ايليا پيرولي: درحاليکه چشمهاي ميليونها بيننده ايراني دوشنبهشب به صفحه تلويزيونها دوختهشده بود تا حسن روحاني رئيسجمهور پس از مدتها آنها را از ريز همه مسائل سياسي- اقتصادي آگاه کند و آنها را اميدوارتر سازد؛ اما خروجي حرفهاي روحاني آن چيزي نبود که مردم ميخواستند. به عبارتي ديگر روحاني حرف تازهاي نداشت که بگويد.
روحاني در قلبها نفوذ نکرد
آنطور که کارشناسان و صاحبنظران ميگويند: حرفهاي حسن روحاني ادامه همان حرفهايي بود که در طول تقريباً 5 سال گذشته از سوي وي به شيوههاي مختلف گفتهشده بود.
اين اولين بار نيست که مردم از اظهارات روحاني قانع نميشوند و با نارضایتی پيچ تلويزيون را ميبندند يا کانال تلويزيون دولتي را تغيير ميدهند. دوم بهمنماه سال 1396 آخرين باري بود که آنها از رئيسجمهورشان نااميد شدند. حسن روحاني از طريق قاب تلويزيون دولتي با مردم سخن گفت. همان زمان نيز کارشناسان، صاحبنظران، منتقدان، نخبگان و مردم نسبت به اظهارات روحاني واکنش منفي نشان دادند.
صادق زيباکلام، فعال سياسي و استاد دانشگاه تهران در آن هنگام درباره سخنان روحاني به فرارو گفته بود: «ايکاش ايشان ميتوانستند متوجه شوند که وقتي بجاي پرداختن به مشکلات و مسائل جدي و واقعي جامعه به سؤال و جوابهاي تصنعي، پوک و سطحي ميپردازند در حقيقت به شعور مردم توهين ميکنند.»
نگفتن موضوعاتي که مردم انتظار دارند بشنوند، عدم شفافسازي، کليگويي حرف زدن درباره مسائل مختلف، عدم ورود تعمداً يا سهوي به مسائل واقعي کشور، عدم پاور پذيري حرفهاي وي درباره مسائل جامع و اقتصاد با فضاي کنوني کشور و ... از مهمترين مؤلفههايي هستند که کارشناسان، صاحبنظران و منتقدان نسبت به سخنان تلويزيون روحاني در دورههاي مختلف انتقاد کردهاند و پريشب نيز اين روند تکرار شد. نماي تلويزيون از او چهرهاي خسته نشان داد؛ بطوري که جذابيت خاصي براي بينندگان ايجاد نکرد. همين موضوعات کافي بود تا روحاني نتواند، جامعه را اقناع کرده و به نوعي در قلبها نفوذ کند.
بااينوجود و پس از خروج آمريکا از برجام و اعمال دور نخست تحريمهاي آمريکا عليه کشور، همه از رئيسجمهور انتظار داشتند در تازهترين اظهارات خود، از وقايعي که در اين مرحله گذشته با مردم در ميان بگذارد و از برنامههاي آينده دولت خود براي مقابله با چالشها و بهبود اقتصادي رونمايي کند؛ چراکه پس از اظهارات روحاني صبح روز سهشنبه دونالد ترامپ، اجراي بسته اول از تحريمها عليه ايران که در پي امضاي توافق هستهاي در سال 2015 لغو شده بود را آغاز کرد.
