علی خندانی در گفتوگو با ایسنا، در این باره اظهار کرد: تاکنون ۱۱۴ هزار و ۷۵۷ مشاور املاک به سامانه کاتب متصل شدهاند و ۴۴۵ هزار و ۵۹ پیش نویس توسط مشاورین املاک تنظیم شده است که از این تعداد ۳۱ هزار و ۲۷۶ پیش نویس تایید شده و به دفاتر اسناد رسمی ارسال شده است.
وی افزود: تعداد کل قراردادهای تنظیمی خارج از قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیرمنقول، بیش از یک میلیون قرارداد بوده است و تعداد قراردادهای نهایی شده ۳۶۳ هزار و ۲۰۰ قرارداد است. وی یادآور شد: از سال گذشته که قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیرمنقول عملیاتی شد، اقدامات موثری در راستای اجرای این قانون انجام شد جلسات شورای راهبری اجرای قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیرمنقول هر هفته در معاونت اول قوه قضاییه تشکیل می شود و نقاط ضعف این قانون مطرح و برطرف می شود و دستگاه های مربوطه پای کار هستند.
خندانی افزود: باید قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیرمنقول از طریق رسانهها برای مردم تبیین شود تا مردم بدانند چه اقدامات قانونی را باید انجام دهند تا شاهد بروز اسناد عادی در کشور نباشیم؛ چرا که میزان قابل توجهی از پروندهها در دستگاه قضایی به اختلافات ملکی مربوط میشود که باید برچیده شود. متاسفانه بسیاری از کوهخواریها و زمینخواریها و تصرفات منابع دولتی و حاکمیتی در راستای نبود سند رسمی و شفافیت در مراودات است. وی با بیان اینکه روند اجرای قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیرمنقول تاکنون خوب پیش رفته است، گفت: حدود ۱۱۵ هزار مشاور املاک تاکنون به سامانه کاتب متصل شدهاند.
خندانی درباره قانون تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار گفت: ما مخالف ایجاد دفترخانه جدید نیستیم، بحث این است که نیازسنجی منطقهای باید جدیتر گرفته شود.
خندانی در پایان با بیان اینکه اکنون قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار در حال اصلاح است، گفت: قرار است مجلس، دولت و دست اندرکاران در قوه قضاییه قانون را اصلاح کنند و نکات منفی و ضعفی که در قانون وجود دارد را برطرف کنند.
کشف سه معدن که به گمان باستانشناسان، محل تامین سنگهای کاخ داریوش بزرگ در شوش بوده، با توجه به فاصله ۱۵۰ کیلومتری این معادن آبدانان تا آن شهر باستانی، این پرسش را مطرح میکند که سنگهای عظیمالجثه که در کاخها و سازههای هخامنشی به کار رفته، چگونه جابهجا میشد؟ به گزارش ایسنا، باستانشناسان جمعه گذشته (۲۲ فروردین ماه ۱۴۰۴) از شناسایی سه معدن در دامنه کبیرکوه در زاگرس در منطقه آبادانان استان ایلام خبر دادند. تشخیص اولیه آنها بر این است که این معادن احتمالا محل تأمین سنگهای کاخ آپادانا در شهر باستانی شوش باشند. فاصله این معادن تا شوش، حدود ۱۵۰ کیلومترِ ناهموار است و این پرسش را مطرح میکند که حدود دو هزار سال پیش، این سنگها چگونه تا شوش منتقل شدهاند؟ رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی گفته که شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این سنگها متعلق به دوره هخامنشی هستند. برای ما بهعنوان متولیان میراث فرهنگی، موضوع تا حدی اثبات شده، اما در باستانشناسی چیزی صد درصد نیست تا زمانی که کاوشهای علمی انجام شود، بنابراین آزمایشها و پژوهشها در این باره درحال انجام است. اما پژوهشگران در پاسارگاد و تخت جمشید (پارسه)، که پیشتر در نزدیکی آنها معادن سنگ هخامنشیها شناسایی شده است، و همچنین در شهر باستانی شوش، شواهدی را یافتهاند که نشان میدهد سنگهای چند تُنی که از دل کوه جدا شدهاند، چگونه جابهجا میشدند. محمد حسینی گورجی ـ کارشناس مرمت در محوطه میراث جهانی پاسارگاد ـ مستند به پژوهشهایی که روی سنگ نبشتهها انجام شده است، میگوید: هر بلوک سنگی که کوچک بوده و ارابه تحمل وزن آن را داشته، از معدن تا پاسارگاد (محل ساخت سازه)، با همان ارابه حدود ۳۰ کیلومتر مسافت، جابهجا میشد. کورش برای ساخت دیواره تختگاه از ماهرترین معماران و سنگتراشان سرزمینهای تحت حکومت شاهنشاهی، یعنی هنرمندان سرزمینهای لودیه و ایونی استفاده کرد. این کارشناس مرمت درباره جابهجایی سنگها به سنگهای حجیم «تل تخت»، محل ارگ سلطنتی در پاسارگاد اشاره میکند که متشکل از سنگهای مکعبی بزرگ به ارتفاع ۱۵ متر، اشاره میکند و ادامه میدهد: برای جابهجا کردن بلوکهای سنگین، نمونۀ «تل تخت» که بلوکهای آن کمتر از یک متر ارتفاع و بیش از یک متر قطر و ۶ متر طول دارد، امکان استفاده از ارابه وجود ندارد.
