نتانیاهو به‌جای دلسوزی دروغین نگاهی به جنایاتش کند

 رئیس جمهور در واکنش به ادعاهای نخست‌وزیر رژیم صهیونی گفت: نتانیاهو به جای دلسوزی دروغین برای مردم ایران، نگاهی به آثار جنایاتش در غزه داشته باشد.
پزشکیان، با اشاره به وضعیت ناگوار غزه در اثر تداوم و حتی تشدید جنایات رژیم کودک‌کش صهیونیستی و مرگ و میر کودکان و افراد بی‌دفاع در اثر گرسنگی ناشی از محاصره ظالمانه این منطقه توسط رژیم اشغالگر قدس اظهار داشت: سران قدرت‌های جهانی، محافل بین‌المللی و گروه‌های بشردوستانه و حقوق بشری در دنیا باید به این گزارش توجه ویژه داشته و متوجه باشند که مرگ و میر ناشی از تحریم به مراتب بیشتر از کشته‌های جنگ‌های جهانی اول و دوم بوده است.
 رئیس جمهور همچنین در واکنش به سخنان مداخله‌جویانه نخست وزیر رژیم صهیونیستی درباره کشورمان تصریح کرد: آنانی که با ظاهر فریبنده، به دروغ ادعای دلسوزی برای مردم ایران دارند، اول نگاهی به وضعیت وخیم غزه و مردم بی‌دفاع این شهربه ویژه کودکان بیاندازند که به خاطر محاصره ظالمانه از سوی همین رژیم سفاک، به خاطر گرسنگی و در اثر عدم دسترسی به آب سالم و دارو، با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند.
پزشکیان گفت:ادعای انسان دوستی از چنین افراد پلیدی چیزی جز به سخره گرفتن و تحمیق مردم نیست.

 

مخالفت قاطع چین با اقدام اروپا به اسنپ‌بک

دولت چین به ‌طور رسمی تهدید اروپا برای فعال‌سازی احتمالی مکانیسم موسوم به «اسنپ‌بک» علیه ایران و بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل را رد و با آن مخالفت کرد. دولت چین رسماً با هرگونه تلاش انگلیس، فرانسه و آلمان برای فعال‌سازی مکانیسم «اسنپ‌بک» و بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران مخالفت کرد. «لین جیان» سخنگوی وزارت خارجه چین دیروز جمعه اعلام کرد که پکن مخالف اعمال دوباره تحریم‌ها است و این اقدام را برای اعتمادسازی، کاهش اختلافات و ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای مضر می‌داند. وی گفت: «چین همچنان به حل مسالمت‌آمیز مسئله هسته‌ای ایران از طریق ابزارهای سیاسی و دیپلماتیک متعهد است و توسل به مکانیسم «اسنپ‌بک» تحریم‌های شورای امنیت مخالف است و معتقد است که این امر به طرفین در ایجاد اعتماد و رفع اختلافات کمکی نمی‌کند و برای تلاش دیپلماتیک برای از سرگیری زودهنگام مذاکرات مفید نیست.» وی افزود: «هر اقدامی که اکنون توسط شورای امنیت انجام شود باید به دستیابی به توافقات جدید در مذاکرات کمک کند، نه برعکس. چین از یک نگرش عینی و عادلانه حمایت خواهد کرد، به ترویج مذاکرات برای صلح ادامه خواهد داد و نقشی سازنده برای بازگرداندن مسئله هسته‌ای ایران به مسیر مذاکرات دیپلماتیک در اسرع وقت ایفا خواهد کرد.»

