کد خبر: ۴۷۲۹۲
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۰
محمد نیشابوری
سردبیر

خرداد 76 پیروزی تفکری نو اما ریشه دار درانقلاب اسلامی را رقم زد. در دورانی که فشارهای اقتصادی پس ازجنگ و محدودیت های اجتماعی و سیاسی به حدی افزایش یافته بود که ضرورت تاریخی موجب شد تا فردی با گفتمانی جدید اما منتقدانه به وضع موجود، سکان هدایت دولت هفتم، دولت پس ازمرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را برعهده بگیرد که معتقد به ایجاد فضا و هوای تازه در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران بود. افرادی که خود درابتدای انقلاب از جمله رادیکال هایی محسوب می شدند که سهم بسیاری در انسداد فکری دهه اول انقلاب داشتند، درسال 76 طلایه داران تفکر نو شدند. به هر تقدیر تغییر در اندیشه مانند تغییر در شرایط فیزیکی هر انسان، امری معمول و البته لازم است. انسان درطول دوران حیات خود هم در زمینه فکری دچارتحول و تغییر می شود و هم در اندام و چهره. نکته مهم در این تغییر و تبدیل، روبه رشد بودن آن است. اگرانسان بر اساس یک فرآیند طبیعی و ضرورت تاریخی و نه الزامات قدرت و ثروت طلبی، چهره فکری و جسمی خود را دچار تغییر و تحول ببیند، بدون شک امری ستودنی و مبارک خواهد بود، اما اگر این دگردیسی و تحول با معیارها و ضرورت های قدرت طلبی وثروت جویی همراه باشد، بدون شک هم خود آسیب خواهد دید وهم جامعه. کمااینکه در طول روزهای گذشته و بعد از پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر پنجم، انتقادات فراوانی به نحوه بستن لیست و چگونگی انتخاب نامزدها مطرح شد. انتقاداتی که از رهبر اصلاحات آغاز و تا توده مردم ادامه یافت.البته سهم فضای مجازی در نشر این انتقادات بسیارزیاد است. هرچند که وضعیت نقادی کنونی بدان معنا نیست که در سال های پیشین و انتخابات گذشته چنین نقدهای نبوده است. آنچه امروز میزان و تاثیرپذیری نقدها را دوچندان کرده، ابزار بیان نقدها و اطلاع رسانی آنها است. به هرتقدیر روز چهارشنبه متنی با امضای چند نفرازچهره های سرشناس اصلاحات منتشر شد که در آن توصیه شده بود بساط انتقاد از لیست شورای شهر پنجم برچیده و پرونده قطور آن بدون آسیب شناسی کامل بسته شود.این درخواست با روح اصلاح طلبی کاملا منافات دارد و به نوعی زیاده خواهی هم محسوب می شود. افرادی که نقش اساسی درتعیین لیست تهران داشته اند و حداقل 7 نفرازاعضای شورای پنجم شهر تهران وابستگی مستقیم با تشکیلات مورد حمایت امضا کنندگان نامه دارند، به همه آنهایی که انتقادی دارند، توصیه کرده اند که روزه سکوت بگیرند و دم فروبندند. این نوع نگاه با آنچه آنان منتقد آن بودند - به زعم آقایان تفکراصولگرایی پیرواین گفتمان غالب است- چه تفاوتی دارد؟مگراصلاحات جز با نقد از درون و نقد وضع موجود می تواند حیات خود را تضمین کند؟ حمایت ازآنچه که بوجود آمده حال هرچه می خواهد باشد، با روح قیم ماآبی چه اندازه فاصله دارد؟ اینکه هراقدامی براساس هر مصلحت خودی یا بیخودی انجام شد، مورد حمایت جامعه نخبگان و توده مردم قرار گیرد و هیچ گفتگو و پرسشگری انجام نشود، چه حاصلی را درآینده خواهد داشت؟ کجای این تفکر با سیره و منش امام بزرگ انقلاب همخوانی و همپوشانی دارد؟ سال 84 هرچه که همین آقایان کردند را پذیرفتیم و شد آنچه نباید می شد.سال 88 پذیرفتیم که هرچه را این آقایان انجام داده اند، به مصلحت اصلاحات است و شد آنچه نباید می شد. یادمان نرفته برخی ازهمین آقایان درسال 90 بعد از آنکه سید محمد خاتمی رای خود را درحوزه انتخابیه دماوند به صندوق انداخت، چه هجمه ای را علیه او به راه انداختند و امروز بهره همان رای را دارند می برند. اگرحجت الاسلام خاتمی به توصیه آنها درسال 90 رای نمی داد، امروزهوایی هم برای تنفس اصلاح طلبان نبود. امروز دیگر واژه "تکرار می کنم" نتیجه ای را به ارمغان نمی آورد.این توصیه نامه آقایان بیشتر شبیه استخوان لای زخم ماندن و تیغ برگلوی اصلاحات کشیدن است. اتفاقا نباید از نقد ترسید. باید این پرونده گشوده شده را بعد ازبررسی کامل ونتیجه بخش شدن بست تا برای همیشه تکلیف اصلاحات با پشت پرده هایش مشخص شود. نباید اجازه داد همین تفکری که نتیجه اش لیست تهران بود، شهردار آینده را انتخاب و به تهرانی ها تحمیل کند. اخباری که برای انتخاب شهردار به گوش می رسد، بسیارنگران کننده تر از بسته شدن لیست تهران است. سال 98 درپیش است. اگراین بار اشتباهات گذشته تکرارشود ومردم به اصلاح طلبان اعتماد نکنند، دیگر آبرویی برای هیچ کس نمی ماند. برای یکبار هم که شده، تعارفات سیاسی را کنار بگذاریم وشفاف به نقد ازدرون بپردازیم. چیزی که در طول این سال ها اصلاح طلبان به آن پشت کردند و اکنون محصول بی توجهی را درفضای نقد اجتماعی و فردا درفضای بی اعتمادی انتخاباتی خواهند دید.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار