از تاریخ 18 تا 22 اکتبر امسال کارگاه آموزشی توسط دانشگاه سازمان ملل و با مشارکت انجمن مدیریت فناوری جمهوری اسلامی ایران در تهران برگزار شد. در این کارگاه مباحث مختلفی در حوزههای گوناگون نوآوری از جمله آينده انرژی و انرژیهای تجدیدپذیر توسط استادان بينالمللى ارائه شد.
عنوان کارگاه اخیر سازمان ملل « طراحی و ارزشیابی سیاستهای نوآورانه» بود. در قالب این کارگاه استادی از دانشگاههای مختلف اعم از کینگ کالج لندن، دانشگاه سازمان ملل، دانشگاه کیو ژاپن و دانشگاه آخن آلمان حضور داشتند که در رابطه با موضوعات مختلف پیرامون این عنوان مطالبی را ارائه دادند.
شرکتکنندگان این کارگاه کارشناسان و مسوولان داخلی نهادهای مختلف بودند. از جمله معاونت علمی ریاستجمهوری، وزارت نفت، دانشگاهها، پژوهشگاهها و برخی مدعوین خارجی، در این کارگاه حضور داشتند. در یکی از روزهای این کارگاه مطالبی پیرامون موضوع انرژی با سرفصل «سیاستهای انرژی و پایداری» توسط فرهاد تقیزاده حصارى، عضو هیات علمی دانشگاه کیو و دستيار رئيس موسسه بانك توسعه آسيايى ارائه شد. مشروح صحبتهای ارائه شده در این بخش در اختیار اقتصادنیوز قرار گرفته است.
سیاستهای انرژی و پایداری
در این پنل عنوان شده است: در حال حاضر در دههای که توسط سازمان ملل با عنوان «دهه انرژی پایدار برای همه» نامگذاری شده است، قرار داریم که از سالهاى 2014 تا 2024 را شامل میشود.
همانطور که مشخص است انرژی بخش جدانشدنی زندگی بشری است. وقتی به پیشبینیهای صورت گرفته در حوزه انرژی تا سال 2024 نگاه میکنیم، نکته قابل توجه این است که سهم گاز طبیعی به مرور افزایش یافته و سهم برخی دیگر از حاملهای انرژی مثل نفت و زغال سنگ کاهش مییابد. در افق 10 ساله این انتظار میرود که میزان مصرف جهانی انرژی چیزی نزدیک به 20 درصد بیشتر از میزان فعلی باشد. اما اگر بخواهیم یک بررسی از وضعیت دسترسی فعلی به حاملهای مختلف انرژی داشته باشیم و آن را با افقی مقایسه کنیم که سازمانهای مختلف بینالمللی ترسیم کردهاند، نکات قابل توجهی را میبینیم.
در حال حاضر در منطقه آسیا و اقیانوسیه چیزی نزدیک به 89 درصد از مردم دسترسی به انرژی الکتریسیته دارند اما در همین زمان 426 میلیون نفر دسترسی به انرژی الکتریسیته ندارند. حدود 47 درصد از مردم این منطقه برای آشپزی دسترسی به سوخت مدرن دارند و در همین زمان یعنی در عصر حاضر، چیزی نزدیک به 2 میلیارد نفر همچنان از سوخت جامد برای آشپزی استفاده میکنند.
اما باید توجه داشت که روند افزایش یا بهبود وضعیت بهرهوری انرژی قابل توجه بوده است. میزان شدت انرژی که عبارت است از مقدار انرژی صرف شده برای یک دلار تولید ناخالص داخلی از رقم 1007 در سال 1990 به 615 در سال 2010 کاهش پیدا کرده است. یعنی در هر سال 2.4 درصد كاهش، که وضعیت مناسبی را نشان میدهد. همانطور که اشاره شد، نام این دهه انرژی پایدار برای همه است. وقتی بحث پایداری انرژی مطرح میشود یعنی ما به مرور سهم سوختهای فسیلی که آلاینده محیط زیست هستند را کاهش دهیم و بیشتر از انرژیهای نو استفاده کنیم. در سال 2012 نزدیک به 24 درصد از انرژی منطقه آسیا اقیانوسیه از سوختهای تجدیدشونده مثل انرژی خورشیدی یا باد و گرمای زمین تامین شده است. بر اساس پیشبینی صورت گرفته از سوی بانک توسعه آسیایی( ADB)، این سهم در سال 2030 به 48 درصد میرسد. اگر بخواهیم تعریفی از سوختهای تجدیدشونده داشته باشیم، باید گفت انرژی به دست آمده از فرآیندهای طبیعی مانند باد، نورخورشید، گرمای زمین و انرژی ناشی از حرکت آب است که منابع مختلفی برای انرژیهای تجدیدشونده هستند.