«تجارت» اهداف رئیس‌جمهور آمریکا از دیدار با پوتین را بررسی می‌کند

  گروه سیاسی: دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در ساعت پایانی شامگاه دیروز جمعه -به وقت تهران- در پایگاه نظامی «المندورف-ریچاردسون» در حومه شمالی شهر انکوریج در ایالت آلاسکا با ولادیمیر پوتین، همتای روس خود دیدار  کرد تا پرونده پیچیده جنگ اوکراین به صورت جدی مورد بحث و تبادل نظر قرار بگیرد. در یک سو، دونالد ترامپ در پی آن است که این نشست به آتش‌بس بینجامد و از سوی دیگر، ولادیمیر پوتین، سودای پذیرش رسمی مناطق اشغال شده از کشور اوکراین توسط واشنگتن را در سر می‌پروراند.  به گزارش «تجارت»، به گفته کاخ سفید این جلسه از ساعت ۱۱:۰۰ صبح به وقت محلی (۲۲:۳۰ جمعه به وقت تهران) آغاز می‌شود. کرملین اعلام کرد که این اجلاس با یک مکالمه یک به یک بین دو رئیس جمهور آغاز می‌شود و بعداً توسط پنج فرستاده هیات‌های دو طرف ادامه می‌یابد. انتظار می‌رود مذاکرات گسترده در قالب یک صبحانه کاری ادامه یابد و در پایان با کنفرانس مطبوعاتی مشترک رهبران و بیان خلاصه نتایج اجلاس ادامه یابد. شایان ذکر است از آمریکا، دونالد ترامپ، جی. دی. ونس، معاون رئیس‌جمهور، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری و استیو ویتکاف به عنوان نماینده ویژه ترامپ حضور خواهد داشت. در سوی مقابل، علاوه بر ولادیمیر پوتی، هیات روسی شامل اوشاکوف، سرگئی لاوروف وزیر خارجه، آندری بلوسوف وزیر دفاع، آنتون سیلوانوف وزیر دارایی، و کیریل دیمیتریف رئیس صندوق سرمایه‌گذاری مستقیم روسیه خواهد بود.

حرکت ترامپ بر روی لبه تیغ
دونالد ترامپ در چند روز اخیر با نزدیک شدن به زمان نشست تلاش کرده که موضعی محتاطانه را اتخاذ کند. رویکرد ایجابی همزمان با عدم اطمینان از آینده و نتیجه مذاکره.  در مهم‌ترین نمود ترامپ در آستانه دیدارش با ولادیمیر پوتین،رئیس جمهور روسیه در آلاسکا گفت: اگر «دیدار خوبی» با رئیس جمهور روسیه داشته باشد، با زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، تماس خواهد گرفت تا دیدار دوم را ترتیب دهد. با این حال، ترامپ در پاسخ به این سوال که آیا زلنسکی در صورت خوب پیش رفتن اوضاع، برای مذاکرات بیشتر در حالت آماده‌باش است یا خیر، گفت که در مورد برگزاری یا عدم برگزاری دیدار دوم گمانه‌زنی نخواهد کرد. ترامپ تصریح کرد که «شاید خوب باشد» که او و پوتین پس از دیدارشان با خبرنگاران صحبت کنند، اما اگر اوضاع طبق برنامه پیش نرود، او کنفرانس خبری مشترکی نخواهد داشت و در عوض، قبل از بازگشت به آمریکا، خودش شخصاً با خبرنگاران صحبت خواهد کرد. این در حالی است که کاخ سفید می‌گوید ترامپ تمام گزینه‌ها را برای پایان دادن به جنگ اوکراین بررسی خواهد کرد - آنچه تاکنون در مورد اجلاس ایالات متحده و روسیه در آلاسکا می‌دانیم این است. در اظهاراتی دیگر، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا شامگاه پنجشنبه در اظهاراتی گفت: «فردا با پوتین دیدار خواهم کرد. اما دیدار مهم‌تر، دیداری بین من، زلنسکی و پوتین خواهد بود. شاید چند تن از سران کشورهای اروپایی را هم به همراه خود بیاوریم، شاید هم نه.» او در پاسخ به سوالی درباره احتمال ارائه پیشنهادی از سوی خود به «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه مبنی بر «اهدای منابع باارزش اوکراین به روسیه» مدعی شد: «مواد معدنی باارزش هیچ اهمیتی ندارند. من به دنبال نجات جان انسان‌ها هستم.» ترامپ همچنین در پاسخ به سوال دیگری درباره دیدگاه برخی به نشست آتی خود با پوتین در آلاسکا و برداشت این نشست به‌عنوان یک «پاداش» به پوتین گفت: «من فکر نمی‌کنم این نشست یک پاداش به پوتین باشد. این جنگ یک اشتباه بود. همه مسئول این اشتباه هستند. این جنگ نباید رخ می‌داد.»

