
گروه اقتصاد کلان: تأکيد حسن روحاني، رئيسجمهوري مبني بر تشکيل اتاق فکر با حضور نخبگان کشوري؛ نشان از نداشتن يک استراتژي مدون اقتصادي در اقتصاد و همچنين رسيدن دولت دوازدهم به اين نتيجه رسيده راه نجات اقتصاد، گفتوگوي نخبگان براي رسيدن به يک خروجي منسجم اقتصادي براي بستن راههاي نفوذ فرصت طلبانه است. موضوعي که هرچند ديرهنگام از سوي رئيسجمهوري مطرحشده است؛ اما به باور کارشناسان اقتصادي تنها راه نجات اقتصاد از چالشهايش همين است؛ يعني گرد هم آوردن همه سلايق با استفاده از حضور نخبگان دور يک ميز و تعيين يک استراتژي مشخص و منسجم حاصل از يک گفتوگوي مشترک چندصدايي.
فرصتي بهينه براي نجات اقتصاد
مسئلهاي که کارشناسان اقتصادي بر اين باورند که همه اجزاي ساختار قدرت و گروههاي اجتماعي درباره اينکه شرايط کشور به لحاظ اقتصادي در وضعيت قرمز قرار دارد و بسيار پرمخاطره است، باهم موافق بوده و اينيک فرصت تاريخي براي حل مشکلات اقتصادي است. در دولتهاي نهم و دهم به دليل اينکه اقتصاد رانتي شکاف فزايندهاي ميان دولت و نخبگان و عامه مردم ايجاد کرده بود، آن دولتها شرايط بحراني اقتصاد را تکذيب ميکردند. به همين دليل است که امروز ميتوان گفت، کشور در يک موقعيت استثنايي قرار دارد و دولت دوازدهم و در رأس آن رئيسجمهور ميخواهد از اين فرصت بهصورت بهينه استفاده کند.
ناکارآمدي برنامههاي اقتصادي
مسئلهاي که بسياري از کارشناسان اقتصادي بارها بر آن تأکيد کرده بودند. به باور آنها ريشه مشکلات اقتصادي ناشي از تصميمات يکسويه، جزيرهاي و تکصدايي که منجر به ناکارآمدي برنامههاي اقتصادي شده است. نظام تصميمگيري ما يک نظام مبتني بر عمل کارشناسي نيست. بنابراين هياهو و جوسازي خيلي زود نتيجه ميدهد و عامه مردم در ايران غير سازمانيافته هستند. ازاينرو اعلام تشکيل اتاق فکر ميتواند پاياني بر اين موضوع باشد.
به قول حسين راغفر،کارشناس اقتصادي، اتفاقي که افتاده است اين است که اقتصاد ما روي سرش ايستاده است بهجاي اينکه روي پايش ايستاده باشد. اين اقتصاد آنجايي که بايد سرمايهگذاري کند، نکرده است و آنجاست که ما ميتوانيم شغل ايجاد کنيم و متوجه ميشويم که ذهنيت سياستگذارها در ايران چه بوده است و منابع مملکت را کجا بردهاند و جايي سرمايهگذاري کردند که توانايي خلق شغل ندارد
تکروي اقتصادي نشان داده است که هيچگاه نميتواند اقتصاد پر چالش ايران را نجات دهد، به همين خاطر هست که منتقدان بر نقش جمعگرايي و حضور همه سلايق اقتصادي تأکيد دارند. مسئلهاي که در فرهنگ ايراني ناديده گرفته ميشود و همين نگاه خرد جمعي را به حاشيه برده است.
هيچکس يد مسيحايي ندارد
آنطور که حسن سبحاني، کارشناس اقتصادي گفته است: ديگر زمان تصميمگيريهاي يکسويه سپريشده است. تفکر مشارکتي و خرد جمعي امروزه از ارکان موفقيت هر جامعه و دولتهاست. ازاينرو اگر قرار باشد راهکاري اتفاق بيفتد بايد علاوه بر استفاده از خرد جمعي، به راهکارهاي ميانمدت و بلندمدت بي انديشند. هيچکس يد مسيحايي ندارد که خودش تکوتنها مشکلات را حل کند.
او که با تجارت گفتوگو کرده است به به تاريخ رجوع ميکند و سياستهاي «تعديل ساختاري» که در دولت پنجم توسط نوکلاسيکها پايهگذاري شده بود را به چالش ميکشد.
