گروه سیاسی: ایران و آمریکا امروز شنبه (23 فروردین) در مسقط، آزمونی سخت را برای شکستن قفل مذاکرات هستهای آغاز خواهند کرد که حتمال تعیین کننده بسیاری از معادلات آتی در منطقه خاورمیانه نیز خواهد بود. مذاکرات غیرمستقیم تهران و واشنگتن با میانجیگری عمان میتواند واپسین میدان برای سنجش اراده طرفین و پیروزی دیپلماسی بر جنگ باشد.
به گزارش «تجارت»، مذاکرات امروز مسقط را میتوان مقدمهای برای مذاکرات بزرگتر و جدیتر مدنظر قرار داد. حتی این موضوع از سوی دولت آمرکا نیز مورد تصدیق قرار گرفته است. به گونهای که «تمی بروس»، سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده میگوید، نشستهای روز شنبه ایران و ایالات متحده اینکه ایران جدی است را مشخص خواهد کرد و این احتمال که دورهای بیشتری از مذاکرات بین ۲ کشور برگزار شود منتفی نیست. در سوی مقابل آمریکاییها، آنچنان که علی شمخانی مشاور رهبر انقلاب اشاره کرده، وزیر خارجه ایران با اختیارات کامل برای مذاکره غیرمستقیم با امریکا راهی عمان میشود. تهران به دور از نمایش و لفاظی مقابل دوربینها بدنبال توافق واقعی و عادلانه است، پیشنهادات مهم و قابل اجرا آماده است؛ اگر واشنگتن با صداقت و اراده توافق وارد شود، مسیر توافق روشن و هموار خواهد بود.
پذیرش مذاکرات غیرمستقیم از سوی آمریکاییها
طی روزهای منتهی به آغاز مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، جنجال زیادی پیرامون مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکرات وجود داشت. آمریکاییها بر مستقیم بودن مذاکرات اصرار داشتند و در مقابل ایران بر غیرمستقیم بودن آن. در این میان، حتی روزنامه واشنگتن پست مدعی شده بود که در صورت عدم مستقیم بودن مذاکرات، استیو ویتکاف، نماینده ویژه رئیس جمهوری آمریکا در امور خاورمیانه و مذاکره کننده ارشد آنها احتمالا در مسقط حاضر نخواهد شد.
علیرغم این ادعاها، اخیرا یک منبع رسمی ایرانی در گفتوگو با شبکه الجزیره مذاکرات مستقیم با طرف آمریکایی در عمان را رد کرد و گفت آمریکا به وضوح با مذاکرات غیرمستقیم موافقت کرده است و آنچه اکنون می گوید تعجب آور است. این منبع ایرانی افزود: اگر واشنگتن می خواهد در مورد ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ما اطمینان حاصل کند، توافق در دسترس است. وی تصریح کرد: مذاکرات مسقط در اوج آمادگی نیروهای مسلح ایران برگزار می شود. منبع مذکور ادامه داد: ما شدیدا خواهان گفتوگو و دستیابی به توافق هستیم، اما تهدید را نمی پذیریم. منبع رسمی ایرانی اضافه کرد: اگر آمریکا بر انتخاب مسیر تهدید و جنگ پافشاری کند، ما آماده ایم. وی تأکید کرد: ما نمیخواهیم زمان را تلف کنیم و خواهان مذاکرات جدی هستیم که به توافقی محکم منجر شود. منبع ایرانی به اظهارات رییس جمهور آمریکا در مورد مذاکرات مستقیم اشاره کرد و گفت آمریکا به وضوح با مذاکرات غیرمستقیم موافقت کرده است و آنچه اکنون می گوید تعجب آور است.
تلاش آمریکا برای تشدید تهدیدات قبل از برگزاری نشست
در آستانه برگزاری مذاکره امروز شنبه، آنچنان که پیشبینی میشد، دونالد ترامپ و مقامهای ارشد کاخ سفید تلاش کردند، همچنان زبان تهدیدآمیز خود علیه ایران حفظ کنند. دونالد ترامپ، تنها ۲ روز پیش از مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا شامگاه چهارشنبه دوباره ایران را با اقدام نظامی تهدید کرد. رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به سوال خبرنگاری در کاخ سفید درباره اینکه آیا منظور او از اقدامات احتمالی علیه ایران در صورت عدم رسیدن به توافقی تازه، اقدام نظامی را شامل میشود، گفت: «قطعا.» او همچنین در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه آیا مذاکرات روز شنبه آغازگر یک روند است یا خیر، گفت: «این یک شروع کننده است. زمان زیادی نداریم. آنها نباید به سلاح هستهای دست پیدا کنند. من میخواهم ایران پیشرفت کند، تنها خواسته من این است که آنها نباید سلاح هستهای داشته باشند.» ترامپ گفت که «ایرانیان مردم باهوشی هستند، اما حکومت سرسختی دارند. رهبران آنها نیز از خواستههای من آگاه هستند. من چیز زیادی نمیخواهم. تنها خواسته من، عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای است.»
افزون بر ترامپ، وزیر دفاع آمریکا به لفاظی و تشدید تنش با ایران پرداخت. «پیت هگست» وزیر دفاع آمریکا که در پاناما به سر میبرد، به حضور بمبافکنهای بی۲ در پایگاه آمریکایی «دیگو گارسیا» اشاره کرد. هگست در سخنانش ابراز امیدواری کرد که مذاکرات آمریکا و ایران درباره برنامه هستهای تهران بتواند بهصورت مسالمتآمیز حل شود. او همچنین در لفاظیهایی که هدفشان خط و نشان کشیدن بود، گفت، این به ایران بستگی دارد که تصمیم بگیرد آیا انتقال اخیر بمبافکنهای بی۲ از سوی آمریکا پیامی برای تهران بوده است یا خیر.»
این رویکرد دولتمردان آمریکایی را به وضوح میتوان نوعی لفاظی قبل از آغاز مذاکرات به منظور داشتنن دست بالا در گفتوگوها مورد ارزیابی قرار داد. ترامپ و اعضای کابینه او تلاش دارند به ایران این مساله را القا کنند که در صورت عدم نرمش و پذیرش خواستههای آمریکا در مذاکرات به سوی جنگ گام برخواهند داشت.
تاکید ایران بر احتمال بالای حصول توافق در صورت کنارگذاشتن سیاست ارعاب و تهدید از سوی آمریکا
در سوی مقابل آمریکاییها مواضع سیاستمداران کشورمان قبل از آغاز مذاکرات عمان بر ضرورت کنار گذاشتن راهبرد تهدید و ارعاب از سوی واشنگتن تاکید دارد. در مهمترین نمود، «سید عباس عراقچی» وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران طی یادداشتی در روزنامه واشنگتنپست نوشته است: ایران دیپلماسی را ترجیح میدهد، اما بهخوبی میداند چگونه از خود دفاع کند. ما نه در گذشته در برابر تهدیدها تسلیم شدهایم و نه اکنون و نه در آینده تسلیم خواهیم شد. ما خواهان صلح هستیم، اما هرگز تسلیم را نمیپذیریم. او با بیان اینکه «اکنون توپ در زمین آمریکاست»، نوشت: اگر آمریکا بهدنبال راهحل دیپلماتیک واقعی است، ما مسیر آن را پیشتر نشان دادهایم. اما اگر هدفش تحمیل اراده از طریق فشار باشد، باید بداند: ملت ایران در برابر زبان زور و تهدید، متحدانه و قاطع واکنش نشان میدهد.
همچنین، مجید تختروانچی، معاون سیاسی وزیر خارجه کشورمان که به منظور برگزاری سومین دور نشست رایزنی سیاسی در صربستان حضور داشت؛ در نشست موسسه سیاست و اقتصاد بینالملل بلگراد با موضوع «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: تبیین چالشها و فرصتها، با اشاره به مذاکرات غیرمستقیم در موضوع هستهای بین ایران و آمریکا در مسقط گفت: اگر طرف آمریکایی موضوعات و خواستههای غیر مرتبط مطرح نکند و تهدید و ارعاب را کنار بگذارد، امکان خوبی برای دستیابی به توافق وجود دارد.