مدیرکل تشخیص و وصول درآمد شهرداری تهران اعلام کرد که در سال ۱۴۰۳ بالغ بر ۴ میلیون فیش عوارض در حوزه کسب و پیشه، نوسازی و پسماند مسکونی و غیر مسکونی به مبلغ ۱۶ همت میان شهروندان توزیع شد که از این میان مبلغ وصولی تا پایان سال ۱۴۰۳ حدود ۳۶۵۰ میلیارد تومان بوده است. علی خوشنود در گفت وگو با ایسنا، در مورد پرداخت عوارض از سوی شهروندان بیان کرد: مبلغ وصولی تا پایان سال ۱۴۰۳ که حدود ۳۶۵۰ میلیارد تومان بوده تقریبا نسبت به مشابه سال ۱۴۰۲، ۱۰ درصد رشد داشته است. وی با بیان اینکه تنها ۲۵ درصد از تهرانی ها نسبت به پرداخت عوارض شان اقدام کردند، افزود: در مورد عوارض نوسازی براساس مصوبه هیات دولت کسانی که این عوارض را تا پایان سال پرداخت نکنند از سال آینده اش، ماهانه ۲ درصد مشمول جریمه می شوند که به عبارتی دیگر سالانه مشمول جریمه ۲۴ درصدی خواهند شد و در حوزه عوارض پسماند نیز اگر شهروندی در همان سال پرداخت نکند، سال بعد از آن با نرخ جدید می بایست پرداخت کند که تقریبا معادل نرخ تورم اعلامی همان سال افزایش نرخ در پرداخت عوارض را خواهند داشت. وی ادامه داد: شهروندانی که در زمان اعلامی نسبت به پرداخت عوارض خود اقدام کنند افزایش بر اساس تورم اعلامی و همچنین جریمه ۲۴ درصدی را نخواهند داشت.
دستگیری متجاوز سریالی در تهران در حالی درصدر اخبار قرار گرفت که همانند سایر پروندههای تجاوز، سکوت قربانیان و ترس از آبرو، شمار شاکیان این پرونده را تاکنون به ۲۲ نفر رسانده است ترسی که برغم دستان دستبند زده متجاوز در اداره شانزدهم پلیس آگاهی، همچنان در چهره شاکیان وجود داشت و از یادآوری و بیان اتفاقات روز حادثه ابا داشتند، حوادثی که با انتشار آگهی کاریابی آغاز شد. به گزارش ایسنا، تجاوز و آزار و اذیت زنان، مسئله جدیدی نیست، اما مسئله ای که هنوز درباره این جرم سنگین و واقعیت تلخ از گذشته تا کنون وجود دارد سکوت قربانیان است؛ سکوتی که باعث میشود چرخه تجاوز ادامه یابد و سپر امنی برای متجاوز است. برخی از این تجاوزها سریالی است و متجاوز با خیال راحت از اینکه قربانیان از ترس آبرو شکایتی نمیکنند به سراغ قربانی جدید میرود در حالی که اگر یکی از قربانیان از متجاوز شکایت میکرد، شاید تجاوزهای دیگر صورت نمیگرفت. در پرونده اخیر دستگیری متجاوز سریالی با ۲۲ شاکی در تهران نیز این موضوع صدق میکند. متجاوز ۲۲ شاکی دارد بر همین اساس، شنبه ۲۳ فروردین ماه بود که پلیس آگاهی تهران بزرگ، از دستگیری متجاوزی خبر داد که به بیش از ۲۰ نفر در محله های خلوت حوالی بوستان چیتگر تجاوز کرده بود.
ماریو بارگاس یوسا، نویسنده نامدار پرویی و یکی از چهرههای برجسته ادبیات آمریکای لاتین در حالی درگذشت که در بیش از نیم قرن فعالیت ادبی، آثاری مهم درباره قدرت، فساد و سیاست خلق کرد و در سال ۲۰۱۰ به جایزه نوبل ادبیات رسید.
