رهبر انقلاب در مراسم عزاداری شهادت امام صادق (ع) مطرح کردند
درس ائمه، درس منطق و استدلال است
گروه سیاسی: حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در مراسم عزاداری شهادت حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام که پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ برگزار شد، تاکید کردند: خط ائمه، خط ایستادگی و استقامت است و درس ائمه، درس منطق و استدلال به شمار میرود.
به گزارش «تجارت»، رهبر انقلاب در ادامه تاکید کردند: در زمان امام صادق (علیه الصلاة والسّلام) در تقدیر الهی ــ و نه در قضای محتوم الهی ــ بنا بوده یک تحّولی اتّفاق بیفتد به نفع ائمّهی هدی (علیهم السّلام). این را در روایات متعدّدی که وارد شده، انسان میفهمد. یک روایت از حضرت صادق (علیه السّلام) است که میفرماید که «اِنّ اللهَ قَدّرَ هذا الاَمرَ فی سَنَةِ سَبعین».(۱) خدای متعال این امر را، یعنی امر امامت را ــ امامتِ به معنای واقعی را ــ در تقدیر خودش برای سال ۷۰ هجری گذاشته بود.
ایشان افزودند: ببینید؛ وقتی که امام حسن مجتبی صلح کردند با معاویه، یک عدّهای میآمدند گله میکردند و اعتراض میکردند. حضرت میفرمودند که: «ما تَدری لَعَلَّه فِتنَةٌ لَکُم وَ مَتاعٌ الی حین»؛ این تا یک وقتی است، این موقّت است. یعنی در کلمات امام حسن مجتبی (علیه السّلام) اشاره شده به اینکه این حادثه، این تسلّط کفر و نفاق، بنا نیست دائمی باشد؛ در تقدیر الهی این موقّت است. تا کی؟ تا سال ۷۰. یعنی طبق همین روایت، سال ۷۰ هجری بنا است هر کس از اهلبیت در قید حیات است، قیام کند و حکومت را به دست بگیرد، و امامت واقعی تحقّق پیدا کند.
مقام معظم رهبری در بخش دیگری تاکید کردند: یا در یک روایت دیگر باز همین زراره ــ چون زراره ساکن کوفه بود ــ پیغام میدهد به حضرت صادق (علیه السّلام) و عرض میکند که یکی از دوستان ما از شیعیان مقروض شده و طلبکارها دنبالش هستند. او هم برای اینکه پول ندارد، گذاشته از شهر رفته، آواره شده. اگر این قضیّه، یعنی قضیهی خلافت، تا همین یکی دو سال بنا است انجام بگیرد ــ در روایت، هذا الأمردارد؛ [یعنی] اگر این قضیّه بنا است همین یکی دو سال انجام بگیرد ــ خب این [شخص] باشد تا شما بیایی سر کار، و قضایا حل میشود؛ امّا اگر طولانی است، رفقا پول جمع کنند و قرض او را بدهند. (۳) یعنی کسی مثل زراره منتظر بوده که در همین یکی دو ساله مسئله تمام بشود. اینکه شما میبینید میآیند خدمت حضرت صادق و مدام میگویند آقا، چرا قیام نمیکنید، [چرا] قیام نمیکنید، ناشی از این است که منتظرند؛ [یعنی] یک چیزی شنفتهاند، یک مطلبی به گوششان رسیده.
رهبر افزودند: بعد دنبالهی همان روایت که [سال] ۱۴۰ را معیّن فرمود، فرمود: شما افشا کردید، خدا عقب انداخت. یعنی اگر شیعیان دهنشان قرص بود و افشا نمیکردند، شاید همان وقت قضیّه تمام میشد؛ و شما ببینید تاریخ چقدر تغییر پیدا میکرد! اصلاً مسیر بشر یک مسیر دیگری میشد و امروز دنیا، دنیای دیگری بود. یعنی کوتاهیهای ما، یک جا دهنلقّیمان، یک جا کمک نکردنمان، یک جا اعتراض کردن بیخودیمان، یک جا صبر نکردنمان، یک جا تحلیل غلطی که از اوضاع میکنیم، گاهی تأثیر میگذارد ــ [آن هم] تأثیرات تاریخی ــ یعنی اینجور مسیر را عوض میکند؛ لذا خیلی باید مراقبت کرد. و البتّه زندگی امام صادق (علیه السّلام) زندگی فوقالعادهای است، زندگی عجیبی است، زندگی موفّقی است از لحاظ اشاعهی احکام الهی و روایات فراوانی که از آن بزرگوار و اصحاب ایشان داریم. البتّه این چهار هزار شاگردی که [برای حضرت] نقل میشود، شنونده خیال میکند که حضرت یک درسی شروع میکردند، چهار هزار نفر آنجا مینشستند؛ این [جور] نیست. در طول عمر این بزرگوار چهار هزار نفر از ایشان روایت کردهاند ــ آنطور که حالا در آن کتاب هست ــ ایشان چهار هزار نفر راوی دارند؛ چهار هزار شاگرد به این معنا است؛ نهاینکه حالا چهار هزار نفر مینشستند پای درس ایشان و ایشان درس میدادند.
توقف احداث مجتمع پتروشیمی میانکاله با حکم پزشکیان
پس از گزارش رئیس سازمان حفاظت محیط زیست درباره فعالیتهای مجدد برای احداث مجتمع پتروشیمی در منطقه حساس میانکاله، رئیسجمهور در جلسه هیئت دولت ضمن دستور فوری توقف عملیات، بر برخورد قانونی و پیگیری قضایی خاطیان تأکید کرد. این اقدام با واکنش مثبت کارشناسان و فعالان محیط زیست مواجه شده و نشاندهنده اراده قاطع دولت در حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار است. در جلسه صبح چهارشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۴ هیئت دولت، شینا انصاری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، گزارشی مفصل از آخرین وضعیت پروژه احداث پتروشیمی در منطقه میانکاله ارائه داد. وی خاطرنشان کرد که با وجود حساسیتهای زیستمحیطی این منطقه که در فهرست ذخایر سازمان جهانی یونسکو به ثبت رسیده، تلاشهایی برای راهاندازی مجدد این مجتمع صنعتی آغاز شده است که تهدید بزرگی برای اکوسیستم منطقه دارد. پزشکیان پس از شنیدن این گزارش، بلافاصله با استاندار مازندران تماس گرفت و دستور توقف هرگونه عملیات ساخت و ساز در این پروژه را صادر کرد.
گروه سیاسی: در شرایطی که روز چهارشنبه (3 اردیبهشت) نخستین گامها در جهت آغاز مذاکرات فنی میان ایران و آمریکا در مسقط پایتخت کشور عمان برداشته شده، به نظر میرسد همه چیز برای حصول یک توافق بزرگ مهیا است. عراقچی و ویتکاف نیز دیروز جمعه عازم عمان شدند تا دور سوم گفتوگوها را امروز شنبه (6 اردیبهشت) مدیریت کنند. به گزارش «تجارت»، بیش از هر موضوع دیگری این اظهارات دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا است که کانون توجهات را به سوی خود جلب کرده است. ترامپ با وجود اصرار بر طرح دوگانه جنگ یا صلح در اظهاراتش، با صراحت تمام از امکان حصول توافق و صلح سخن میگوید. او حتی بر خلاف برخی از اعضای کابینه تندرو خود، موضعی نسبتا نرم را در قبال ایران اتخاذ کرده و حتی از دیدار با مسئولان سیاسی ارشد کشورمان نیز استقبال کرده است. این روند همزمان با پالسهای مثبت مخابره شده از میز مذاکرات بیش از پیش خوشبینیها را نسبت به احتمال حصول توافق افزایش داده است.
