با این وصف ، مساله ای که امروز مطرح است و باید بدان توجه کرد ، این است که با این حجم پروژه های نیمه تمام ، دولت چه باید بکند؟
1- بدیهی است که مهمترین انتظار از دولت فعلی به سرانجام رساندن این پروژه ها است اما همچنان که بیان شد با توجه به اینکه اعتبار مورد نیاز برای اتمام این پروژه ها به اندازه ای است که انتظار پایان آنها در دولت فعلی انتظاری نامعقول است ، دولت باید با اولویت بندی پروژه های مهمتر را به اتمام برساند و این اقدام قطعا کمک و مساعدت مردم و نمایندگان مجلس را می طلبد تا با نگاهی ملی، دولت را در این زمینه یاری کنند.
واضح است که
اهالی هر منطقه توقع دارند که دولت پروژه های نیمه تمام مربوط به منطقه آنها را به
اتمام برساند ولی اگر دولت بتواند با فهرستی از پروژه های نیمه تمام را به
نمایندگان مجلس بدهد که در آن این پروژه ها اولویت بندی شده باشد ، می توان از
مردم هر منطقه خواست که صبر داشته باشند و بپذیرند که باید مسائل کشور را به طور
کلان دید و پذیرفت که پیشرفت هر منطقه از کشور به تنهایی امکان پذیر نیست و در
وهله اول در گرو پیشرفت همه مناطق کشور است .
2- دولت با توجه به این حجم پروژه نیمه تمام ، قطعا احتیاج به آغاز پروژه
های جدید ندارد (مگر پروژه هایی که برای کشور فوریت و اهمیت استراتژیک دارد) و
بنابر این هیچکس انتظار آغاز پرسرو صدای پروژه جدیدی از دولت را ندارد . این موضوع
البته می تواند از طرف مخالفان
غیر منصف دولت یک ضعف محسوب شود و مثلا برای عوام فریبی حجم پروژه های آغاز شده در
دوره احمدی نژاد را با پروژه های آغاز شده در دوره روحانی مقایسه کنند و نتایج
دلخواه را بگیرند ؛ اما قطعا اگر از طرف دولت و مطبوعات در این زمینه اطلاع رسانی
دقیق صورت بگیرد مردم فریب این تبلیغات سوء را نخواهند خورد و دولت می تواند با قدرت به خدمت رسانی خود ادامه
دهد ، ضمن اینکه با پیشرفت پروژه های نیمه تمام مردم ، خود متوجه تفاوتهای دولت
فعلی و دولت قبلی می شود و تبلیغات دروغین هم کار چندانی از پیش نمی برد.