موضع مسکو درباره نشست آلاسکا
علاوه بر اظهارات دونالد ترامپ، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه درباره نشست دیروز ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا که قرار است در آلاسکا و درباره جنگ اوکراین برگزار شود، تصریح کرد: ما موضع خود را همانطور که برای استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ مشخص کردیم، بیان خواهیم کرد. لاوروف به شبکه «روسیه 24» گفت: از قبل هیچ برنامه‌ ریزی خاصی نداریم. می‌دانیم که با چالش و بحث رو به رو هستیم اما موضع ما شفاف و قابل فهم است. وزیر خارجه روسیه اظهار امیدواری کرد در نشست آلاسکا گفت‌وگوهای مفیدی صورت گیرد. همچنین، یوری اوشاکوف، مشاور سیاست خارجی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در باره برنامه این دیدار گفت: برنامه دیدار پوتین و ترامپ در پایگاه نیروی هوایی ایالات متحده المندورف - ریچاردسون در آلاسکا مورد توافق قرار گرفته است. کرملین گزارش داد که لاوروف، اوشاکوف، بلوسوف، سیلوانوف و دمیتریف بخشی از هیئت روسیه در اجلاس آلاسکا هستند. کرملین اعلام کرد که موضوع اصلی دیدار پوتین و ترامپ در آلاسکا، حل و فصل اوکراین خواهد بود. رهبران همچنین در مورد روابط دوجانبه گفتگو خواهند کرد. اوشاکوف گفت که پوتین و ترامپ پس از اجلاس آلاسکا، یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک برگزار خواهند کرد. وی خاطرنشان کرد که مذاکرات بین پوتین و ترامپ با هیئت‌هایشان به صورت «۵ به ۵» برگزار خواهد شد.

استقبال اروپایی‌ها از نشست آلاسکا
دولت‌های اروپایی نیز به شکل جدی از نشست آلاسکا استقبال به عمل آوردند. در واقع، نشست آلاسکا در شرایطی برگزار می‌شود که اخیرا یک کنفرانس ویدیویی بین دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و رهبران آلمان، فنلاند، فرانسه، بریتانیا، ایتالیا، لهستان، مقامات اتحادیه اروپا و ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، برگزار شد. این جلسه مجازی به بحث در مورد نشست ترامپ با پوتین، رئیس جمهور روسیه در آلاسکا که قرار است روز جمعه برگزار شود، اختصاص داشت. امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه پس از این تماس تلفنی در جمع خبرنگاران اظهار داشت که رئیس جمهور آمریکا اعلام کرده است که قصد دارد در جریان دیدار با پوتین به آتش‌بس در اوکراین دست یابد. ترامپ همچنین به اروپایی‌ها اطمینان داد که هرگونه بحثی در مورد مسائل ارضی مربوط به اوکراین با کی یف در میز مذاکره خواهد شد. ماکرون گفت که ترامپ در جریان نشست آلاسکا برای برگزاری یک نشست سه‌جانبه در آینده با پوتین و زلنسکی تلاش خواهد کرد. به گفته رئیس جمهور فرانسه، این نشست می‌تواند در اروپا برگزار شود.