آمادگی کامل ترامپ برای توافق با ایران
دونالد ترامپ که با طرح وعدههای بزرگ در رابطه با پایان دادن به جنگ اوکراین و جنگ غزه به قدرت رسید، در میدان عملا با ناکامی بزرگ مواجه شد و حالا به نظر میرسد بخش عمده تمرکز خود را بر صلح با ایران معطوف کرده، تا از این طریق به نوعی برای خود ادعاده حیثیت کند. در همین چارچوب، رئیسجمهور ایالات متحده در مصاحبه خود با مجله تایم گفت: «فکر میکنم که با ایران به توافق خواهیم رسید» و افزود که «هیچکس بجز من نمیتوانست این کار را انجام دهد!» ترامپ در پاسخ به این پرسش که آیا برای دیدار با «مسعود پزشکیان» یا رهبر انقلاب ایران آمادگی و تمایل دارد، گفت: «حتماً.» رئیسجمهور آمریکا همچنین این ادعا را که مانع از اقدام نظامی رژیم صهیونیستی علیه تاسیسات هستهای ایران شده، تکذیب کرد و گفت: «من جلویشان را نگرفتم، بلکه از تسهیل شرایط خودداری کردم، چون باور داریم میتوانیم توافق کنیم، امیدوارم که بتوانیم.» اظهارات اخیر ترامپ در شرایطی ابراز میشود که اخیرا رئیس جمهور آمریکا در جریان دیدار خود با «یوناس گار اشتوره» نخست وزیر نروژ در حضور خبرنگاران گفت: «بهخاطر پیمان ابراهیم، سزاوار جایزه صلح نوبل هستم.» ترامپ همچنین در پاسخ به سوالی درباره ایران گفت: «در حوزه ایران، پیشرفتهای بسیار خوبی داشتیم. دیدارهای بسیار جدی با آنها داشتیم. همه چیز به خوبی پیش میرود. فقط ۲ گزینه وجود دارد.» او در اظهاراتی تهدیدآمیز علیه ایران ادعا کرد: «گزینه دوم، گزینه خوبی نیست.» رئیس جمهور آمریکا تأکید کرد: «اما در حوزه رسیدن به توافق با ایران، بسیار خوب پیش میرویم.» او مجددا در تهدیدی علیه ایران ادعا کرد: «در صورت رسیدن به تصمیمهای مهم، جانهای بسیاری نجات خواهند یافت.» اظهارات ترامپ به وضوح نشان میدهد که او از نظر فردی و روانشناختی به شدت به سوی صلح با ایران گرایش دارد. او بسیار مشتاق است که پس از صلح با ایران که به معنای تاریخسازیای بزرگ خواهد بود، بتواند جایزه صلح نوبل را دریافت کرده و همچون یک سیاستمدار بزرگ در تاریخ جهان از او یاد شود.
تداوم جنجالها در رابطه با ایران در کابینه ترامپ
دو دستگی در مواضع آمریکاییها در قبال توافق با ایران همچنان در مقام یک مساله غامض باقی مانده است. «استیو ویتکاف»، نماینده ویژه آمریکا، اظهاراتی متناقض درباره پیشرفت مذاکرات با جمهوری اسلامی بیان کرده است. او ابتدا در ۱۵ آوریل اعلام کرد که آمریکا آماده است غنیسازی اورانیوم توسط ایران برای اهداف غیرنظامی و با نظارت را بپذیرد، اما بعداً آن را پس گرفت. این تغییر ناگهانی در پیامرسانی، به گفته کارشناسان، نشان از درگیری بزرگتری در پشت صحنه دارد؛ درگیری میان تندروهایی که خواهان برچیدن کامل برنامه هستهای ایران هستند و مقامات محتاطتری که گزینه دیپلماتیک با غنیسازی محدود و تحت نظارت را ترجیح میدهند. دیلی کالر نوشت: دولت ترامپ اخیراً از برنامهاش برای مهار بلندپروازیهای هستهای ایران عقبنشینی کرده است، ابتدا دیدگاهی شبیه به دوران اوباما در خصوص غنیسازی اتخاذ کرد و سپس ناگهان به رویکردی با تحمل صفر نسبت به این موضوع روی آورد. این سیگنالهای متضاد از سوی ویتکاف طی تنها دو روز، به گفته کارشناسان، نشاندهنده نزاع گستردهتری در درون دولت ترامپ است بین محافظهکاران مداخلهگرا و آنهایی که به خویشتنداری گرایش دارند. منابعی در داخل دولت به نیویورک تایمز گفتهاند که ترامپ ماه گذشته از حمله نظامی به ایران صرفنظر کرد، چرا که برخی از مقامات ارشد دولتش از جمله معاون رئیسجمهور «جیدی ونس»، وزیر دفاع «پیت هگست»، و مدیر اطلاعات ملی «تولسی گابارد» طرفدار دیپلماسی بودند.
ابهام در اظهارات روبیو درباره توافق با ایران
در آستانه آغاز دور سوم مذاکرات با ایران، اخیرا مارکو روبیو درباره نحوه توافق با ایران اظهاراتی جنجالی را به زبان آورد. با وجود سکوت بسیاری از مقامات آمریکایی از جمله «استیو ویتکاف» فرستاده ویژه و مذاکره کننده ارشد ترامپ برای پیگیری دیپلماسی با ایران، «مارکو روبیو» وزیر خارجه آمریکا که به داشتن تفکرات تند و جنگطلبانه علیه ایران مشهور است، در اظهاراتی ادعا کرد که «ایران میتواند برنامه هستهای صلح آمیز داشته باشد. اما باید مواد غنی شده خود را وارد کند.
با وجود عقبنشینی روبیو از اظهارات پیشین مقامات تندرو دولت ترامپ از جمله «مایک والتز» مشاور امنیت ملی کاخ سفید مبنی بر «برچیده شدن کامل تأسیسات هستهای ایران»، اظهارات او نشان دهنده این است که واشنگتن بهدنبال تبدیل برنامه هستهای ایران به مدلی مشابه برنامه هستهای امارات متحده عربی است. در همین راستا، نشریه آمریکایی «والاستریتژورنال» با اشاره به اظهارات روبیو نوشت: «سخنان اخیر روبیو از آمادگی دولت ترامپ برای همکاری با ایران حکایت دارد. دولت ترامپ آماده است تا به ایران اجازه دهد برنامه هستهای صلحآمیز وابسته به واردات اورانیوم غنیشده را داشته باشد.»
نگرانی شدید تلآویو از پیشرفت مذاکرات با ایران
همزمان با پیشرفت ویژه در مذاکرات ایران و آمریکا، اسرائیل بهشدت نگران است که ایالات متحده در آستانه دستیابی به یک «توافق بد» با ایران باشد؛ توافقی که به باور تلآویو، شرایط حیاتی و اعلامشده اسرائیل برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای را تأمین نمیکند. دولت فعلی ایالات متحده مصمم است که نشان دهد میتواند به توافقی قویتر دست یابد. کارشناسان آمریکایی دستور داده شدهاند که چارچوبی برای محدودیتها و مکانیسمهای نظارتی قابل اجرایی که ایران باید به آن پایبند باشد، آماده کنند تا توانایی غنیسازی با درجه نظامی را در بلندمدت از بین ببرند. مقامات اسرائیلی معتقدند مذاکراتی که به دستور ترامپ با ایران و به رهبری فرستاده ویژهاش استیو ویتکاف در جریان است، «بسیار بسیار پیشرفته» است. اسرائیل میگوید ایالات متحده در مورد مسائل کلیدی و مشخص، اطلاعات کافی در اختیار اسرائیل قرار نمیدهد، با وجود آنکه گفتوگوهای مستمری میان ویتکاف و وزیر امور استراتژیک اسرائیل، در جریان است. در حقیقت، نهادهای امنیتی اسرائیل همچنان نگرانی زیادی درباره مسیر مذاکرات دارند. از یک طرف، ایالات متحده به طور علنی اعلام میکند که ایران به سلاحهای هستهای دست نخواهد یافت، اما در عین حال، گزارش ها میگوید که پیشرفت واقعی در جهت دستیابی به یک توافق هستهای در حال انجام است که به طرز عمیقی نگرانکنندهای است.
گروه سیاسی: امام جمعه مسجد مکی با انتقاد از اتفاق اخیر خواستار برخورد با افراد تندرو حاضر در صدا و سیما شد.
به گزارش «تجارت»، مولوی عبدالحمید امام جمعه مسجد مکی اظهار داشت: اقدامات مدیران صدا و سیما در برخورد سریع با عوامل اهانت اخیر مایه تسکین است. از مردم می خواهم احساسات خود را کنترل کنند. نباید تعصبات مردم تحریک شود.