ناکارآمدي در بازآفريني اعتماد عمومي
اما به گفته کارشناسان اظهارات دوشنبهشب حسن روحاني، اظهارات کسي نبود که در ايران زندگي ميکند، انگار او رئيسجمهور کشور ديگري غير از ايران است که اين اظهارات را بيان ميکند.. مسئلهاي که پيشتر در اظهارات او تکرار شده بود و صادق زيباکلام در آن هنگام به اين موضوع واکنش نشان داده و به فرار گفته بود: وقتي به مصاحبه آقاي روحاني گوش ميکنيم تصور ميکنيم ما دو ايران داريم. يک ايراني که ۸۰ ميليون مردم در آن زندگي ميکنند و هزار و يکجور مشکلات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و ... دارد و يک ايراني که آقاي روحاني در آن زندگي ميکند که گويي هيچ مشکل خاصي وجود ندارد حالا يکسري تنگناها وجود دارد که آنها هم درست ميشود. اين بيشتر باعث سرخوردگي و مردم و مخاطب ميشود. اين امر به اعتقاد ديگر کارشناسان و ضاحبنظران ناکارآمدي در باز آفريني اعتماد عمومياز سوي رئيس جمهور را نشان داد. جامعه در طي شش ماه گذشته با التهابات ارزي دچار شدهاند و همين موجب کاهش اعتماد از سوي مردم به برنامههاي اقتصادي دولت شده است. در اين مواقع تنها رئيس جمهور است که ميتواند اين حس اعتماد را به مردم بازگرداند اما آنچه که دوشنبه شب از مصاحبه تلويزيوني روحاني دریافت شد، نگاههاي يآس آلود مردم بود که نشان ميداد روحاني نتوانست اعتماد مردم را به برنامههاي دولت بازگرداند. مسئلهاي که پيشتر فرشاد مؤمني اقتصاد دان درباره حل مسائل اقتصادي در مصاحبهاي گفته بود که حس ملي در وضع کنوني ميتواند راهگشا باشد و اصليترين مضوع در حل اين مسئله هست.
نپرداختن به موانع پس از برجام
دوشنبهشب خبرگزاريها وقتيکه همه اظهارات حسن روحاني را بر روي خروجي خود منتشر کردند؛ تنها يک سؤال براي همه مطرح شد که چرا روحاني نگفت آنچه را که ميبايست بگويد. بهگونهاي که اغلب صاحبنظران نسبت به آن واکنش منفي نشان دادند و گفتند: در اين مرحله حساس اين وظيفه رئيسجمهور هست که همه حقايق را به مردم منتقل کند. آنها حتي از روحاني به دليل کليگويي و نپرداختن به مسائلي که خود آنها را بازگو کرد انتقاد کردند. اين در حالي است که حسن روحاني درباره برجام و مسائل پسازآن اظهارنظر تازهاي ارائه نکرد. او درباره اينکه چه اتفاقي بر سر برجام به وجود آمد و چرا اقتصاد کشور بعد از برجام به اين سمت رفته است، سخني به ميان نياورد.
روحاني تنها درباره برجام به اين موضوع بسنده کرد که اين توافقنامه را يک توافق بينالمللي ارزيابي کرد.
فرافکني در مشکلات ارزي
رئيسجمهور درباره مسائل اقتصادي ازجمله بازار پر نوسان ارز و نابسامانيهاي پيدرپي در اين بازار نيز بهکلي گويي پرداخت. او علت اساسي گراني بازار را تشريح نکرد و نگفت که چطور در بودجه سال 97 نرخ دلار سه هزار 800 تومان تعيينشده اما حالا نرخ پايه 4200 تومان است. او نگفت علت اينکه بانک مرکزي بهصورت پيدرپي بازار پولي را به يک آزمايشگاه تبديل کرده است و همواره در آزمون سعي و خطا قرار دارد. آقاي رئيسجمهور اين را نگفت که چرا در دوم بهمنماه به مردم گفت نگران بازار ارز نباشيد اما حالا موضوع ديگري را بيان ميکند.
او درباره رانت ارزي حرف زد، اما نگفت که مقابله با اين نوع رانت و رانتهاي ديگر اقتصادي چه راهکاري دارد؟
اين در حالي است که روز دوشنبه پيش از اظهارات حسن روحاني، جمعي از اقتصاددانان در نامهاي سرگشاده به رئيسجمهور وضع بحراني اقتصاد را تشريح کردند و بسته جديد ارزي بانک مرکزي موردنقد قرار داده بودند. آنها اجراي اين بسته را به اجراي مجموعهاي الزامات دانسته و آن را به رئيسجمهور گوشزد کرده بودند. اما حسن روحاني درباره بسته ارزي همان مسائلي را مطرح کرد که پيشازاين توسط مديران بانک مرکزي مطرحشده بود. يعني همان تداوم فرافکني که بارها توسط نيم اقتصادي او شاهد بودهايم.
