کد خبر: ۳۲۸۲۳
تاریخ انتشار: ۰۵ تير ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۵
رییس اتحادیه صنف مصنوعات فلزی و کابینت شهرری:
اصناف گوناگونی فعالیت می کنند که هر کدام جایگاه و درآمد خاص خودشان را دارند. اکنون در شرایط رکود قرار داریم و تمامی اصناف از این رکود گلایه دارند.
کورش شرفشاهی – اصناف گوناگونی فعالیت می کنند که هر کدام جایگاه و درآمد خاص خودشان را دارند. اکنون در شرایط رکود قرار داریم و تمامی اصناف از این رکود گلایه دارند. یک از این موارد، صنف کابینت ساز است. در رابطه با مشکلات این صنف با احمد محبعلی رییس اتحادیه صنف مصنوعات فلزی و کابینت شهرستان ری گفت وگو کردیم. وی که خزانه دار اتاق اصناف شهرری است، همه چیز را در اقتصاد خلاصه می کند ومی گوید تا وقتی وضعیت مالی مردم خوب نشود، نمی توان امیدی به بهبودی وضعیت کسبه در بخشهای گوناگون داشت. آنچه در ادامه میخوانیم، گفت وگو با محبعلی است

= وضعیت صنف کابینت و مصنوعات فلزی چگونه است؟

بهتر است بپرسید وضعیت تمامی مشاغل و صنوف چگونه است که پاسخ آن گرانی، بیکاری و رکود اقتصادی است. در این شرایط تنها راهکار این است که تسهیلات بانکی ارزان قیمت به بخش تولید بدهند تا دست تولید کننده برای تولید باز شود و دست واردکننده بسته شود. آیا آقایان نمی دانند کالایی که از ترکیه و چین وارد کشور ما می شود، زیر قیمت تمام شده تولید داخل است و همین امر باعث می شود که بیشتر کارگاهها با کاهش تولید، ورشکستگی و تعطیلی رو به رو شوند؟ بنابر این دولت باید وارد عرصه حمایت ازتولید داخل در راستای اقتصاد مقاومتی شود. اما اگر بخواهم در مورد صنف کابینت ساز و مصنوعات فلزی سخن بگویم، آمار دلسرد کننده است به نوعی که امروزه حدود 40 درصد واحدهای صنفی کابینت ساز و دیگر رسته های مرتبط یا تعطیل هستند یا با رکودی رو به رو هستند که باعث می شود کار آن چنانی انجام نمی دهند. کارگاه خود من که رییس صنف است و 51 سال سابقه تولید دارم، اکنون در وضعیت رکود قرار دارد. اکنون به اندازه ای قیمت مواد اولیه گران شده و هزینه عرضه محصول به بازار بالا رفته که مصرف کننده توان خرید ندارد و همین امر، دست تولید کننده را نیز بسته است.

= شغل شما مرتبط با ساختمان است. آیا رکود در ساخت وساز در کار شما تاثیر دارد؟

همه چیز به هم ربط دارد. بخشی از تولیدات صنف ما، کالای تزیینی است که این کالاها مرتبط با صنعت ساختمان است و یک مورد شامل کابینت می شود. اما رکود تنها به ساخت وساز بستگی ندارد و گران شدن قیمت ها در کنار ناتوانی مالی مردم نیز در رکود موثر است. اما بیشتر مشکلات اصناف ناشی از مالیات بر ارزش افزوده است.

= مگر چه تاثیری بر قیمتها دارد که باعث بحران اصناف می شود؟

حرف ما این است که هر مواد اولیه یا محصولی وارد کشور می شود، در گمرک مالیات بر ارزش افزوده را بگیرند تا تکلیف اصناف روشن شود. امروزه صنایع چوب و فولاد مبارکه دچار مشکل هستند و توان رقابت با کالای خارجی ندارند. بنابر این اگر درگمرک مالیات بر ارزش افزوده از ورق آهن، ورق ام.دی.اف و دیگر مواد اولیه گرفته شود، بهتر است. اکنون در همین شغل کابینت سازی، از چند مواد اولیه مالیات بر ارزش افزوده گرفته می شود و در نهایت کابینت ساخته می شود. ابتدا به نظر می رسد که این مالیات 9 درصد است، اما گاهی تا 55 درصد مالیات بر یک محصول نهایی گرفته شده که باعث گرانی محصول نهایی و بحران یک تولید می شود. اکنون ما با سود 17 درصد تولید میکنیم در حالی که باید 55 درصد مالیات برارزش افزوده بدهیم و هنگامی که 9 درصد دیگر به فاکتور بابت مالیات بر ارزش افزوده اضافه میکنیم، با مخالفت مصرف کننده رو به رو می شویم و کسی حاضر به خرید این محصول نمیشود. در این صورت یا باید کم فروشی کنیم یا باید از کیفیت کار کم کنیم، یا ترفند دیگری بیندیشیم که در هر صورت پاسخگو نیست.