به گزارش ایسنا، ماریو بارگاس یوسا، رماننویس پرویی یکی از چهرههای محوری بود که انفجار جهانی در ادبیات آمریکای لاتین را شعلهور ساخت. مرگ او در بیانیهای که به امضای فرزندانش، آلوارو، گونزالو و مورگانا بارگاس یوسا رسیده است، به صورت رسمی اعلام شد. آنها نوشتهاند: « بارگاس یوسا در آرامش در لیما، در میان اعضای خانوادهاش، درگذشت. رفتن او بستگان، دوستان و خوانندگانش را در سراسر جهان اندوهگین خواهد کرد، اما امیدواریم همانطور که ما احساس میکنیم، آنها نیز با این واقعیت تسلی یابند که او زندگیای طولانی، پرماجرا و پربار داشت، و بدنهای از آثار را از خود بر جای گذاشت که فراتر از دوران زندگی او خواهد رفت.»
در طول دوران حرفهای که بیش از ۵۰ سال به طول انجامید، بارگاس یوسا قدرت و فساد را در مجموعهای از رمانها مانند «قهرمان عصر ما»، «گفتوگو در کاتدرال» و «سور بُز» بررسی کرد.
ماریو بارگاس یوسا که زندگیای پرفراز و نشیب و به رنگارنگی داستانهایش داشت، همچنین تلاش نافرجامی برای ریاستجمهوری پرو داشت، با گابریل گارسیا مارکز دشمنی طولانیمدتی داشت، و در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه نوبل شد. یوسا که در سال ۱۹۳۶ در آریکوئیپا به دنیا آمد، از سن ۱۵ سالگی به عنوان خبرنگار جنایی شروع به کار کرد. چهار سال بعد، او با خولیا اورکیدی، فرار و ازدواج کرد؛ حرکتی که پدرش آن را «یک اقدام مردانه» خواند.
سفر او به پاریس در سال ۱۹۵۸ آغاز ۱۶ سال زندگی در خارج از کشور بود؛ اقامت در مادرید، بارسلونا، لندن و پایتخت فرانسه. اما در حالی که بهعنوان روزنامهنگار، مجری رادیو و معلم کار میکرد، در آثار داستانیاش به سرزمین مادریاش بازگشت. در سال ۱۹۶۳، نخستین رمانش را با عنوان «زمان قهرمان» در اسپانیا منتشر شد. اما این داستان درباره یک قتل در آکادمی نظامی لئونسیو پرادو (جایی که بارگاس یوسا به عنوان نوجوان دو سال را گذرانده بود) در پرو آنچنان شوکآور تلقی شد که گفته میشود ۱۰۰۰ نسخه از آن در میدان رژه این اکادمی سوزانده شد. بارگاس یوسا در کنار نویسندگانی چون خولیو کورتاسار، کارلوس فوئنتس و گابریل گارسیا مارکز در مرکز جنبش شکوفایی ادبیات آمریکای لاتین قرار گرفت. کتاب او در سال ۱۹۷۱ با عنوان «گارسیا مارکز: داستان خدایکشی»، ادبیات دنیای جدید را با دنیای قدیم به گفتوگو کشاند، اما دوستیاش با مارکز ادامه نیافت و وقتی مارکز در سال ۱۹۷۶ در بیرون یک سالن سینما در مکزیکوسیتی به او سلام کرد، با یک مشت به صورتش پاسخ او را داد.
سه سال پس از مرگ مارکز در سال ۲۰۱۴، یوسا در رویدادی در مادرید گفت از شنیدن خبر مرگ دوست سابقش ناراحت شده، اما از توضیح درباره دلایل دشمنی خودداری کرد. او گفت: «ما داریم به سمت قلمرو خطرناکی میرویم. وقت آن است که این گفتوگو تمام شود.»
وداع با یک چهره جنجالی
ماریو بارگاس یوسا، تصویری از مبارزات انتخاباتی در لیما، پرو، در سال ۱۹۹۰.
نمایشنامهها، داستانهای کوتاه و رمانهایی مانند «گفتوگو در کاتدرال»، «عمه خولیا»، «قصهگو» و «جنگ آخرالزمان» شهرت ادبی او را تثبیت کردند. اما همزمان با رشد جایگاهش، بارگاس یوسا بیشازپیش وارد سیاست شد.
او از مارکسیسم دوران جوانی فاصله گرفت، برنامه گفتوگویی در تلویزیون پرو داشت و در سال ۱۹۸۴، پیشنهاد رئیسجمهور محافظهکار، فرناندو بلااونده تری، برای نخستوزیری را رد کرد. در سال ۱۹۸۷، بارگاس یوسا جمعیتی ۱۲۰ هزار نفره را در تجمعی در لیما، در اعتراض به برنامه ملیسازی نظام مالی پرو جمع کرد و کمپین ریاستجمهوری خود را آغاز کرد. سه سال بعد، پس از دریافت تماسهای تهدیدآمیز و پیامهای مرگ، در دور دوم انتخابات از آلبرتو فوجیموری شکست خورد و ظرف چند ساعت کشور را ترک کرد.