وی در این جلسه اظهار داشت: تعاونیهای تولید کشاورزی را باید به مثابه یک سیستم مدیریتی، مرکب از خرده سیستمهای مدیریتی در بطن زنجیره تولید تحلیل کرد.
وی تأکید کرد؛ انواع روابط اجتماعي متقابل در تعاونیهای تولید كشاورزي مانند رابطه خويشاوندي ، وابستگیهای قومي ، نژادي ، قبيلهاي ، همسايگي و غيره كه در شكلگيري شبكههاي اعتماد ، پيوندهاي ميان و بين گروهي ، انسجام و پايداري تعاونیهای تولید كشاورزي و مآلاً در باز توليد سرمايه اجتماعي موثرند، به جهت قوام بخشیدن به یک ظرفیت حقوقی تحت عنوان "تعاونی تولید کشاورزی"، همگي بعنوان بخشي از مقولات مربوط به مناسبات مدیریتی حاكم بر این واحدها قلمداد میشوند كه گاهي نهادينه شده بصورت رسمي (قانوني ) و گاهي نيز عرفي و زماني به صورت اشكال آمورف (بيشكل ) میبایست بمفهوم دانش انباشته تاريخي بايد تلقي گردد.
رئیس سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران افزود : انتظار اولیه این بود که هژمونی مدیریت خانوادگی مالکین اراضی(سيستم روابط مبتني بر پدرسالاري) در تعاونیها به تدریج کم رنگ شده و شاهد تسلط مدیران جوان تکنوکرات در تعاونیهای تولید کشاورزی باشیم ولی متأسفانه طی چهل سال اخیر روند این جابجایی با کندی پیش رفته و به نظر من خانوارهای مالک، با نگره اقتصاد دهقاني با جان سختی در برابر نوسازی مدیریتی تعاونیهای تولید کشاورزی مقاومت کردهاند و لذا تفکیک میان مالکیت و مدیریت این واحدها در ۳/۵ میلیون هکتار از اراضی تحت اختیار این واحدها بطور کامل اتفاق نیافتاده و بحران ناکارآمدی مدیریتی را در این واحدها عمیق تر کرده است.
معاون وزیر جهادکشاورزی بیان داشت : در حقيقت مدیریت تعاونیهای تولید كشاورزي حاوی ترکیبی از خرده نظامهاي مديريتي در درون خود است که عبارتند از :
مديريت توليد : توليد محصولات كشاورزي را عهدهدار بوده و دربردارنده خرده نظامهاي مديريتي كوچكتر شامل مديريت خاك ، مديريت تغذيه نباتات ، مديريت آبياري ، مديريت عمليات كشت و كار ، مديريت آفات و بيماري ها ، مديريت برداشت و مديريت فعاليتهاي پس از برداشت است.
مديريت پشتيباني خدمات توليد: كه خدمات پشتيباني مورد نياز را در دسترس بهرهبرداران قرار داده اين خدمات میتوانند به خدمات پيشين و پسین زراعي نظير سرمایهپذیر نمودن این واحدها، ریسک پذیر کردن آنها، تبديل، تکمیل و نگهداری ؛ انبارداری و فرآوری نيز گسترش يابند.
مديريت بازرگانی داخلی و تجارت خارجی : كه اولاً نيازهاي واحد بهرهبرداري و نهادههاي مورد نياز براي توليد را از بازار تأمین نموده و ثانياً به واسطه مكانيزمهاي بازاررساني و بازاريابي ، محصولات بدست آمده را به فروش میرساند و در عین حال سرمایه در گردش تجاری لازم را ( يا بصورت درونزاي متکی به خويش و يا به كمك سيستمهاي تجاري حد واسط و دلالي ) فراهم مینماید.
مديريت منابع پايه : كه به لحاظ ذات ارگانيك توليد در نظامهاي بهرهبرداري كشاورزي ، توازن ، حفظ و پايش مستمر از منابع پايه مورد بهرهبرداري را ضروري مينماياند.
مديريت تحقیق و توسعه واحد بهرهبرداري : كه برنامههاي آتي ، دگرديسي در نظام بهرهبرداري ، طراحي فرايند گذار ، مديريت تغيير و همگرايي نظام بهرهبرداري را با تغييرات سيال در محيطهاي پيراموني ، تنظيم میکند.