ماجرا از چه قرار بود؟
اظهارات اخیر مولوی عبدالحمید در شرایطی ابراز میشود که اخیرا توهین به مقدسات اهل تسنن در برنامه «سیمای خانواده» شبکه یک صداوسیما، موجی از واکنشهای تند علما، فعالان رسانهای و مقامات را به دنبال داشت. روز چهارشنبه سوم اردیبهشت، بخش ضبطشدهای از برنامه «سیمای خانواده» از شبکه یک سیما پخش شد که در آن مطالبی توهینآمیز نسبت به عقاید اهل سنت مطرح شد. این اقدام که در قالب یک آیتم ضبطشده و بدون مناسبت خاصی پخش شد، موجی از اعتراضات اجتماعی، مذهبی و سیاسی را به همراه داشت و از سوی اقشار مختلف مردم و علمای اهل سنت محکوم شد.
برخورد جدی و قاطعانه با خاطیان
در پی پخش این آیتم مدیر شبکه یک عزل و به دستور دادستان تهران ۴ نفر از عوامل اصلی پخش این برنامه با دستور قضایی بازداشت شدند. همچنین پرونده قضایی تشکیل شده و تحقیقات تا رسیدن به نتیجه نهایی ادامه خواهد داشت. همچنین، معاونت سیما در پی خطای صورت گرفته در برنامه «سیمای خانواده» شبکه یک سیما اطلاعیهای صادر کرد و به موجب آن مدیر این شبکه تلویزیونی نیز کنار گذاشته شد.
در اطلاعیه روابط عمومی معاونت سیما تصریح شده، رسانه ملی به ویژه سیمای جمهوری اسلامی در ماههای اخیر برنامههای متعددی در راستای تقویت وحدت امت اسلامی تولید و پخش کرده که برخی از آنها مورد توجه تودههای میلیونی در کشورهای مختلف اسلامی قرار گرفت. اولویت موکد رسانه ملی حفظ وحدت و احترام به همه پیروان مذاهب اسلامی است. خطای نابخشودنی و مشکوک صورت گرفته در برنامه روز چهارشنبه سیمای خانواده شبکه یک سیما از لحظه بروز با حساسیت بالا و اقدام سریع و قاطع معاونت سیما و مرکز صیانت و حفاظت سازمان دنبال شد و علاوه بر حذف فوری ویدئوی مذکور از سکوهای تلوبیون و سپهر وابسته به سازمان صدا و سیما، بلافاصله در تماس با مقام قضایی برای 8 نفر از عوامل و متخلفین اعلامجرم و این افراد به دستگاه قضایی معرفی شدند. همچنین مدیر گروه تولید مربوطه و مدیر پخش شبکه یک سیما از سمت خود عزل شدند. با دستور رئیس سازمان همچنین کمیتهای متشکل از مرکز صیانت و حفاظت سازمان، معاونت سیما، معاونت حقوقی و اداره کل بازرسی سازمان به فوریت برای بررسی و پیگیری این موضوع تشکیل شده است و تحقیقات برای شناسایی بقیه عوامل احتمالی ادامه دارد.
در سطحی دیگر، پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما به توهین به مقدسات اهل سنت در سیمای خانواده واکنش نشان داد. پیمان جبلی در صفحه ویراستی خود نوشت: «فتنه افکنی در جامعه اسلامی هیچ مدافعی در بین مسلمانان واقعی اعم از شیعه و سنی ندارد. در شرایطی که حماسه غزه عالی ترین جلوه های همبستگی و خون شریکی بین سنی و شیعه را به نمایش گذاشته است و نصرالله و نیلفروشان و سنوار پرچم اتحاد اسلامی را بالاتر از همه دورانها به اهتزاز درآورده اند.»
جبلی همچنین در واکنشی دیگر تاکید کرد: «خطای جهله افراطی نابخشودنی است. تشیع انگلیسی رسواتر و حقیرتر از آن است که بتواند مطامع اربابان مستکبر خود را محقق کند. به هموطنان عزیز سنی و شیعه اطمینان می دهم فرزندان ملت در رسانه ملی ریشه فتنه را کور خواهند کرد.»
گروه سیاسی: سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه گفت: دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، به درستی معتقد است که دستیابی به توافق در مورد اوکراین نزدیک است و مسکو برای آن آماده است. لاوروف به سیبیاس گفت: «رئیس جمهور ایالات متحده به درستی به این معتقد است و من فکر میکنم که ما در مسیر درستی حرکت میکنیم. بیانیه رئیس جمهور (آمریکا) به توافق اشاره دارد و ما آماده رسیدن به توافق هستیم. اما هنوز نکات خاص و عناصری از این توافق وجود دارد که باید به دقت تنظیم شوند و ما دقیقاً مشغول همین فرآیند هستیم.» به گزارش «تجارت»، هفته گذشته، ترامپ گفت که اگر هر یک از طرفین درگیری اوکراین مذاکرات صلح را متوقف کنند، واشنگتن کنارهگیری خواهد کرد. بعداً، او ابراز امیدواری کرد که روسیه و اوکراین در هفته آینده به توافق برسند. لاوروف همچنین معتقد است ترامپ «تنها رهبر روی زمین» است که ریشههای بحران اوکراین را درک میکند. وزیر خارجه روسیه در برنامه خبری «روبرو با ملت» گفت: «رئیس جمهور ترامپ احتمالاً تنها رهبر روی زمین است که لزوم رسیدگی به ریشههای این وضعیت را تشخیص میدهد.» لاوروف خاطرنشان کرد ترامپ همچنین اشتباه بودن تلاشها برای عضویت اوکراین در ناتو را درک میکند. وی در پاسخ به این سوال که آیا دیدار بین ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ، روز جمعه برگزار خواهد شد و آیا میتوان انتظار داشت که طی روزهای آتی توافقی در مورد اوکراین حاصل شود، گفت که تماسها با طرف آمریکایی در مورد اوکراین ادامه دارد. همزمان با اظهارات لاوروف، «کر استارمر»، نخست وزیر انگلیس در اظهاراتی که از سوی روزنامه «تلگراف» انتشار یافت عنوان کرد: «برای اروپا به رغم اختلافاتی که با ایالات متحده دارد این غیر ممکن است که روابط امنیتی خود را با واشنگتن کنار بگذارد.» استارمر تصریح کرد: «کسان زیادی تاکید میکنند که ما باید مسیر مشترک اروپا و آمریکا را کنار گذاشته و گام در یک مسیر صرفا اروپایی بگذاریم. من فکر میکنم که چنین تفکری اصولا هم از جنبه مساله اوکراین و هم از جنبه مسائل عمومیتر اشتباه است.» از سوی دیگر روزنامه انگلیسی دیگری گزارش کرد لندن که از چند ماه قبل به همراه فرانسه ایده اعزام سربازان خارجی تحت عناوین مختلف اعم از «نیروی صلحبان»، «نیروی بازدارنده» یا «نیروی اطمینانبخش» به اوکراین را مطرح کرده بود به احتمال زیاد از این طرح صرف نظر میکند. روزنامه «تایمز» به نقل از منابع بریتانیایی نوشت انگلیس احتمالا از ایده مشترک با فرانسه با محوریت فرستادن هزاران سرباز به اوکراین به خاطر بالا بودن بیش از حد ریسکهای چنین طرحی صرف نظر میکند. طبق این گزارش یک منبع دخیل در مذاکراتی که اخیرا این ۲ کشور در چارچوبی تشکیل شده به موازات ائتلاف ناتو تحت عنوان «ائتلاف مشتاقان» با هدف جذب دیگر حامیان اوکراین به مشارکت در اعزام سربازان خارجی به این کشور انجام دادند، گفت: «ریسکها بیش از حد بالا هستند و نیروها برای انجام چنین وظیفهای ناکافی هستند. این دیدگاهی بوده که بریتانیا همیشه داشته. این فرانسه بود که خواستار یک رویکرد قدرتمندتر بود.»
