کد خبر: ۲۴۴۸۷۹
تاریخ انتشار: ۰۴ آذر ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۵

تصادف، راز دزدان مسلح را فاش کرد | هجوم شبانه سارقان مسلح به خانه های پایتخت

اعضای یک باند خشن که شبانه به خانه‌های پایتخت هجوم برده و با تهدید اسلحه دست به سرقت می‌زدند، در جریان یک تصادف، گیر افتادند.

همشهری آنلاین - حوادث: چند شب قبل مرد سالخورده ای با پلیس تماس گرفت و وحشتزده از دستبرد دزدان به خانه‌اش خبر داد. او گفت: ساعتی قبل درحالی‌که خواب بودم، با شنیدن صدایی از پذیرایی بیدار شدم. از اتاق خواب که بیرون آمدم با ۳ مرد غریبه در خانه‌ام مواجه شدم. آنها صورت‌شان را با پارچه پوشانده بودند و وقتی چشمشان به من افتاد، اسلحه‌ای به سمت من نشانه گرفت. مردی که اسلحه داشت تهدید کرد که اگر حرفی بزنم جانم را می‌گیرد. همان موقع بود که همسرم نیز بیدار شد و سارقان دست و پای هر دوی ما را بستند و بیش از ۴ میلیارد تومان، طلا، دلار و یورو از خانه‌مان سرقت و فرار کردند.

با این شکایت، پرونده ای در اداره یکم پلیس آگاهی تهران تشکیل شد و درحالیکه تحقیقات آغاز شده بود، ماموران متوجه شدند که دزدان مسلح از چند خانه‌ دیگر هم با همین شگرد سرقت کرده‌اند.

جست و جو برای دستگیری سارقان خشن ادامه داشت تا اینکه دو روز قبل ماموران پلیس در جریان درگیری در یکی از اتوبان‌های تهران قرار گرفتند. سرنشینان دو خودرو بعد از تصادف، با هم درگیر شده بودند و پلیس وقتی رسید به سرنشینان یکی از خودروها که یک سمند سفید بود مشکوک شد و در بازرسی آن یک قبضه سلاح گرم کشف کرد. به این ترتیب هر ۵سرنشین سمند دستگیر شدند و در ادامه معلوم شد که آنها همان دزدان مسلح خانه‌ها هستند. با اعتراف متهمان به سرقت‌های سریالی، تحقیقات از آنها ادامه دارد.

سرقت؛ ارثیه خانوادگی

سرکرده باند جوانی ۳۳ ساله است که بارها به جرم سرقت از خانه‌ها دستگیر و زندانی شده. گفت‌وگو با او را بخوانید.

چند وقت است که سرقت می‌کنی؟

از نوجوانی. اولین بار وقتی ۱۷ سالم بود وارد یک خانه شدم. فکر می‌کردم با این کار زودتر به پول می‌رسم و بعد از آن سرقت شد کارم. البته سرقت در خانواده ما موروثی است. پدر و پدربزرگم هم از سابقه دار بودند. البته هر دوشان فوت شده‌اند. پدرم در زندان بیمار شد و جان باخت و پدربزرگم در خانه. با این حال خودم هیچ وقت نتوانستم با سرقت ارتباط برقرار کنم.

یعنی چی؟

یعنی با وجود اینکه میراث خانواده بود اما از سرقت اصلا خوشم نمی‌آید.

پس چرا سرقت می‌کنی؟

چون وقتی از سرقت یک خانه، کلی پول عایدت می‌شود دیگر ترک‌کردنش سخت است. من معتاد سرقت شده‌ام، نه اینکه به آن علاقه داشته باشم.

از چه خانه‌هایی سرقت می‌کردی؟

هر خانه‌ای که به نظر می‌رسید کسی داخلش نیست. مثلا خانه‌هایی که چراغشان خاموش بود. اما چند بار متوجه شدیم صاحب‌خانه داخل خانه است و ناچار شدیم از اسلحه استفاده کنیم. البته اسلحه فقط برای ترساندن مالباخته ها بود.

شلیک هم کرده بودید؟

نه اصلا. قصد ما فقط ترساندن بود نه آسیب رساندن.

بیشترین پولی که از سرقت گیرت آمد، چقدر بود؟

۵میلیارد تومان. البته عجیب‌ترین سرقتمان هم محسوب می شود. آن روز هر جا را گشتیم چیزی نبود. بعد در حمام یک قسمت غیرعادی دیدیم. کاشی را برداشتیم و بسته‌های دلار و طلا بیرون آمد. آن سرقت از همه بیشتر سود داشت. البته کار مهدی بود. خیلی باهوش و نابغه است. رفت داخل حمام که دستانش را در روشویی بشوید که متوجه شد بخشی از کاشی ها طوری طراحی شده که جا به جا می شود.

از چند خانه سرقت کرده‌اید؟

بیش از ۱۳ خانه. شاید بالای ۲۰ میلیارد تومان گیرمان آمد اما همه‌اش خرج شد و رفت.

آخرین اخبار