ایران آماده وضعیت به نتیجه نرسیدن مذاکرات
علی رغم تهدیدات آمریکاییها، به نظر میرسد ایران آماده وضعیت عدم حصول توافق میان طرفین است. از یک سو ایران در مذاکرات امروز به دنبال سنجش واقعی بودن اراده آمریکاییها در زمینه توافق است و از سوی دیگر، تمام سناریوها را در صورت شکست کامل مذاکرات مدنظر قرار داده است. در سطح نخست، اسماعیل بقائی در آستانه برگزاری گفتوگوهای غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان در روز شنبه در مطلبی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «ما با حسن نیت و هوشیاری کامل به دیپلماسی یک فرصت واقعی میدهیم. آمریکا باید این تصمیم را که علیرغم هیاهوهای خصمانه آنها اتخاذ شده است، قدر بداند. وی افزود: ما نه پیشداوری میکنیم و نه پیشگویی. در سطح دوم، علی شمخانی، مشاور سیاسی رهبری انقلاب در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «استمرار تهدیدات خارجی و قرار گرفتن ایران در شرایط حمله نظامی میتواند منجر به اقداماتی بازدارنده مانند اخراج بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی و قطع همکاری با آن شود. انتقال مواد غنیشده به مکانهای امن و نامشخص در ایران نیز میتواند در دستور کار قرار گیرد.» این موضعگیری به وضوح بدین معنا است که ایران تمامی جوانب ضروری را در صورت شکست مذاکرات مدنظر قرار داده است.
احتمال ارائه پیشنهاد توافق موقت از سوی ایران
با نزدیک شدن به موعد نهایی مذاکره، پایگاه «اکسیوس» به نقل از یک دیپلمات اروپایی و یک منبع آگاه مدعی شد که ایران در حال بررسی ارائه پیشنهادی در مذاکرات با ایالات متحده است که بر اساس آن، دو کشور ابتدا روی یک توافق هستهای موقت کار کرده و سپس به سمت مذاکرات برای دستیابی به یک توافق جامعتر حرکت کنند. در ادامه به نقل از این منابع ادعا شده است که ایرانیها معتقدند که رسیدن به یک توافق جامع و فنی در مدت دو ماه واقعبینانه نیست و آنها بهدنبال خرید زمان بیشتر برای جلوگیری از تشدید تنشها هستند. «علی واعظ» مدیر پروژه ایران در گروه بحران بینالمللی در اینباره گفت: «به نظر میرسد ایرانیها بر این باورند که دستیابی به یک توافق پایدار در چارچوب زمانی مدنظر ترامپ بعید است. بنابراین ممکن است توافقی موقت بهعنوان ایستگاهی در مسیر رسیدن به توافق نهایی لازم باشد».
گروه سیاسی: رئیس جمهور چین، شی جینپینگ، دیروز جمعه گفت، چین و اتحادیه اروپا باید برای مقاومت در برابر قلدری یکجانبه آمریکا برای محافظت از منافع خود و قوانین بینالمللی با یکدیگر همکاری کنند.
به گزارش «تجارت»، به نقل از تلویزیون دولتی چین، شی در دیدار با پدرو سانچز، نخست وزیر اسپانیا در پکن، گفت: چین و اتحادیه اروپا باید به طور مشترک با ارعاب یکجانبه نه تنها برای محافظت از حقوق و منافع مشروع خود، بلکه برای حمایت از عدالت و انصاف بینالمللی و برای محافظت از قوانین و نظم بینالمللی مخالفت کنند. شی گفت که هیچ برندهای در جنگهای تعرفهای وجود ندارد و افزود که مخالفت با جهان، به معنای منزوی کردن خود است.
چراغ سبز اروپا به همکاری با چین
در همین حال اعلام شد رهبران اتحادیه اروپا قصد دارند در اواخر ژوئیه برای دیدار با شی - از پکن بازدید کنند. ساوت چاینا مورنینگ پست امروز به نقل از منابع آگاه گزارش داد که آنتونیو کاستا، رئیس شورای اروپا و اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون، قصد دارند اواخر ژوئیه برای دیدار با شی جینپینگ به پکن سفر کنند. این منابع به این روزنامه گفتند که اجلاس اتحادیه اروپا و چین برای دومین سال متوالی در پکن برگزار میشود. این روزنامه گزارش داد که شی نمیخواهد به بروکسل برود، بنابراین کاستا و فون در لاین در مورد نیاز به سفر به پکن برای ملاقات حضوری با رهبر چین توافق کردند. مقامات چینی هنوز تاریخ دقیق این بازدید را تایید نکردهاند. این روزنامه افزود: با این حال، تمایل رهبران اتحادیه اروپا برای سفر به پکن نشان دهنده تلاشهای جدی بروکسل برای از سرگیری همکاری با چین در زمانی است که روابط اتحادیه اروپا و آمریکا در بحبوحه تعرفههای تجاری و سایر مسائل در حال فروپاشی است.
آماده شدن اروپا برای وضع تعرفههای متقابل
همزمان با آماده شدن اروپاییها برای نزدیکی به چین، اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، تعرفههای جهانی دونالد ترامپ را ضربه بزرگی به اقتصاد جهانی توصیف کرد و گفت: اتحادیه اروپا آماده است در صورت شکست مذاکرات با واشنگتن، با اقدامات متقابل به تعرفههای جدید آمریکا پاسخ دهد. وی پیش از نشست همکاری اتحادیه اروپا و آسیای مرکزی گفت: ما در حال نهایی کردن اولین بسته اقدامات متقابل در پاسخ به تعرفههای فولاد هستیم و اکنون برای اقدامات متقابل بیشتر در محافظت از منافع و تجارت خود در صورت شکست مذاکرات، آماده میشویم. فون در لاین بدون اینکه جزئیاتی از اقدامات آتی اتحادیه اروپا ارائه کند، اظهار کرد: اتحادیه اروپا قصد دارد ماه جاری، در واکنش به تعرفههای فولاد و آلومینیوم آمریکا که از ۱۲ مارس اجرایی شد، بر ۲۶ میلیارد یورو (۲۸.۴ میلیارد دلار) از کالاهای آمریکایی تعرفههای متقابل اعمال کند. خبرگزاری رویترز گزارش کرد، ترامپ روز چهارشنبه از حداقل تعرفه ۱۰ درصدی بر اکثر کالاهای وارداتی به آمریکا رونمایی کرد که با نرخ بالاتر ۲۰ درصدی برای اتحادیه اروپا همراه است و جنگ تجاری جهانی که تهدیدی برای افزایش تورم و توقف رشد اقتصادی آمریکا و جهان است را آغاز کرد.
گروه سیاسی: رئیس جمهور در نشست با جمعی از مدیران استان البرز تاکید کرد که استان ها باید بدون اتکا به مرکز و تهران با همکاری مردم سازندگی داشته باشند. مسعود پزشکیان پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ در جریان سفری یک روزه و با هدف بازدید از اقدامات قرارگاه اجتماعی استان البرز و ارزیابی میدانی طرحهای توانمندسازی مناطق کمتر برخوردار به البرز رفت و در نشست با جمعی از مدیران استان البرز تاکید کرد که با کمک مردم بدون اعتبارهای آنچنانی میتوان با کمک مردم سازندگی داشت و هر استان میتواند امکاناتی مانند مدرسه و مراکز تفریحی را با کمک مردم بسازد. به گزارش «تجارت»، وی با اشاره به اینکه اعتبارات و بودجه دولت پاسخگوی تمام مطالبات استان ها نیست در عین حال یادآور شد که دولت در تمام استان ها مدرسهسازی را دنبال میکند و دولت با کمک مردم ناترازیها را حل خواهد کرد. وی همچنین با بیان این که « یارانهها به افراد کم برخوردار کمتر میرسد» خاطرنشان کرد که این مساله را باید عادلانه اجرایش کرد و اگر کسی بیشتر از سهم خودش استفاده کرد پولش را بدهد و همه مردم از یارانهها استفاده کنند ولی اینگونه نباشد که عدهای بیشتر بگیرند و برخی هیچ نگیرند. همه باید بتوانند از امکانات آموزش استفاده کنند.
پزشکیان گفت: ۱۵۰ میلیارد دلار یارانۀ برق، گاز و سوخت میدهیم، ما میخواهیم این رقم را به خود مردم بدهیم. بهجای اینکه یک عده این رقم را بخورند و ببرند آن را میخواهیم به مردم بدهیم. اگر قرار است بخورند باید همۀ مردم آن را بخورند. رئیسجمهور یادآور شد که در جبهه های نبرد حق علیه باطل این مردم بودند که میجنگیدند. زمین را میکندند و سنگر میساختند. پولی در کار نبود و مردم بودند. همه قدرتها پشت عراق بودند ولی نتوانستند مردم ما را شکست دهند. وی ادامه داد: الان هم اگر به مردم اتکا کنیم و دست به دست هم بدهیم هیچ قدرتی نمی تواند ما را شکست بدهد و جلوی توسعه کشور ما را بگیرد. اسرائیل و آمریکا فکر می کنند که با ایجاد اختلاف می توانند در برابر کشور ما بایستند غافل از این که ما با کمک مردم در برابر تمام قدرت ها خواهیم ایستاد. وی با اشاره به اینکه «کسانی که ارز ۲۸ تومنی میگیرند ، رانت میگیرند و چشم بسته ۷۰ - ۸۰ کاسب هستند»، خاطرنشان کرد: در حال پیاده کردن روش هایی هستیم که این مشکلات را اصلاح کنیم و کشور را به گونهای بسازیم که با استفاده از چشم انداز تعیین شده از سوی رهبر انقلاب پیش برویم.