شیخ نعیم قاسم تاکید کرد

گروه سیاسی: نعیم قاسم دبیرکل حزب الله لبنان در سخنرانی طی بزرگداشت مراسم اربعین حسینی در بعلبک گفت: ما امروز زندگی، آینده و نسل‌های خود را براساس این اصل می‌سازیم که تمام سرزمین و زمان برای پیروزی، فداکاری و رسیدن به اهداف بزرگ است. به گزارش «تجارت»، طبق گزارش المیادین، نعیم قاسم گفت: ما با مقاومت و با فلسطین و علیه یزید زمانه یعنی آمریکا و اسرائیل هستیم. ما همواره با وجود تمام فداکاری‌ها ایستادگی می‌کنیم تا حق را ثابت کنیم. نعیم قاسم تاکید کرد: مقاومت نتیجه مکتب کربلا و جان و زندگی برای امت است. پیروزی ما در ژوئیه ۲۰۰۶ پیروزی اراده و مقاومت و شکست اسرائیل و منع آن از اشغال و شهرک سازی بود. پیروزی ما در ۲۰۰۶ بازدارندگی و مانعی برای اسرائیل برای مدت ۱۷ سال بود. دبیرکل حزب‌الله گفت: ما از جمهوری اسلامی ایران که از ما با پول و سلاح و مواضع سیاسی حمایت کرد و شهدایی را تقدیم کرد قدردانی می‌کنیم. نعیم قاسم گفت: فلسطین قطب‌نما باقی خواهد ماند و کشتار، ملت فلسطین را از ادامه مقاومت باز نخواهد داشت. فلسطین با تمام فداکاری‌ها پیروز خواهد شد چرا که آنها صاحبان سرزمین، مسئله، اراده و خون هستند. وی تاکید کرد: ما به شهدای ارتش لبنان که شهدای وظیفه و حق و شهدای مقاومت، ارتش و وطن هستند تسلیت می‌گوییم. ما نمی‌توانیم درباره حاکمیت لبنان صحبت کنیم مگر اینکه توسط مقاومتی که این سرزمین را آزاد کرد پشتیبانی شود. نعیم قاسم تاکید کرد: مقاومت مانع کوچاندن فلسطینی‌ها شد و ستون قدرت لبنان را تشکیل داد و این نقطه قوت لبنان در مقابله با چالش‌ها است. باید از کسانی که مقاومت نکردند بپرسیم شما در برابر اشغال سرزمین و در برابر تجاوز و در برابر حاکمیت کجا بودید؟ دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت: تصمیم دولت لبنان در پنجم اوت برای خلع مقاومت و ملت مقاومت و لبنان از سلاح دفاعی طی تجاوز اسرائیل صورت گرفت. دولت دستور آمریکا و اسرائیل برای پایان مقاومت را اجرا می‌کند حتی اگر این مسئله به جنگ داخلی و فتنه داخلی منجر شود. دولت چه بداند و چه نداند به طرح اسرائیلی خدمت می‌کند. وی افزود: ما بارها گفتیم تجاوز را متوقف کنید و اسرائیل را از لبنان اخراج کنید و ما در بحث امنیت ملی و استراتژیک همه امکانات را در اختیار شما قرار خواهیم داد. چگونه در دولت تسهیل قتل شرکایتان در وطن را قبول می‌کنید؟ شما برای حمایت از لبنان تلاش نمی‌کنید بلکه برای حمایت از جان خود به ضرر جان شرکایتان در وطن تلاش می‌کنید. آیا اگر یک گروه به گروه دیگر تعدی کند وطن با ثبات می‌شود؟ اگر شما احساس ناتوانی می‌کنید دشمن را بگذارید تا با ما رو در رو شود همانطور که اسرائیل در جنگ‌های مکرر خود شکست خورد این بار نیز شکست خواهد خورد. نعیم قاسم گفت: وظیفه دولت ساختن کشور است نه تحویل آن به دشمن اسرائیلی و آمریکایی. ای صاحبان حاکمیت و انحصار سلاح آیا ندیدید رئیس ستاد ارتش اسرائیل در سرزمین ما به سربازانش برای این اشغال تبریک می‌گوید و آنها را به اشغال مناطق بیشتر وعده می‌دهد؟ 

«تجارت» بررسی می‌کند

 گروه اقتصاد کلان: شعار امسال کشور با محوریت «سرمایه‌گذاری برای تولید» نشان‌دهنده توجه ویژه‌ای است که به رشد اقتصادی پایدار و افزایش ظرفیت‌های مولد اقتصادی معطوف شده است. در این مسیر، بانک مرکزی به عنوان نهاد سیاست‌گذار پولی کشور، نقش حیاتی و کلیدی در هدایت منابع مالی به سمت تولید دارد. اما این نقش به سادگی قابل اجرا نیست، چرا که بانک مرکزی با چالش تعادل میان دو وظیفه مهم خود مواجه است: اول، کنترل تورم به منظور حفظ ثبات اقتصادی و ارزش پول ملی و دوم تقویت سرمایه‌گذاری‌های مولد که موجب رونق و توسعه اقتصاد می‌شود. این دو هدف، در نگاه نخست، گاهی در تعارض با هم قرار می‌گیرند و حل این تعارض نیازمند رویکردها و سیاست‌های هوشمندانه است. برای درک بهتر نقش بانک مرکزی، ابتدا باید مفهوم سرمایه‌گذاری به دقت تبیین شود. در اقتصاد کلان، سرمایه‌گذاری به معنای تشکیل سرمایه ثابت است؛ یعنی تجهیز منابع مالی برای ساخت‌وساز، خرید ماشین‌آلات و توسعه زیرساخت‌ها. این نوع سرمایه‌گذاری به طور مستقیم ظرفیت‌های تولیدی اقتصاد را افزایش می‌دهد، اشتغال ایجاد می‌کند و در نهایت رفاه عمومی را ارتقا می‌بخشد.در اقتصاد ایران، بیشترین سهم تشکیل سرمایه ثابت مربوط به بخش ساخت‌وساز است، اما بخشی از سرمایه‌گذاری نیز به موجودی انبار اختصاص می‌یابد که گاهی به دلیل نوسانات اقتصادی و تورم، تبدیل به بار مالی و غیرمولد برای بنگاه‌ها می‌شود. از سوی دیگر، ذهنیت عمومی و بازارهای مالی معمولاً سرمایه‌گذاری را با فعالیت‌هایی چون سفته‌بازی در بورس، طلا و ارز اشتباه می‌گیرند. این فعالیت‌ها برخلاف سرمایه‌گذاری مولد، به دنبال کسب سود سریع از نوسانات قیمت هستند و در نهایت منابع را از بخش تولید خارج می‌کنند. شعار سال بر سرمایه‌گذاری مولد تأکید دارد؛ سرمایه‌گذاری‌ که به طور مستقیم تولید را تقویت می‌کند و نه صرفاً منجر به جابه‌جایی دارایی‌ها در بازارهای مالی. این تمایز بسیار مهم است، چرا که سرمایه‌گذاری غیرمولد نه تنها کمکی به رشد اقتصاد واقعی نمی‌کند، بلکه می‌تواند به افزایش نوسانات اقتصادی و تورم دامن بزند.

