گروه اقتصاد کلان: بحث تأمین مالی اقتصاد از بورس یکی از مباحث مهم در ساختار اقتصادی کشور است و مقامات و دستاندرکاران وزارت اقتصاد و سازمان بورس دائما روی این مقوله تأکید کردهاند. با وجود اینکه در اقتصادهای توسعهیافته جهان بازار سرمایه در تأمین مالی پروژههای مولد اقتصادی نقش مهمی ایفا میکند اما این بازار در دهه 90 نتوانست یکی از اساسیترین وظایف خود را به طور شایستهای به انجام برساند. طی این دهه شاهد بودیم که بازار سرمایه ایران نتوانست از طریق تجهیز سرمایههای خرد در راستای تأمین مالی بخش مولد اقتصادی عمل کند و بیشتر پولهای وارد شده به بازار سرمایه به سمت معاملات ثانویه و سوداگری هدایت شد؛ رویهای که باعث شد طی 5 سال گذشته سهم تأمین مالی بازار سرمایه به کمتر از 10 درصد کاهش یابد و وابستگی اقتصاد ایران به سیستم بانکی افزایش یابد. مقامات اقتصادی دائما در گفتههای خود تأکید میکردند که میبایست سرمایههای خرد مردم را به سمت بخش واقعی اقتصاد حرکت دهند و این تأکید به خصوص از سال 1399 و همزمان و صعود و نزول شدید بورس بیشتر مطرح شد. در نیمه اول سال 1399 ورود سرمایههای مردم به بورس تهران افزایش شدید و غیرمنتظرهای پیدا کرد به طوری که حتی زیرساختهای بورس تهران آمادگی پذیرش این حجم از سرمایه را نداشت. به دنبال ریزش شدید بورس از نیمه دوم مردادماه سال 1399 این بحث مطرح شد که چرا ساختار اقتصادی کشور نتوانست این سرمایه را به بخش واقعی اقتصاد هدایت کند و از همان زمان بحث فراهم کردن زیرساختهای بورس با هدف هدایت نقدینگی به سمت تولید شدت بیشتری گرفت. توجه به ورود شرکتهای کوچک و تقویت بازار sme در فرابورس، معرفی شیوه تأمین مالی از طریق شرکت پروژهها و افزایش تأمین مالی از طریق اوراق صکوک، از جمله دستاوردهای مهمی بود که طی این سالها از طرف سازمان بورس پیگیری شد. همچنین در بورسهای کالا و انرژی گامهای مهمی برای توسعه قراردادها و فروش محصولات پایه تولیدی با کاهش دوره وصول مطالبات شرکتها برداشته شد و نفت نیز بهعنوان مهمترین کالای تولیدی در اقتصاد ایران به ابزاری تبدیل شد تا شرکتها بتوانند در زمان لازم از طریق آن برای پروژههای خود تأمین مالی کنند.
تأمین مالی تولید؛ محور بازار سرمایه
یکی از معضلات اقتصاد کشور که البته رئیس سازمان بورس نیز چندی پیش به آن اشاره کرد بحث تشکیل سرمایه است. میزان تشکیل سرمایه در اقتصاد کشور بسیار پایین است و در دهه 90 این وضعیت روند نزولی طی کرده است و حتی سهم میزان سرمایهگذاری در رشد اقتصادی کشور بسیار پایین است. مجید عشقی ضمن بیان اینکه یکی از محورهای فعالیت بازار سرمایه تأمین مالی حوزه تولید است گفت: «یکی از معضلات اصلی ما در حال حاضر در بخش اقتصادی، بحث تشکیل سرمایه است. باید کاری کنیم که نرخ تشکیل سرمایه افزایش یافته و بتوانیم سرمایهگذاریهای بیشتری داشته باشیم. در این حوزه ما خوشبختانه ابزارهای خوبی تعریف کردیم. یک شرکت سهامی عام پروژه امروز به مرحله پذیرهنویسی رسید و در اولین گام، ۲۰۰۰ میلیارد تومان تامین سرمایه از این طریق برای اجرای یک پروژه صورت گرفت. امیدواریم بتوانیم تا پایان سال حداقل ۳ پروژه دیگر را هم به این شکل تامین مالی کنیم». رئیس سازمان بورس بر این عقیده است که مسیر تأمین مالی پروژهها از شرکتهای سهامی پروژه میگذرد. طبق گفته وی سال گذشته بالغ بر ۲۲۰ هزار میلیارد تومان از سود شرکتها به حساب سرمایه شرکتها منتقل شد که صرف سرمایهگذاری گردید. مسیر بعدی از دید عشقی «تامین مالی جمعی» است و طبق اعلام این مقام اقتصادی تمرکز بورس روی تأمین مالی طرحهای کوچک است. طبق آمارهای ارائه شده سال گذشته کلاً ۱۰۹ طرح تامین مالی شد؛ امسال ۸۰ طرح تامین مالی شده و قرار است تا پایان سال به ۲۰۰ طرح برسد. این موارد تامین مالی کوتاهمدت یک ساله به میزان کمتر از ۲۵ میلیارد تومان است که برای شرکتهای کوچک جذابیت دارد. بحث انتشار اوراق توسط بخش غیردولتی نیز تسهیل شده و البته با توجه به سیاستهایی که منظور کنترل نقدینگی در کشور وجود دارد، نرخ تامین مالی از این روش بالاست. رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار گفت: «در مجموع امیدواریم تا پایان سال 1402 به عددی بیش از ۷۵۰ هزار میلیارد تومان تامین مالی در بازار سرمایه برسیم». این مسیر تأمین مالی از طریق بورس میتواند روی تعمیق بازار و همچنین نرخ تشکیل سرمایه در کشور کمک شایانی بکند.
