کورش شرفشاهي
k.sharafshahi@gmail.com
بي شک فساد ميتواند هر نظميرا آشفته کند، هر اقتصادي را به ويراني بکشاند و اميد مردم هر کشوري را نااميد کند. به همين دليل است که همواره بر مقابله با فساد تاکيد ميشود. کشور ما نيز با معضل فساد دست به گريبان است. اگرچه مدتهاست از گوشه و کنار نسبت به فساد سازمان يافته انتقاد ميشود، اما اينکه فساد تا چه اندازه سازمان يافته است، مورد بحث بود. تا آنکه روز گذشته دادستان تهران « از وجود متهمان يقه سفيد به عنوان عامل بروز فساد خبر داد و گفت که عدهاي در کشور به عنوان سران فساد اقتصادي شناخته ميشوند و سالها است که پروندههاي آنها مطرح است و از دادسرا و دادگاه گذر ميکنند ولي اين بار يقههاي آنها بيشتر گرفته شده و به سراغ آنها رفتهايم و به همين لحاظ سر و صدايشان بلند شده است» هنگاميکه براي اولين بار فاضل خداداد به همراه مرتضي رفيق دوست به فساد 123 ميليارد توماني متهم شدند و خداداد اعدام شد، مدت زيادي ميگذرد. اما عدد 123 ميليارد تومان ديگر شوخي است و امروزه با فسادهايي رو به رو هستيم که از مرز هزار ميليارد تومان گذشته است. روزي که منصور آريا به اتهام فساد سه هزار ميليارد توماني اعدام شد، باب جديدي در ميزان اختلاس و فساد در کشور باز شد اما باز هم فساد متوقف نشد و پروندههاي ديگري در قوه قضاييه مطرح شد که از فساد 8 هزار ميليارد توماني سخن ميگفت. وضعيت فساد در کشور به جايي رسيده که "هر دم ازاين باغ بري ميرسد" حتي دکل نفتي گم ميشود و هنوز به دنبال آن ميگرديم و کسي نيست پاسخ اين سوال مردم را بدهد که چگونه امکان دارد اين همه فساد در کشور اتفاق بيفتد و آب از آب تکان نخورد؟ هنگاميکه با رو شدن پروندهها، از معاون رييس جمهور تا مديرکل و کارمند ساده دستگير ميشوند، به راستي چه خبر است؟ هنگاميکه سلطان سکه اعدام ميشود و احمد توکلي خواستار شناسايي و محاکمه کساني ميشود که سکهها و دلارها به دستور آنان وارد بازار شده، به راستي چه خبر است؟ هنگاميکه دادستان کل کشور از رانت و فساد در بخشهاي گوناگون خبر ميدهد و هنگاميکه يک مقام مسوول در پاسخ به اينکه چرا فسادها افشاگري نميشود پاسخ ميدهد که نميخواهيم فضاي کشور را ملتهب کنيم و به دلايل بسيار ديگر آيا حق نداريم سوال کنيم به راستي چه خبر است؟