تعارض بانک مرکزی بین کنترل تورم و حمایت از سرمایه‌گذاری
وظیفه اصلی بانک مرکزی کنترل تورم است تا ارزش پول ملی حفظ شود و ثبات اقتصادی برقرار بماند. برای این منظور، ابزارهای مختلفی در اختیار دارد که مهم‌ترین آن‌ها نرخ بهره بین‌بانکی است. افزایش نرخ بهره باعث گران شدن هزینه تأمین مالی شده و از طرفی خلق پول را کنترل می‌کند. اما افزایش نرخ بهره می‌تواند سرمایه‌ها را از بازارهای مولد دور کرده و به سمت بازارهای امن‌تر مثل سپرده‌های بانکی یا صندوق‌های درآمد ثابت سوق دهد. این امر موجب کاهش جذابیت سرمایه‌گذاری در تولید می‌شود. در چند سال اخیر، هر بار بانک مرکزی برای کنترل تورم نرخ بهره را افزایش داده، شاهد خروج حجم زیادی از سرمایه‌ها از بورس بوده‌ایم. این موضوع نشان می‌دهد سیاست پولی چگونه می‌تواند بر رفتار سرمایه‌گذاران و مسیر منابع مالی تأثیرگذار باشد. اگرچه حمایت از ثبات اقتصادی وظیفه اصلی بانک مرکزی است، اما در کنار آن باید توجه ویژه‌ای به نحوه هدایت اعتبارات به بخش‌های مولد اقتصاد صورت گیرد. منابع مالی در اقتصاد همانند جریان آب است که به سمت جذاب‌ترین و پربازده‌ترین حوزه‌ها حرکت می‌کند. بنابراین، نمی‌توان با تصمیمات دستوری و فشار، این جریان را به سمت بخش‌های کم‌بازده هدایت کرد. تسهیلات بانکی و اعتبارات در نهایت به سمت صنایعی خواهد رفت که بازدهی بیشتری داشته باشند. از این رو، وظیفه سیاست‌گذار پولی و مالی، نه تنها مدیریت نرخ بهره بلکه بهبود محیط کسب‌وکار، کاهش موانع تولید و افزایش رقابت‌پذیری اقتصاد است. وقتی تولید سودآور شود، بانک‌ها و سرمایه‌گذاران به سمت آن جذب می‌شوند و منابع مالی به شکل طبیعی به بخش‌های مولد هدایت خواهد شد. در واقع، راهکار اساسی، اصلاح ساختارهای اقتصادی و تسهیل فعالیت‌های تولیدی است. دولت می‌تواند با ایجاد سیاست‌های حمایتی مانند کاهش بروکراسی، افزایش شفافیت، تسهیل دسترسی به تکنولوژی و بازارهای صادراتی، و نیز ایجاد بستر مناسب برای حضور بخش خصوصی، انگیزه تولیدکنندگان و نظام بانکی برای سرمایه‌گذاری در تولید را افزایش دهد.در حال حاضر بزرگ‌ترین چالش در مسیر تحقق این اهداف، عدم استقلال واقعی بانک مرکزی است. استقلال بانک مرکزی یعنی توان تصمیم‌گیری بدون دخالت‌های سیاسی و مالی دولت، به منظور حفظ ثبات پولی و کنترل تورم در بلندمدت. در حال حاضر، ترکیب شورای پول و اعتبار و سایر نهادهای مرتبط، عمدتاً شامل نمایندگان دولتی است که منافع کوتاه‌مدت دولت را پیگیری می‌کنند. این موضوع باعث می‌شود بانک‌ها به اجبار منابع مالی را به سمت شرکت‌ها و پروژه‌های دولتی هدایت کنند، حتی اگر این فعالیت‌ها بازدهی کافی نداشته باشند. همچنین فشار دولت برای خرید اوراق بدهی، بانک‌ها را عملاً بدهکار به بانک مرکزی کرده و منجر به افزایش پایه پولی و تورم می‌شود. تا زمانی که این ساختار و وابستگی‌ها باقی بماند، بانک مرکزی بیشتر به ابزاری برای تامین مالی دولت تبدیل می‌شود و توان مقابله با تورم و هدایت منابع به سمت تولید واقعی را نخواهد داشت. تجربه کشورهای دیگر مانند عراق که با وجود شرایط جنگ و بی‌ثباتی، به دلیل استقلال بانک مرکزی موفق به کنترل تورم شده‌اند، نشان می‌دهد که استقلال بانک مرکزی یکی از ارکان مهم سیاست‌گذاری پولی موفق است.
