نخست اینکه بازار نفت در شرایط کنونی کشش میزان تولید
فعلی را هم ندارد. تولید اوپک یک و نیم میلیون بشکه بیش از سقف تولید آن است و
اعضای خارج از اوپک هم همچنان به افزایش تولید مشغولند.
ذخایر نفتی آمریکا نیز به
حدی اطمینان بخش شده که ممنوعیت صادرات نفت این کشور پس از چهار دهه لغو شده است.
در چنین شرایطی، اعلام افزایش نیم میلیون بشکه ای تولید نفت ایران که هنوز عملی هم نشده است، نمی تواند تاثیر چندانی بر تسریه در قیمت رو به افول نفت داشته باشد.
نکته دوم این است که اتفاقا ایران با اعلام زودهنگام
افزایش نیم میلیون بشکه ای تولید نفت خود برای پساتحریم، بازار را آماده مواجه شدن
با شرایط جدید می کند.
اگر وزیر نفت ایران و سایر مقامات، افزایش تولید نفت ایران را از هفته ها قبل اعلام نمی کردند و این میزان تولید ایران، یکباره و بدون اعلام قبلی وارد بازار می شد، شوکی ناگهانی به بازار نفت وارد می کرد و قیمت نفت را ناگهان کاهش می داد.
اما با اعلام زودهنگام این موضوع، اثر روانی شوک ناگهانی آن به شدت کاهش یافته است.
اما نکته سوم که مهتر از نکات قبلی است ضرورت افزایش
تولید نفت ایران در شرایط پساتحریم است.
کسانی که استدلال می کنند در صورت افزایش
تولید نفت ایران، قیمتهای جهانی نفت کاهش می یابد، به این نکته توجه نمی کنند که
اولا سهمیه ایران در اوپک بیش از میزان تولید کنونی است و کشورهای دیگری که فراتر
از سهمیه تولید می کنند باید جا را برای ایران بازکنند و اگر آنها چنین کاری انجام
ندادند دلیلی ندارد ایران به نفع آنها عقب نشینی کند.
علاوه بر آن، در صورتی که ایران تولید خود را به سطح قبلی که حق بدیهی خود است نرساند، سایر کشورها، از جمله عراق در اوپک، و روسیه و آمریکا در خارج از اوپک، تولید خود را افزایش می دهند و ایران در صورت عدم افزایش تولید، تنها شاهد کاهش سهم خود در بازار خواهد بود.
بر خلاف نظر منتقدان، بیژن زنگنه، گام در مسیر صحیحی گذاشته که حق سلب شده ایران را از بازار طلب می کند.
فراموش نکنیم که میزان تولید نفت، نه در اقتصاد، بلکه در سیاست هم تاثیرگذار است و آمریکا به پشتوانه تولید نفت خود و همپیمان خود عربستان، اثر منفی تحریم نفتی ایران در بازارهای جهانی را کاهش داد و موفق شد حربه تحریم ایران را اثرگذارتر کند.