حمید حاجاسماعیلی
کارشناس حوزه کار
در حال حاضر در حوزه اشتغال مشکلات اساسی داریم. ما در حوزه اشتغال سالهای سال است که دارای مشکلات مزمن هستیم؛ هم در رابطه با اشتغال زنان، هم جوانان و هم فارغالتحصیلان. هیچ کار خاصی در این سالهای اخیر صورت نگرفته است. متاسفانه طی ۷، ۸ سال اخیر اقتصاد ایران کوچک شده و ما هر سال که جلو میرویم، به دلیل عدم توسعه بازار کار، شرایط سخت سرمایهگذاری در ایران و شرایط نامطلوب تولید و بیثباتی اقتصادی، هر روز امکان توسعه بازار کار سلب شده و اقتصاد ایران هر روز تحلیل میرود. به همین دلیل هم ظرفیتهای اقتصادی که بتواند اشتغال ایجاد کند، بهید در ایران شکل بگیرد؛ به خصوص برای جوانان و فارغالتحصیلان که نیازمند تحولات اساسی در مشاغل جدید و رویکردهای جدید به سمت بازار کار هستند. ما در بحث ورود به اقتصاد دیجیتال، استفاده از فضای مجازی، اینترنت و تکنولوژی اطلاعات و به عبارتی دنیای جدید مشاغل دیجیتال دچار مشکلات اساسی داریم؛ هم به لحاظ زیرساختی و هم به لحاظ برنامهریزی و سیاستگذاری. بر این اساس، من خوشبین نیستم که اگر اتفاق مثبت در حوزه اقتصاد روی ندهد، مشکل این گروهها حل شود و ما عوارض ناشی از آن را در تحولات اجتماعی خواهیم دید. در بخش فارغالتحصیلان، مهاجرت نیروهای متخصص و فارغالتحصیلان دانشگاهی را همچنان شاهد خواهیم بود و در عین حال، مساله اشتغال زنان، بسیار پیچیده است. وضعیت بازار کار بسیار پیچیده و سخت شده است. تا مادامی که ثبات اقتصادی ایجاد نشود، امکان توسعه بازار کار و افزایش ظرفیتهای اشتغال امکانپذیر نیست، بنابراین کاهش نرخ بیکاری مخصوصا در بخش جوانان و فارغالتحصیلان و زنان بسیار ناامیدکننده خواهد بود. من قبلا هم گفتم علاوه بر انتقادات متعددی که در مورد استخراج نرخ بیکاری و اشتغال وجود دارد، باید به روند کند و کوچک بودن جمعیت فعال تردید جدی کرد. در همین راستا سازمانهای مربوطه برای توجیه کوچک بودن جمعیت فعال کشور، به مشارکت پایین طبقات اجتماعی از جمله زنان تاکید میکنند که به نظر من با توجه به مشکلات اقتصادی قابل پذیرش نیست. واقعا امسال، سالی متفاوت و به مراتب سختتر از سالهای گذشته است؛ به دو دلیل. اول اینکه تحریمها واقعا شرایط اقتصادی را در ایران دچار مشکل اساسی کرده است. همچنین تورم بالای ۴۰ درصدی هم که چند سال است ادامه پیدا کرده، وضعیت اقتصادی و فعالیتهای اقتصادی و کسبوکار را در ایران با مشکلات اساسی روبهرو کرده است. معیشت مردم و میزان درآمد آنها نسبت به نیازهایشان واقعا دیگر دچار ناترازی بسیار گسترده شده و یک شکاف عظیمی در شرایط اقتصادی برای زندگی مردم ایجاد شده است. از طرفی، توجه کنید که وضعیت اقتصادی ایران براساس ساختار اقتصادی، دچار مشکلات اساسی بوده و این حتما میتواند مشکلات زیادی را برای کشور ایجاد کند، چون هیچ راهکار موثری که بتواند مشکلات را برطرف کند، طی دو سه دهه اخیر پیدا نشده و اقتصاد دولتی همچنان لنگان لنگان و کج دار و مریز این وضعیت را دنبال میکند. چرا امسال سال سختی است؟ زیرا اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، من فکر میکنم دیگر شرایط بسیار شکننده میشود. ما دیدیم ناترازیهایی که در بخشهای انرژی، بانکی و صندوقهای بازنشستگی ایجاد شده، دولت را دچار ضعف جدی کرده و امکان مدیریت آن را برایش سخت کرده است. کسری بودجه بسیار گستردهای که دولت دارد، تشدیدکننده وضعیت تورم خواهد بود و ممکن است در سال جدید حتی نتواند حداقلها را برای مردم فراهم کند. این یک موردی است که اگر این شرایط اقتصادی ادامه پیدا کند، ما سال ۱۴۰۴ را سالی استثنایی و متفاوت از سالهای دیگر میتوانیم تعریف کنیم. مورد دوم مذاکره بین ایران آمریکا در روزهای آینده و در سال جدید است که از همیشه مهمتر است و برای همین سال ۱۴۰۴ را سالی متمایز از سالهای گذشته کرده است. تصور میکنم آینده بخش زیادی از تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران در آینده تحتتاثیر مذاکرات بین ایران و آمریکا خواهد بود.
علی بیگدلی
کارشناس مسائل بینالملل
ادعای ولودیـمیر زلنسکی مبنی بر حضور شهروندان چین در صفوف سربازان روسیه علیه اوکراین یک مساله بسیار مهم است. سربازان چینی در اصل سربازان معمولی نبودند که به میدان جنگ بروند و بجنگند؛ آنها سربازان تحصیلکرده و متخصص بودند. فشاری که کنون بیشتر وجود دارد، هم از سوی اتحادیه اروپا و مخصوصاً آمریکاییها است و آنها روی این قضیه بیشتر مانور میدهند. آمریکاییها منتظرند تا وضعیت، چین را تحت فشار قرار دهد و از جهت تجاری نسبت به چین احساس خطر میکنند. در این راستا یک مثلث را در نظر بگیریم که روسیه، چین و ایران اضلاع آن هستند؛ این مثلث ضدآمریکایی است. ترامپ تلاش میکند که ایران را از این ضلع جدا کند، زیرا این موضوع برای آمریکا ضروری به نظر میرسد. آمریکاییها و ترامپ میتوانند با هر کدام از این کشورها یک سیاست خاصی را اعمال کنند. در مورد چین، مسائل تجاری مطرح است. آنها اکنون با روسیه در استانبول در حال مذاکره هستند و احتمالاً مشکل اوکراین به زودی حل خواهد شد، ولی مشکل با چین حل نخواهد شد؛ به گونهای که ترامپ بسیاری از کشورها را به مدت ۹۰ روز از تعرفهها معاف کرده ولی برای چین چنین فرصتی قائل نشده است. یعنی یک جنگ اقتصادی، جایگزین این جنگ نظامی شده است. بنابراین اگر درست باشد که سربازان چینی را دستگیر کردهاند از آنها به عنوان ابزاری برای تحریم علیه چین استفاده خواهند کرد.
اینکه چندین چینی در جبهه روسیه علیه اوکراین حضور داشتند یا دارند، فینفسه خیلی اهمیتی ندارد، ولی اکنون این موضوع را برجسته کردهاند تا بتوانند چین را تحت فشار بیشتری قرار دهند. تمام تلاش ترامپ این است که روسیه را از چین جدا کند و همین نگاه را نسبت به ایران هم تا حدود زیادی میتوان به عنوان یک نظریه در نظر گرفت که آمریکاییها به دنبال این هستند که ایران را از محور روسیه و چین جدا کنند. هماکنون هم فشار روی روسیه بیشتر است و اولویتش روی حل مساله اوکراین است. اگر بخواهیم با بدبینی به این موضوع نگاه کنیم و بگوییم که ساختگی است بازهم مساله ضربه زدن به پکن است.