این مقام مسئول یاد آوری نمود: در حال حاضر عمده این خرده سیستم های مدیریتی در تعاونی های تولید کشاورزی کشور دچار مشکل بوده به اعتقاد بنده، تبیین صحیح مدیریت پنجگانه مذکور در تعاونیهای تولید کشاورزی به ارتقای سطح تکنولوژیک این واحدها میانجامد. اما فنآوری ، تنها بهرهمندي از شقوق کشاورزی دقیق یا مكانيزاسيون يا كاربرد ماشينآلات زراعي نظير تراكتور ، تيلر ، كمباين و قس عليهذا نبوده بلكه طيف گستردهاي اعم از كاربرد واريتههاي اصلاح شده گياهي ـ دامي ، سموم دفع آفات و بيماريهاي گياهي ، كودهاي شيميايي ، ريزمغذيها ، چگونگي تسطيح اراضي ، اندازههاي مختلف شخم ، سيستمهاي مدرن آبياري ، ميزان استفاده از تکنولوژی دیجیتال در علميات مزرعه ، سيستمهاي پيشرفته زهكشي و کشاورزی حفاظتی … را نيز شامل میشود...
دکتر شیرزاد تصریح کرد : در این سیستم مدیریتی، تكنولوژی ، مناسبات ميان عامل توليد و محصول را تغيير میدهد . مثلا كاربرد ماشينآلات كشاورزي ، بدون كاهش توليد موجب صرفه جويي در بكارگيري نيروي انساني ميشود و یا كاربرد بذور اصلاح شده ، سموم و اصلاح ژنتيكي نژاد، بدون تغيير قابل ملاحظهاي در كل عوامل توليد موجب افزايش بازدهي محصول خواهد شد.
دکتر شیرزاد ادامه داد : در این سیستم مدیریتی، تكنولوژی ، مناسبات ميان عامل توليد و محصول را تغيير میدهد . مثلا كاربرد ماشينآلات كشاورزي ، بدون كاهش توليد موجب صرفه جويي در بكارگيري نيروي انساني ميشود و یا كاربرد بذور اصلاح شده ، سموم و اصلاح ژنتيكي نژاد، بدون تغيير قابل ملاحظهاي در كل عوامل توليد موجب افزايش بازدهي محصول خواهد شد.
شیرزاد با تحلیل مجمل سه دهه فعالیت تعاونیهای تولید کشاورزی و لزوم تفکیک امر تعاونی کردن تولید از تعاونی نمودن خدمات تولید، خاطرنشان کرد: یکی از مهمترین مشكلات تاریخی در این رابطه ، مسائل مطالعات زمینه یابی، فرهنگی، اقتصادي و اجتماعي مناطق استقرار اين شركتهاست و دوم ، مسائلی كه به نحوه مدیریت، رفتار سازمانی و اداره و ارائه خدمات شركتهاي مذكور مربوط است.
وی در تکمیل این بخش از تحلیل خود اظهار داشت : مساله مالكيت زمين، پراكندگي و كوچك بودن اراضي كشاورزي، مشكل زیرساختها و زیربناهای تامين انتقال و ذخیره آب، مسئله تامین نهادهها و اعتبارات، قرار نگرفتن این واحدها در زنجیره ارزش، تبعيت نكردن كشاورزان از برنامه سالانه كشت شركت، كمبود نيروي انساني متخصص و تداخل وظايف با ساير نهادها و فقدان نگاه بازار محوری در این واحدها چه در حوزه تجارت داخلی و چه در بخش بازرگانی خارجی، دیگر چالشهای مدیریتی اینگونه واحدهاست.
دکتر شیرزاد در پایان، با ارائه راهکارهای عملی برای افزایش کارایی و اثربخشي فعاليتهاي در حال انجام تعاونیهای توليد روستايي تأکید کرد: گريزي از بازبینی اهداف قانوني كه براي تشكيل اين شركتها در نظر گرفته شده نيست. اساسنامه اين شركتها برای قرار گرفتن در زنجیره تولید نیاز به بازبینی محتوایی و مفهومی دارد. ارکان حاکمیت شرکتی این واحدها از منظر حقوقی نیاز به تجدید نظر اساسی دارد امری که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده است.