= در این شرایط مالیات بر مشاغل را قبول دارید؟

مالیات بر مشاغل یکی دیگر از مشکلات ماست. در قانون اعلام شده که مالیات بر درآمد باید دریافت شود، اما مالیات بر رکود و بیکاری که نباید بدهیم. وقتی کارگاه ما به اندازه ای کار نمی کند که خرجش را در بیاورد، چگونه آقایان مالیات بر درآمد از ما می گیرند. البته ما قبول داریم که مامور مالیات از وزارتخانه دستور دارد و آن مامور هم قانون را اجرا می کند، این را هم قبول داریم که ما کار می کنیم و باید مالیات بدهیم، اما تاکید ما بر این است که مالیات منطقی هم باشد و ما نیز درآمد داشته باشیم.

= چرا اصناف هنگام پرداخت مالیات مقاومت می کنند؟

یکی از مشکلات ما نبود آگاهی نسبت به قوانین است و همین باعث می شود که هر صنفی با جریمه رو به رو می شود. نداشتم دفاتر یک جریمه دارد، تاخیر در ارایه لیست حقوق کارگر یک جریمه دارد و به اشکال گوناگون جریمه می دهیم. وقتی این جرایم جمع می شود و مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر مشاغل نیز به آنها اضافه می شود، می بینیم که جریمه ها کمر بنگاه اقتصادی را می شکند. اگر ما بخواهیم این جریمه ها و مالیات را روی محصول بکشیم، قیمت تمام شده بالا می رود و مصرف کننده نباید تاوان این همه جریمه و مالیات را بدهد. به همین دلیل با رکود بازار رو به رو می شویم.

= رکود فعلی ناشی از ضعف مالی مردم است یا گرانی قیمت تمام شده دردسر ساز می شود؟

این یک واقعیت است که مصرف کننده توان خرید ندارد. کشور در حالت رکود است و افزایش قیمت خدمات شامل آب، برق، گاز، تلفن، بنزین، هزینه حمل و نقل و بسیاری موارد دیگر باعث گرانی محصول و خدمات می شود. حداقل حقوق یک کارگر بر اساس شورای عالی کار 900 هزار تومان است واگر جمع بزنیم، یک کارگر با عیدی و پاداش و سنوات سالیانه 16 میلیون تومان حقوق میخواهد. بنابر این برای کارفرما هزینه سنگین است در حالی که این مبلغ برای کارگر در این گرانی ناچیز است. به همین دلیل است که می گویم همه چیز به اقتصاد باز می گردد. اگر یک مقدار وامهای ارزان قیمت با بهره کمتر از 10 درصد در اختیار تولید کننده قرار بدهند، می تواند مواد اولیه را نقد بخرد و بنگاه خودش را بچرخانند. در این صورت تولید رونق پیدا می کند و نیازی هم به واردات نداریم.

= چرا تفاوت قیمت در یک کالا اما در دو مغازه داریم؟

این مرسوم است و قیمت بر اساس ارزش مغازه و کارگاه تعریف می شود. در شهر ری یک واحد 20 متری 500 میلیون تومان قیمت دارد و کسی که می خواهد کار کند، توانایی خرید این مغازه را ندارد. درنتیجه این مغازه را ماهیانه چهار میلیون تومان اجاره میکند. این تولیدکننده باید بتواند هزینه اجاره اش را بدهد، علاوه بر اینکه سایر هزینه ها و سهم خودش را هم برداشته باشد و چون نمی تواند؛ این تولید کننده مجبور می شود کالایش را گران بفروشد. از طرف دیگر کسی که کارگاه دارد و سرمایه لازم را نیز دارد، می تواند محصولش را ارزانتر بفروشد چرا که مجبور نیست اجاره بپردازد. در نتیجه می بینیم که اختلافات قیمت ناشی از داشتن کارگاه و امکانات در نقاط گوناگون است و کسی که امکانات و مغازه و پول ندارد، باید گرانتر بفروشد تا هزینه هایش را تامین کند.

