بالاخره ۱۲ بهمن رسید و سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر شروع شد؛ جشنوارهای که حاشیههایش زودتر از خودش شروع شده بود و همین حاشیهها، امسال نه تنها برنامههای جشنواره را دستخوش تغییر کرده بلکه حال و هوای متفاوتی به آن داده است.
به گزارش ایسنا، جشنواره سیوهشتم فیلم فجر به رسم هر سال همزمان با دهه فجر و البته به دلیل اتفاقهای اخیر پیشآمده در جامعه بدون افتتاحیه رسمی که به قول دستاندرکارانش همیشه یک آغاز باشکوه بود، شروع شد.
هزینه برگزاری مراسم افتتاحیه به عنوان کمک سینماگران در همان روز اول با حضور نمایندگانی از هلال احمر در پردیس ملت، به سیلزدگان سیستان و بلوچستان اهدا شد که البته گفته شده بیشتر صرف خرید لوازمالتحریر بچهها خواهد شد.
این جشنواره از روز اول علاوه بر سینماهای مختلف تهران، در چند شهر دیگر هم آغاز به کار کرد و با استقبال خوبی هم که مردم تهران از پیشخرید بلیتها کرده بودند، در هوای برفی و سرد اول هفته پایتخت، سینماهای مردمی را پر کرد. با این حال، قلب تپنده جشنواره، سینمای رسانهها به عنوان مرکز اصلی انتشار خبرها و نقدها و برگزاری نشستهای پرسش و پاسخ با سازندگان فیلمهاست.
امسال که سومین دوره دبیری ابراهیم داروغهزاده را در این جشنواره پشت سر میگذاریم باز هم پردیس سینمایی ملت میزبان خبرنگاران و منتقدان شد تا به رغم درخواستهایی که برای تغییر این مکان مطرح شده بود، با استناد به نظرسنجی انجامشده، این مجموعه سینمایی متعلق به شهرداری تهران که حامی اصلی جشنواره هم هست، با فاصلهای نه چندان زیاد گوی سبقت را از برج میلاد برباید؛ مخصوصا آنکه وعده داده شده بود نقصهای اصلی پردیس ملت یعنی اینترنت و پارکینگ رفع شود که در مورد اولی باید گفت سرعت اینترنت دقیقا در محلی که بیشترین کار خبرنگاران و عکاسان در آنجا انجام میشود یعنی طبقه منفی دو که سالن نشستها در آن است، با ازدحام جمعیت بسیار کم میشود و باید دید در روزهای آینده وضعیت چطور پیش میرود. اگرچه این سومین دوره مدیریت تیم فعلی بر جشنواره است اما در ساعتهای اولیه نوعی بینظمی در فضای کلی کاخ جشنواره حاکم بود که با نزدیک شدن به سانسهای پایانی شرایط باثباتتر شد.
یکی از اتفاقهای مهم این دوره از جشنواره حذف مراسم فتوکال و فرش قرمز است که گویا در ارتباط با حال و احوال این روزها و تاکید دبیر جشنواره بر اینکه جشنواره امسال رویکرد جشن ندارد، تصمیمگیری شده است.
در جدول فیلمهای این دوره جشنواره، سانس آخر که به اذعان دبیر جشنواره بهترین سانس سینمای رسانههاست، به فیلمهای مستند اختصاص داده شده است.
همچنین ممکن است این جدول دچار تغییر شود چون شنیده شده تدوین یکی از فیلمهای بخش سودای سیمرغ تازه به پایان رسیده و احتمالا به جشنواره نمیرسد و یکی از فیلمهای رزرو جایگزینش میشود.
اما از اینها که بگذریم به فیلمهای روز اول جشنواره در پردیس ملت میرسیم که هر سه فیلم اصلی این روز، فضایی تلخ و غمانگیز داشتند.
فیلم افتتاحیه جشنواره «سه کام حبس» سامان سالور بود که میزان اتفاقهای تلخ و گزندهاش تا لحظات آخر، به صورت نفسگیر ادامه داشت و برای بسیاری از تماشاگران در پردیس ملت آزاردهنده بود.
این فیلم با بازی محسن تنابنده و پریناز ایزدیار حول و حوش داستانی از مواد مخدر، اعتیاد و فقر میگشت که تصویری نسبتا تازه از عواقب این بلای خانمانسوز را نشان میداد.
ساسان سالور، تهیهکننده این فیلم در ابتدای نشست خبری یادی از جانباختگان هواپیمای اوکراینی کرد و از حاضران خواست یک دقیقه سکوت کنند.
وجه مشترک هر سه فیلم روز اول جشنواره کاراکترهای اصلی بودند که زنانی رنجدیده را از جامعه روایت میکردند.
در فیلم دوم اکرانشده در پردیس ملت یعنی «قصیده گاو سفید»، مریم مقدم ایفاگر نقش اصلی بود که همسرش به اتهام قتل اعدام میشود اما بعد از مدتی قاتل اصلی خود را معرفی میکند و او میماند و یک قاضی که حکمی را به اشتباه صادر کرده است.
اتفاقهای این فیلم اگر چه چند سال پیش نوشته شدهاند اما شباهت خیلی زیادی به وقایع یک سال اخیر کشور دارند و همین تشابه باعث شد کارگردان و نویسنده بارها در نشست خبری خود توضیح دهند که فیلمنامه قدیمی است.
نقش قاضی این فیلم را علیرضا ثانیفر بازی کرده اما از ابتدا قرار بوده شهاب حسینی بازی کند که اگر این اتفاق میافتاد احتمالا نقشی متفاوت در کارنامه او ثبت میشد.
«قصاص» و پرداختن به این قانون کیفری موضوعی قابل اشاره و فکرشده در فیلم بود که بهتاش صناعیها بابتش چند بار مورد سوال قرار گرفت تا بگوید آیا به کمپین «نه به اعدام» پیوسته است یا خیر.
با این حال جدا از این جزئیات، فیلم دوم صناعیها پس از «احتمال باران اسیدی» به طور کاملا مشهودی چند گام رو به جلوست که با وجود ریتم کند در دقایقی از فیلم، قصهای نسبتا تازه را در سینمای ایران نشان میدهد.
اما فیلم سوم، «عامه پسند» سهیل بیرقی بود که با وجود بازیگران مطرحی چون فاطمه معتمد آریا، باران کوثری و هوتن شکیبا به اندازه فیلمهای قبلی فیلمساز تاثیرگذار نبود. در این فیلم داستان زنی به تصویر درآمده که آرزوها و علایقش خلاف پسند عامه مردم است و تمام تلاشهایش در آخر به دلیل همان باورهای عُرفی به باد میرود.
در این فیلم باران کوثری با لهجه مردم شهرضا صحبت میکند. او که به همراه شکیبا و ثانیفر تنها بازیگران حاضر در نشست خبری فیلم بودند، ابتدا اعلام کرد که صحبتهایی دارد و در پایان جلسه مطرح میکند اما این اتفاق نیفتاد.
و در آخر حاشیههای روز اول جشنواره فیلم فجر باید گفت، حالا که امکان تماشای جمعی فیلمها در یک سالن فراهم نیست تا بازخوردهای بهتری نسبت به آثار گرفته شود، شاید بهتر است تجدیدنظری در نحوه برگزاری نشستهای پرسش و پاسخ فیلمها شود تا هم در فرصت محدود، زمان زیادی برای نقد فیلم صرف نشود و هم اینکه اختیار طرح پرسش به صورت کتبی یا شفاهی به خود خبرنگاران داده شود تا با جلوگیری از اتلاف وقت در خواندن سوالها آن هم به شرط خوانا بودن، به این وسیله این جلسات با شور و هیجان بیشتری برگزار و از سردی و کرختی آن کم شود.