حسین عطاالهی
کارشناس اقتصادی
در تعطیلات عید نوروز که بازارها تعطیل بودند و حجم معاملات بازار ارز بسیار اندک بود، شاهد بودیم که نرخ ارز افزایش شدیدی را تجربه و رکوردهای جدید قیمتی را لمس کرد یا اینکه بدون هیچگونه تغییر خاصی در متغیرهای اقتصاد کلان در مدت کوتاهی حدود ۲۰ درصد نرخ دلار را افزایش دادند. دلیل آن هم این بود که سفتهبازان به شدت مشغول به فعالیت برای ایجاد التهاب در بازار بودند. سفتهبازان بازار ارز، کانالهای تلگرامی برای خود تعریف کردهاند که هر کسی میتواند در آن عضو شود و در این کانالها افراد نرخ ارز را برای فردا پیشبینی میکنند. در واقع سفتهبازان یک سری اتاقهای معاملاتی به وجود آوردهاند و نرخها از این اتاقهای معاملاتی بیرون میآید. یعنی افرادی که به فعالیت سفتهبازی مشغول هستند با بالا و پایین شدن نرخ ارز سود به دست میآورند. سفتهبازان در اتاقهای معاملاتی عضو میشوند و این اتاقها قوانین مخصوص به خود را دارند و از این قوانین تبعیت میکنند. افرادی که در اتاقهای معاملاتی غیرواقعی مینشینند، هدفی برای تجارت ندارند، بلکه هدف این افراد فقط سفتهبازی و کسب سود از نوسانات نرخ ارز است. بنابراین مردم نباید نرخهای کانالهای تلگرامی را مرجع نرخ ارز یا مرجع معاملات ارزی خود قرار دهند. سفتهبازان در اتاقهای معاملاتی سعی کردند از تعطیلات عید نوروز یا برخی اخبار منفی بینالمللی استفاده کنند و نرخ ارز را افزایش دهند، اما فردای تعطیلات یا بعد از مثبت شدن اخبار سیاسی، نرخ ارز با سرعت بالایی عقبنشینی کرد، زیرا به صورت غیرواقعی افزایش یافته بود. خبرهایی از مذاکرات بین آمریکا و ایران در رسانهها مخابره شد در کاهش نرخ ارز بسیار تأثیرگذار بود و شاهد بودیم که دلار از نرخ ۱۰۵ هزار تومان به دامنه ۷۰ هزار تومان برگشته است. دلیل اصلی کاهش نرخ ارز بعد از تعطیلات عید نوروز و شروع مذاکرات هستهای این بود که نرخ ارز رشدهای شدید و غیرمنطقی را تجربه کرده بود و دیگر توانایی رشد قیمتی نداشت. در این شرایط معاملهگران عنوان میکردند که خرید در قیمتهای بالای ۱۰۶ هزار تومان توجیه منطقی ندارد و نرخ ارز بیشتر از این افزایش نخواهد یافت. به عبارت دیگر، ریسک خرید ارز به شدت افزایش یافته بود و در نتیجه اقدام به فروش ارزهای خود کردند. با توجه به اینکه دور اول و دوم مذاکرات ایران و آمریکا موفقیتآمیز بوده، این موضوع موجب شده انتظارات آحاد جامعه از رشد نرخ ارز و رشد نرخ تورم از بین برود. همچنین مردم انتظار دارند که در ادامه مذاکرات، دسترسی ارزی، پولی و بانکی کشور افزایش یابد که این موضوع نیز در ریزش نرخها در بازار ارز به شدت تأثیرگذار است. از سوی دیگر با رفع تحریمها، ایران میتواند نفت بیشتری صادر کند و پولهای نفت را به راحتی به کشور بازگرداند.
قاسم مومنی
کارشناس مسائل قفقاز
در خصوص روابط آذربایجان و اسرائیل باید در نظر داشته باشیم که روابط این دو یک روابط عادی نیست، بلکه یک روابط استراتژیک است. آذربایجان ۶۰ درصد از نیاز انرژی اسرائیل را تامین میکند و در مقابل باکو نیازمند کمکهای اطلاعاتی و نظامی اسرائیل برای رسیدن به .اهداف خود در جنگهای قرهباغ بوده است. به همین جهت، آذربایجان روابط خوبی با اسرائیل دارد و اسرائیل نیز نیازمند کشوری مثل آذربایجان است که از هر جهت میتواند منافع آن را تامین کند. یکی از مهمترین نکات، حضور شرکتهای اسرائیلی در ساخت و ساز و سرمایهگذاری در بخش انرژی و کشاورزی و صنایع مختلف آذربایجان است که اشتغالزایی برای اسرائیلیها را به دنبال دارد.
آذربایجان یک کشور شیعه محسوب میشود و این موضوع برای اسرائیل بسیار مهم است که یک کشور مسلمان شیعه در مقابل ایران را در کنار خود داشته باشد. از سوی دیگر باید توجه داشت که رئیسجمهور پزشکیان طی روزهای آینده به آذربایجان سفر خواهد کرد و این مساله نیز بسیار مهم است. این در حالیست که اسرائیلیها به هر صورتی دنبال این هستند که به اهدافی که از قبل طراحی کردهاند، دست پیدا کنند حالا چه با مشارکت آمریکا یا به طور مستقل، اما به هر صورت آنها خواهان تحقق این اهداف خود هستند. در این راستا به نظر میرسد که نتانیاهو در شرایط فعلی به دنبال بهروزرسانی تعهدات دوجانبه قبلی اسرائیل با آذربایجان و بالعکس است. یعنی مقامهای اسرائیل به دنبال آن هستند که خیالشان از طرف آذربایجان راحت باشد که در هر زمانی اگر لازم شد، آذربایجان به تعهداتی که داده عمل کند و همچنین اسرائیل هم به تعهداتش در قبال باکو عمل کند.
در شرایط فعلی، اسرائیلیها کمکم نفوذ خودشان را در آذربایجان توسعه میدهند و به نوعی ترکیه را کنار میزنند و این نکته بسیار مهمی است که نباید از آن غافل بود. اسرائیلیها با ظرافت و با دقت در آذربایجان حضور پیدا کردهاند که بعد از حمله آذربایجان به ارمنستان با محوریت قرهباغ، به وضوح میبینیم که یک تحول جدی در روابط اسرائیل و آذربایجان ایجاد شده است. ترکیه تا به امروز در سیاستهای کلان آذربایجان تاثیرگذار بوده اما حالا اسرائیلیها آرام آرام جایگزین ترکها میشوند. بحث سوریه نیز وجود دارد که میبینیم دو طرف (اسرائیل و ترکیه) در حال مجادله هستند؛ تا جایی که جنگندههای اسرائیل چندین پایگاه را مورد هدف قرار دادند که به صورت مستقیم منافع ترکیه را به خطر انداخت. در این شرایط، اگر نتانیاهو به آذربایجان سفر کند، محتمل است که تحولاتی را در سیاستهای کلان اسرائیل در قفقاز و منطقه شاهد باشیم و آثار آن را باید بعداً مشاهده کنیم.
این مساله میتواند تحریکات و ناامنیهای بیشتری در قفقاز یا به نوعی کشورهای منطقه به جای بگذارد. مساله دیگر این است که آذربایجان اگر هم بخواهد با آمریکاییها وارد رابطه عمیق و گستردهتر شوند، باید از مسیر اسرائیل وارد شوند و همین موضوع باعث میشود که باکو در مدار تلآویو بماند. این در حالیست که ترکیه نیز از آذربایجان به عنوان یک فرصت استفاده میکنند اما حالا آنکارا متوجه شده که الهام علیاف، رئیسجمهوری آذربایجان یک چرخش ۱۸۰ درجه انجام داده است و روابط حسنه خود با ترکیه را تا حدودی تعدیل کرده و به سمت اسرائیل متمایل شده است. این موضوع برای ترکیه یک خطر جدی محسوب میشود و آنها را وحشتزده کرده است. بر همین اساس که میگوییم اگر این سفر انجام شود، میتواند یک سری تحولات جدید را در منطقه ایجاد کند.
