مارتين وولف
فايننشال تايمز
در روز استقلال هند درسال 1947 ، جواهر لعل نهرو، اولين نخست وزير هند از "ميعاد با سرنوشت" سخن گفت. «اين کشور بزرگ و متنوع و فقير خود را براي مسير توسعه و دموکراسي آماده ميکند». هفتاد سال بعد ، هند يک دموکراسي باقي مانده و در توسعه پيشرفت داشته است. سابقه هند بدون عيب نبوده است ولي هنديها دليلي براي افتخار کردن به آنچه به دست آوردند دارند چه چيزي برسر راه آنهاست؟ سازمان ملل پيش بيني کرده است جمعيت هند تا سال 2050 به 1.7 ميليارد ميرسد وبيشتر از جمعيت 1.35 ميلياردي چين خواهد بود. اما کشور بسيار شکوفا شده است.براساس نظرسنجي وزارت اقتصاد هند، توليد ناخالص داخلي 4.5 درصد در سال در 37 سال اخير رشد داشته است.اين دومين داستان اقتصاد موفق در دوره جهاني سازي پس از رشد قابل توجه چين است. آمارها نشان ميدهد که توسعه هند باعث شده تا کشور از سوسياليسم به سوي تجارت آزاد و بازارهاي باز و اتکا به بخش خصوصي حرکت کند.اصلاحات تحت نظر دولت نارندا مودي ادامه دارد. نسبت تجارت به توليد ناخالص داخلي اکنون مشابه چين است.به طور مثال شبکه ورود سرمايههاي خارجي همانند ديگر بازارهاي نوظهور است. بخش عموميهند ديگر رابطه مستقيم و بزرگي با درآمد ملي ندارد. هزينههاي دولتي نيز همسو با هنجارهاي جهاني براي کشوري است که در سطح خوبي از توسعه قراردارد.تلاش زيادي توسط دولت کنوني براي کاهش هزينههاي تجاري و ايجاد محيطي منطبق با سرمايهها تلاش زيادي کرده است.اگر به آينده نگاه کنيم هند همچنين توانسته در کاهش جمعيت خود پيشرفت کند. درعين حال نظرسنجي اقتصادي نشان ميدهد سه تفاوت ميان هند و ديگر بازارهاي نوظهور وجود دارد ، درنگ دراستقبال از بخش خصوصي و حمايت از حقوق مالکيت، قابليت ضعيف دولت در زمينه ارائهاموزش و بهداشت و توزيع مجدد درآمد که ناکافي است. اين موارد نشانگر آن است که هند يک دموکراسي زودرس است. اين کشور پيش از اينکه توسعه يابد دموکراتيک شد. افراد خوشبين معتقدند اين نواقص زماني که کشور ثروتمند شود از بين خواهند رفت.افراد بدبين معتقدند هند درنهايت به پيشرفت ادامه ميدهد اما دموکراسي چيزي لوکس نيست بلکه شرطي لازم براي وجود هند به عنوان يک کشور است. با کميشانس، رشد در طبقه متوسط هند فقر را از طريق مديريت مساوي ازبين ميبرد. اين چالشها در طولاني مدت مهم خواهند بود. اولي چالش آموزش است، نيروي کار گسترده يک امتياز است و اگر دانش و مهارت لازم را داشته باشد باعث توسعه اقتصاد ميشود. محيط زيست دومين چالش است. از اکنون تا 2050، توليد ناخالص داخلي هند ميتواند تا 400 درصد باشد. شهرسازي بايد سرعت يابد. سومين چالش محيط خارجي اقتصاد است . سهم هند از صادرات و خدمات در سطح جهاني ممکن است در دهه آينده افزايش يابد. اما با توجه به تنشهاي مخالف با جهاني سازي اين امر ممکن است به راحتي رخ ندهد.هند فرصت خوبي براي تبديل شدن به بزرگترين اقتصاد پرسرعت درجهان را دارد.موفقيتهاي گذشته نشانگر امکان پيروزي است اما احتياج به تغييرات بسيار براي رخ دادن اين امر است. بار ديگر هند به ميعادگاه سرنوشت رسيده است.
ترجمه : فاطمه مهتدي