلار با آمریکا روابط تجاری داد و 3 و نیم تریلیون ذخیره دلاری دارد. بنابراین میتوان گفت برای پکن روابط با آمریکا، به مراتب از اهمیت بیشتری نسبت به همکاری با اعضای گروه بریکس برخوردار است. هند نیز با وضعیت مشابه چین مواجه است. بنایراین به نظر میرسد تمامی اعضا مشتاق هستند که در داستان هر گونه همکاری با ایران، در تقابل با تحریمهای آمریکا قرار نگیرند؛ چرا که میدانند در افتادن با واشنگتن به مراتب زیان بیشتری نسبت به همکاری با ایران دارد.»
ایران نیازمند برقرار کردن موازنه در تعامل با قدرتهای شرقی و غربی است
این کارشناس مسائل بینالملل در ارتباط با گزاره مطرح شده از سوی دولتمردان ایرانی در چارچوب انتقال قدرت از غرب به شرق و بی نیازی ایران به اروپا و آمریکا بعد از عضویت در بریکس تاکید کرد: «اساسا در جهان جدید، ترسیم فضای نظام بینالملل به شرق و غرب مصداقیت خود را از دست داده است. در وضعیت جدید کشورها و قدرتها بزرگ، ورای شرق و غرب به منافع ملی خود مینگرند. برای نمونه دو قدرت بزرگ چین و هند، بیشترین همبستگی و روابط را با آمریکا و اروپا دارند. حی طرح مهم و استراتژیک «یک کمربند یک جاده» چینیها نیز بر محوریت برداشتن موانع مبادله با غرب است. در عرصه جدید آمریکا به حضور در چین و عامل تجاری با این کشور نیاز دارد. این که چنین تصور شود که انتقال قدرت از شرق به غرب درست است، باید چین و هند تعاملات خود را با آمریکا و اروپا قطع میکردند اما بر خلاف این موضوع در عرصه عینی اجرا میشود. بر اساس همین قاعده نیز ایران نیازمند برقراری روابط متوازن با قدرتهای شرقی و غربی است.»