گروه اقتصاد کلان: در شرایط کنونی اقتصاد ایران، مسألهی سرمایهگذاری یکی از مباحث اساسی در رشد و توسعه اقتصادی کشور محسوب میشود. دولت و نهادهای مختلف همواره سعی دارند سرمایهها و منابع مالی موجود در فضای اقتصادی کشور را به سمت بخشهای مولد هدایت کنند. به گزارش تجارت، در حال حاضر شعار اقتصادی امسال با عنوان سرمایهگذاری در تولید نام گذاری شده است؛ این شعار اکنون در راستای رشد و توسعه بخشهای صنعتی و اقتصادی کشور مطرح میشود، اما در این میان، برخی فعالیتهای سوداگرانه در حوزههای مختلف مانند طلا و ارز در تناقض با این شعار قرار دارند و تأثیرات منفی بر اقتصاد کشور میگذارند. فعالیتهای سوداگرانه در بازارهای طلا و ارز عمدتاً از طریق خرید و فروشهای کوتاهمدت و بدون توجه به تولید و عرضه واقعی کالاها و خدمات، صورت میگیرند. این فعالیتها معمولاً به دو دسته تقسیم میشوند: سفتهبازی در بازار ارز یکی از این نوع فعالیت سوداگرانه است که از طریق خرید و فروش ارزهای خارجی و با هدف کسب سود از نوسانات کوتاهمدت نرخ ارز صورت میپذیرد. مضاف بر این روش، سرمایهگذاری در خرید و فروش کوتاه مدت طلا هم یکی از روشهای سفته بازی در حوزههای غیر مولد محسوب میشود. این نوع فعالیتها باعث ایجاد تلاطمهای قیمتی در بازارها شده و در نتیجه مشکلاتی نظیر افزایش قیمتها و اختلال در بازارهای تولیدی ایجاد میکنند. سرمایهگذاری در تولید به معنای هدایت منابع مالی به سمت بخشهایی است که باعث افزایش ظرفیتهای تولیدی و ایجاد ارزش افزوده در اقتصاد میشوند. این بخشها شامل صنعت، کشاورزی، فناوری، و خدمات است که در بلندمدت موجب رشد و توسعه پایدار اقتصادی خواهند شد. در مقابل، فعالیتهای سوداگرانه در بازارهای طلا و ارز هیچگونه تأثیر مستقیم بر تولید و افزایش ظرفیتهای تولیدی ندارند. این فعالیتها بیشتر بهدنبال نفع کوتاهمدت و پایین آوردن ریسکهای ناشی از تورم برای سرمایهگذاران است. در حالی که این نوع سرمایهگذاریها به اقتصاد ملی کمک نمیکند و در نهایت میتواند موجب بیثباتی اقتصادی شود.
سرمایهگذاری در فعالیتهای غیر مولد چه اثرات منفی به همراه دارد؟
سرمایهگذاری در فعالیتهای غیر مولد آثار منفی زیادی با خود به همراه دارد. افزایش نرخ تورم یکی از این آثار منفی است. فعالیتهای سوداگرانه در بازار ارز و طلا باعث افزایش نرخ ارز و قیمت طلا میشوند. این افزایش قیمتها میتواند موجب تورم عمومی در اقتصاد کشور شود که به خصوص برای اقشار کمدرآمد و تولیدکنندگان مشکلات جدی ایجاد میکند. کمبود نقدینگی در بخش تولید یکی دیگر از آثار منفی این موضوع است. هنگامی که سرمایهها بهجای هدایت به سمت تولید، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم وارد بازارهای طلا و ارز میشوند، نقدینگی کمتری برای تأمین مالی واحدهای تولیدی و پروژههای عمرانی در دسترس قرار میگیرد. عدم ایجاد ارزش افزوده نیز یکی دیگر آثار منفی سرمایهگذاری در فعالیتهای غیر مولد است درحالیکه فعالیتهای سوداگرانه هیچگونه ارزش افزودهای ایجاد نمیکنند، سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی میتواند باعث ایجاد اشتغال، رشد اقتصادی و توسعه پایدار شود.
راهکارهای هدایت سرمایه به بخش مولد اقتصاد کشور چیست؟
برای حل این مشکل و هدایت منابع به سمت تولید، لازم است تدابیری اندیشیده شود که فعالیتهای سوداگرانه در بازارهای طلا و ارز کاهش یابد؛ تنظیم بازارهای ارز و طلا یکی از این راهکارها است. با کنترل و تنظیم بازارهای ارز و طلا، میتوان از نوسانات شدید قیمتها جلوگیری کرد و ثبات اقتصادی را ایجاد کرد. تشویق سرمایهگذاری در بخشهای مولد یکی دیگر از این راهکارها محسوب میشود. دولت باید با ارائه تسهیلات مالی، کاهش مالیات، و ایجاد زیرساختهای مناسب، سرمایهگذاران را به سمت تولید هدایت کند.
سوق دادن سرمایه مردم به سمت طلا مغایر با تولید ملی است
حسین راغفر اقتصاددان در گفتگویی پیرامون هدایت سرمایههای خرد به بخش تولید اظهار کرد: امسال دوازدهمین سالی است که به نام تولید مزین شدهاست، اما دریغ از اینکه به الزامات تولید در این سالها پایبند باشیم. این اقتصاددان افزود: متاسفانه اقتصاد مالی غالب در کشور نه تنها مبتنی بر تولید نیست بلکه به دلیل سیاستهای نادرست مالی فضای سفته بازی و سوداگری همچنان در گسترش است که نمونه بارز آن سوق دادن سرمایههای مردم به سمت بازار طلا و تبدیل پول به فلزات گرانبهااست. وی با بیان اینکه دولت باید هزینههای سفتهبازی و سوداگری را در اقتصاد به شدت بالا ببرد عنوان کرد: برای اینکه بهبود سرمایهگذاری مولد صورت بگیرد، باید هدایت سختگیرانه اعتبارات به تولید و مشارکتهای عمومی و خصوصی دنبال شوند. راغفر یادآور شد: نظام بانکی ما نظام مبتنی بر تولید نیست. در حالی که انتظار میرود دولت از کسبوکارهای غیر مولد مانند خرید و فروش طلا مالیات سنگینی بگیرد و آن را صرف تولید کند، خود بانکها وارد سوداگری و سفته بازی شده، سرمایهشان را در مسیر غیر مولد قرار دادهاند. این اقتصاددان افزود: سرمایهگذاری در تولید رشد میکند. حرکت به سمت سرمایهگذاری مولد الزامات مهمی دارد که در گام نخست باید اصلاح فضای کسب و کار به شکلی انجام شود که از این وضعیت انحصاری آن را خارج شویم. در حالی که شاهدیم مسیر غیر مولد تبدیل سرمایه به طلا رونق پیدا کرده و حتی فضای کسبوکار آنلاین هم برایش در نظر گرفته شدهاست. وی در مورد اینکه اقتصاد ایران چگونه به رونق تولید دست مییابد، تصریح کرد: اگر نظام ارزی، مالیاتی و بانکی به نحوی اصلاح شوند که هزینه فعالیتهای نامولد را بالا ببرند و در مقابل بتوانند بهرهوری سرمایهگذاری در تولید را افزایش دهند، زمینه رونق تولید فراهم میشود. راغفرتصریح کرد: در هیچ اقتصادی فرمولی وجود ندارد که از ترکیب سفتهبازی و سوداگری به تولید ملی و سرمایهگذاری در تولید دست یافت و متاسفانه ما فقط شعار سال را در حد شعار نگه میداریم. این اقتصاددان با اشاره به سیاستهای عجیب واردات 4 میلیارد دلار طلا این میزان واردات طلا را باعث ناترازی میان عرضه و تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت ارز دانست گفت: طلا را با ارز دولتی وارد کردهاند و با دلار 120 هزار تومان به مردم فروختهاند و این به نوعی خالی کردن جیب مردم برای تامین کسری بودجه است. وی متذکر شد: بدون خروج یا لااقل محدود و محصور کردن فعالیتهای این بخشها در اقتصاد، هیچ شانسی برای بهبود فضای تولید و عمل کردن به شعار سال نداریم. راغفر در پایان سخنان خود یادآور شد: تولید اگر تقویت نشود و بخش خصوصی مولد دوباره اعتمادش باز نگردد، فرسایش سرمایههای اقتصادی و اجتماعی ادامه مییابد. این ریل گذاری محصول سیاستهایی است که در 36 سال گذشته بدون وقفه دنبال شده و مادامی که این مسیر خسارت بار اصلاح نشود، نه تنها سرمایهای برای تولید جذب نمیشود که بخش مهمی از بحرانهای موجود نیز مرتفع نمیشود. در نهایت آنچه که میتوان به عنوان جمعبندی بیان کرد این است که فعالیتهای سوداگرانه در حوزه طلا و ارز نه تنها مغایر با شعار سرمایهگذاری در تولید هستند بلکه میتوانند اثرات منفی جدی بر اقتصاد کشور بگذارند. برای رسیدن به توسعه پایدار و رشد اقتصادی، نیاز است تا منابع مالی به سمت تولید و بخشهای مولد هدایت شوند تا کشور از نوسانات و مشکلات اقتصادی دور بماند.