سازمان همکاریهای اقتصادی ( OECD) و آژانس جهانی انرژی در نشست اخیر خود که در اکتبر 2015 در استامبول برگزار شد، چشماندازی از انرژیهای تجدیدشونده منتشر کرد. اقتصادی بودن این دسته از انرژیها بیشتر در مواردی مطرح است که قیمت نفت و گاز بالا باشد. در حال حاضر با افت شدید در قیمت نفت بحث رقابتی بودن انرژیهای تجدیدپذیر به خطر افتاده است. اما سیاستمدارانی که بیشتر حافظ محیطزیست هستند همچنان تاکید بر حفظ و افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر دارند. مطلبی که قطعا اکثر سیاستمداران بر آن اتفاق نظر دارند این است که به مرور سهم این دسته از انرژیها بیشتر میشود اما شاید برای افق 5 ساله سهم این انرژیها قابل توجه نباشد
وقتی در بین کشورهای مختلف سهم افزایش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر را بررسی میکنیم، میبینیم که چین سهم قابل توجهی را دارد. بخش اعظم انرژی چین یعنی نزدیک به ٧٨ درصد از انرژى الكتريسيته این کشور، از محل زغال سنگ است. زغال سنگ در بین سوختهای فسیلی بیشترین میزان آلایندگی را دارد. سیاستمداران چینی کاهش در سهم زغال سنگ و افزایش دیگر سوختها مثل گاز طبیعی و انرژیهای تجدیدپذیر را در برنامههای اصلی و اولویتدار خود دارند.
دادهها نشان میدهد که چین در این زمینه پیشروست و کشورهایی مثل هندوستان، اتحایده اروپا، ژاپن و آمریکا هم دیگر کشورهای فعال در این زمینه هستند. وقتی به افق رشد و پیشرفت انرژیهای تجدیدپذیر نگاه میکنیم، میبینیم که در یک برنامه 20 ساله این رشد تحت تاثیرعواملی کند شده است. سوال این است که دولتمردان و سیاستمداران چه اقداماتی میتوانند انجام دهند تا میزان سرمایهگذاری در این بخش بیشتر شود و سهم آن در سبد عرضه انرژی ارتقا یابد؟ اولین نکته افزایش سوبسیدها در بخش انرژیهای تجدید پذیر است تا توليد آنها اقتصادى شود. در خصوص انرژىهاى تجديد پذير تجهیزات مورد استفاده برای به دست آوردن این نوع انرژیها اغلب گران است.
به عنوان مثال پنلهای خورشیدی و ژنراتورهای بادی نیاز به سرمایهگذاری زیادی دارد. با افزایش مخارج دولتی برای تحقیق و توسعه به منظور ارتقای سطح فناوریها در این بخش، میتوان هزینه تولید این دست انرژیها را در آینده کاهش داد. مطلب دیگر، استفاده از راههای جدید برای تامین مالی پروژههای انرژی تجدیدپذیر است.
اما در خصوص زغال سنگ، وقتی صحبت از زغالسنگ میشود، این مطلب به ذهن میرسد که این سوخت، آلودهترین سوخت فسیلی است که این امر حقیقت دارد. شاید در کشور ما وقتی صحبت از این سوخت میشود، فکر میکنیم که در گذشتهها بیشتر از آن استفاده میشد و در حال حاضر چندان مورد استفاده نیست. اما در حال حاضر 41 درصد انرژی الکتریسیته دنیا، از منبع زغال سنگ است. حتی در چین 77 درصد انرژی الكتريسيته از این منبع سوختی است. هند سهم 68 درصدی و ایالات متحده 46 درصد از انرژی خود را از این منبع تامین میکنند. حتی در آلمان که یکی از مدافعان محیطزیست است، 40 درصد از انرژی الکتریسیته از زغال سنگ تامین میشود. این مساله در خصوص ژاپن 28 درصد است.
در ژاپن در یک نیروگاهی در شهر یوکوهاما به نام نیروگاه حرارتی ایسوکو، از یک فناوری جدید استفاده شده تا آلایندگی حاصل از زغال سنگ به حداقل برسد. در این نیروگاه so2 و co2 و دیگر گازهای گلخانهای حاصل از این فرآیند، دیسولفورایز شدهاند. به عبارتی در جریان این فرآیند فقط بخار آب خارج میشود و هیچ آلایندگی برای محیطزیست در پی ندارد. وقتی صحبت از چنین فناوریهایی میشود، اغلب افراد میگویند که هزینه استفاده از این فناوریها بالاست. اما نکته قابل توجه این است که با این فناوری، هزینه تولید برق از محل زغال سنگ، کمتر از گاز و نفت خام خواهد بود.
نکته پایانی در رابطه با افق نفت و گاز در سبد انرژی جهانی که شاید برای کشور ما هم اهمیت داشته باشد این است که وقتی به سبد مصرفی بسیاری از کشورهای آسیایی و آمریکایی نگاه و آن را با 20 سال قبل مقایسه میکنیم، میبینیم که سهم نفت به مرور در حال کاهش و سهم گاز و تجدیدپذیر در حال افزایش است. همینطور چشمانداز انرژی که بسیاری نهادهای بینالمللی منتشر کردهاند هم این مسئله را تایید میکند که سهم نفت بازهم در حال کاهش است. این مساله نکته مهمی برای کشور ماست که غنی از ذخایر گازی است. در دهههای اخیر به دلیل اولویت صادرات بر نفت، کم بودن سرمایه موردنیاز براى پروژههای نفتی و بازدهی سریعتر این پروژهها، به نفت اتکای بیشتری شده است. در عین حال، در آینده به دلیل اینکه نیاز بیشتر دنیا به گاز خواهد بود، باید شیب سرمایهگذاری در بخش گاز را تندتر از شیب سرمایهگذاری در بخش نفت قرار دهیم. در این صورت میتوان در حین پاسخ به تقاضای فزاینده در بخش گاز، مازاد عرضه در بازار نفت را کاهش داد. این مساله نکته مهمی است که کشورهای تولیدکننده و وابسته به صادرات نفت، باید به آن توجه کنند.
اقتصادنیوز