کورش شرفشاهی
نامگذاری سالها، یکی از اقدامات جالب توجه آیت الله سیدعلی خامنه ای از هنگامی است که در مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران قرار گرفتند. ایشان همواره چالشهای کشور را در طول سال مورد بررسی قرار می دهند و آنچه که در رتبه اول مسایل نظام قرار می گیرد، در بیانات اول سال ایشان مطرح و سپس بر مبنای آنها نامگذاری صورت می گیرد تا بدین وسیله ریل گذاری اداره کشور صورت بگیرد و مسوولان ملزم باشند بر همین ریل حرکت کنند. اما اکنون سومین سالی است که ایشان اقتصاد مقاومتی را مورد تاکید قرار می دهند تا مسوولان بدانند که همچنان مشکلات اقتصادی در رتبه اول قرار دارد. اما راه نجات در نحوه مقاومتی بودن آن است. سال گذشته ایشان اقدام و عمل را به اقتصاد مقاومتی اضافه کردند تا به صورت غیر مستقیم تاکید کنند نسبت به اقتصاد مقاومتی همایش و سخنرانی زیاد بوده، اما منجر به نتیجه نشده است. بنابر این یک سال سایه اقدام و عمل بر مدعیان عمل به اقتصاد مقاومتی سنگینی می کرد تا آنکه امسال ایشان به عنوان اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال را افزودند تا برای مسوولان مشخص کنند در صورتی می توانند مدعی اطاعت از رهبری نظام باشند که تولید رونق بگیرد و برای اثبات این مهم می بایست اشتغال را شاهد باشیم. هنگامی که رهبر معظم انقلاب تولید را در کنار اشتغال مطرح می کنند، منظورشان این است که اشتغال ناشی از رونق بخش خدمات را دنبال نمی کنند، بلکه هدف ایشان اشتغالی است که ناشی از تولید باشد. در سال گذشته با اختصاص دهها هزار میلیارد تومان به بنگاههای بحران زده، سعی شد این واحدها به چرخه تولید بازگردند. اگرچه پرداخت این تسهیلات مورد تایید قرار گرفت اما مشخص نشد که این همه تسهیلات تا چه اندازه اشتغالزایی داشته است. آمارهای بیکاری بیانگر آن است که این تسهیلات تنها توانسته بنگاههای بحران زده را به طور موقت سرپا نگه دارد و از تعداد بیکاران کم نکرده است. اما سوال اینجاست که آیا این بنگاههای اقتصادی می توانند به فعالیت خود ادامه دهند و به رونق برسند، یا در آینده ای نه چندان دور با بدهی بیشتر ورشکست می شوند؟ اگر چه رییس جمهور در اولین جلسه هیات دولت تمامی دستگاههای مرتبط را موظف به تبعیت از رهنمودهای مقام معظم رهبری کردند اما سوال اینجاست که باید حمایتهای مالی از بنگاههای اقتصادی صورت گیرد یا بهتر آن است که بازار فروش برای محصولات این بنگاهها تامین شود؟ مقام معظم رهبری در بیاناتی که مستند به آمار و ارقام بود، تاکید کردند که قاچاق کالا همچنان وجود دارد و نگرانی ایشان از مبادی رسمی بود. آیا راهکاری برای مبارزه با این پدیده مخرب وجود دارد یا همچنان کالای بی کیفیت وارداتی، نقدینگی را از چنگ کارگر و کارفرما بیرون می آورد و کالای تولید داخل در انبارها به ضایعات تبدیل می شود؟ به راستی آیا مشخص کردیم که چرا کارت خرید کالا با شکست رو به رو شد و مردم ایران حاضر نشدند کالای ایرانی را حتی با کارمزد پایین خریداری کنند؟ رهبر معظم انقلاب چالشها را در بندهای مشخص تشریح کردند، بنابر این باید تمامی آنها را موشکافی کنیم. اگر ضعف کیفیت تولید داخل باعث می شود تا در انبارها بماند، باید به فکر ارتقای کیفیت باشیم و اگر کالای ایرانی گران تمام می شود، باید دلایل آن را بررسی کنیم تا مشخص شود چرا کالایی که از آن سر دنیا وارد کشورمان می شود و پس از آنکه هزینه باربری و انبارداری و بسیار موارد دیگر به آن اضافه می شود، هنوز هم ارزانتر از کالای داخلی است؟