گروه صنعت و تجارت: با آغاز سال جدید، صنعت کشور بار دیگر با پدیدهای تکراری اما پرهزینه مواجه شده است؛ قطعی و محدودیتهای گسترده برق در بخش تولید. در حالی که هنوز وارد روزهای اوج مصرف تابستانی نشدهایم، گزارشها از آغاز خاموشی در صنایع سیمان و هشدار درباره پیامدهای آن حکایت دارد؛ موضوعی که میتواند زنجیره تأمین مصالح ساختمانی را در ماههای آینده با چالش جدی مواجه کند.
به گزارش تجارت، فعالان صنفی صنعت سیمان اعلام کردهاند که از ۱۶ فروردین ماه سال جاری، برق کارخانجات سیمان با محدودیت مواجه شده است. این در حالی است که فروردین و اردیبهشت، بهطور سنتی، فصل طلایی تولید و ذخیرهسازی کلینکر – ماده اولیه تولید سیمان – محسوب میشود.
یکی از فعالان این صنعت در گفتگو با رسانهها گفته است: ما در این دو ماه عقبماندگی ذخایر کلینکر در فصل زمستان را جبران میکردیم. اما امسال در حالی با محدودیت برق مواجه شدیم که تازه از ۲۵ اسفندماه گاز صنایع وصل شده بود؛ این تصمیم غیرمنتظره است و بهشدت روند تولید را مختل کرده است. به گفته تولیدکنندگان، ادامه این وضعیت میتواند تأمین سیمان در فصل پرمصرف تابستان را با بحران مواجه کند؛ هم از منظر قیمتی و هم در تأمین بهموقع نیاز پروژههای عمرانی و ساختمانی.
خسارت بیش از ۴۴ هزار میلیارد تومانی از قطعی برق
مطابق گزارش رسمی سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران، قطعی برق در سال گذشته حدود ۴۴.۷ هزار میلیارد تومان به صنایع کشور خسارت وارد کرده است. این رقم نسبت به سال ۱۳۹۲، رشدی بیش از ۴۰۰ درصدی را نشان میدهد؛ سالی که مجموع خسارات برق به صنایع، ۸.۴ هزار میلیارد تومان برآورد شده بود. در این میان، زیان روزانه صنایع به دلیل قطعیهای مکرر برق بیش از ۹ میلیارد تومان اعلام شده است. تحلیل این دادهها نشان میدهد که بیشترین آسیبها مربوط به صنایع مادر و انرژیبر نظیر تولیدات فلزی، صنایع شیمیایی و فرآوردههای معدنی بوده است؛ صنایعی که نقشی اساسی در زنجیره تأمین سایر بخشها دارند و اختلال در آنها میتواند اثر دومینویی بر اقتصاد کشور داشته باشد.
تأثیرات گسترده بر سایر صنایع
قطعی برق محدود به صنعت سیمان و فولاد نبوده و سایر بخشها نیز متحمل خسارات قابل توجهی شدهاند.
برنامهریزی و راهکارهای پیشنهادی
کارشناسان و فعالان صنعتی بر لزوم برنامهریزی دقیق و شفاف از سوی دولت پیش از آغاز فصل گرما تأکید داشتند. تولیدکنندگان خواستار ارائه جدول خاموشی از پیش تعیینشده، اطلاعرسانی دقیق و تدوین سیاستهایی برای تفکیک مصرف خانگی از صنعتی در ساعات بحرانی هستند. همچنین، پیشنهاد شده است که دولت با سرمایهگذاری در نیروگاههای اختصاصی صنایع یا خرید تضمینی برق از تولیدکنندگان بخش خصوصی، بخشی از بار را از دوش شبکه سراسری بردارد.
هشدار پیش از بحران
تجربه سالهای گذشته نشان داده که بحران برق در صنایع، آثار خود را ماهها بعد در سایر بخشهای اقتصاد نشان میدهد. از افزایش قیمت سیمان و فولاد گرفته تا توقف پروژههای عمرانی، کاهش صادرات غیرنفتی و حتی رشد نرخ بیکاری. با توجه به شروع زودهنگام محدودیتها در سال جاری، این احتمال وجود دارد که در صورت عدم اصلاح سیاستها، تابستان ۱۴۰۳ با یکی از سختترین دورههای صنعتی در سالهای اخیر مواجه شویم.
پیشنهادهایی برای عبور از بحران انرژی در صنایع
صنعتگران، کارشناسان و حتی برخی نمایندگان مجلس، راهکارهایی برای مدیریت بحران انرژی در صنایع ارائه دادهاند که اگرچه ساده بهنظر میرسند، اما اجرای دقیق و سریع آنها میتواند از بروز بحران گسترده در تابستان جلوگیری کند.
۱. مدیریت پیک مصرف بهجای قطع کامل برق صنایع
یکی از مهمترین راهکارها، اصلاح نگاه از «قطع برق» به سمت «مدیریت بار» است. در بسیاری از کشورها، در ساعات پیک مصرف، برق صنایع بهطور کامل قطع نمیشود بلکه با استفاده از سیستمهای هوشمند و تعرفههای تشویقی، میزان مصرف کنترل و تنظیم میشود. بهجای خاموش کردن کامل یک کارخانه، میتوان بخشی از مصرف را کاهش داد یا ساعات کاری را به شب منتقل کرد.
۲. سرمایهگذاری در نیروگاههای اختصاصی صنعتی
در کشورهای صنعتی، بسیاری از واحدهای تولیدی بزرگ دارای نیروگاههای اختصاصی (Distributed Generation) هستند. در ایران نیز طی سالهای اخیر چند واحد مانند فولاد مبارکه و پتروشیمیها در این مسیر گام برداشتهاند. اما برای توسعه این مدل، نیاز به تسهیلات ارزان، مجوزهای سریع و قراردادهای تضمینی خرید برق وجود دارد. براساس آمار وزارت نیرو، بیش از ۸۰ هزار مگاوات ظرفیت منصوبه برق در کشور وجود دارد، اما با ورود سرمایهگذاری بخش خصوصی در نیروگاههای کوچک مقیاس و CHP (تولید همزمان برق و حرارت)، این عدد میتواند بدون فشار به شبکه سراسری افزایش یابد.
۳. بازنگری در نظام تعرفهگذاری و یارانه انرژی
یکی از دلایل اصلی اتلاف انرژی و عدم مدیریت بهینه، قیمت غیرواقعی برق و گاز است. وقتی هزینه انرژی برای صنایع یا خانوارها تفاوت چندانی ندارد، انگیزهای برای صرفهجویی ایجاد نمیشود. لازم است دولت با واقعیسازی تدریجی قیمت حاملهای انرژی، هم به افزایش بهرهوری کمک کند و هم منابع لازم برای توسعه زیرساختهای انرژی را تأمین کند.
۴. توسعه انرژیهای تجدیدپذیر برای صنایع
با وجود پتانسیل بالا در زمینه انرژی خورشیدی و بادی، سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سبد برق ایران هنوز کمتر از یک درصد است. در حالی که کشورهای مشابه، این عدد را به بیش از ۱۵ درصد رساندهاند. برای مثال، ترکیه با اجرای طرحهای تشویقی به صنایع اجازه داده است بخشی از برق مصرفی خود را از طریق پنلهای خورشیدی تأمین کنند و مازاد آن را به شبکه بفروشند. در ایران نیز صنایع میتوانند با دریافت زمین در مناطق کمبرخوردار و اخذ تسهیلات سبز، نقش فعالی در تولید انرژی پاک ایفا کنند.