عذر بدتر از گناه
اما نکته جالب آنکه روحاني درباره رانت ارزي و تخلف در تخصيص ارز و همچنين نحوه برخورد با متخلفان مثل يک کارشناس و مطلع سخن گفت؛ گويي که هيچ مسئوليتي ندارد و موضوع را به دستگاه قضا حواله کرد. اين در حالي است که رئيس جمهور ناظر بر اجراي قانون اساسي و دومين مقام ارشد نظام پس از مقام معظم رهبري است. اينکه رئيس جمهور هيچ راهحلي در اين باره نداشته باشد و مؤلفههاي گفته شده را خارج از دايره اجرايي خود ميداند، به نوعي عذر بدتر از گناه هست.
واکنش کارشناسان
محمود ميرلوحي فعال سياسي اصلاحطلب دراينباره به ايانا گفته است:انتظار داشتيم ايشان درباره موانعي که بعد از برجام در شرايط اقتصادي کشور ايجاد شد و مزاحمتهاي کنگره آمريکا و محدوديتها و فشار دلواپسان در قراردادهاي نفتي صحبت کند اما اشارهاي به آنها نشد. علاوه بر اين، انتظار ميرفت درباره فشارهايي که به دولت وارد ميشود نيز توضيحاتي ارائه کند.
عدم شفافسازي
روحاني درباره اشتغال، توليد نيز شفافسازي نکرد تا جايي که نماينده مردم شاهينشهر اصفهان روز سهشنبه در نطق ميان دستور به اظهارات وي واکنش تندي نشان داد.
حسينعلي حاجي دليگاني،گفته است: آقاي رييسجمهور چرا[ دوشنبهشب] آمار غلط به مردم دادي؟ شما بيان کرديد نهتنها فردي از کارخانهها اخراج نشده بلکه برخي از اخراج شدگان نيز به سرکار برگشتند به شعور مردم توهين نکنيد شرايط تأمين مسکن بر اساس اصل 31 قانون اساسي وظيفه شماست آمار بدهيد در اين مدت چه تعداد مسکن ساختهايد. با مردم صادق باشيد، در پذيرش نظرات کارشناسانه لجاجت نکنيد.
مشکلات کشور با دورهميحل نميشود
مسئله ديگري که از سوي صاحبنظران مورد انتقاد قرار گرفته است، مضوع دور هعميوزرا و نمايندکان و اينکه آنها مباحث را به صورت دوستانه حل وفصل کنند. کارشناسان اقتصادي بر اين باورند مگر ميشود که قانون را کنار کذاشت و مسائل مهم کشور را به صورت دوستانه و دور هميحل کرد؛ به خصوص در اين هنگامه که مقام معظم رهبري و بسياري از علما بر حل مشکلات کشور تاکيد خاص داشته و دارند. چرا که وضعيت اقتصادي بسيار نابسامان است. رئييس جمهوري براي ترويج قانون گرايي نبايد دنبال دور زدن قانون باشد. اقتصاد دهه شصت با اقتصاد دهه نود کاملا متفاوت است، انتظار ميرفت رئيسجمهور با مردم صريحتر و شفافتر سخن بگويد اما همچنان جعبه سياه گمشده اين موضوع است. 5 سال گذشته اما هنوز پيدا نشده است. بايد ريشهيابي شود که چرا رئيسجمهور نميتواند با مردميکه انتخابش کردهاند، حرف بزند؟! حالا اعتمادي که پس از التهاب ارزي و اقتصادي به وجود آمده همچنان پابرجاست. و روحاني نتوانست اين موضوع را حل کند.