کد خبر: ۴۸۲۹۷
تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۹
محمد اسدي جوزاني
رئيس انجمن پخش کنندگان طلا، جواهر و نقره تهران
امروزه توليد کشور با مشکلات فراواني دست به گريبان است که مهمترين آنها واردات بي رويه، قاچاق، مواد اوليه نامناسب، نبود بازار فروش، عقب ماندگي علمي، دوري از فناوري روز و مواردي از اين دست است اما بدترين چيزي که‌امروزه توليد کننده را آزار مي‌دهد، کمبود نقدينگي است. به دليل اينکه توليد کننده نمي‌تواند محصول نهايي اش را به سرعت در بازار به فروش برساند و از سوي ديگر برخي کالاها در ايام خاصي دچار رکود مي‌شود، توليد کننده ناچار است کالايش را توليد و انبار کند تا بتواند در ايام مناسب که بازار رغبت خوبي براي آن محصول دارد، عرضه گسترده اي داشته باشد. همچنين امروزه فروش کالا به صورت مدت دار اتفاق مي‌افتد و همواره بخشي از سرمايه توليد کننده در اختيار بخش توزيع و دلالي است، بنابر اين توليد کننده بايد نقدينگي مناسبي در قالب سرمايه در گردش در اختيار داشته باشد.
اکنون اين سوال پيش مي‌آيد که ميزان نقدينگي چقدر باشد واز چه محلي اين نقدينگي تامين شود. براي محاسبه ميزان نقدينگي در گردش،‌ کافي است هزينه‌هاي يک دوره توليد محاسبه شود و زماني که محصول تبديل به پول مي‌شود، ملاک قرار گيرد و توليد کارگاه نيز در همان نيز محاسبه شود. در نتيجه مي‌توان ميزان نقدينگي را تعيين کرد. اما نکته مهم اين است که اين نقدينگي از کجا تامين شود. متاسفانه يکي از محلهاي تامين نقدينگي براي توليد کننده، تسهيلات بانکي است. اما اين تسهيلات براي توليد کمرشکن است. زيرا سود بانکي در واقع بالاي 20 درصد است که اگر توليد را بررسي کنيم، هرگز توليد چنين سودي ندارد. بنابر اين بايد به سراغ سرمايه گذاري رفت. اما در شرايط فعلي که سود بانکي بالاست، سرمايه داران به جاي آنکه در توليد سرمايه گذاري کنند، نقدينگي‌هايشان را بانکها سپرده گذاري مي‌کنند تا به دور از درد سر، سودشان را بگيرند. نتيجه اين مي‌شود که در وهله اول بايد سود بانکي تسهيلات کاهش يابد و از سوي ديگر نگاه همه جانبه اي به سرمايه گذار خارجي داشته باشيم. اما سرمايه گذار هميشه نگران سرمايه است و براي اطمينان کشوري را براي سرمايه گذاري انتخاب مي‌کند که‌امنيت سرمايه گذار تامين شود. اکنون بايد به اين سوال پاسخ بدهيم که آيا امنيت سرمايه گذار در کشورمان تامين است. نمي‌خواهيم مباحث سياسي را به چالش بکشيم، اما تنها کافي است نگاهي به سرمايه گذاران ايراني بيندازيم که در نقاط مختلف جهان به توليد و تجارت مشغول هستند. امروزه فرار سرمايه از کشورمان به‌اندازه اي رشد داشته و پولهاي ايران به‌اندازه اي در بانکهاي برخي کشورها سپرده گذاري شده که اگر روزگاري اين سرمايه‌ها از برخي کشورها خارج شود، سيستم بانکي و اقتصاد آن کشورها با چالش رو به رو مي‌شود. نمونه بارز اين کشورها، ترکيه و امارات است که مامن سرمايه گذاران ايراني شده است.
اکنون بايد به اين سوال پاسخ داده شود که چرا امنيت سرمايه گذاري در کشورمان وجود ندارد؟ اول اينکه عشق به وطن دوستي در سرمايه داران به شدت کاهش يافته که رونق کشورهاي بيگانه را با خروج سرمايه رقم مي‌زنند. نکته ديگر سومديريت است. چرا دايم عرصه‌هاي اقتصادي را با تهديد و تخريب به انتقاد بي رحمانه مي‌کشانند؟ چرا شعبه‌هاي بانک ايراني در خارج از کشور گسترش نمي‌يابد و شرايط براي افتتاح شعب بانک خارجي در کشور تسهيل نمي‌شود؟ چرا نگاه به سرمايه و سرمايه گذار، نگاه مهرباني نيست؟ کافي است نگاهي به داعش بيندازيم و ببينيم اين گروهک تروريستي با چه سرعتي آخرين نفسهايش را مي‌کشد. تنها با يک تصميم نظامي‌در عراق، داعش حکومت خود خوانده اش را از دست داد و ابوبکر البغدادي نيز به هلاکت رسيد. اما سوال اينجاست که با چه سرعتي مي‌توانيم با رکود و بحران‌هاي اقتصادي رو به رو شويم؟ آيا خبر نداريم که عده اي قاچاقچي سازمان يافته در تمامي‌بخشهاي اقتصادي رسوخ کرده‌اند و هر کالايي که اراده کننده، به صورت رسمي‌و غير رسمي‌وارد مي‌کنند تا توليد کننده بيچاره شود و جيب خودشان را پر کنند؟ آيا خبر نداريم که عده اي دلال اقتصاد کشورمان را به بحران کشيده‌اند؟ آيا مسوولان نمي‌دانند افراد توانمندي که مي‌توانند توليدکننده باشند، دستشان خالي است؟ آيا خبر ندارند که توليدکننده‌هاي توانمند با کارگران ماهر،‌ مسافر کشي مي‌کنند يا پيک موتوري شده‌اند؟اين بحراني است که گريبان صنف طلا را نيز گرفته است. عده اي خاص همه چيز را قبضه کرده‌اند و دلالي رونق گرفته تا کارگر متخصص طلا ساز پيک موتوري شود.


نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار