دکتر محمود اسعدی
پژوهشگر رسانه
رفته رفته باور عمومی نسبت به جایگاه علمی و فرهنگی کشور آمریکا در نظر مردم جهان در حال تعبیر اساسی است اینکه چگونه شخصی رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا (از سوی مردم برگزیده میشود که هیچ نشانی از تفکر عمیق در رشتههای مختلف علمی – فرهنگی ندارد و تنها براساس تجارب و سلایق خود عمل میکنند. این سوال مهم را متبادر به ذهن میسازد که اساساً چگونه چنین شخصیتی به عنوان نماینده و شخص اول ایالات آمریکا برگزیده میشود؟
نپل پستمن جامعه شناس و استاد ارتباطات امریکا که برخی آثار او به فارسی ترجمه شده است ریشه این تغییرات را در رسانهها و عملکرد سخیف تلویزیون میداند او معتقد است از سال 1941 که تلویزیون در امریکا ظهور کرد و پیش از دیگر ممالک صحنه فرهنگ را تسخیر نموده مردم ایالات آمریکا شیفته صورت و تصویر و نور و برنامههای متفاوت و متنوع «سرگرمی» شدند و روز به روز از تعقل و تفکر دور و به سطحی نگری و ساده انگاری در تمام امور نزدیک شدند. این یکی از ویژگیهای اساسی تلویزیون است که انسانها را سخیف پرورش میدهد او در تحقیقات خود به این نتیجه دست یافت که مردم آمریکا در قرن 18 و 19 زمامداران خود را بر مبنای تعداد آثار مکتوب، نحوه تفکر و شیوههای سخنوری ممتاز، انتخاب میکردند اما با ظهور تکنولوژیهای مدرن و رسانهای مثل تلویزیون بتدریج نوع و نحوه آرایش سر و چگونگی ژست تلویزیونی ملاک عمل قرار گرفت. این نکته اکنون جای درنگ و تامل دارد بخصوص پس از انتخاب ریگان تا حد زیادی به حقیقت نزدیک شد و شاید اکنون پاسخی برای پرسش ما تلقی شود به هر روی منتخب مردم آمریکا اکنون ترامپ است که واکنش او در جهان بازتاب دارد شاید برای جامعه ما این مساله هشداری باشد که نقش رسانهها بخصوص تلویزیون را در نحوه تفکر مردم دست کم نگیریم و چارهای برای نحوه تصمیمگیری و تصمیمسازی بیندیشم و از اقبال زیاد مردم از برنامههای سرگرم کننده خشنود نشویم. با این وصف آنچه روشن است اینکه استفاده مفرط از تلویزیون به تحمیق تودهها میانجامد، گرچه برخی معتقدند استفاده از تلویزیون دانایان را داناتر و نادانان را ابلهتر میسازد.