چند روزی است که شایعه گرانی بنزین و آغاز سهمیه بندی سوخت و از طرفی افزایش یارانه های نقدی به شدت در فضای مجازی شنیده می شود شایعاتی که البته تاید نشده است.
در همین رابطه شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران اعلام کرد: مطالب منتشر شده صرفا نظر شخصی بوده و فاقد اعتبار است و در صورت ابلاغ هر تصمیمی در این باره، موضوع از سوی این شرکت اعلام خواهد شد.
بنزین ۱۵۰۰ یا ۲۵۰۰ تومانی چقدر واقعیت دارد؟
شایعه فراگیر احتمال سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین در چند روز آینده با واکنش و تکذیب شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی مواجه شد.
به گزارش همشهریآنلاین، همزمان با بالا گرفتن گمانهزنیها درباره قطعی بودن افزایش قیمت بنزین و اظهار نظر چند نماینده مجلس درباره این موضوع مهم، سردبیر یک رسانه منتسب به صدا و سیما در صفحه شخصی خود در توییتر پستی منتشر و قیمت نهایی، میزان سهمیه و زمان آغاز سهمیهبندی را در آن اعلام کرد.
بر اساس آنچه در پست این خبرنگار آمده بود، سهمیه بنزین ماهانه ۶۰ لیتر و بهای بنزین سهمیهای ۱۵۰۰ تومان تعیین شده است. ضمن اینکه مالکان خودروها میتوانند بنزین آزاد را با بهای هر لیتر ۲۵۰۰ تومان از جایگاهها دریافت کنند. زمان آغاز سهمیهبندی هم پنجشنبه این هفته یا شنبه هفته آینده اعلام شده بود.
در پی فراگیر شدن شایعه افزایش قیمت بنزین، شرکت ملی پخش و پالایش فراوردههای نفتی با انتشار یک اطلاعیه اعلام کرد مطالب منتشرشده در شبکههای اجتماعی صرفا نظر شخصی و فاقد اعتبار است. در صورت ابلاغ هر تصمیمی درباره سهمیهبندی یا افزایش بهای بنزین موضوع از سوی این شرکت اعلام خواهد شد.
احمد امیرآبادی فراهانی، عضو هیات رئیسه مجلس چند روز پیش در صفحه شخصی خود در توییتر درباره افزایش قیمت بنزین نوشته بود: شنیده شده دولت در چند روز آینده برای جبران کسری بودجه سهمیهبندی بنزین را اجرایی میکند و قیمت را افزایش میدهد … دولت باید طبق قانون هدفمندی یارانهها بخشی از درآمد افزایش قیمت بنزین را به حساب مردم واریز و بخشی را صرف دارو و درمان کند.»
پس از این ماجرا، فاطمه کاهی (سخنگوی شرکت پالایش و پخش) گفت: «تاکنون مصوبهای در این باره ابلاغ نشده و اطلاعی هم از برنامه دولت و مجلس در این باره نداریم.» پیشتر هم علی ربیعی، سخنگوی دولت گفته بود: «هیچ برنامهای برای سهمیهبندی و اصلاح قیمت بنزین تعیین نشده است. چند برنامه در این زمینه مطرح است که سعی کردیم نظر اقتصاددانها، کارشناسان و جامعهشناسان را هم بگیریم.»
"احتمال میرود که در هفته پیش رو همه چیز در این باره مشخص شود"
اما استدلال موافقان افزایش قیمت بنزین چیست؟
موافقان افزایش قیمت بنزین طیفهای مختلفی را شامل میشود که بعضا دلایل درستی نیز برای خواسته خود دارند که سه مورد زیر از پرتکرارترین و منطقیترین استدلالهای موافقان افزایش است.