ضرورت تعادل میان سیاست‌های پولی و مالی بانک مرکزی
برای ایجاد تعادل میان کنترل تورم و حمایت از تولید، لازم است دو رویکرد اساسی به صورت همزمان دنبال شود بهبود محیط کسب‌وکار و تقویت بخش خصوصی نخستین رویکرد برای این امر است. دولت باید سیاست‌های خود را به گونه‌ای تنظیم کند که تولید سودآور، رقابتی و جذاب شود. این امر باعث می‌شود منابع مالی به طور طبیعی به سمت فعالیت‌های مولد هدایت شوند و سیستم بانکی انگیزه لازم برای سرمایه‌گذاری در تولید را پیدا کند. علاوه بر این  اصلاحات ساختاری جدی در نظام پولی و مالی کشور امر ضروری است تا بانک مرکزی بتواند بدون فشارهای سیاسی و مالی، سیاست‌های پولی را به منظور حفظ ثبات قیمت‌ها و حمایت از تولید پیاده‌سازی کند. بدون این دو تغییر کلیدی، هر تلاشی برای افزایش سرمایه‌گذاری مولد با خطر افزایش تورم و بی‌ثباتی اقتصادی مواجه خواهد بود. استقلال بانک مرکزی و بهبود فضای کسب‌وکار، دو بالی هستند که با هم می‌توانند اقتصاد کشور را به سمت توسعه پایدار و شکوفایی هدایت کنند. در نهایت آنچه که می‌توان به عنوان جمع بندی بیان کرد این است بانک مرکزی به عنوان نهاد سیاست‌گذار پولی نقش کلیدی در هدایت منابع مالی به سمت تولید دارد، اما باید بین دو هدف کنترل تورم و حمایت از سرمایه‌گذاری مولد تعادل برقرار کند که این دو گاهی در تعارض‌اند. سرمایه‌گذاری مولد به معنای تجهیز منابع مالی برای توسعه زیرساخت‌ها و افزایش ظرفیت تولید است، در حالی که سرمایه‌گذاری غیرمولد شامل فعالیت‌هایی مانند سفته‌بازی در بازارهای مالی است که به رشد واقعی اقتصاد کمکی نمی‌کند. بانک مرکزی با ابزارهایی مانند نرخ بهره به دنبال کنترل تورم است، اما افزایش نرخ بهره می‌تواند سرمایه‌ها را از بخش تولید دور کند. برای حل این چالش، تنها با اصلاح سیاست پولی نمی‌توان موفق بود؛ بلکه بهبود محیط کسب‌وکار، کاهش موانع تولید، افزایش رقابت‌پذیری و حمایت از بخش خصوصی ضروری است تا سرمایه‌گذاری در تولید جذاب شود. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات فعلی، عدم استقلال واقعی بانک مرکزی است که باعث می‌شود این نهاد تحت فشارهای سیاسی و مالی دولت نتواند وظایف خود را به درستی انجام دهد و به جای کنترل تورم، به تامین مالی دولت بپردازد. تجربه کشورهای دیگر نشان می‌دهد استقلال بانک مرکزی برای سیاست‌گذاری موفق حیاتی است. بنابراین، برای تحقق سرمایه‌گذاری مولد و کنترل تورم، باید همزمان اصلاحات ساختاری در نظام پولی و مالی صورت گیرد و فضای کسب‌وکار بهبود یابد تا بانک مرکزی بتواند به صورت مستقل و هوشمندانه منابع مالی را به سمت تولید هدایت کند و اقتصاد به سمت توسعه پایدار حرکت کند.  