گروه صنعت و تجارت: سرپرست معاونت خدمات تجاری سازمان توسعه تجارت گفت: از آنجا که حدود ۹۵ درصد تجارت ایران با افریقا را صادرات کشور ما به این قاره تشکیل میدهد در تجارت با افریقا رویکرد جدیدی مبتنی بر افزایش تعامل با هدف رشد و ماندگاری تجارت اتخاذ شده است. به گزارش تجارت به نقل از ایلنا، محمدصادق قنادزاده، سرپرست معاونت خدمات تجاری سازمان توسعه تجارت از رویکرد جدید ایران در تجارت با افریقا خبر داد و گفت: افریقا سالانه ۱۵۰۰ میلیارد دلار با جهان تجارت دارد اما سهم ایران از این رقم ناچیز است؛ مهمترین مشکل ایران در تجارت با افریقا دارد و آنچه سبب کوچک بودن ارقام تجاری میشود یکسویه بودن این تجارت است تا جایی که حدود ۹۵ درصد این تجارت را صادرات کالاهای ایرانی به این قاره تشکیل میدهد و این مدل تجارت ماندگار نیست. وی افزود: بر همین اساس در ارتباط با افریقا بر چهار حوزه پتروشیمی، معدن و صنایع معدنی، سلامت، کشاورزی و صنایع غذایی متمرکز هستیم زیرا ایران و افریقا در این حوزهها غنی هستند، افریقا در زمینه کشاورزی یکی از بهترین منابع تامینکننده کالاهای اساسی، غلات و نهاده، گوشت و از این قبیل است این قاره همچنین یکی از بهترین سرزمینها بر کشت فراسرزمینی به شمار میآید و ایران از این پتانسیلها غافل است و در مقابل میتوانیم ماشینآلات و ادوات، فناوری و محصولات نهایی کشاورزی به افریقا صادر کنیم. قنادزاده از افریقا با عنوان یک کارگاه ساختوساز یاد و اظهار کرد: در سال ۲۰۲۱ بیشتر از ۳۲۰ میلیارد دلار پروژه خدمات فنی مهندسی در این قاره احصا شده است و این حاکی از پتانسیل جذابی برای صادرات خدمات فنی و مهندسی از ایران به شرط حل مسائلی همچون صدور ضمانتنامه برای شرکتها است. سرپرست معاونت خدمات تجاری سازمان توسعه تجارت ادامه داد: بیشترین ذخایر معدنی استحصال نشده جهان در آفریقا قرار دارد در حالی که ایران برای کارخانههای فولادی خود نیاز به مواد اولیه دارد در مقابل ساختوساز و صنایع در افریقا رو به رشد است و آنها نیاز به محصولات نیمهخام صنعت فولاد ایران مانند انواع شمش و میلگرد دارند. در نتیجه در هر یک از حوزههای مذکور اینگونه برنامهریزی شده که مبادله کالا صورت بگیرد و تعامل برقرار باشد و این رویه کشورهایی است که در تجارت با افریقا موفق عمل کردهاند، با این رویه تجارت ایران با آفریقا رشد میکند و ماندگار میماند. وی خاطرنشان کرد: روابط تجاری ما با آفریقا تنها به کشورهای کنیا و تانزانیا محدود نمیشود و ایران با افریقای جنوبی، غنا، الجزایر و نیجریه هم این رابطه را دارد و با وجودی که خط کشتیرانی از بنادر ایران به غرب افریقا برقرار نیست اما کالاهای ایرانی به غرب این قاره بیشتر از شرق صادر میشود البته این صادرات به واسطه کشورهای ثالثی مانند امارات و ترکیه صورت میگیرد که طبیعتا هزینه تجارت را بالا میبرد با این حال اکنون هم ایرانیها در غرب افریقا سرمایهگذاریهای بزرگی انجام دادهاند. قنادزاده در پاسخ به اینکه توسعه تجارت ایران با افریقا با توجه به ضعف زیرساختهای حملونقل یک پروژه طولانیمدت تلقی میشود، گفت: اگر بلندمدت از نظر شما زمانی نزدیک به یک دهه است، این طور نیست و در صورتی که زیرساختهایی مانند حمل و نقل و مبادلات پولی بانکی فراهم شود تحقق این امر بیش از دو سال زمان نمیبرد.
گروه اقتصادی-زهرا سلیمانی:« بنزین 3نرخی با نرخ آزاد 20هزار تومانی»آخرین سناریویی است که ظاهرا نظام تصمیم سازی های اقتصادی کشور در دولت و مجلس به دنبال تحقق آن هستند. خبری که ابتدا حمیدرضا عزیزی فارسیانی، عضو کمیسیون انرژی مجلس ابعاد گوناگون آن را شرح داد و اعلام کرد این ایده در کمیسیون انرژی در حال چکش کاری است!
عزیزی فارسیانی در خصوص ابعاد گوناگون این طرح بنزینی گفت: «طرح جدید تخصیص یارانه بنزین بر اساس کد ملی، راهکاری جامع برای مقابله با قاچاق سوخت است. »او درباره مکانیسم اجرایی طرح، اینطور توضیح داد: «در این سیستم جدید، هر شهروند ایرانی بر اساس کد ملی خود سهمیه بنزین دریافت میکند. به عنوان مثال، برای هر فرد روزانه یک لیتر بنزین با قیمت یارانهای ۳۰۰۰ تومانی در نظر گرفته شده که در ماه به ۳۰ لیتر میرسد.»عضو کمیسیون انرژی مجلس به محاسبات خانوادگی اشاره کرد و گفت: «برای مثال ، برای یک خانواده چهارنفره با یک خودرو، سقف ماهانه ۱۲۰ لیتر بنزین با قیمت یارانهای در نظر گرفته میشود. مصرف بیشتر از این مقدار به صورت پلکانی محاسبه خواهد شد؛ ۱۲۰ تا ۲۰۰ لیتر با قیمت 10هزار تومان و مقادیر بالاتر با قیمت آزاد 20هزار تومان.» اما مطابق اغلب طرح های اقتصادی چند نرخی این طرح نیز مخالفانی در بدنه کارشناسی و اقتصادی، نمایندگان مجلس و البته فعالان اقتصادی دارد. مخالفان این نوع طرح های چند نرخی با اشاره به مصایبی که کشور از بازارهای چند نرخی متحمل شده، ایجاد بازار چند نرخی بنزین را نیز زمینه ساز افزایش تورم، گرانی اقلام مصرفی و فشار فزاینده به اقشار محروم ارزیابی می کنند. یکی از مخالفان این نوع برنامه ریزی ها حسین صمصامی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس دوازدهم است که در گفت وگو با تجارت به معضلات اتخاذ یک چنین تصمیماتی می پردازد. صمصامی با اشاره به اینکه اگر قرار باشد هر خدمت یارانه ای به صورت فراگیر بین همه ایرانیان توزیع شود، باید یارانه درمانی، آموزشی و حتی حمل و نقل عمومی هم محاسبه شده و به همه ایرانیان تخصیص یابد. او در عین حال معتقد است یک چنین طرحی نه تنها کمکی به بهبود معیشت خانوارها نمی کند بلکه تبعات تورمی آن ، مشکلات مضاعفی برای ایرانیان ایجاد می کند.
عضو کمیسیون انرژی مجلس از طرحی پرده برداری کرد که قرار است بنزین را با 3نرخ عرضه کند. نرخ 3هزار،10هزار و 20هزار تومانی. ضمن اینکه به ازای هر فرد ایرانی هم 30لیتر بنزین 3هزار تومانی در نظر گرفته می شود. نظر شما درباره یک چنین ایده هایی چیست؟فکر می کنید باعث بهبود معیشت مردم می شود؟
معتقدم در شرایط فعلی هر نوع افزایش در قیمت حامل های انرژی به واسطه تاثیری که در نرخ تورم دارد، اثر منفی در سفره شهروندان و زندگی مردم دارد. چرا که باعث افزایش قیمت کالاها و خدمات می شود. قبل از هر چیز باید دید هدف دولت و طرفداران این ایده در مجلس از افزایش نرخ بنزین چیست؟ اگر هدف کاهش مصرف است، باید دید آیا یک چنین اتفاقی با افزایش حامل های انرژی رخ می دهد؟ اینکه گفته شود که مثلا هر ماه 30 یا 40 یا 50لیتر به قیمت 3هزار تومان به مردم داده می شود و قیمت بنزین آزاد بالاتر از این میزان مصرف 20هزار تومان خواهد بود، جز اینکه باعث فشار معیشتی فراوان به دهک های محروم شود، فایده ای نخواهد داشت. تجربه ثابت کرده که در بازارهای چند نرخی این نرخ بازار آزاد است که مبنای محاسبات قیمت سایر اقلام قرار می گیرد. هنانطور که در زمان ارائه ارز 4200 تومانی هم میزان محاسبه قیمت ها نرخ ارز بازار آزاد بود.