= موضوع تنوع محصولات چیست؟ چرا یک باره ام.دی.اف ترک و ایرانی باعث تفاوت قیمت می شود؟

بارها دیده ایم که جنس ترک را به جای آلمانی داده اند یا ایرانی را به نام خارجی داده اند. به همین دلیل بارها به اتحادیه شکایت می شود و ما نیز بازرسان خودمان را می فرستیم و بررسی می کنیم. ما نیز به چند صورت تکلیف اینها را روشن میکنیم. یا به صورت کدخدا منشی موضوع حل می شود یا به صورت کارشناسی نظر قطعی را می دهیم که در نهایت اگر تخلفی صورت گرفته باشد، سازنده جریمه می شود تا نظر مشتری جلب شود. اما مشکل اصلی زمانی است که تولید کننده هزینه هایش تامین نمی شود. به همین دلیل جنس ایرانی را به جای جنس مرغوب خارجی می فروشد. اکنون ام.دی.اف هایگلاس ایران، ترک و چین داریم که هر سه شبیه هم هستند و مشتری هم شناختی در این مورد ندارد. اما می بینیم که قرارداد جنس آلمانی یا ترک بسته اند و جنس ایرانی می دهند و چون کیفیت کالای ایرانی پایین تر است، بعد از مدتی مشکل ساز می شود و تازه مشتری به فکر اعتراض می افتد.

= بسیاری از کابینت سازان تا چند روز قبل شاگرد بوده اند و یک باره مغازه ای اجاره می کنند و استاد کار می شوند. اینها کار را خراب می کنند. مردم از کجا بدانند که این فرد توانمند است و توانایی لازم را دارد؟

نکته اول این است که باید جوازکسب داشته باشد. نکته دیگر این است که جوازها نیز رتبه بندی دارد. قبل از اینکه به فردی جواز بدهیم، مدارک او را بررسی می کنیم. باید دوره فنی حرفه ای را گذرانده باشد. یا آنکه در قالب سوالاتی که مطرح میکنیم و آزمایشهایی که به عمل می آوریم، باید توانمندی او به ما ثابت شود. بعد از آن در محل کارگاهش حاضر می شویم و عمکرد او را بررسی میکنیم تا بدانیم این کابینت ساز، توانایی جوشکاری، فلزکاری یا کار با چوب را دارد یا ندارد. اما مشکل اصلی ناشی از کسانی است که به سراغ جنس ارزان می گردند. اینها به سراغ نصاب می روند و از کسانی کار می خرند که تازه به این حرفه روی آورده ند. بسیاری از این نصابها سرگردان هستند و نظارتی بر آنها وجود ندارد. اکثر شکایتهایی که به ما می رسد، در مورد این قبیل افراد است که جواز و توانایی ندارند. بارها دیده ایم که یک کارگر نصاب در خانه ای کار می کرده و همسایه کناری به او مراجعه کرده و به گمان اینکه این فرد توانمند و با سابقه است، کارش را به او سپرده است. بارها شاهد بوده ایم که کارگر نصاب با صاحب خانه ای قرارداد بسته و پیش پرداخت گرفته و یک باره ناپدید شده و این افراد برای شکایت به اتحادیه مراجعه میکنند. اما وقتی از آنان سوال میکنیم معازه این فرد کجاست و چگونه با او آشنا شده اید، تازه متوجه می شویم که چه اتفاقی برای این خانواده افتاده است. نکته مهم اینجاست که اتحادیه هیچگونه نظارتی بر این فرد نمی تواند داشته باشد، زیرا فردی سیار است که محل ثابتی ندارد.

= چه تعداد تولید کننده در این صنف داریم و چه تعداد مجوز ندارند؟

اول اینکه افراد بسیاری هستند که مجوز ندارند و ما نیز نمی توانیم در خیابانها بگردیم تا افراد بدون مجوز را شناسایی کنیم. اما دارندگان مجوز را می شناسیم و برخی ها را نیز در حد توان اتحادیه شناسایی می کنیم و مجوز می دهیم که اسامی آنها در سایت اصناف ثبت می شود. اکنون 330 عضو زیر مجموعه داریم که 50 درصد اینها کابینت ساز هستند و بقیه قاب مهتابی، جالباسی، فلزات، سیم و سبدآب چکان و صنایع دستی و رنگ کاران هستند. اکنون از این 50 درصد کابینت ساز 30 درصد کارگاهشان را تعطیل کرده اند زیرا توان مالی لازم را ندارند. به عبارت دیگر 80 کارگاه کابینت سازی تعطیل شده اند. دلیل آن هم این بوده که مشمول دارایی شده اند اما خبر نداشتند که باید مالیات بپردازند و یک باره با رقم بزرگی رو به رو شده اند. نمونه دیگر صندوق مکانیزه است. ما با دارایی صحبت کرده ایم که اگر ما مشمول دارایی شدیم، ‌باید اطلاع رسانی می کردند تا تکلیف خودمان را بدانیم. اما در پایان سال 94 یک باره اعلام کرده اند که صنف ما مشمول صندوق مکانیزه هستند و کسانی که صندوق مکانیزه ندارند، باید سه میلون تومان جریمه بدهند. این یک اطلاع رسانی غلطی بود و تبعاتش را دیدیم. در صورتی که اگر زودتر به ما اعلام می کردند، ‌ما نیز به اعضا اطلاع رسانی می کردیم که زودتر صندوق مکانیزه را تحویل بگیرند.