۱- قاچاق
یکی از عمدهترین دلایلی که در لزوم افزایش قیمت بنزین مطرح میشود این است که بخصوص پس از افزایش جهشی قیمت ارز در سال گذشته، میزان قاچاق سوخت نیز روند شتابانی به خود گرفته و روزانه طبق برخی آمار بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون لیتر قاچاق میشود که افزایش قیمت میتواند این مسئله را کاهش دهد.
۲- مصرف بیرویه و آلودگی هوا
از دیگر دلایلی که موافقان بالابردن قیمتها به آن اشاره میکنند سیر صعودی میزان مصرف بنزین در چندسال اخیر و بخصوص پس از حذف سهمیهبندی و کارت سوخت است که این افزایش علاوه بر سوزاندن منابع کشور، آلایندگی هوا را نیز به همراه دارد که باتوجه به ورود سالانه چند میلیون خودرو به خیابانها نظر درستی است. البته مصرف نامتعارف و بالاتر از استانداردهای روز خودروهای تولید داخل را نیز باید این مساله اضافه کرد. همچنان خودروهای تولید داخل بطور میانگین در هر ۱۰۰ کیلومتر، ۸ الی ۱۰ لیتر بنزین مصرف میکنند؛ درحالی که خودروسازانی که هم نسل ایران خودرو و سایپا هستند، هم اکنون با مصارف ۴ لیتر و کمتر خودرو به بازار عرضه میکنند.
۳- مدیریت مصرف
دیگر دلیل موافقان برای افزایش قیمت این است که با این سیاست، مصرف بنزین که در برخی بازههای زمانی از تولید آن علیرغم افتتاح پالایشگاه ستارهخلیج فارس پیشی میگیرد، کنترل شده و در بلندمدت کشور نیازی به واردات این محصول استراتژیک پیدا نخواهد کرد.
گرچه دلایلی که موافقان برای این سیاست مطرح میکنند تاحدودی درست و قابل تامل است، اما مسایلی نیز در این میان وجود دارد که فارغ از تاثیرات سیاسی و اجتماعی این تصمیم، ضرورت جلوگیری از افزایش قیمت را نشان میدهد که به بررسی آن میپردازیم.
چرا بنزین نباید گران شود؟
همانطور که پیش از این نیز به آن اشاره شد، استدلالهای موافقان گرچه در کلیات قابل قبول است، اما در جزئیات و نحوه اجرای این سیاست به نحوی که اکنون مطرح است نه تنها به هدف خود نمیرسد بلکه هزینههای زیادی نیز ایجاد میکند که نتیجتا اصل ماجرا به ضد خود تبدیل میشود. موارد زیر دلایلی است که رد کننده استدلال موافقان است.
۱- تاثیر گرانی بر قاچاق
بر کسی پوشیده نیست که میزان بالای قاچاق سوخت بخصوص در مرزهای شرقی کشور یکی از مشکلات است که باید برای حل آن اقدام فوری انجام داد چرا که در واقع دارایی کشور و مردم توسط عدهای دلال و سودجو در آن سوی مرزها به چندین برابر قیمت فروخته میشود.
طبق بررسیهایی که برخی مجموعهها انجام داده و براساس آن میزان سود هر قاچاقچی سوخت را به ازای هر لیتر بنزین محاسبه کردهاند، به طور میانگین به ازای هر لیتر بنزین ۱۰ و گازوئیل ۹ هزار تومان سود نصیب قاچاقچیان میشود که رقم عجیبی است.
اما آیا گرانکردن بعنوان مثال ۳ برابری قیمت بنزین تاثیری بر کاهش قاچاق خواهد داشت؟ به عبارت دیگر قاچاقچی که از خطرات این اقدام آگاه است حاضر است به دلیل کم شدن ۲ هزار تومانی سودش و رسیدن آن به ۸ هزار تومان دلالی در این بازار را رها کند؟
نمیشود منکر شد که این تصمیم از میزان قاچاق کم نمیکند، اما مطمئنا با فرض افزایش ۳۰۰ درصدی قیمت بنزین بازهم پاسخ به پرسش کاهش قاچاق پس از افزایش قیمت منفی است.