اما طراحان این طرح معتقدند تداوم وضع موجود در قیمت حامل های سوخت، قاچاق سوخت را بالا برده و هزینه های زیادی به دولت تحمیل می کند.
البته دولتی ها در بطن بودجه 1404 نیز به طور ضمنی به دنبال افزایش قیمت حامل های انرژی از جمله بنزین بوده و رقمی را برای افزایش قیمت بنزین در نظر گرفته بودند، اما من در زمان تصویب بودجه 1404با صراحت اعلام کردم این میزان کاهش رقم واردات بنزین در راستای افزایش قیمت بنزین خواهد بود. این روند قیمت کالاها را افزایش داده و تورم را بالا می برد. نه تنها در کاهش مصرف بنزین تاثیری نخواهد داشت بلکه افزایش قیمت کالاها را در پی دارد. گرانی کالاها، نرخ ارز را بالا می برد و همان چرخه تکراری سال های قبل با شرایط بدتر تکرار می شود .
یعنی شما معتقدید واقعی شدن و افزایش قیمت حامل های سوخت در شرایطی که به هر حال تورم بالاست و قاچاق سوخت هم گسترده است، نباید اتفاق بیفتد؟
من مخالف این نیستم که قیمت ها افزایش پیدا نکند، من فکر می کنم، قیمت ها تحت شرایط خاصی می تواند به ابزاری برای کنترل مصرف بدل شود.اما سوال این است تحت چه شرایطی؟ وقتی دولت قیمت بنزین را افزایش می دهد در کنار آن باید حمل و نقل عمومی، خودروهای استاندارد، سیستم حمل و نقل عمومی و...را نیز توسعه دهد. تا مردم زمانی که قیمت بنزین بالا می رود از سیستم حمل و نقل عمومی استفاده کنند. از سوی دیگر ، دولت مصرف سوخت خودروها را کاهش دهد ، ایمنی خودروها را بالا برده و قیمت خودروهای فروخته شده را جهانی کند. نمی شود دولت به مردم بگوید، آی مردم شما بنزین زیاد مصرف می کنید، لذا من برای کاهش مصرف بنزین، شما را نقره داغ می کنم. فرض کنید، دولت قیمت حامل های سوخت و بنزین را بالا برد! هدفش چیست؟ هدفش کاهش مصرف بنزین است؟وقتی در این کشور خودرویی تولید می کند که صدی 14 و 15 لیتر مصرف می کند، مردم چه گناهی کرده اند؟ وقتی سیستم حمل و نقلی در کشور وجود دارد که خدمات درست به مردم ارائه نمی کند و سرویس دهی این سیستم حمل و نقل عمومی ایراد دارد، مردم چه گناهی دارند؟ آیا مردم می توانند مصرف بنزین را کم کنند؟ وقتی جایگزینی نداریم، خودروی کم مصرف تولید نکرده ایم و خودروها با قیمت های بالاتر از قیمت های جهانی به مردم واگذار می شود و... این اجحاف به مردم است.
از نظر شما دولت باید چه اقداماتی قبل از واقعی شدن قیمت حامل های انرژی انجام دهد؟
دولت هدف گذاری کرده و با تسهیلات مناسب طی یک الی 2سال خودروهای فرسوده و پر مصرف کشور را با خودروهای هیبریدی، برقی و گازسوز جایگزین کند، در این صورت حتی اگر دولت قیمت خودروها را 10تا 15برابر کند، مردم و کارشناسان اعتراضی نمی کنند. دولت یک سیستم حمل و نقل عمومی برای مردم ابتیاع کند که شهروندان صبح به موقع و در شرایط مناسب به سر کار خود، مدرسه و دانشگاه و...برسند. در این صورت مردم با افزایش قیمت بنزین مشکلی ندارند چرا که نیازی ندارند با خودروی شخصی سر کار بروند. 2الی 3ماه یکبار می خواهند سفری بروند با بنزین آزاد سفر می کنند. اما حرف من این است که دولت و برخی گروه های نماینده نباید موضوع را تک بعدی دیده و بگویند، تکنولوژی تولید خودروی ما همین قدر فشل است. سیستم حمل و نقل عمومی معیوبی هم داریم و قیمت خودروی ما چند برابر نرخ جهانی است! بعد تنها در حوزه قیمت بنزین قصد داریم عادلانه رفتار کنیم!
بخشی از استدلال طرفداران این طرح در این راستاست که چون برخی افراد و خانواده ها خودروی شخصی ندارند، پس سهمی از یارانه بنزین هم ندارند، بنابراین باید به هر فرد دارای کد ملی حجم مشخصی بنزین داده شود تا هر طور که دوست دارد از آن استفاده کند.این استدلال را درست می دانید؟
این استدلال درستی نیست حتی فکر می کنم فکرهای مریضی پشت این داستان است. دامنه وسیعی از خدمات عمومی در کشورمان وجود دارد که از یارانه بهره می برند اما همه مردم از آن استفاده نمی کنند. مثلا در سیستم آموزشی ابتدایی، ممکن است خانواده ای فرزندی نداشته باشد و از یارانه آموزشی بهره ندارد، باید به حساب بانکی این افراد هم یارانه ویژه آموزشی داده شود؟ یا ممکن است بسیاری از مردم از یارانه های بخش درمانی بهره ای نداشته باشند! خدا رو شکر مریض نمی شوند و از یارانه این بخش بهره ای نمی برند. گروهی دیگر ممکن است از سیستم حمل و نقل عمومی استفاده نکنند، آیا باید یارانه حمل و نقل هم به آنها پرداخت شود؟ این استدلال های غلط، باطل و پوچ است و هیچ اثری جز کوچک کردن سفره مردم ندارد. ممکن است در حرف گفته شود با این اقدام به مردمی که از خودروی شخصی استفاده نمی کنند، کمک می شود اما تخصیص یارانه بنزین به واسطه افزایش قیمت بنزین معیشت همان خانواده را بیشتر آسیب می زند و مدت زمان اندکی خانواده ها می گویند، حاضرند یارانه ینزین را پس بدهند اما قیمت ها به دوره قبل از پرداخت یارانه انرژی بازگردد! مگر در زمان تخصیص یارانه ها مردم همین مورد را مطرح نکردند؟ 45هزار تومان در جیب مردم گذاشته شد اما چند برابر از جیب دیگر آنها برداشته شد. اقشاری سود بردند که دارایی داشتند، سکه ، طلا، ارز، خانه، خودرو و ثروت داشتند. اینها منتفع شدند. مردمی که خانه ندارند و ماشین ندارند، 30لیتر یا 40لیتر بنزین یارانه ای دریافت می کنند، اما در ازای این پرداخت قیمت اجاره بهای این خانواده دوبرابر می شود. هزینه تاکسی فرد دو برابر می شود. سایر هزینه هم همینگونه است. هزینه های کلی خانواده ها افزایش قابل توجه می یابد. متاسفانه در بسیاری از موارد آن سیاست های تک بعدی و غیر عقلانی معیشت خانواده های ایرانی را تحت تاثیر قرار می دهد. فکر می کنند با پرداخت یارانه بنزینی به حساب هر خانوار به اقتصاد خانواده ها کمک می کنند اما در واقع مشکلات معیشتی آنها را چند برابر می کنند.
روزنامه «نیویورک تایمز» مینویسد: عربستان سعودی در میانه برنامهای بزرگ برای تنوعبخشی به اقتصاد خود قرار دارد که هدف آن، تبدیل این کشور از یک اقتصاد وابسته به نفت به قطبی برای تجارت، فناوری و گردشگری است؛ در نتیجه تنشهای منطقهای تهدیدی جدی برای این چشمانداز اقتصادی است.
