جمشید عدالتیان
کارشناس اقتصادی
تحقق نرخ رشد 7 درصدی اقتصاد به میزان سرمایهگذاری که انجام میگیرد، بستگی دارد. باید توجه داشت که سرمایهگذاری تنها از سوی دولت انجام نمیشود، سرمایهگذاری از سه بخش تشکیل میشود که یک بخش بودجه عمرانی دولت، بخش دیگر سرمایهگذاری بخش خصوصی و بخش سوم هم جذب سرمایهگذاری خارجی است. به هر حال مهمترین فاکتوری که میتواند در نرخ رشد اقتصاد اثر داشته باشد، سرمایهگذاری است.تا کنون فضای اقتصاد ایران برای سرمایهگذاری مناسب نبود، حال باید دید دولت اقداماتی برای افزایش سرمایهگذاری انجام خواهد داد که وعده نرخ رشد 7 درصدی را میدهد؟ آیا بستر و محیط برای سرمایهگذاری آماده میشود که دولت چنین برنامهای را در بودجه دیده است؟ واقعیت این است که هدف تحریمها این است که نرخ رشد اقتصاد ایران در کمترین اعداد و ارقام باقی بماند و روند کاهشی باشد. حال اینکه دولت چه تدابیری در نظر گرفته که اجازه تحقق این هدف تحریمی را ندهند آیا میتواند نفت و گاز بیشتری را صادر کند؟ سرمایهگذاری در بخشهای عمرانی را افزایش میدهد؟ یا اینکه مشوقهای ویژهای برای بخش خصوصی در نظر گرفتهاند؟ تحقق نرخ رشد 7 درصدی شدنی است، اما سوال این است که این سرمایه از کجا خواهد آمد. براساس تجربه هیچ وقت اقتصاد ایران نرخ رشد 8 درصدی پیشبینی شده در برنامه هفتم را نداشته تنها یک بار در دولت احمدینژاد زمانی که نفت به 100 دلار رسید به نرخ رشد نزدیک به 8 درصد دست پیدا کردیم. افزایش نرخ رشد اقتصادی مطالبه همه مردم ایران از دولت است چراکه اگر نرخ رشد اقتصادی به بیش از 8 درصد برسد، درآمد ملی کشور در 9 سال به دو برابر افزایش پیدا میکند یعنی این رشد نرخ اقتصادی مانند اقتصاد چین تداوم داشته باشد در دو دروره 9 ساله درآمد ملی ایران میتواند به بیش از هزار میلیارد دلار برسد و جزو 20 کشور دنیا باشد، اما این چیزی شبیه به آرزو است. سوال اساسی اینکه نرخ رشد اقتصادی امسال که به بیش از 4 درصد رسید عامل سرمایهگذاری نداشت و گفته میشود که آنقدر اقتصاد ایران در سالهای گذشته به ویژه در دوره کرونا کوچک شده بود که هر تکانه مثبتی میتوانست عامل رشد اقتصادی باشد، آیا برای تحقق نرخ رشد 7 درصدی هم عاملی جز سرمایهگذاری میتواند موثر باشد، در پاسخ باید گفت امکان اینکه عامل جز سرمایهگذاری نرخ رشد را بالا ببرد وجود دارد چراکه ظرفیتهایی در اقتصاد ایران وجود دارد که در دورهای که اقتصاد کشورمان بسیار کوچک شد، از آن استفاده نشد که می توان این ظرفیتها را احیا کرد. تولید و صادرات و مصرف نفت و گاز در کشورمان زیر قدرت تولید بوده در حالیکه ظرفیت تولید 4 میلیون بشکه در روز وجود داشت. بسیاری از صنایع کشورمان هم در حال حاضر به دلایل مختلفی زیر ظرفیت خود تولید دارند، احیای این ظرفیتهای خالی میتواند منجر به رشد اقتصادی شوند اما این امر به این موضوع بستگی دارد که چه فضای کسب و کاری در کشور ایجاد شود. در این باره دو دیدگاه وجود دارد اول اینکه باید گشایشی ایجاد شود و تقاضا افزایش پیدا کند تا سرمایهگذاری افزایش پیدا کند، اما در دیدگاه دوم عوامل متعدد دیگری وجود دارد از جمله اینکه قدرت خرید مصرفکننده داخلی در حال کاهش است و اگر در نتیجه سرمایهگذاری تولید افزایش پیدا کند در حالی که قدرت خرید کاهش پیدا کرده، این روند متوقف میشود و اساسا کمکی هم به رشد اقتصاد نمیکند.