راهکاري کوتا مدت مولد چالش جديد
به همين خاطر است که بعضي وقتها شرايط کشور بهجايي ميرسد که راهکارهاي اصولي ديگر در کوتاهمدت اتفاق نميافتد و اگر هم راهکارهاي خيلي کوتاهمدت اتخاذ بشود مشکل را حل نخواهد کرد فقط مشکل را از يک زمين به زمين ديگري ارجاع ميدهد. بهعنوانمثال افزايش قيمت دلار اتفاق ميافتد و دولت راهکاري که اتخاذ ميکند. بهظاهر مقداري از فشار موجود در اين بخش که دچار التهاب شده کاهش مييابد؛ اما خود اين براي چند ماه آينده مولد مشکلات جديدتري هست. حتي در زمينه اطلاعرساني نيز ارگانها هر يک بر اساس نگاه خود عمل ميکنند و اعتنايي به اطلاعرسانيهاي يکديگر ندارند و نکته جالب آنکه در تعارض هستند.
نگاه بلند مدت به اقتصاد
به همين دليل است که کارشناسان اقتصادي بر اين باورند که دوران تکصدايي و تعرض ميان دولت و نخبگان بايد پايان بگيرد. به گفته سبحاني، دولت بايد از تلاش براي خود را ناجي اقتصاد در همه بخشهاي آن معرفي کند بپرهيزد. دولت بايد يک نگاه بلندمدت به اقتصاد داشته باشد حتي اگر در دوره خودش اين موضوع رخ ندهد و آماده شود که هزينههاي اين موضوع را نيز بدهد.
دولت سوپرمن نيست
بيشک، حسن روحاني، رئيسجمهوري نيز به اين نتيجه رسيده که دوران اينکه دولت خود بهتنهايي بتواند سوپرمن اقتصاد شود، به پايان رسيده، لذا به همين دليل است ، بر لزوم تشکيل اتاق فکر تأکيد کرده است.
گفتوگوي مشترک
حسن خوشچهره کارشناس اقتصادي نيز دراينباره گفته است: اقتصاد ايران مجموعهاي از برنامههاي هماهنگ نشده اقتصادي است که همواره اين روند اجراشده است. به عبارتي اقتصاد ايران يک اقتصاد مختلط بوده و هست. يعني اينکه در اقتصاد ايران بخشهاي خصوصي و دولتي وجود دارند و مکانيسم بازار و مداخلات دولتي نيز در اين اقتصاد در جريان است. لذا اين اقتصاد را نميتوان تنها به يک نگاه تئوريک اقتصادي منتسب کرد و به آن برچسب تفکر سوسياليستي يا تفکر بازار يا نگاههاي مبتني بر توصيههاي جهاني زد.
لذا دولت بايد فضايي را فراهم کند که پيشازاين دولتهاي ديگر نتوانستهاند انجام بدهند و آنهم گفتوگوي مشترک که مديريت کلان اقتصادي کشور در آن به بحث گذاشته شود. عقبه فکري بهنقد عالمانه کشيده ميشود. اين امر موجب ميشود که تصميميکه براي اقتصاد گرفته ميشود ديگر بر اساس سلايق، ايده و تفکرهاي نگاه خاصي نيست.
از بين رفتن برخوردهاي فرصت طلبانه
در کل ساختار اقتصادي کشور، منافع عامه مردم و منافع توليدکنندگان همواره ناديده گرفتهشده و در سطح ساختاري قدرت در ربع قرن اخير همهچيز را در خدمت ترويج سوداگري، رانت جويي، رباخواري، دلالي و واردات قرارگرفته است، لذا ازاينرو تشکيل اتاق فکر از نيازهاي ضروري کشور است. به عبارتي رئيسجمهوري به اين نتيجه رسيده راهحل عبور از بحران موجود اقتصاد تشکيل اتاق فکر و گفتوگوي نخبگان براي تدوين يک نقشه راه اقتصادي است.
به همين دليل است که فرشاد مؤمني، اقتصاددان دراينباره پيشتر گفته است: در چنين شرايطي راه اصولي اين است که دولت دوازدهم بهجاي اينکه عملکرد انفعالي داشته باشد، بستري براي گفتوگوي ملي درباره مسائل حياتي ايجاد کند. چون گفتوگوهاي ملي بهصورت شفاف صورت ميگيرند امکان برخورد فرصتطلبانه و بهرهبرداريهاي ضد توليد و ضد توسعهاي نيز در چنين شرايطي به حداقل ميرسد.
ايجاد حسن ملي
به نظر ميرسد که با اعلام تشکيل اتاق فکر توسط رئيسجمهور، وفاق ايجادشده و يک حس ملي نيز ايجادشده است. حالا متخصصان علوم سياسي، جامعهشناسي، اقتصاد سياسي بايد در اين زمينه مشارکت داشته باشند. به عقيده فرشاد مؤمني، کارشناس اقتصادي، راحتتر بگويم اينکه ما بايد يک حس ملي شبيه حسي داشته باشيم که در آزادسازي خرمشهر شاهد آن بوديم بنابراين اجزاي ساختار قدرت بايد اين مقوله را مدنظر قرار دهد.