سرمقاله

سید بهاء‌الدین حسینی هاشمی
کارشناس اقتصادی

اصلاحات پولی و حذف صفر یک امر متداول و لازم است؛ به عبارتی در اکثر کشورهای دنیا هم حذف صفر صورت گرفته و هم بازآرایی پولی یا آرایش جدید در واحدهای پولی انجام شده است.
با این حال، شرایط حذف صفر از پول ملی مولفه بسیار مهم و اثرگذاری است. یکی از مهم‌ترین شرایط و مولفه‌های اصلی برای تحقق مناسب حذف صفر از پول ملی، این است که تورم مزمن ، مهار و کنترل شود و یا به شکل قابل قبولی حداقل طی دو سال آخر قبل از انجام اصلاحات تثبیت شده باشد.یکی دیگر از مولفه‌های مهم اثر گذار برای حذف صفر از پول ملی این است که اطمینان کافی از برنامه‌ریزی اقتصادی آینده نگر وجود داشته باشد و حاکی از آن باشد تا درگیر اقتصاد تورمی مزمن نشویم که در صورت تحقق این مولفه‌ها، حذف صفر از پول ملی هم مناسب است و هم لازم خواهد بود. 
متاسفانه آنچه از واقعیت‌های فعلی اقتصاد کلان در کشور قابل رویت است، این است که هیچ کدام از مولفه‌ها و پیش نیازهای لازم برای حذف موفقیت آمیز صفر از پول ملی و بازآرایی آن، وجود ندارد و سایه تحریم‌ها و فشار اقتصادی تورم‌زا بر اقتصاد کشور همچنان حکم فرماست که منجر به افزایش انتظارت تورمی می‌شوند. 
باید پذیرفت که حذف صفر از واحد پول ملی کشورها هیچ مولفه و حقیقتی را از واقعیت اقتصادی حذف نمی‌کند و به طور معمول اقتصاددان‌ها این اقدام را توصیه نمی‌کنند و معتقد هستند که باید زمانی به حذف صفر از پول ملی اقدام کرد که تورم نزولی باشد و ارزش پول ملی در حال بیشتر شدن باشد. بنابراین و به طور کلی سیاستگذار پولی زمانی اقدام به حذف صفر از پول ملی صورت کند که شاخص‌های کلان اقتصادی در شرایط رونق بوده و روند صعودی تورم متوقف شده باشد و زمانی‌ که روند تورم سیر نزولی را طی می‌کند و پیش بینی صعود تورم وجود نداشته باشد، باید اقدام به حذف صفر از واحد پول ملی کرد.
بی شک طی شدن فرایندها برای ایجاد اصلاحات پولی، طولانی مدت است. برای مثال تا سیستم‌های جدید طراحی و به روزرسانی شوند، فرهنگ سازی لازم صورت بگیرد، جمع آوری اسکناس‌ها و تزریق پول جدید صورت بگیرد، ‌ همگی زمان بر است و نیازمند آن است که فریندهای منجر به خود را طی کند.
اما یکی از نگرانی‌هایی که در سطح جامعه وجود دارد این است که اگر تورم کنترل نشود، در سال‌های بعد از حذف صفر، دوباره به خاطر شرایط تورمی پول ملی بی ارزش می‌شود و به عبارتی مجددا صفر به پول اضافه می‌شود. بر این اساس اگر شرایط تورمی به گونه‌ای پیش رود که دوباره صفرها بازگردند پیامدهای روانی زیادی بر اقتصاد جامعه بر جای می‌گذارد.
حذف صفر از پول ملی قطعا با ویژگی‌های مثبتی نیز همراه است، اما به نظر می‌رسد که این ویژگی‌ها نسبتا اقتصادی نبوده و بیشتر رفاهی است؛ برای مثال حمل و نقل پول به شکل قابل توجهی تسهیل خواهد شد، محاسبات و حسابداری نیز به شکل قابل توجهی ساده و تسهیل می‌شود، ظرفیت و حجم حافظه سیستم‌ها کمتر اشغال شده، ذخیره فیزیکی پول برای اشخاص نیز به شکل قابل توجهی آسان و همچنین از آنجایی که اسکناس‌های جعلی بسیاری در جریان است، یک پالایش مناسب صورت می‌گیرد و اسکناس‌های جعلی امحا و از مدار خارج می‌شوند.