گروه اقتصادی-زهرا سلیمانی: «ایران به دنبال تعریف ظرفیت های سرمایه گذاری هزار میلیارد دلاری در کشور است.»کمتر از 3هفته پس از نام گذاری سال 1404 به نام سرمایه گذاری برای تولید، این روزها اخبار دامنه داری درباره ظرفیت سازی هزار میلیارد دلاری سرمایه گذاری در ایران( با مشارکت شرکت های خارجی از جمله شرکت های آمریکایی) به گوش می رسد. خبری که اتفاقا بازخوردهای بسیاری در فضای عمومی و رسانه ای کشور پیدا کرد و بازار ارزیابی و تحلیل در خصوص آن حسابی گرم است. بر اساس برخی گمانه زنی ها، این حوزه های جدید سرمایه گذاری برای بخش هایی چون میادین تازه کشف شده نفت و گاز، خرید 500فروند هواپیما، توسعه راه ها و بهبود مسیرهای ارتباطی، تمکیل کریدور شما به جنوب ایران، توسعه متروی تهران و تکمیل متروی کلانشهرها و شهرهای ایران و...در نظر گرفته شده و قرار است پیشران روند توسعه ایران در افق پیش رو باشد. سیگنال ابتدایی این تارگت سرمایه گذاری را رئیس جمهور پزشکیان در روز چهارشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۴ در آیین روز ملی فناوری هستهای داد و پس از آن برخی دیگر از اعضای کابینه همچنین چهره های نزدیک به کابینه مانند حسین مرعشی و فیاض زاهد و حسین خوشبخت با انتشار مصاحبه ها و توئیت هایی اطلاعات تکمیلی در این زمینه را تشریح کردند. فیاض زاهد در این خصوص نوشت: «آنچه باعث تقویت دیپلماسی سیاسی شد تاکید بر راهبرد دیپلماسی اقتصادی بود. پیشنهاد جامعی (هزار میلیارد دلار) پیشنهاد شد. پزشکیان موضوع را با رهبری مطرح و مجوز گرفت... در آینده جزییات بیشتری ارائه می شود. ایران بهشت سرمایه گذاری است...» تلاش دولت برای استخراج فرصت های سرمایه گذاری در ایران در حالی است که پیش از این وزرای نفت و نیوری دولت سیزدهم هم اعلام کرده بودند ایران برای تداوم افق های توسعه نیازمند جذب حداقل 250میلیارد دلار سرمایه در بخش نفت و گاز است. ضمن اینکه ایران برای بهبود شاخص های رشد در صنعت برق خود به حدود 80میلیارد دلار سرمایه گذاری و برای بهبود شبکه حمل و نقل و کریدورهای ارتباطی خود به حدود 400میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز دارد. اگر به این اعداد و ارقام، نیاز کشور به هواپیماهای جدید برای نوسازی ناوگان حمل و نقل نیز افزوده شود، مشخص می شود، هزار میلیارد دلار فرصت سرمایه گذاری برای ایران مدل 1404نه تنها عدد نجومی و رویایی نیست بلکه به راحتی می توان این اعداد و ارقام را حتی به دو برابر نیز افزایش داد. مواردی که ایران را در حقیقت به بهشت سرمایه گذاری جهانی بدل می کند. اما باید دید آیا متولیان امر و سیاست گذاران قادر خواهد بود این ظرفیت را به نفع کشورمان شکل دهند یا این گزاره نیز بعد از مدتی به دست فراموش سپرده می شود؟ تجارت برای ابعاد گوناگون این ظرفیت سرمایه گذاری گفتگوهایی را با فعالان اقصادی ترتیب داده تا عباد مختلف موضوع مورد ارزیابی قرار گیرد.
حسن مرادی: ایران بهشت سرمایه گذاری است
حسن مرادی تحلیلگر حوزه انرژی در گفتگو با تجارت درباره اظهاراتی که مقامات دولتی درباره استخراج فرصت های سرمخایه گذاری در حوزه های انرژی، توسعه راه ها و خرید هواپیما مطرح می کنند، می گوید:«عمل سرمایه گذاری یکی از عوامل اصلی و پیشران امر توسعه در کشورهاست. اگر ایران بتواند ارقام بالایی را با تکیه بر سرمایه ایرنیان خارج از کشور یا شرکت های خارجی و یا ظرفیت های داخلی شکل دهد قطعا می تواند فاصله خود را با توسعه کم کرده و زمینه های بهبود را در شاخص های اقتصادی فراهم سازد. ایران می تواند از این طریق اشتغالزایی قابل توجهی ایجاد کند، نیروی انسانی تحصیلکرده خود را که با معضل بیکاری دست به گریبان هستند به کار بگیرد و با بهبود فضای کسب و کار معیشت شهروندان خود را نیز بهبود بخشد. این روند توسعه و پیش رفت ایران را سریع تر می کند. » مرادی ادامه می دهد:«مثلا اگر یکی از اهداف سرمایه گذاری ایران، تکمیل کردیور ارتباطی شمال به جنوب باشد که یا از منطقه چابهار و مکران شروع و به سرخس ختم می شود یا از آبادان و خرمشهر آغاز و به تبریز و شهرهای شمالی ، ایران را در جایگاه منحصر به فردی در فرایند کلی ترانزیت کالا و حمل و نقل قرار می دهد. این روند موجد خیر و برکت نیز برای کشور خواهد بود. این نوع سرمایه گذاری ها، سواحل جنوبی ایران را که مستعد رشد و پیشرفت بسیار است و امکانات بسیاری دارد، ارتقا داده و زمینه رشد آنها را فراهم می کند.» او یادآور می شود:« نباید فراموش کرد، ایران از موقعیت ژئوپلتیک، ژئو استراتژیک و ژئو اکونومیکی برخوردار است و با استفاده از سرمایه گذاری در حوزه راه ها می تواند به کانون صادراتی، ارتباطی و تجاری منطقه بدل شود. ایران می تواند از یک طرف نیازهای کشورهای حاشیه خلیج فارس به کالا را از طریق کشورهای روسیه، ترکیه؛ اذربایجان و...تامین کند و از سوی دیگر، انتقال دهنده انرژی در دو سوی این مسیرهذی ارتباطی باشد.»
مرادی با اشاه به اینکه موضوع مهم بعدی نیاز ایران به سرمایه گذاری در حوزه انرژی است، می گوید:« یکی از ارزشمندترین حوزه های سرمایه گذاری در سطح جهان سرمایه گذاری در بخش انرژی است. طبیعی است کشوری که در زمینه نفت جز 3کشور برتر دارای ذخایر نفتی است، در حوزه گاز نیز در رتبه اول یا دوم ذخایر گازی قرار دارد. ایران بهشت سرمایه گذاری در بخش انرژی محسوب می شود. از سوی دیگر ایران ، ازنظر حوزه های سرمایه گذاری کاملا بکر است و می تواند منافع بسیاری را متوجه سرمایه گذاران داخلی یا خارجی کند. این نوع سرمایه گذاری ها علاوه بر اینکه جمعیت ایرانیان را به درآمد مناسبی می رساند و قدرت خرید و درآمد سرانه ایرانیان را ارتقا می دهد برای سرمایه گذاران خارجی هم سود بالایی خواهد داشت. در واقع سرمایه گذاری در حوزه انرژی ایران برای طرفین برد-برد خواهد بود.» او یادآور می شود:«نحوه مهم دیگری که ایران باید هرچه سریعتر از طریق جذب سرمایه گذاری فکر به حال آن کند، رفع ناترازی های برق است. ایران طی سالهای اخیر به دلیل تحریم ها و برخی مشکلات داخلی نتوانسته در بخش احداث نیروگاه های برق و انرژی های تجدید پذیر ، سرمایه گذاری های قابل توجهی صورت دهد. تعریف سرمایه گذاری هزار میلیارد دلاری این فرصت را در اختیار ایران قرار می دهد که در این حوزه ها اقدامات مناسبی صورت دهد. بر اساس اعلام وزیر نیرو ایران تا سال 2030 به 80میلیار د دلار سرمایه گذاری برای توسعه نیروگاه های برق خود نیاز دارد. این روند توسعه را می توان با تکیه بر سرمایه گذاری های خارجی را تسریع بخشید.» مرادی تاکید می کند:« موضوع مهم دیگر ظرفیت های کشور در بخش گاز ال پی جی است که ایران از طریق سرمایه گذاری می تواند زمینه های صادراتی آنرا گسترش دهد. برای این منظور ، ایران نیازمند کشتی ها و نفتکش های ویژه ای است که از طریق آن بتواند اقدام به صادرات این نوع انرژی کند. چنانچه این هدف کشور برای سرمایه گذری هزار میلیارد دلاری محقق شود، شک نکنید ایران می تواند به هاب انرژی در منطقه بدل شده و ظرفیت های تازه ای خلق کند. ایران می تواند انرژی گاز و برق و نفت را از روسیه خریداری کرده و در کنار تولیدات خودش به عراق، پاکستان، عربستان، ترکیه،امارات و..صادر کند. معتقدم در سالی که بنام سرمایه گذاری شناخته می شود، یافتن راه حل هایی برای سرمایه گذاری کشورهای مختلف از جمله اروپا، چین، روسیه، کشورهای همسایه و حتی آمریکا فرصت مناسبی است که می تواند به عنوان یک پیشران ، اقتصاد ایران را در آستانه فصل تازه ای قرار دهد.»
مدیرکل دفتر اقتصاد مسکن گفت: بستههای سرمایهگذاری و مشوقهای جدید در حوزه مسکن بهزودی رونمایی خواهند شد.
به گزارش گروه اقتصادی از ایلنا، نرگس رزبان با اشاره به اینکه بازار مسکن در مقایسه با سایر بازارهای سرمایه رشد قیمتی کمتری را تجربه کرده، گفت: وزیر راه و شهرسازی بر تکمیل واحدهای باقیمانده مسکن حمایتی در سراسر کشور با حفظ شأن و کرامت متقاضیان تاکید ویژه دارد.رزبان با بیان اینکه دولت چهاردهم در ابتدای کار با چالشهایی در زمینه مسکن حمایتی مواجه بود، اظهار کرد: این چالشها بهتدریج و با برنامهریزی و سیاستگذاریهای انجام شده در حال برطرف شدن است.وی تاکید کرد: دولت متعهد به انجام تمام تعهدات خود در حوزه مسکن حمایتی است، فارغ از اینکه این پروژهها در چه دورهای آغاز شده باشند. به همین دلیل، وزارت راه و شهرسازی با اولویتدهی به پروژههای نیمهتمام، در مسیر تکمیل و تحویل آنها گام برمیدارد.رزبان ادامه داد: پروژههای نیمهتمام، سرمایهگذاریهای تولیدی محسوب میشوند و باقیمانده سرمایهگذاری مورد نیاز برای بهرهبرداری از آنها باید تامین شود.وی افزود: در طول ۷ ماه گذشته از دولت چهاردهم، پیشرفت مناسبی در پروژههای مسکن حمایتی ثبت شده و وزیر راه و شهرسازی نیز در سفرهای استانی از پروژهها بازدید کرده و بر ضرورت تکمیل آنها تاکید دارد.مدیرکل دفتر اقتصاد مسکن با اشاره به حقوق شهروندان گفت: متقاضیانی که در دولتهای مختلف بخشی از آوردههای خود را پرداخت کردهاند، از حقوق مشخصی برخوردارند. این حقوق باید رعایت شود و پروژهها در کوتاهترین زمان ممکن، با امکانات کامل و زیرساختهای لازم نظیر آب، برق، راههای دسترسی و سایر نیازهای ضروری، تحویل مردم شوند.
رزبان تاکید کرد: کرامت و شخصیت متقاضیان باید در فرآیند تحویل واحدها حفظ شود و وزارت راه و شهرسازی مصمم است که واحدهایی با کیفیت و برخوردار از امکانات زیربنایی و روبنایی تحویل دهد.وی در پاسخ به پرسشی درباره برنامههای وزارت راه و شهرسازی برای تقویت سمت عرضه مسکن گفت: ساختوساز در بخش مسکن عمدتاً توسط بخش خصوصی انجام میشود و دولت نقش تسهیلگر، ناظر و هدایتکننده دارد. در این راستا، استفاده گستردهتری از ظرفیتهای بخش خصوصی در دستور کار است.رزبان افزود: قانون برنامه هفتم توسعه، تکالیف مشخصی را در حوزه مسکن تعیین کرده که وزارت راه و شهرسازی نیز بر اساس آن، چارچوبهای متنوعی را تدوین کرده است. از جمله، ایجاد مشوقهایی برای سرمایهگذاری در بافتهای فرسوده و ساختوساز در مناطق روستایی، که جزئیات آنها به زودی اعلام میشود.وی خاطرنشان کرد: دولت تمام تلاش خود را برای بهرهگیری از ظرفیتهای بخش خصوصی، فناوریهای نوین، ایدههای خلاقانه و منابع مالی بهکار گرفته است. این تلاشها از صدور مجوزها گرفته تا تامین منابع مالی و تسهیل سایر فرآیندها را شامل میشود.رزبان تاکید کرد: شایعههای مبنی بر بیتوجهی وزیر راه و شهرسازی به پروژههای نهضت ملی مسکن صحت ندارد. تکمیل این واحدها جزو اولویتهای اصلی وزارتخانه است و مردم میتوانند با اطمینان از این موضوع، روند پیگیری دولت را دنبال کنند.
توماس فریدمن در یادداشتی، برای روزنامه نیویورک تایمز نوشت: زمانی دیدار رئیسجمهور ایالات متحده و نخستوزیر اسرائیل برای یهودیان اسرائیلی و آمریکایی مایه افتخار و شادمانی بود. آنها دو رهبر دموکراتیک را میدیدند که در کنار یکدیگر برای منافع مشترک همکاری میکنند. اما اکنون مطمئنم که تنها نیستم؛ وقتی میگویم در دیدن عکس صمیمانه دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو در دفتر کاخ سفید، احساس غرور به سراغم نیامد. در عوض، احساس انزجار و افسردگی جایگزین آن شد.
پسا-آمریکایی و پسا-اسرائیلی؛ پایان دو رؤیای دموکراتیک؟
هم ترامپ و هم نتانیاهو در تلاشاند تا خود را بهعنوان رهبران مستبد بالقوه معرفی کنند. هر دو در حال تضعیف حاکمیت قانون و نهادهای بهاصطلاح نخبه در کشورهای خود هستند و هر دو بهدنبال نابودی آنچه که «دولت عمیق» مینامند، هستند. هر دو کشورشان را از آرزوی جهانیشان برای «نور بر ملتها» بودن، به سوی قومگرایی خشن و محدود هدایت میکنند، نوعی قومگرایی که آماده است پاکسازیهای نژادی را به بخش اصلی سیاست خود تبدیل کند. هر دوی این افراد مخالفان سیاسی خود را نه بهعنوان رقبای قانونی، بلکه بهعنوان دشمنان داخلی میبینند و کابینههای خود را با افرادی نالایق پر کردهاند که نه به قوانین کشور، بلکه به شخص خودشان وفادارند. هر دوی آنها کشورشان را از همپیمانان سنتی دموکراتیک خود دور میکنند. هر دو گسترش سرزمینی را حق الهی خود میدانند؛ از «خلیج آمریکا تا گرینلند» و از «کرانه باختری تا غزه».
آیا ترامپ قدرت نرم آمریکا را قربانی قومگرایی و معاملهگری کرده است؟
تصور اینکه دونالد ترامپ یا «جیدی ونس» در پی ساختن آمریکایی باشند که رونالد ریگان در سخنرانی خداحافظی خود در ۱۱ ژانویه ۱۹۸۹ ترسیم کرد، دشوار و شاید ناممکن به نظر میرسد. ریگان در آن سخنرانی از اهمیت انتقال این درک به نسلهای آینده سخن گفت که «آمریکا چیست و در تاریخ طولانی جهان چه نمادی را نمایندگی میکند.» آمریکایی که او توصیف کرد، تصویری اخلاقی و سیاسی بود: «شهری بلند و سرافراز، بنا شده بر صخرههایی استوارتر از اقیانوسها، در معرض باد، آکنده از برکت الهی و سرشار از مردمانی از همه اقوام که در هماهنگی و صلح در کنار یکدیگر زندگی میکردند؛ شهری با بندرهایی آزاد که محل تلاقی تجارت و خلاقیت پرشور بود و اگر بنا بود دیواری داشته باشد، آن دیوارها در داشتند و این درها به روی هر کسی که اراده و قلبی برای رسیدن به آنجا داشت، گشوده بودند.»
در مقابل، دونالد ترامپ و جیدی ونس در پی ساختن نسخهای پساریگانی از ایالات متحده هستند؛ آمریکایی که با همپیمانان دموکراتیک، آزاد و متعهد به حاکمیت قانون از جمله اتحادیه اروپا، با لحنی تحقیرآمیز برخورد میکند. ترامپ بهتازگی ادعا کرده است که اتحادیه اروپا «برای فریب دادن آمریکا» ایجاد شده، سخنی که در حضور بنیامین نتانیاهو در دفتر کاخ سفید نیز بار دیگر بر آن تأکید کرد. ترامپ و ونس خواهان آمریکایی هستند که به جای پشتیبانی بیقید و شرط از مدافعان خط مقدم آزادی همچون اوکراین از آنها انتظار دارد در قبال دریافت کمکهای محدود نظامی، حقوق معدنی خود را واگذار کنند.