روزنامه «نیویورک تایمز» آمریکا در گزارشی مینویسد: هرچند توافقها در حال شکلگیری شباهت زیادی به هم دارند، اما حمایت کشورهای خلیج فارس از توافق هستهای ایران نشان میدهد که منطقه چقدر تغییر کرده است. ده سال پیش، زمانی که باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا و سایر رهبران جهانی با ایران بر سر محدود کردن برنامه هستهای این کشور به توافق رسیدند، عربستان سعودی نگاه چندان مثبتی به آن نداشت. مقامات سعودی آن توافق را ضعیف توصیف کردند، اما اکنون در حالی که دولت دوم ترامپ در حال مذاکره با ایران برای دستیابی به توافقی با خطوط کلی بسیار مشابه توافق قبلی است، نگاه عربستان سعودی کاملاً متفاوت شده است. وزارت خارجه عربستان اخیراً بیانیهای صادر و ابراز امیدواری کرده است که مذاکرات که با میانجیگری عمان انجام میشود صلح در منطقه و جهان کمک کند. «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان حتی برادرش «خالد بن سلمان» وزیر دفاع را به تهران فرستاد که در آنجا با استقبال گرم مقامات ایرانی مواجه شد. خالد سپس نامهای را شخصاً به رهبر معظم ایران تحویل داد. در دهه گذشته، روابط میان ایران و عربستان سعودی گرمتر شده است. علاوه بر آن، عربستان سعودی در میانه برنامهای بزرگ برای تنوعبخشی به اقتصاد خود قرار دارد که هدف آن، تبدیل این کشور از یک اقتصاد وابسته به نفت به قطبی برای تجارت، فناوری و گردشگری است در نتیجه تنشهای منطقهای، تهدیدی جدی برای این چشمانداز اقتصادی است. «کریستین اسمیت دیوان»، پژوهشگر ارشد مؤسسه «کشورهای عربی خلیج» در واشنگتن میگوید: «طرز فکر آنها امروز متفاوت است. در زمان اوباما، کشورهای خلیج از نزدیکی ایران و آمریکا میترسیدند که ممکن بود باعث انزوای آنها شود. اما در دوره ترامپ، از تشدید تنشها میان ایران و آمریکا که ممکن است آنها را نیز تحت تاثیر قرار دهد نگران هستند.» ایران و ایالات متحده روز شنبه دومین دور گفتوگوهای دیپلماتیک درباره فعالیتهای هستهای تهران را به پایان رساندند. ترامپ درباره اهداف مذاکرات شفاف نبوده، جز اینکه بارها گفته «ایران هرگز نباید به سلاح هستهای دست یابد.» اما مقامات ایرانی میگویند توافقی که در حال شکلگیری است، مستلزم برچیدن زیرساخت هستهای ایران نخواهد بود.
کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی، مصر، اردن، قطر و بحرین از این مذاکرات استقبال کردهاند و دیپلماسی را به درگیریهای رو به تشدید ترجیح میدهند. «بدر البوسعیدی» وزیر خارجه عمان طی مطلبی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «مذاکرات با سرعت پیش میرود و اکنون حتی امور غیرمحتمل نیز ممکن شدهاند.» این مذاکرات در حالی انجام میشوند که کماکان تنشها در سراسر خاورمیانه ادامه دارد؛ ایالات متحده به حملات هوایی علیه نیروهای یمنی ادامه میدهد و اسرائیل نیز بمباران مرگبار نوار غزه را دنبال میکند. «فراس مقصَد»، مدیر بخش خاورمیانه و شمال آفریقای مؤسسه مشاوره ریسک سیاسی گروه اوراسیا میگوید: «کشورهای عربی خلیج فارس بیش از هر زمان دیگر به دنبال ثباتی پایدار هستند، چرا که این ثبات پیششرط تحقق چشماندازهای بلندپروازانه اقتصادی آنهاست. آنها بهشدت خواهان آن هستند که برنامه هستهای ایران از طریق دیپلماسی حل شود.»
عربستان سعودی و ایران سالها در سوی مقابل درگیریهای منطقهای ایستاده بودند و از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳ هیچ رابطه دیپلماتیکی نداشتند.
«ایلان ماسک» و وزیر خزانهداری آمریکا در کاخ سفید بهخاطر انتخاب رئیس موقت اداره مالیات وارد مشاجرهای شدید شدند. دعوا به حدی بالا گرفت که کارمندان دخالت کردند. این درگیری ریشهدار بوده و نشانگر تنشهای داخلی تیم ترامپ است. کاخ سفید هم وقوع این درگیری را تأیید کرده است.
«ایلان ماسک»، وزیر بهینهسازی و «اسکات بسنت»، وزیر خزانهداری آمریکا بهتازگی در بال غربی کاخ سفید وارد مشاجرهای پر سر و صدا شدند و خبر این جنجال، پیچید. ثروتمندترین مرد جهان و مردی که مسئول حفظ اقتصاد قدرتمند آمریکا در دوران جنگ تجاری ترامپ است، هفته گذشته وارد مشاجرهای شدند که ناظران آن را شبیه دعوای کشتیکج توصیف کردهاند؛ بر سر اینکه چه کسی ریاست اداره مالیات (IRS) را بر عهده بگیرد. به گزارش آکسیوس، این مشاجره تند پس از آن رخ داد که ایلان ماسک بدون هماهنگی با وزیر خزانهداری، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا را قانع کرد یک مأمور سابق اداره مالیات را که اطلاعات مالیاتی پسر بایدن را فاش کرده بود، به طور موقت به ریاست این نهاد بگمارد تا نامزد نهایی توسط سنا تأیید شود.
این اختلاف زمانی آغاز شد که ایلان ماسک از ترامپ خواست گری شپلی، افشاگر ضد بایدن را در تاریخ ۱۶ آوریل منصوب کند. اسکات بسنت که وزارتخانهاش شامل اداره مالیات هم میشود، قصد داشت معاونش، مایکل فالکندر را بهطور موقت به عنوان رئیس انتخاب کند تا بیلی لانگ، نماینده سابق میسوری، توسط سنا تأیید شود. این مشاجره در جلسهای میان این دو مقام ثروتمند دولت ترامپ در بال غربی کاخ سفید شدت گرفت، جایی که به گفته شاهدان فحشهای رکیک شنیده شد و بسنت که معمولاً آرام است، به طرز تهاجمی به مصاف مدیرعامل تسلا و اسپیسایکس رفت. یکی از شاهدان گفت: «صحنه عجیبی بود و خیلی پر سر و صدا.» شاهد دیگری هم این صحنه را چنین توصیف کرد: «دو مرد میلیاردر میانسال که خیال میکردند در رینگ کشتیکج هستند، در راهروهای بال غربی جولان میدادند!»
به گفته آکسیوس، وزیر خزانهداری آمریکا ایلان ماسک را بهخاطر نتایج ضعیف برنامه کاهش هزینهها در اداره بهرهوری دولت، مورد طعنه قرار داد. در پاسخ، ماسک ادعا کرد که این سرمایهگذار موفق که پس از فعالیت در مؤسسه مالی سوروس، شرکت سرمایهگذاری «کی اسکوئر گروپ» (Key Square Group) را تأسیس کرده، «عامل سوروس» است. مشاجره این دو مقام آمریکایی آنقدر شدید شد که طبق گزارشها یکی از کارکنان کاخ سفید مجبور شد آنها را از هم جدا کند. یکی از شاهدان به آکسیوس گفت: «در دفتر کار رئیسجمهور، کار به درگیری فیزیکی نرسید، اما رئیسجمهور صحنه را دید. بعد آنها بحث را به راهرو کشاندند و دوباره درگیر شدند.» منبعی آگاه به روزنامه ایندیپندنت گفت که خصومت میان ماسک و بسنت ریشهدار است و به زمانی بازمیگردد که ماسک بینتیجه تلاش میکرد ترامپ را متقاعد کند هاوارد لوتنیک را به سمت وزیر خزانهداری منصوب کند. ترامپ که سالهاست با لوتنیک دوست است، در نهایت با نادیده گرفتن لابی ماسک، او را به وزارت بازرگانی فرستاد و بسنت را به عنوان وزیر خزانهداری منصوب کرد.
در حالیکه پنج سال از خروج رسمی انگلیس از اتحادیه اروپا میگذرد، نشانههای تازهای از چرخش آرام لندن بهسوی همکاریهای گستردهتر با اروپا پدیدار شده است؛ چرخشی که برخی ناظران آن را عقبنشینی تدریجی از رؤیای برگزیت و نشانهای از شکست پروژه جداییطلبی تلقی میکنند.