یادداشت

مصدق مصدق‌پور
کارشناس مسائل منطقه 

نتانیاهو اخیرا اعلام کرد که گام‌هایی را در مسیر تشکیل اسرائیل بزرگ برداشته‌ایم. این مساله البته موضوع تازه‌ای نیست؛ بلکه ایده‌ای قدیمی است که اسرائیل از ابتدای موجودیت این رژیم مطرح کرده‌ و هدفشان تسلط بر تمامی سرزمین فلسطین شامل کرانه باختری و غزه، به‌علاوه شبه‌جزیره سینا در .مصر و بلندی‌های جولان در سوریه است. عبارت «اسرائیل بزرگ» نخستین بار پس از جنگ ۱۹۶۷ میلادی به‌عنوان یک هدف محوری مطرح شد و ویژگی‌های آن نیز همان زمان مشخص شد. اکنون نتانیاهو این مفهوم را توسعه داده و در سخنانی حاشیه‌ای، از شهری بزرگ سخن گفته که شامل سرزمین‌های فلسطینی و بخش‌هایی از خاک اردن، لبنان، سوریه و مصر خواهد بود. او این اقدام را وظیفه دینی و مذهبی خود دانسته و آن را به متون دینی یهودی مانند تلمود نسبت داده است.
این اظهارات واکنش‌های زیادی در پی داشت. برخی کشورهای عربی، به‌ویژه آن‌هایی که نامشان مستقیماً در این سخنان آمده، موضع‌گیری کردند. اردن بیانیه‌ای صادر کرده و این طرح را محکوم کرد؛ مصر نیز همین موضع را اتخاذ کرد. این بار، در حالی که اکثر کشورهای عربی و اسلامی سخنان نتانیاهو را محکوم کردند، لبنان هیچ واکنشی نشان نداد؛ گویی هیچ اتفاقی رخ نداده است؛ در حالی که سخنان نتانیاهو آشکارا تهدیدی برای حاکمیت لبنان و منطقه است و این رویکرد، معیارهای دیپلماسی لبنان را زیر سؤال می‌برد. نتانیاهو با این اظهارات، در واقع سیلی محکمی به همه کسانی زد که روی امکان توافق با رژیم صهیونیستی شرط‌بندی کرده بودند. این سخنان، ماهیت دولت افراطی اسرائیل و وابستگی عمیق آن به ایدئولوژی «اسرائیل بزرگ» را آشکارتر کرد. چنین رویکردی می‌تواند در آینده نزدیک زمینه‌ساز عملیات نظامی علیه برخی کشورهای منطقه با هدف اشغال سرزمین‌های ذکر شده در نقشه اسرائیل بزرگ شود. بنابراین، زمان آن رسیده که با این مواضع نه فقط در عرصه بیانیه و محکومیت لفظی، بلکه در میدان عمل مقابله کرد.
فلسطینی‌ها نیز باید اختلافات داخلی خود را پایان دهند. پیش‌تر، تمام مشکلات را به گردن حماس می‌انداختند اما به هر ترتیب حالا باید اتحاد داخلی را حفظ کرد. لذا در شرایطی که غزه تحت محاصره و گرسنگی عمدی قرار دارد، سخنان نتانیاهو بیانگر ماهیت واقعی اسرائیل است. در جهان عرب، به‌ویژه در عراق، کاربران شبکه‌های اجتماعی و وزارت خارجه این کشور انتقادات تندی به طرح «اسرائیل بزرگ» وارد کرده‌اند. تصویر نقشه‌ای که نتانیاهو نمایش داده، نشان می‌دهد این طرح ماهیت آشکارا توسعه‌طلبانه دارد. به نظر می‌رسد این اظهارات بیش از هر چیز تلاشی برای بقای سیاسی نتانیاهو است. او با بحران‌های متعدد داخلی روبه‌روست و از اعتراضات بی‌سابقه در سرزمین‌های اشغالی، اختلافات عمیق میان جریان‌های سیاسی اسرائیل گرفته تا کاهش اعتماد عمومی به توانمندی دولت و ارتش در تحقق اهداف نظامی.