۲- تاثیر بر مصرف و آلودگی هوا
از دیگر ادلههای گرانی بنزین، جلوگیری از مصرف بیرویه است. در این مورد نیز باید اشاره کرد که درست است با افزایش بر فرض مثال حتی ۳ برابری قیمت میزان مصرف تا حدودی کاهش پیدا میکند، اما آیا میتواند ادامه دار بوده و میزان قابل توجهی باشد؟
برای پاسخ به این سوال باید اشاره کرد که اولا چرا تنها برای کاهش مصرف و آلودگی هوا سیاست قیمتگذاری در دستورکار مسئولان قرار میگیرد و از ابزارهای دیگری مثل فرهنگسازی برای استفاده از حمل و نقل عمومی، توسعه حمل ونقل عمومی، کاهش میزان مصرف سوخت اتومبیلها و وضع مالیات برای دارندگان خودروهای پرمصرف و... استفاده نمیشود.
ثانیا مسئله اصلی و مهم این است که شبکه حمل و نقل عمومی در حال حاضر توان جابجایی و ظرفیت لازم را برای پاسخگویی به افزایش حجم تردد ندارد. نمیشود بدون در نظر گرفتن واقعیات جامعه صرفا بر مبنای تئوریهای مصرف به این نتیجه رسید که افزایش قیمت کاهش مصرف را به همراه دارد بلکه با توجه به شرایط عمومی میتوان انتظار داشت این افزایش بدلیل مهیا نبودن زیرساختها به ثمر نرسد.
۳- تاثیر بر مدیریت مصرف
شکی نیست سهمیهبندی در صورتی که اختلاف قیمت یارانهای با آزاد بسیار بالا باشد میتواند در بلندمدت به کاهش و کنترل مصرف منتهی شود، اما افزایشی که اکنون مدنظر دولت مردان است و شیوه سهمیهبندی که در سخنان مسئولان طرح شده نه تنها نمیتواند جلوی افزایش مصرف را بگیرد بلکه به دلیل جو روانی مانع اقدامات دیگر نظیر حذف پرمصرفها از سهمیه بندی میشود. به عبارت دیگر این ارقامی که از افزایش مطرح میشود برای بنزین آزاد کماکان برای افرادی که خودروهای چندین میلیاردی دارند و در طبقه پرمصرف نیز قرار دارند فرق چندانی ایجاد نمیکند.
اما فارغ از استدلالهای درستی که موافقان این تصمیم دارند آنچه محل بحث اصلی است، تاثیر این بالا رفتن قیمت بر تورم و گرانشدن سایر ملزومات زندگی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
همانطور که زنگنه نیز میگوید این اتفاق بلاشک همراه با اثر تورمی خواهد بود که علاوه بر تورم واقعی است که این افزایش قیمت بر سایر کالاها و خدمات میگذارد و دیگری آثار روانی است که بسیار مهمتر است. به عبارت دیگر انتظار افزایش قیمت میتواند باعث افزایش قیمت شود و قیمتها را بیش از اندازه بالا ببرد.
اما آنچه در این میان بیشتر به چشم میآید و کارشناسان نیز برآن صحه میگذارند این است که سازمان برنامه و بودجه برای جبران کسری منابع به سراغ افزایش قیمت حاملهای انرژی رفته است. گرچه رئیس جمهور وعده داده یارانههای پرداختی را بیشتر کند و یکی از منابع این افزایش نیز از محل همین گران کردن بنزین است، اما آنچه محل سوال است اینکه آیا دولت توانایی این را دارد که سطح معیشت مردم را که در شرایط نامناسبی قرار دارد حفظ کند و یا با این افزایش موج جدید تورمی و گرانی چندین باره کالاها را شاهد خواهیم بود که نتیجه آن وخیمتر شدن وضعیت اقتصادی است؟