حسین خدنگ
روزنامه نگار
حدود يک ماه از معرفي اينستکس به عنوان نسخه اروپا براي دور زدن تحريمها و انجام مراودات مستقل مالي با ايران ميگذرد و حرف و حديثهاي بسياري در خصوص موفقيت يا عدم موفقيت اين طرح شنيده ميشود. برخي از منتقدان آن را نوعي معامله نفت در برابر غذا و بسياري آن را کليد دور زدن تحريمها و شکست سياست آمريکا براي انزواي اقتصادي ايران ميدانند. در اين ميان هنوز البته نحوه فعاليت اين کانال مالي و ساز و کاراجراي آن به روشني مشخص و تشريح نشده است و نميتوان به طور قطع در خصوص مزايا و معايب اينستکس سخن گفت اما آنچه مشخص است عطش اروپا براي راه اندازي اين کانال است که دو دليل عمده دارد. نخستين دليل آن قدرت نمايي اروپا در برابر آمريکا و نشان دادن ظرفيتهاي اين اتحاديه در مراودات جهاني و دستور نگرفتن آن از آمريکاست که حالا بيش از همه به عنوان آمريکاي ترامپ زده و بد عهد شناخته ميشود. اروپاييها تلاش ميکنند تا از طريق اينستکس به آمريکا نشان دهند ميتوانند با وجود خروج آمريکا از برجام اين توافق را سرپا نگه دارند. دليل دوم هم نگاه اروپاييها به بازار هشتاد ميليوني ايران و تلاش آنان براي تسخير بازار مصرف بکر ايران است که در يک دهه گذشته در اختيار چينيها بوده است و حالا شرکتهاي اروپايي تلاش ميکنند بعد از سالها دوري از اين طريق به بازار ايران بازگردند. در اين ميان البته در سوي ديگر ميدان نياز ايران به مراوده با اروپا نيز انکار ناپذير است و بايد گفت هر دو طرف به خوبي ميدانند اينستکس اين روزها همانگونه که به عنوان نمادي براي استقلال اروپا به شمار ميآيد در ايران هم ميتواند ثمره و ميوه شيرين پسابرجاميباشد که به خاطر دست اندازها و بدعهديهاي آمريکا هنوز آن چنان که بايد تاثير خود را در اقتصاد ايران نگذاشته است. در اين ميان البته ايران به خوبي ميداند اين بار بر خلاف روزهاي پس از برجام نبايد فرصتي براي وقت کشي به اروپاييها بدهد و توافقات روي کاغذ بايد به سرعت اجرايي شوند تا دوباره تجربه بدعهديها تکرار نشود.