بازار سرمایهگذاری حرفهای؛ بازار جدید بورس برای تأمین مالی
به منظور تأمین مالی پایدار پروژههای بزرگ اقتصادی و در راستای دور کردن شرکتها و پروژهها از بانکها و وابستگی به تسهیلات بانکی اخیرا بازار جدیدی راهاندازی شده که به نظر میرسد میتواند در راستای هدایت بخشی از نقدینگی به سمت بخش واقعی اقتصاد عمل کند. اما اینکه هدف از راهاندازی این بازار چیست به خوبی در گفتههای رئیس خود سازمان بورس در مراسم راهاندازی «بازار سرمایهگذاری حرفهای» هویداست. وی گفت: «ابزارهای مورد نیاز برای تامین مالی ریسکهای متفاوتی دارد، از جمله اینها تامین مالی پروژهها است و لازم بود بازار جدیدی برای این دسته از تامین مالیها ایجاد شود»
. به همین دلیل از دید سازمان بورس ساماندهی سرمایهگذاران حرفهای در یک بازار جدید و جداگانه اهمیت داشت و به نوعی حلقه مفقوده بازار سرمایه بود. اولین پروژهای که در بازار جدید عرضه شد و قرار است منابع مالی مورد نیاز در جهت تکمیل را تأمین کند شرکت «گسترش سوخت سبز زاگرس» بود که هدف آن بهبود کیفیت بنزین مصرفی است. این شرکت که زیرمجموعه «ایدرو» یا همان سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران است نخستین شرکت در این حوزه در ایران و منطقه خاورمیانه به شمار میرود. این شرکت دارای دو زیستپالایشگاه بیواتانول در کرمانشاه و کهکیلویه و بویراحمد است و خود سازمان گسترش تا کنون 3 هزار میلیارد تومان در آن سرمایهگذاری کرده و قرار است نخستین پالایشگاه در کرمانشاه در سال 1402 یعنی امسال تکمیل شود و دومی یعنی کهکیلویه و بویراحمد در سال 1405 قرار است نهایی شود و به بهرهبرداری برسد.
معاون وزیر صمت در همین راستا عنوان کرد پروژهای که سالها با کندی و با منابع اندک پیش میرفت اکنون با تزریق سرمایه مردمی منابع لازم تأمین شده و قرار است با تکیه بر همین منابع تولیدات این شرکت از سال 1403 وارد بازار شود. وی همچنین گفت حدود ۵۰ تا ۶۰ همت پروژه های اینگونه داریم که چشم به منابع دولت داشتند اما خوشبختانه با توجه به ظرفیت بازار سرمایه این مسئله رفع خواهد شد. در پذیرهنویسی انجام گرفته برای این شرکت حدود 95 هزار نفر شخص حقیقی سهام گسترش سوخت سبز زاگرس را خریداری کردند و حدود 300 شخص حقوقی نیز در این پروژه سرمایهگذاری کردهاند. طبق آمارها طی دو روز 2 هزار میلیارد تومان نقدینگی به این پروژه تزریق شده که در نوع خود اتفاق مثبتی در راستای پروژه کلی تامین مالی از طریق بورس به شمار میرود.
اما اینکه پتانسیل این بازار جدید برای تأمین مالی طرحهای بزرگتر چقدر است باید گفت که این موضوع بستگی به نگاه دولت به بورس دارد. در واقع تعمیق هر چه بیشتر بورس و نیز پیشبینیپذیر کردن اقتصاد و از طرف دیگر جلوگیری از تصمیمات خلقالساعه که ذینفع آنها فقط دولت است میتواند امیدواری به بازار سرمایهگذاری حرفهای را افزایش دهد. در واقع دولت در این راستا باید زیرساختهای بازار سرمایه را برای تأمین مالی فراهم کند نه اینکه با قوانین عجیب و غریب خود منجر به افت ارزش سهام شرکت، اثرگذاری بر سودآوری و در نهایت افزایش بیاعتمادی به این بازار شود.