گروه سیاسی: در ادامه دیدارها و رایزنیهای این هیات، دیروز –یکشنبه- ملاعبدالغنی برادر، معاون نخست وزیر دولت سرپرستی افغانستان در امور اقتصادی و هیأت عالی اقتصادی همراه با حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه کشورمان دیدار داشتند. با این وجود، پرسش جدی این است که این سفر این هیات چه تاثیراتی را بر مناسبات میان ایران و افغانستان به عنوان دو همسایه مهم در منطقه بر جای میگذارد؟ همچنین، سفر این هیات دیپلماتیک میتواند چه تاثیری بر آینده مناسبات ایران و افغانستان داشته باشد؟ «تجارت» به منظور بررسی این پرسشهای جدی با پیر محمد ملازهی، کارشناس ارشد مسائل افغانستان گفتوگو داشته است.
طالبان در پی افزایش مشروعیت بینالمللی خود است
پیر محمد ملازهی، در ارتباط با اهداف و ابعاد سفر هیات طالبان به ایران در مقطع زمانی کنونی اظهار داشت: «در مقطع اخیر باید توجه داشت که طالبان به شدت با مشکل به رسمیت شناخته شدن در سطح بینالمللی مواجه است. فارغ از چینیها، کشور دیگری تا حالا آنها را به رسمیت نشناخته است. بنابراین، طالبان تلاش میکند خود را به عنوان قدرت مشروع و مسلط در جامعه جهانی نشان دهد. از همین زاویه، آنها تلاش دارند ارتباطات سیاسی را با کشورهای منطقه افزایش دهند.»
طالبان تلاش دارد مشکلات اقتصادی خود را با کمک ایران حل کند
وی افزود: «حضور ملا عبدالغنی برادر در تهران بیشتر این برداشت را تقویت میکند که سفر هیات طالبان، بیشتر با اهداف اقتصادی است تا سیاسی. در مقطع کنونی طالبان با دولت پاکستان در موضوعاتی همچون مهاجرین، خط دیوراند و گذرگاههای مرزی دچار مشکل شدهاند. طالبان در زمینه واردات و صادرات با پاکستان به شدت به مشکل برخورد کرده است. لذا به نظر میرسد هدف آنها این است خط ترانزیتی که از چابهار و زاهدان به میلک زابل و از آنجا به افغانستان میرود را احیا و فعال کنند. بنابراین یک بخش بزرگ سفر اقتصادی است.»
این کارشناس مسائل افغانستان در ادامه تاکید کرد: «به نظر میرسد طالبان به شکل جدی در پی آن است که از امکانات و ابزارهای ایران در بخش مهندسی، عمران و دیگر زمینههای بهره بگیرد. آنها در بخش علم و فن به شدت مشکل دارند. بنابراین در بخشهای کشاورزی، صنعت، خدمات، عمران و ساختمانسازی تلاش دارند ایران را نسبت به همکاری راضی کنند. در واقع، کابل به شدت در زمینه مواجهه با مشکلات اقتصادی عدیده خود نیازمند تهران است.»
منافع ایران در تعامل با طالبان قابل توجه است
ملازهی در بخش دیگری از اظهارات خود با بیان اینکه علاوه بر طالبان، ایران هم در مقطع کنونی از تعامل با کابل منافعی جدی دارد، افزود: «اگر ایران بتواند در سطح محدودی نیازهای ضروری افغانستان در زمینه گاز را تامین کند، میتواند بازاری 35 میلیون دلاری داشته باشد.
فارغ از این موضوع، آمریکا تلاش دارد که ایران را از محوریت خطوط ترانزیتی شرق به غرق حذف کند و دور بزند.
حالا فعال شدن بندر چابهار و مناسبات اقتصادی قابل توجه با افغانستان میتواند مانعی در برابر این امکان باشد. مناسبات ایران با کابل میتواند زمینهای برای افزایش مبادلات از طریق بندر چابهار با کشورهای آسیای میانه نیز باشد.»
مساله افغانستیزی در ایران جدی نیست
این کارشناس مسائل افغانستان، در ارتباط با همزمانی سفر هیات طالبان به ایران به در جریان بودن موجی از افغانستیزی در داخل کشور تاکید کرد: «بر اساس آمار وزارت کشور 5 میلیون نفر افغان در ایران حضور دارند اما آمار غیررسمی این تعداد را 7 تا 8 میلیون نفر ارزیابی میکند. بخشی بزرگ از جمعیت افغان در ایران به عنوان مهاجران فعال در خدمات بسیار دشوار حضور دارند. کارفرماهای ایرانی نیز نسبت به حضور این مهاجرین افغان در کشور رغبت دارند. ممکن است سطحی از نگاه منفی نسبت به حضور افغانستانیها از نظر تاریخی وجود داشته باشد اما واقعیت این است که جامعه ایرانی افغانها را در بخش کار و هویتی پذیرفته است.» وی افزود: «تا زمانی که وضعیت در افغانستان بیثبات باشد و مشکلات عدیده اقتصادی در این کشور وجود داشته باشد، ما در ایران با مشکل مهاجران مواجه هستیم. بسیاری از افغانهای حاضر در ایران حتی با ایرانیها خویشاوندی داشتهاند. اینها واقعیتهای موجود هستند. لذا به نظر میرسد بهترین راهحل شناسایی افغانهای مهاجر، دادن شناسنامه یا ویزای مخصوص و ساماندهی هوشمند موضوع است. تبلیغات منفیای که در قالب افغانستیزی صورت میگیرد، بسیار خطرناک و مخرب هستند.»
چشمانداز مثبتی برای گسترش مناسبات ایران و طالبان قابل تصور است
این کارشناس مسائل افغانستان در بخش پایانی اظهارات خود در ارتباط با چشمانداز پیشروی مناسبات ایران و افغانستان بعد از سفر اخیر عیات سیاسی و اقتصادی طالبان به تهران اظهار داشت: «بر این باور هستم که ایران و افغنستان هیچ راهی جز اینکه مناسبات عادی داشته باشند، ندارند. بهر حال افغانستان حوزه فرهنگی و تمدنی ایران است. زبان فارسی در دو کشور مشترک است. طالبان یک واقعیت سیاسی موجود است که در کابل به قدرت رسیده و به آسانی نیز از قدرت کنار نمیرود. بنابراین دورنمای قابل تصور این است که بتدریج کشورهای مختلف به سوی شناسایی طالبان حرکت کنند. زمانی که چین و روسیه در این مسیر گام بر میدارند، در آینده نزدیک این امر از سوی اروپا و آمریکا نیز صورت میگیرد. ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نخواهد بود. ما باید بر اساس منافع ملی خودمان با طالبان ارتباط داشته باشیم. اگر مناسبات دو طرف از نگاه ایدئولوژیک خارج شود، پتانسیل ویژهای برای همکاری وجود دارد.