«ریچل ریوز» وزیر دارایی انگلیس، در حاشیه نشستهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی در واشنگتن، صراحتاً اعلام کرد که روابط تجاری با اروپا «احتمالاً از روابط با آمریکا هم مهمتر است». او با اشاره به دیدارهای خود با همتایان اروپایی از فرانسه، آلمان، اسپانیا، لهستان، سوئد و فنلاند گفت: «ما باید این روابط تجاری را از نو بسازیم؛ این موضوع برای مشاغل و مصرفکنندگان انگلیسی حیاتی است.» ریوز در سخنرانی خود تصریح کرد: «ما نمیتوانیم وانمود کنیم که همهچیز مطابق برنامه پیش رفته. جهان تغییر کرده و ما نیز باید تغییر کنیم.» این اظهارات، در کنار تلاشهای دولت انگلیس برای تسهیل تجارت با اروپا، پیوستن به پروژههای علمی مشترک و گفتوگو درباره استانداردهای صنعتی، مؤید آن است که مسیر جدایی از اتحادیه اروپا نهتنها ثمرات وعدهدادهشده را به بار نیاورده، بلکه هزینههایی گزاف بر اقتصاد و سیاست خارجی انگلیس تحمیل کرده است.
بحران اقتصادی؛ فشار تازهای که بر شکست برگزیت مهر تأیید میزند
در حالیکه دولت انگلیس تلاش میکند روابط فراآتلانتیکی خود را بازتعریف و مسیر تازهای در همکاری با اتحادیه اروپا ترسیم کند، چشمانداز اقتصادی این کشور بار دیگر به شدت تیره شده است. صندوق بینالمللی پول در تازهترین گزارش خود، رشد اقتصادی انگلیس برای سال ۲۰۲۵ را تنها ۱.۱ درصد پیشبینی کرده؛ رقمی که نسبت به پیشبینیهای قبلی بهطور چشمگیری کاهش یافته و از شکنندگی اقتصاد این کشور در برابر بحرانهای جهانی حکایت دارد. در این گزارش تصریح شده که انگلیس یکی از کشورهایی خواهد بود که بیشترین آسیب را از جنگ تجاری در حال تشدید میان آمریکا و چین خواهد دید؛ بحرانی که نهتنها بازارهای صادراتی را تهدید میکند، بلکه با کاهش سرمایهگذاری و رشد تورم، چشمانداز اقتصادی لندن را در معرض فروپاشی قرار داده است. تعرفههای جدید آمریکا بر کالاهای انگلیسی، از جمله خودرو و فلزات، با واکنش گسترده تولیدکنندگان داخلی مواجه شده و بیم آن میرود که در صورت عدم حصول توافق تجاری فوری، تا تابستان موجی از تعدیل نیرو در صنایع کلیدی به راه افتد.
افزایش هزینههای استقراض، تضعیف مصرف خانوار، و بازگشت تدریجی فشارهای تورمی نیز بر نگرانیها افزوده است. در چنین شرایطی، امیدواری دولت انگلیس به نقش برگزیت در گشودن افقهای اقتصادی تازه، نهتنها محقق نشده بلکه امروز بیش از همیشه زیر سؤال رفته است. این تحولات، زمینههای اقتصادی شکست پروژه برگزیت را بهروشنی نمایان کرده و انزوای تجاری، کاهش بهرهوری، و وابستگی شدید به نوسانات جهانی، بار دیگر هزینههای سنگین خروج از اتحادیه اروپا را به رخ میکشد.
بازگشت تدریجی، از سر ناگزیری
با وجود آنکه نخستوزیر انگلیس هنوز صریحاً از بازگشت به اتحادیه اروپا سخن نمیگوید، اما مجموعه اقدامات دولت کارگر در ماههای گذشته، بهویژه در حوزههای انرژی، تحقیقات علمی، همکاریهای دانشگاهی و استانداردهای تجاری، نشان میدهد که حرکت به سمت نزدیکی با اروپا آغاز شده است. حتی برخی از نمایندگان پارلمان از طیفهای میانهرو بهصراحت از «لزوم تشکیل مجدد پیوندهای راهبردی با اروپا» سخن گفتهاند. این تحولات در شرایطی رخ میدهد که افکار عمومی نیز دستخوش تغییر شده است. طبق آخرین نظرسنجیها، اکثریتی از شهروندان انگلیس بر این باورند که خروج از اتحادیه اروپا دستاورد محسوسی نداشته و اکنون زمان ترمیم روابط با این بلوک اقتصادی فرا رسیده است. رسانههای داخلی نیز با لحنی متفاوت نسبت به سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹، از نیاز کشور به «واقعبینی اقتصادی» سخن میگویند. در مجموع میتوان گفت، برگزیت که روزگاری با وعده بازپسگیری کنترل و استقلال ملی تبلیغ میشد، اکنون در سکوتی معنادار، به ابزاری برای بازنگری در سیاستهای اقتصادی بدل شده است. نه از شکوه جدایی خبری هست، نه از جهش صادرات و رونق اقتصادی وعدهدادهشده. بهنظر میرسد که آنچه باقی مانده، نه رؤیای بازسازیشدهای از شکوه گذشته، بلکه تلاشی محتاطانه برای نجات اقتصاد در حال فرسایش و احیای روابطی است که روزی بهراحتی کنار گذاشته شد.
عملیاتهای ارتش یمن در دریای سرخ نهتنها تجارت جهانی غربیها، بلکه توانایی آمریکا برای استقرار سریع نیروهای نظامی در مناطق مختلف را نیز بهشدت تهدید میکند؛ مسئلهای که واشنگتن را به جستوجوی راهکارهای نظامی، دیپلماتیک و لجستیکی برای مقابله با آن واداشته است. اندیشکده آمریکایی در مطلبی با اشاره به تداوم عملیاتهای ارتش یمن در دریای سرخ، گزارش داد که انصارالله با اقداماتش ارتش ایالات متحده را در منطقه «کیش و مات» کرده است. اندیشکده «انستیتو واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» در این مطلب اذعان میکند که ارتش یمن مسیرهای کشتیرانی غربی در دریای سرخ را مسدود کرده و توانایی آمریکا برای استقرار سریع و تأمین تجهیزات نیروهایش در غرب آسیا و فراتر از آن را به چالش کشیده است. بر اساس این گزارش، به نظر میرسد که آمریکا برای مقابله با این تهدید، ترکیبی از راهکارهای لجستیکی، اقدامات نظامی و تلاشهای دیپلماتیک را در پیش گرفته است. در ۱۵ مارس، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا یک عملیات نظامی را در یمن آغاز کرد که همچنان ادامه دارد. نقش حیاتی دریای سرخ برای تجارت جهانی بر کسی پوشیده نیست. سالانه یک تریلیون دلار کالا از این مسیر عبور میکند و ۳۰ درصد از ترافیک کانتینری جهان از این مسیر میگذرد. اما این مسیر همچنین یکی از شاهراههای انتقال تجهیزات نظامی از طریق حملونقل تجاری نیز هست و به آمریکا اجازه میدهد نیروها و منابعش را بهسرعت در مناطق مختلف جهان جابهجا کند. بنابراین، حملات انصارالله همزمان تجارت و توانایی نظامی آمریکا را تهدید میکند و بهطور مستقیم منافع حیاتی واشنگتن را نشانه گرفته است. در مواجهه با حضور ارتش یمن در دریای سرخ، کشتیهای نظامی همچنان از تنگه بابالمندب عبور میکنند، اما بسیاری از شرکتهای کشتیرانی تجاری ناچار شدهاند مسیر طولانی و پرهزینه دماغه امیدنیک را انتخاب کنند. این تهدید سرعت حیاتی مورد نیاز برای لجستیک نظامی را مختل کرده و این پرسش را مطرح میسازد که «آیا حوثیها موفق شدهاند واشنگتن و متحدانش را در دریای سرخ کیش و مات کنند؟» آمریکا برای پشتیبانی از عملیات رزمی در زمان جنگ، تا ۸۰ درصد از تجهیزات خود را از طریق حملونقل تجاری منتقل میکند. وزارت دفاع آمریکا، علاوه بر توانمندیهای ناوگان نظامی، در زمان بحران میتواند از کشتیهای خصوصی هم استفاده کند و از این طریق، انعطافپذیری بیشتری داشته باشد، هزینهها را کاهش دهد و تجهیزات را سریعتر به میدان نبرد برساند.