حسن صادقيقائم مقام دبيرکل خانه کارگر
متأسفانه طي دهههاي بعد از انقلاب به دليل عدم شناخت عميق از وضعيت سازمان و نبود دانش و علوم لازم در حوزه نظام بيمه اي، در نظام مديريت ستادي و اجرايي کشور منتج به سوء برداشتهايي شده که در گذر زمان هزينههاي سنگيني براي اين سازمان به وجود آورده و متأسفانه هر روز هم که ميگذرد، بر ابعاد آن افزوده ميشود. به گونهاي که سازمان چابک ديروز، تبديل به سازماني حجيم و کم بازده امروزي شده که از وضعيت خوب و حال خوشِ قبل از انقلاب برخوردار نيست. لذا بايد انتظار داشت و ابراز اميدواري کرد که دولت و مجلس حال ناخوش سازمان را به مرگ زود هنگام تبديل نکنند و به جاي انتظارات غير معقول و خواستههاي غير مرتبط، به دنبال کمک به سازمان تأمين اجتماعي براي بهبود حال و احوال و فاصله گرفتن آن از مرگ زودهنگام باشند. دولتمردان بايد بدانند که اگر اين موضوع را دنبال کنند، در جهت جلوگيري از يک بحران اجتماعي بزرگ گام برداشتهاند و نظام سياسي و حاکميت کشور را از چالش عميقي بر حذر داشته اند، اما اگر اين وضعيت را ادامه دهند، مطمئناً توان سازمان پاسخگوي آرزوهاي افسار گسيخته دولتمردان و مجلس نشينان نيست. آقايان بايد بپذيرند که سازمان تأمين اجتماعي توان پاسخگويي به تعهدات سياسي افراد صاحب نفوذ در حوزه انتخابيه آنها را ندارد و حتي از پرداخت حقوق بازنشستگان دچار عجز شده و با کسري منابع 39 هزار ميلياردي مواجه است. از طرف ديگر به برکت قوانين حمايتي همين مجلس نشينان محترم در ادوار مختلف و لطف نداشته دولتها در دورههاي پس از انقلاب، سازمان به سمت ورشکستگي و اضمحلال پيش ميرود. لذا بايد اعلام کنيم که انتظارات غير معقول بس است و بايد علامت ايست را به مجلسها و دولتها براي حال حاضر آينده ترسيم کرد. از طرف ديگر مديران سازمان نيز بايد تعصب سازماني در حفظ اموال اين سازمان داشته باشند و تبيين واقعيات خطرناک موجود که در حال حاضر سازمان با آن مواجه است را در دستور کار پرسنل سازمان قرار دهند و آن تعصب خروشان دهه 80 را دوباره احياء کنند تا از کارکنان تامين اجتماعي از درون و صاحبان سرمايه يعني بيمهشدگان از بيرون، بقاي سازمان تأمين اجتماعي را با حساسيت رَصد کنند و بيش از اين اجازه دستاندازي به اموال تامين اجتماعي را به صاحبان زر و زور و قدرت ندهند.