نقش قطر در پرونده نتانیاهو چیست و چرا رئیس شینبت برکنار شد؟
بنیامین نتانیاهو در تلاش است تا نسخهای «پسا-اسرائیلی» را شکل دهد؛ کشوری که در آن نهادهای دموکراتیک و ساختارهای حاکمیت قانون بهطور فزایندهای زیر فشار قرار میگیرند. همانگونه که دونالد ترامپ، مدیر افبیآی را به دلیل آنچه که عدم وفاداری کافی تلقی میکرد، برکنار کرد، نتانیاهو نیز به اخراج «رونن بار»، رئیس شینبت (سازمان امنیت داخلی اسرائیل) اقدام کرده است. این اقدام در زمانی صورت میگیرد که رونن بار در حال انجام تحقیقاتی درباره برخی از دستیاران ارشد نخستوزیر به اتهام ارتباط با دولت قطر است. خود نتانیاهو نیز با اتهامات فساد مالی مواجه است.
منتقدان از جمله اپوزیسیون سیاسی و تعدادی از نزدیکان گروگانهای اسرائیلی، نتانیاهو را متهم میکنند که با هدف حفظ حمایت جریانهای افراطی، شامل صهیونیستهای نژادپرست به عمد در حال طولانی کردن جنگ در غزه است. به تعویق انداختن پایان جنگ، همچنین مانع از تشکیل هرگونه کمیسیون تحقیق درباره ریشهها و پیامدهای این درگیری میشود؛ جنگی که در دوره نخستوزیری او آغاز شد و علت آن مستقیماً به سیاستهای ناکارآمد او بازمیگردد؛ از جمله باور نتانیاهو مبنی بر اینکه میتوان گروه حماس را از طریق انتقال پول نقد از قطر کنترل یا مهار کرد.
آیا ترامپ و نتانیاهو «یهودیستیزی» را به ابزار سرکوب بدل کردهاند؟
راهبردهای داخلی دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو در بهرهبرداری از اتهام یهودیستیزی بهعنوان ابزاری برای بیاعتبار کردن یا خاموش ساختن منتقدان، بهگونهای فزاینده به یکدیگر گره خوردهاند. ایالات متحده هنوز کشوری آزاد است و مادامی که دانشجویان مرتکب اعمال خشونتآمیز نشوند یا همکلاسیهای خود را در محیطهای آموزشی آزار ندهند، باید این حق را داشته باشند که آزادانه دیدگاههای خود از جمله حمایت از ایجاد یک دولت فلسطینی با هر تعریفی که برای آن قائلاند را بیان کنند. «جاناتان جاکوبی»، مدیر ملی پروژه نکسوس، نهادی که در زمینه مقابله با یهودیستیزی و حمایت از دموکراسی فعالیت میکند، در گفتوگویی اظهار داشت: «رئیسجمهور ترامپ یک پدیده واقعی و نیازمند رسیدگی، یعنی یهودیستیزی ناشی از مناقشات پیرامون اسرائیل را برداشته و از آن بهعنوان ابزاری برای توجیه سرکوب مهاجرت، محدودسازی آموزش عالی و محدود کردن آزادی بیان در ارتباط با اسرائیل بهرهبرداری میکند.»
موسسات مالی و بانکها در کشورهای مختلف نسبت به بالا رفتن تورم و تاثیر منفی سیاست تعرفهای ترامپ بر اقتصاد جهانی تاکید دارند.
بر اساس گزارشی که روز چهارشنبه توسط موسسه ایفو (ifo) آلمان منتشر شد، انتظارات تورمی جهانی به دلیل تأثیر سیاست های تعرفه ای ایالات متحده افزایش یافته است. موسسه تحقیقاتی ایفو شهر مونیخ آلمان یکی از بزرگترین اندیشکدههای اقتصادی در اروپا شناخته میشود و به تحلیل سیاستهای اقتصادی و ارائه توصیههای مبتنی بر تحقیقات علمی میپردازد. گزارشهای ماهانه این موسسه در بین کارشناسان و اقتصاددانان طرفداران بسیاری دارد. در گزارش این موسسه که با دانشگاه لودویگ مونیخ (LMU) همکاری نزدیکی دارد، از کارشناسان اقتصادی ۱۳۱ کشور دنیا نظرسنجی انجام شده که نشان میدهد نرخ تورم سالانه در سراسر جهان افزایش محسوسی خواهد داشت.
این موسسه گفت که انتظار دارد در آلمان تورم امسال به ۲.۴ درصد، در اتریش به ۲.۹ درصد و در سوئیس به ۰.۹ درصد برسد ولی تورم در آمریکای شمالی بیشتر از بقیه نقاط جهان است.«نیکلاس پوترافکه»، محقق این موسسه، گفت: «در مقایسه با سه ماهه قبل، انتظارات تورمی اندکی افزایش یافته است. سیاست تعرفهای آمریکا در بسیاری از کشورها موجب بالا رفتن نرخ تورم شده و گفته میشود همچنان ادامه خواهد داشت.
بانک مرکزی انگلیس امروز در بیانیهای هشدار داده است که تعرفههای دونالد ترامپ اقتصاد جهانی را در معرض خطر قرار داده است و احتمال بروز شوک بر سیستمهای مالی اعتباری را افزایش میدهد. کمیته سیاست مالی بانک مرکزی انگلیس (FPC) اعلام کرد که فضای اقتصاد جهان و میزان ریسکپذیری برای سرمایهگذاری بدتر شده و افزایش تعرفههای ترامپ نیز موجب تشدید این وضعیت و احتمال بالا رفتن تورم شده است. این سازمان میگوید این نگرانیها، اعتماد سرمایهگذاران را از بین برده و خطر سقوط بازارهای مالی را افزایش داده است که میتواند برای شرکتهای بدهکار استرس ایجاد کند و وامگیری و تامین مالی مجدد بدهیها را برای دولتها دشوارتر کند. بانک مرکزی انگلیس هشدار داد که تنشهای ژئوپلیتیکی بالا پیامدهایی خارج از تجارت جهانی نیز خواهد داشت و خطر حملات سایبری را افزایش میدهد که میتواند بر حوزههای دیگر تجاری مثل مشاغل و خدمات مالی نیز تاثیر منفی بگذارد.
کردها خواستار پیگیری نظام فدرال در سوریه پس از بشار اسد هستند. یک مقام ارشد کرد به خبرگزاری رویترز گفت کردهای سوری قصد دارند در سوریه پس از بشار اسد خواهان یک نظام فدرال شوند که خودمختاری منطقهای و نیروهای امنیتی محلی را امکانپذیر کند، و این در حالی است که رئیس موقت سوریه با این دیدگاه غیرمتمرکز مخالف است. درخواست برای نظام فدرال در حالی شدت گرفته که اقلیتهای سوریه نسبت به کشتار جمعی علویان در ماه گذشته نگران شدهاند، و گروههای کردی، «احمد الشرع» رئیس موقت سوریه و گروهش را به انحصار قدرت و جهتدهی اشتباه به آینده سوریه متهم کردهاند. منابع کردی اعلام کردند که احزاب رقیب کردی سوریه، از جمله جناح غالب در شمالشرق تحت کنترل کردها، ماه گذشته بر سر یک دیدگاه سیاسی مشترک - شامل فدرالیسم - به توافق رسیدند. آنها هنوز این توافق را بهصورت رسمی اعلام نکردهاند. گروههای تحت رهبری کردها در طول جنگ داخلی ۱۴ ساله، تقریباً یکچهارم از خاک سوریه را تحت کنترل خود درآوردند. نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) به رهبری کردها و با حمایت آمریکا، ماه گذشته با دمشق توافقی برای ادغام نهادهای حکومتی و امنیتی کردی با دولت مرکزی امضا کردند. با وجود پایبندی به آن توافق، مقامات کرد به نحوهای که سران حاکم بر سوریه گذار از حکومت بشار اسد را شکل میدهند، اعتراض کردهاند و میگویند آنها با وجود وعدههای فراگیری، به تنوع سوریه احترام نمیگذارند. «بدران جیا کُرد» یک مقام ارشد در اداره خودگردان کردها، به رویترز گفت که همه جناحهای کردی بر سر یک «دیدگاه سیاسی مشترک» به توافق رسیدهاند که بر لزوم «نظامی فدرال، کثرتگرا، دموکراتیک و پارلمانی» تأکید دارد. اظهارات مکتوب او در پاسخ به سؤالات رویترز، نخستین باری است که یک مقام از کردها بهطور رسمی هدف فدرالیسم را پس از توافق احزاب کردی در ماه گذشته تأیید میکند. اداره خودگردان کردها طی سالها از بهکار بردن واژه «فدرالیسم» در بیان اهداف خود پرهیز کرده و بهجای آن خواهان تمرکززدایی بوده است.