= آیا یک تولید کننده با سه میلیون تومان ورشکست می شود؟

اکنون توان خرید مردم بسیار پایین است و همین امر باعث می شود درآمد کابینت ساز هم پایین بیاید، چون مردم توان کابیت کردن خانه هایشان را ندارند. باید بپذیرید که بسیاری از مردم تنها به اندازه خرید لوازم اصلی زندگی درآمد دارند و برخی ها نمی توانند هزینه اولیه زندگی شان را نیز تامین کنند. امروزه بسیاری از کسبه مانند کارمند عمل می کنند و سعی می کنند به نوعی مدیریت کنند تا با درآمدی که دارند، تا آخر ماه ادامه کار بدهند. واقعا توان اداره زندگی و هزینه های کارگاه را هم ندارند.

= کابینت یک مساله تزینی است. چه کار باید بکنیم که مردم به دنبال کابینت سازی و ایجاد تنوع در خانه هایشان باشند و انگیزه لازم را در آنها ایجاد کنیم؟

همه چیز به ساختمان باز می گردد. باید ساخت و ساز رونق بگیرد و پرداخت وام مسکن در اولویت باشد. مردم توان خرید خانه را ندارند، چون پول ندارند و بانک هم که وام نمی دهد. بنابر این با همان شرایط ادامه زندگی می دهند. بنابراین همه چیز وابسته به اقتصاد است و اقتصاد ما هم که فلج است. نکته مهمتر این است که باید ساخت و ساز ارزان باشد. دراین صورت یک کارمند می تواند خانه بخرد، به شرط آنکه وام هم به او بدهند. این کارمند اگر توانایی لازم را داشته باشد، به سراغ کابینت ساز می آید و کسب وکار کابینت ساز هم رونق می گیرد که در نتیجه این همه فساد و معضلات اجتماعی هم صورت نمی گیرد.

= عده ای سال به سال دکورخانه هایشان را تغییر می دهند چون دنبال تنوع هستند. آیا رکود کار شما به دلیل این نیست که طراحی جدید ندارید و کارهایتان یک نواخت شده است؟

این طور نیست. کابینت سازی دایم در حال تغییر است. درگذشته ابتدا در آشپزخانه ها سکوهایی می ساختند. بعد از آن تبدیل به کابینت فلزی شد و سپس کابینت ام. دی. اف آمد و اکنون کابینت منبران آمده که بالاترین قیمت را دارد و تا متری یک میلیون و 200 هزار تومان هزینه ساخت آن است. اکنون درکابینت به روز کار میکنیم. دایم نقشه ها و طرح های جهانی را رصد میکنیم وحتی مورد داشته ایم که مشتری خودش طرحی را پیشنهاد کرده یا در جایی نمونه آن را دیده است. اما مساله این است که کار ما تداوم ندارد. در ماه دو مورد کار به ما پیشنهاد می شود و بقیه ماه را بیکار نشسته ایم. این در حالی است که هزینه های مغازه و حقوق کارگر ثابت است و درآمد همین دو کار، باید تمامی این هزینه ها را جبران کند که نمی کند.

= امروزه خانه هایی داریم که کابینت های 20 سال قبل را دارند. دایم مردم کابینتهای قدیم را تعمیر می کنند، اما کابیت خانه هایشان را تعویض ونوسازی نمی کنند.چگونه می توانیم برای مردم انگیزه ایجاد کنیم که کابینت خانه هایشان را عوض کنند؟

ایجاد انگیزه فقط با رونق اقتصاد است. وقتی من پول داشته باشم، فرش خانه ام را سالی یک بار عوض می کنم. امروزه در خانه ها فرشهایی را می بینیم که از بس به قالی شویی ها داده اند، پوسیده شده و هرسال مبلغی هم بابت رفو به قالیشویی می دهند تا شاید یک سال دیگر برایشان دوام داشته باشد. بنابر این حرف اول را اقتصاد می زند. همه چیز یک طرف قضیه است و داشتن پول مساله اصلی است. تاکنون روال اینگونه بود که قشر سرمایه دار ما تمامی سرویس خانه اش را عوض می کرد و مثالی در بین افراد ثروتمند بود که به غیر از زن خانه، باید همه چیز را عوض کنیم تا تنوع در خانه داشته باشیم. اما اکنون به غیر از عده معدودی، همه بیچاره شده اند و با مشکل رو به رو هستند و فکر تغییر دکور خانه هایشان را هم نمی کنند.

نام:
ایمیل:
* نظر: